پرش به محتوا

مبانی فقهی مقاومت مسلحانه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:
=انواع مقاومت مسلحانه و مبانی فقهی آنها=
=انواع مقاومت مسلحانه و مبانی فقهی آنها=
همان‌طور که گفته شد، در زمان حاضر ما شاهد رشد و شکوفایی دو نوع مقاومت هستیم؛ مقاومت داخلی که به مبارزه با رژیم‌های فاسد و ظالم می‌پردازد، و مقاومت خارجی که در برابر اشغال‌گران ایستادگی می‌کند،‌ ولی هر یک از این دو نوع مقاومت مبانی فقهی خاصی دارد. <br>
همان‌طور که گفته شد، در زمان حاضر ما شاهد رشد و شکوفایی دو نوع مقاومت هستیم؛ مقاومت داخلی که به مبارزه با رژیم‌های فاسد و ظالم می‌پردازد، و مقاومت خارجی که در برابر اشغال‌گران ایستادگی می‌کند،‌ ولی هر یک از این دو نوع مقاومت مبانی فقهی خاصی دارد. <br>
مبانی فقهی مقاومت داخلی که از کتاب و سنت استفاده می‌شود عبارت‌ است از: امر به معروف و نهی از منکر، که بالاترین مراتب آن توسل به زور می‌باشد که همان مقاومت مسلحانه است، و پایین‌ترین مراتب آن خشم درونی و نفرت از ظالم و به دور بودن از اوست، و برای مرتبه میانه می‌توان از اموری مانند: تحریم سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم ظالم و افشاگری ضد آن، نشر و خبر پراکنی ستم‌های او، دور کردن مردم از او، و منعزل نمودن او از نظر اجتماعی و سیاسی، نام برد و این مرتبه‌ای است میان مقاومت مسلحانه و انکار قلبی. <br>
مبانی فقهی مقاومت داخلی که از کتاب و سنت استفاده می‌شود عبارت‌ است از: امر به معروف و نهی از منکر، که بالاترین مراتب آن توسل به زور می‌باشد که همان مقاومت مسلحانه است، و پایین‌ترین مراتب آن خشم درونی و نفرت از ظالم و به دور بودن از اوست، و برای مرتبه میانه می‌توان از اموری مانند: تحریم سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم ظالم و افشاگری ضد آن، نشر و خبر پراکنی ستم‌های او، دور کردن مردم از او و منعزل نمودن او از نظر اجتماعی و سیاسی نام برد و این مرتبه‌ای است میان مقاومت مسلحانه و انکار قلبی. <br>
و اما مبانی فقهی مبارزه با اشغال‌گر کافر که می‌توان از کتاب و سنت استنباط کرد عبارت‌ است از آیه قتال (سوره نساء/75)، و روایات بسیاری از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) که از طرق شیعه وسنی وارد شده‌ است و بر وجوب دفاع از حوزه اسلام در صورتی که سرزمین‌های اسلامی مورد تجاوز دشمن خارجی قرار گیرد، و نیز بر وجوب کمک‌رسانی به آنان جهت مقابله با تجاوز کفار دلالت می‌کند. <br>
و اما مبانی فقهی مبارزه با اشغال‌گر کافر که می‌توان از کتاب و سنت استنباط کرد عبارت‌ است از آیه قتال (سوره نساء/75)، و روایات بسیاری از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) که از طرق شیعه وسنی وارد شده‌ است و بر وجوب دفاع از حوزه اسلام در صورتی که سرزمین‌های اسلامی مورد تجاوز دشمن خارجی قرار گیرد، و نیز بر وجوب کمک‌رسانی به آنان جهت مقابله با تجاوز کفار دلالت می‌کند. <br>
و یکی از مبانی آن، اجتماع تمام مسلمین بر وجوب دفاع از کشور اسلامی است، و اگر در برخی مذاهب اسلامی در مورد وجوب یا جواز مبارزه با حاکم ظالم مسلمان شبهه‌ای وجود داشته باشد، ولی هیچ مذهبی حضور اشغال‌گران کافر در بلاد مسلمین و حرمت دفاع و مبارزه با آنان را قبول ندارد. <br>
و یکی از مبانی آن، اجتماع تمام مسلمین بر وجوب دفاع از کشور اسلامی است، و اگر در برخی مذاهب اسلامی در مورد وجوب یا جواز مبارزه با حاکم ظالم مسلمان شبهه‌ای وجود داشته باشد، ولی هیچ مذهبی حضور اشغال‌گران کافر در بلاد مسلمین و حرمت دفاع و مبارزه با آنان را قبول ندارد. <br>
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
