|
|
خط ۳۳: |
خط ۳۳: |
| | | |
| ==تفکرات== | | ==تفکرات== |
| به نظر میرسد در سیر تفکرات مفتیزاده کسانی چون [[سید قطب]]، [[ابوالعلا مودودی]] و [[علی شریعتی]] تأثیراتی داشتهاند. یکی از رویکردهای خاص و متدولوژیک مفتیزاده استفاده از زبان و ادبیات کردی در خلق شعر، برای تأثیرپذیری در آموزههای اخلاق دینی در بین هزاران نفر از پیروان و شاگردان خود بودهاست. با آغاز دوران مبارزات انقلاب ایران و به طبع همسو نمودن [[اهلسنت]] [[ایران]] با انقلاب به تعبیر وی: «زود رَس» و عبور از این گذر و دوران ده سالهٔ زندان عملاً ضربهای بر پیکرهٔ مهندسی فکری وی وارد ننمودند. در شناختن و پیمودن راهش شورایی به نام مدیریت مکتب [[قرآن]] از طرف مسلمانان فعالیت دارند که قسمتی از کلیات آن در باب مسائل مهم اعتقادی، فکری، اخلاقی و عملی و نیز تبین اصول کلی حرکت دینی و وظایف و موارد مربوط به هر مرحله را از منظر مفتیزاده به بحث و اجرا میگذارند.
| | در شکلدهی سیر تفکرات ایشان، افرادی همچون [[سید قطب]]، [[ابوالعلا مودودی]] و [[علی شریعتی]] موثر بودهاند. یکی از رویکردهای خاص او استفاده از زبان و ادبیات کردی در خلق شعر، برای تأثیرپذیری در آموزههای اخلاق دینی در بین هزاران نفر از پیروان و شاگردان خود بوده است. با آغاز دوران مبارزات [[انقلاب ایران]] و به طبع همسو نمودن [[اهلسنت]] [[ایران]] با انقلاب به تعبیر وی: «زود رَس» و عبور از این گذر و دوران ده سالهٔ زندان عملاً ضربهای بر پیکرهٔ مهندسی فکری وی وارد نکرد. در شناختن و پیمودن راهش شورایی به نام مدیریت مکتب [[قرآن]] از طرف مسلمانان فعالیت دارند که قسمتی از کلیات آن در باب مسائل مهم اعتقادی، فکری، اخلاقی و عملی و نیز تبین اصول کلی حرکت دینی و وظایف و موارد مربوط به هر مرحله را از منظر ایشان به بحث و اجرا میگذارند. |
|
| |
|
| نفوذ و سیطره سیاستها و آمال ضداسلامی، حکومت اسلامی را دستخوش تحولی ارتجاعی بسیار خطرناک گردانید، و از همان روز که به جای حکومت شوری ودولت خلافت، حکومت خود کامه سلطنتی امویان قدرت را در دست گرفت، زمینه اوجگیری حکومت شوری ودولت خلافت و منتهی شدن این اختلافها به تفر ق وچند دستگی فراهم شد و عملاً، هم دین به صورت مذهب، درآمد و هم امت واحد به فرقههای مذهبی، تقسیم شد.
| |
| * هر مذهب ترکیبی است از بعضی موازین دینی با بعضی مطالب دیگر؛ یعنی: امروز یک فرد مسلمان پیرو مذاهب موجود، پیرو مجموعهای است که قسمتی از این مجموعه، از «اسلام» است، و قسمتی دیگر ازآن، خارج از اسلام: و هم چنین گفتهایم: که استنباط احکام گوناگون در هر زمان باید با تلاش و اجتهاد دانشمندان ذیصلاح و به طریق شورائی، صورت پذیرد که در آن صورت خداوند، آن را به عنوان حکم دینی میشناسد و میپذیرد.
| |
| * اکنون مردم، به حکم ضرورت، بجز پیروی از مذاهب چارهای ندارند و اصولاً افراد در هر حد علم و آگاهی، توانائی آن را ندارند که از اینهمه سدها و مانعهای مذاهب بگذرند و اسلام راستین را بازیابند؛ و تکلیف مسلمانان در عین پیروی از مذاهب تحریک و وادار کردن دانشمندان به تلاش برای به وجود آوردن «شورای اسلامی»، میباشد.
