اجماع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۷ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
|}
|}
</div>
</div>
'''اجماع''' اصطلاحی فقهی به معنای اتّفاق نظر فقیهان و عالمان دینی بر حکمی شرعی. اجماع نزد [[اهل سنت]]، اهمیت بسیاری دارد و یکی از منابع استنباط احکام است. در مسائل سیاسی نیز اجماع اهل حل و عقد از سوی آنان به عنوان دلیلی بر صحت و مشروعیت انتخاب [[خلیفه]] اول شمرده شده است.
'''اجماع''' اصطلاحی فقهی به معنای اتّفاق‌نظر فقیهان و عالمان دینی بر حکمی شرعی است. اجماع نزد [[اهل سنت|اهل‌سنت]]، اهمیت بسیاری دارد و یکی از منابع استنباط احکام است. در مسائل سیاسی نیز اجماع اهل حل و عقد از سوی آنان به عنوان دلیلی بر صحت و مشروعیت انتخاب [[خلیفه]] اول شمرده شده است.


برخلاف دیدگاه اهل سنت، بر اساس نظر [[امامیه]] اجماع به تنهایی اعتباری ندارد؛ بلکه اهمیت آن از این روست که می‌تواند دلیلی بر سنت [[معصومان]] و در [[اصطلاح فقهی]] کاشفِ سنت معصومان باشد.
برخلاف دیدگاه اهل‌سنت، بر اساس نظر [[امامیه]] اجماع به تنهایی اعتباری ندارد؛ بلکه اهمیت آن از این روست که می‌تواند دلیلی بر سنت [[معصومان]] و در [[اصطلاح فقهی]] کاشفِ سنت معصومان باشد.


برخی اعتبار آن را به واسطه قاعده لطف می‌دانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی‌ دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است.  
برخی اعتبار آن را به واسطه قاعده لطف می‌دانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی‌ دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است.  
خط ۳۴: خط ۳۴:
=حجیت اجماع=
=حجیت اجماع=


اهل سنّت علی‌رغم اختلاف تعابیری که در توضیح و تفسیر اصطلاحی اجماع دارند، ولی در حجیّت اجماع اتفاق دارند و اجماع را در ردیف سایر ادله و منابع استنباط احکام قرار می‌دهند و آن‌را یکی از منابع مستقل برای رسیدن به حکم شرعی می‌دانند و حتی برخی از اهل سنت پا را فراتر گذاشته و در مقام تعارض اجماع و [[کتاب]] و [[سنت]]، اجماع را مقدّم دانسته و حتی مخالف آن‌را گمراه و [[کافر]] دانسته‏ اند. <ref>شوکانی، علی بن محمد، ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الاصول، ص282، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر 1424ق</ref>
اهل سنّت علی‌رغم اختلاف تعابیری که در توضیح و تفسیر اصطلاحی اجماع دارند، ولی در حجیّت اجماع اتفاق دارند و اجماع را در ردیف سایر ادله و منابع استنباط احکام قرار می‌دهند و آن‌را یکی از منابع مستقل برای رسیدن به حکم شرعی می‌دانند و حتی برخی از اهل سنت پا را فراتر گذاشته و در مقام تعارض اجماع و [[کتاب]] و [[سنت]]، اجماع را مقدّم دانسته و حتی مخالف آن‌را گمراه و [[کافر]] دانسته‌‌اند. <ref>شوکانی، علی بن محمد، ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الاصول، ص282، دمشق، بیروت، دار ابن کثیر 1424ق</ref>


اما علمای [[شیعه]] اجماع را دلیل مستقلی در مقابل کتاب و سنّت نمی‌دانند. ایشان اجماع را تنها از این جهت که کشف از قول معصوم می‌کند، حجّت می‌دانند. در حقیقت حجیّت مربوط به سنّت است که اجماع کاشف آن است. به همین دلیل شیعه اجماع را بر اتفاق جماعت اندک نیز اطلاق می‌کند، در صورتی که این اتفاق کم، کشف از قول معصوم کند، هرچند در اصطلاح چنین اتفاقی را اجماع نگویند، و اجماعی را که کشف از قول معصوم نکند، اجماع نمی‌گویند، هرچند تعداد مجمعین هم زیاد باشد و در اصطلاح نیز به آن اجماع‏ گویند. این مطلب اساس اختلاف شیعه و سنی در مورد اجماع است. <ref>فرهنگ اصطلاحات اصول، ص 28</ref>
اما علمای [[شیعه]] اجماع را دلیل مستقلی در مقابل کتاب و سنّت نمی‌دانند. ایشان اجماع را تنها از این جهت که کشف از قول معصوم می‌کند، حجّت می‌دانند. در حقیقت حجیّت مربوط به سنّت است که اجماع کاشف آن است. به همین دلیل شیعه اجماع را بر اتفاق جماعت اندک نیز اطلاق می‌کند، در صورتی که این اتفاق کم، کشف از قول معصوم کند، هرچند در اصطلاح چنین اتفاقی را اجماع نگویند و اجماعی را که کشف از قول معصوم نکند اجماع نمی‌گویند، هرچند تعداد مجمعین هم زیاد باشد و در اصطلاح نیز به آن اجماع‏ گویند. این مطلب اساس اختلاف شیعه و سنی در مورد اجماع است. <ref>فرهنگ اصطلاحات اصول، ص 28</ref>


=اقسام اجماع=
=اقسام اجماع=
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
یعنی نقل حکم حاصل از کشف و شهود در قالب اجماع؛ به دیگر سخن؛ فقیه از راه ریاضت و رسیدن به مقام کشف و شهود، به حکمی دست می‌یابد و چون نمی‌خواهد کسی از ریاضت‌های او اطلاع یابد، آن‌را در قالب اجماع اظهار می‌نماید.
یعنی نقل حکم حاصل از کشف و شهود در قالب اجماع؛ به دیگر سخن؛ فقیه از راه ریاضت و رسیدن به مقام کشف و شهود، به حکمی دست می‌یابد و چون نمی‌خواهد کسی از ریاضت‌های او اطلاع یابد، آن‌را در قالب اجماع اظهار می‌نماید.
چنین اجماعی از یک سو خبر واحد است و از سوی دیگر، امکان اثبات احکام شرعی از طریق [[ریاضت]] -و نه اجتهاد و استنباط از منابع شرعی- جای بحث دارد، هرچند ممکن است شناخت حکم از راه ریاضت برای شخص ریاضت کشیده، به دلیل علم‌آور بودن آن حجت باشد، ولی برای دیگران اعتباری ندارد؛ بنابراین، اجماع ریاضتی حجیت ندارد. <ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص 89</ref>  
چنین اجماعی از یک سو خبر واحد است و از سوی دیگر، امکان اثبات احکام شرعی از طریق [[ریاضت]] -و نه اجتهاد و استنباط از منابع شرعی- جای بحث دارد، هرچند ممکن است شناخت حکم از راه ریاضت برای شخص ریاضت کشیده، به دلیل علم‌آور بودن آن حجت باشد، ولی برای دیگران اعتباری ندارد؛ بنابراین، اجماع ریاضتی حجیت ندارد. <ref>فرهنگ نامه اصول فقه، ص 89</ref>  


=پانویس=
=پانویس=
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۱۰

ویرایش