روایات زیادی از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) در موضوع مورد بحث ما چه از طریق اهل‌سنت و چه از طریق شیعه وارد شده است، که بر وجوب کمک رساندن به مسلمانان، در صورتی که دشمن به آنان حمله کرده و آنان از سایر مسلمانان درخواست کمک نموده باشند، دلالت می‌کند. <br>
روایات زیادی از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) در موضوع مورد بحث ما چه از طریق اهل‌سنت و چه از طریق شیعه وارد شده است، که بر وجوب کمک رساندن به مسلمانان، در صورتی که دشمن به آنان حمله کرده و آنان از سایر مسلمانان درخواست کمک نموده باشند، دلالت می‌کند. <br>
در این مقام ما به مجموعه‌ای از این روایات که از دو گروه شیعه و سنی نقل شده است می‌پردازیم: <br>
در این مقام ما به مجموعه‌ای از این روایات که از دو گروه شیعه و سنی نقل شده است می‌پردازیم: <br>
شیخ کلینی در «کافی» از علی بن ابراهیم، از پدرش، از نوفلی، از سکونی، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: رسول الله(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «من اصبح لا یهتم باُمور المسلمین فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد، مسلمان نیست» (مجلسی، 1403ق، ج71، ص337). <ref>گرچه هیچ توثیقی در مورد نوفلی وارد نشده است، اما تأکید فقها و محدثین بر روایات سکونی، خود بر اعتبار نوفلی دلالت می‌کند، به این جهت که تعداد زیادی از روایات سکونی از طریق نوفلی وارد شده است. </ref> <br>
شیخ کلینی در «کافی» از علی بن ابراهیم، از پدرش، از نوفلی، از سکونی، از حضرت ابی عبدالله(علیه‌السلام) روایت کرده است که فرمود: رسول الله(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «من اصبح لا یهتم باُمور المسلمین فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد، مسلمان نیست» (مجلسی، 1403ق، ج71، ص337). <ref>گرچه هیچ توثیقی در مورد نوفلی وارد نشده است، اما تأکید فقها و محدثین بر روایات سکونی، خود بر اعتبار نوفلی دلالت می‌کند، به این جهت که تعداد زیادی از روایات سکونی از طریق نوفلی وارد شده است. </ref> <br>
و در «نوادر راوندی» از حضرت موسی بن جعفر(علیه‌السلام) از پدرانش(علیهم‌السلام)، از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که فرمود: «مَن أصبَح لا یَهتم باُمور المسلمین فلیس فی شیء، و مَن شَهدَ رَجلاً ینادی یا لَلمسلمین فلم یُجبه فلیس من المسلمین؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد، از اسلام به دور است، و کسی که ببیند شخصی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید، و او را یاری ندهد، مسلمان نیست» (پیشین، ج72، ص21). <br>
و در «نوادر راوندی» از حضرت موسی بن جعفر(علیه‌السلام) از پدرانش(علیهم‌السلام)، از رسول اکرم(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است که فرمود: «مَن أصبَح لا یَهتم باُمور المسلمین فلیس فی شیء، و مَن شَهدَ رَجلاً ینادی یا لَلمسلمین فلم یُجبه فلیس من المسلمین؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد، از اسلام به دور است، و کسی که ببیند شخصی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید، و او را یاری ندهد، مسلمان نیست» (پیشین، ج72، ص21). <br>
هم‌چنین شیخ کلینی در کافی از محمد بن یحیی، از سلمه بن خطاب، از سلیمان بن سماعه، از عمویش عاصم کواز، از حضرت أبی عبدالله(علیه‌السلام) روایت می‌کند که حضرت رسول(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «من أصبح لَا یَتهم باُمور المسلمین فلیس منهم، وَ مَن سَمعَ رجَلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد از آنها نیست، و کسی که بشنود شخصی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید، و او را یاری ندهد، مسلمان نیست» »(پیشین).