| |
| * و حال که اسلام با مفهوم کامل آن در دسترس نیست، بدیهی است، هیچکدام از مذاهب موجود، به جای اسلام بحساب نمیآیند. بلکه شاخه هائی هستند با ترکیب از اسلام و غیر آن؛ و معنی اسلام شبهه و مسلمانی شبهه همین است؛ زیرا شبهه در مکتب ما یعنی: «موضوعی، یا مطلب یا حادثهای باشد که مطلوب و پسندیده مکتب است. اما یا ضرورت، ویا اشتباه و امثال اینها، موجب آن شود، که یک مسلمان، آن را به جای صورت اصلی مطلوب بپذیرد.»
| |
| * ... از این توضیح، بهطور خلاصه و اشاره وار، این نتیجه را هم میگیریم، که: تکفیر بعضی از فرقههای اسلامی پایبند و معتقد به اصول عقاید اسلامی (هرچند بهطور آشفته)، خلاف موازین اسلامی است، واگر مسلمانی بدون عمد، حتی توحیدش هم، آلود به انواع عقاید و طرز تفکرهای شرک آمیز باشد نه میتوایم عقیدهاش را کفر شماریم، و نه خود او را کافر؛ زیرا متوجه شدیم که: کفر (یا نفاق و شرک و امثال اینها) عدم پذیرش قلبی و آگاهانهاست، پس از حصول شناخت و معرفت. به هیمن ترتیب، میتوانیم این نتیجه را هم بگیریم، که: ارتکاب رفتار و عملهای خلاف موازین اسلام راستین، اکر آگاهانه و عمدی و از روی قصور نباشد؛ و مرتکب نیز، گناهکار به حساب نمیآید…
| |
|
| |
| * تنها در صورتی میتوانیم کسی را کافر"بخوانیم که دریابیم به نسبت او، حجت، تمام شده؛ یعنی آن اندازه، به اسلام و به مکتب و نظام مقابل آن آگاهی و شناخت یافته باشد، که مجموعاً، درستی اسلام و نادرستی نظام یا مکتب مخالف آن را درک کرده باشد، وبا اینحال، آگاهانه و با سوء نیت، و به خاطر آمال و تعلّقات و روابطی که دارد، به مقابله با اسلام برخیزد، تا اینکه نور روشنگر و بیدارکننده آن را خاموش کند؛ و در تاریکی و جهل و ناآگاهی مردم، راه نادرست خود را ادامه دهد، اگر در شناساندن اسلام راستین به جامعه، یا حصول شناخت خصوصی برای فرد، تردید باشد، مخالفت اشخاص با اسلام- که به علت نشناختن اسلام راستین است- کفر، بهحساب نمیآید.
| |
| ==آثار== | | ==آثار== |
|
| |
| *کتاب دربارهٔ کردستان. | | *کتاب دربارهٔ کردستان. |
| *حکومت اسلامی. | | *حکومت اسلامی. |
خط ۵۷: |
خط ۴۹: |
| انتشار روزنامه کردستان همراه با دکتر محمد صدیق مفتیزاده و نوشتن مقالات متعدد در آن.<br> | | انتشار روزنامه کردستان همراه با دکتر محمد صدیق مفتیزاده و نوشتن مقالات متعدد در آن.<br> |
|
| |
|
| ==درگذشت== | | == زندان و درگذشت== |
| سرانجام در سال ۱۳۶۱ ه. ش، در تهران از جانب حکومت وقت زندانی شد و پس از ده سال تحمل سختترین شرایط زندان، با تنی رنجور و بیمار مرخص شد که سه ماه پس از بستری شدن در بیمارستان آسیا در تهران و انجام یک عمل جراحی، در روز سه شنبه بیستم بهمن ماه سال ۱۳۷۱ ه. ش، درگذشت. پیکر او پس از انتقال به زادگاهش به خاک سپرده شد.
| | در سال ۱۳۶۱ ه. ش، در [[تهران]] از جانب حکومت وقت زندانی شد و پس از ده سال، آزاد شد. و بعد از آزادی به دلیل بیماری، در بیمارستان آسیا در تهران بستری و عمل جراحی شد، سرانجام در روز سهشنبه بیستم بهمن ماه سال ۱۳۷۱ ه. ش، درگذشت. پیکر او پس از انتقال به زادگاهش به خاک سپرده شد.<br> |
| | |
| =منبع= | | =منبع= |
|
| |
| *ر.ک: ویکیپدیا؛ مدخل احمد مفتیزاده. | | *ر.ک: ویکیپدیا؛ مدخل احمد مفتیزاده. |
|
| |
|