هم‌چنین شیخ کلینی در کافی از محمد بن یحیی، از سلمه بن خطاب، از سلیمان بن سماعه، از عمویش عاصم کواز، از حضرت أبی عبدالله(علیه‌السلام) روایت می‌کند که حضرت رسول(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «من أصبح لَا یَتهم باُمور المسلمین فلیس منهم، وَ مَن سَمعَ رجَلاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم؛ کسی که صبح کند در حالی که به امور مسلمین اهتمام نورزد از آنها نیست، و کسی که بشنود شخصی را که فریاد می‌زند: ای مسلمانان به دادم برسید و او را یاری ندهد، مسلمان نیست» »(پیشین).
هم‌چنین وی در کتاب یاد شده در باب اهتمام به امور مسلمین و نصیحت و خیرخواهی برای آنان، از محمد بن یحیی از أحمد بن محمد بن عیسی، از ابن محبوب، از محمد بن قاسم هاشمی، از حضرت أبی عبدالله(علیه‌السلام) روایت می‌کند که فرمود: «مَن لَم یهتم باُمور المسلمین فلیس بمسلم؛ کسی که به امور مسلمین اهتمام نورزید مسلمان نیست» (کلینی، 1388ق، ج2، ص235). <br>
هم‌چنین وی در کتاب یاد شده در باب اهتمام به امور مسلمین و نصیحت و خیرخواهی برای آنان، از محمد بن یحیی از أحمد بن محمد بن عیسی، از ابن محبوب، از محمد بن قاسم هاشمی، از حضرت أبی عبدالله(علیه‌السلام) روایت می‌کند که فرمود: «مَن لَم یهتم باُمور المسلمین فلیس بمسلم؛ کسی که به امور مسلمین اهتمام نورزید مسلمان نیست» (کلینی، 1388ق، ج2، ص235). <br>
و روایتی به همین مضمون از طریق اهل‌سنت نیز وارد شده است؛ طبرانی در «المعجم الصغیر» از حذیفه بن الیمان از رسول خدا(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) روایت می‌کند که فرمود: «مَن لا یَهتم بأمر المسلمین فلیس منهم، و من لم یصبح و یمسی ناصحاً لله و لرسوله و لکتابه و لإمامه و لعامه المسلمین فلیس منهم؛ کسی که به امور مسلمین اهتمام نورزد از آنها نیست، و کسی که شب و روز بر او بگذرد و در صدد نصیحت و خیرخواهی و راهنمایی مردم به سوی اوامر خدا و رسول و کتاب و امامش نباشد، مسلمان به شمار نمی‌آید». (طبرانی،1405ق، ج2، ص50). <br>
و روایتی به همین مضمون از طریق اهل‌سنت نیز وارد شده است؛ طبرانی در «المعجم الصغیر» از حذیفه بن الیمان از رسول خدا(صلی‌اله‌الله‌علیه‌وآله) روایت می‌کند که فرمود: «مَن لا یَهتم بأمر المسلمین فلیس منهم، و من لم یصبح و یمسی ناصحاً لله و لرسوله و لکتابه و لإمامه و لعامه المسلمین فلیس منهم؛ کسی که به امور مسلمین اهتمام نورزد از آنها نیست، و کسی که شب و روز بر او بگذرد و در صدد نصیحت و خیرخواهی و راهنمایی مردم به سوی اوامر خدا و رسول و کتاب و امامش نباشد، مسلمان به شمار نمی‌آید». (طبرانی،1405ق، ج2، ص50). <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش