۸٬۲۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کردند' به 'میکردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''عبدالله بن مسعود''' از [[اصحاب]] [[پیامبر (ص)]] بوده که در بسیاری از | '''عبدالله بن مسعود''' از [[اصحاب]] [[پیامبر (ص)]] بوده که در بسیاری از جنگهای [[صدر اسلام]] حضور داشته است و بسیار به پیامبر (ص) نزدیک بود. او [[قاری قرآن]] و صاحب [[مصحف]] بود. | ||
پیامبر (ص) و [[حضرت علی (ع)]] به نیکی از او نام میکردند؛ این مطلب که او از محبین [[اهل بیت(ع)]] بوده است به راحتی قابل اثبات است اما این مطلب که وی معتقد به [[امامت]] و خلافت بلافصل حضرت علی (ع) بوده است هرچند مورد اختلاف دانشمندان [[علم رجال]] است ولی با توجه به تعریف و تمجید [[سید مرتضی]] از او، و ارتباط نزدیکی که با پیامبر (ص) داشته است و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی(ع) نیز بوده است. | پیامبر (ص) و [[حضرت علی (ع)]] به نیکی از او نام میکردند؛ این مطلب که او از محبین [[اهل بیت(ع)]] بوده است به راحتی قابل اثبات است اما این مطلب که وی معتقد به [[امامت]] و خلافت بلافصل حضرت علی (ع) بوده است هرچند مورد اختلاف دانشمندان [[علم رجال]] است ولی با توجه به تعریف و تمجید [[سید مرتضی]] از او، و ارتباط نزدیکی که با پیامبر (ص) داشته است و قرائن دیگر، شاید بتوانیم بگوئیم وی معتقد به امامت حضرت علی(ع) نیز بوده است. | ||
=نام و نسب= | =نام و نسب= | ||
عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب هُذَلی <ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۵۵؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۹۷</ref> از تیره [[بنی مخزوم]] [[قریش]] است. <ref> الطبقات، ج۳، ص۱۵۰</ref> از آن رو که به هُذَیل بن مدرکه از عرب عدنانی نسب میبُرد، به هُذَلی مشهور بود. <ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۵؛ الطبقات، ج۳، ص۱۵۰</ref> کنیهاش ابوعبدالرحمن <ref> الطبقات، ج۳، ص۱۵۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۱؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۰</ref> و ابن ام عبد ثبت گشته است؛ زیرا مادرش ام عبد بنت عَبدِودّ بن سواء از هُذیل بود. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۲</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) کنیه ابوعبدالرحمن را به او داد. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۲</ref> به سبب همپیمانی پدرش با [[بنیزهره]] از تیرههای قریش، وی را «حلیف بنیزهره» خواندهاند. <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۰</ref> | عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب هُذَلی <ref>التنبیه و الاشراف، ص۲۵۵؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۹۷</ref> از تیره [[بنی مخزوم]] [[قریش]] است. <ref> الطبقات، ج۳، ص۱۵۰</ref> از آن رو که به هُذَیل بن مدرکه از عرب عدنانی نسب میبُرد، به هُذَلی مشهور بود. <ref> السیرة النبویه، ج۱، ص۲۵۵؛ الطبقات، ج۳، ص۱۵۰</ref> کنیهاش ابوعبدالرحمن <ref> الطبقات، ج۳، ص۱۵۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۱؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۰</ref> و ابن ام عبد ثبت گشته است؛ زیرا مادرش ام عبد بنت عَبدِودّ بن سواء از هُذیل بود. <ref> سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۲</ref> بر پایه گزارشی، پیامبر(ص) کنیه ابوعبدالرحمن را به او داد. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۲</ref> به سبب همپیمانی پدرش با [[بنیزهره]] از تیرههای قریش، وی را «حلیف بنیزهره» خواندهاند. <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۰</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۱: | ||
=اسلامآوردن ابن مسعود= | =اسلامآوردن ابن مسعود= | ||
درباره زمان اسلامآوردن ابن مسعود اختلاف است. برخی او را ششمین پذیرنده اسلام دانسته و از این رو او را [[سادسُ سِتَّة]] گفتهاند؛ <ref> المستدرک، ج۳، ص۳۱۳؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱؛ الاصابه، ج۴، ص۱۹۹</ref> اما ابن اسحاق و برخی دیگر او را بیست و دومین اسلام آورنده شمردهاند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۴</ref> در نحوه اسلام او آمده است که هنگام چراندن گوسفندان، اعجازی از [[پیامبر اسلام]] دید و مسلمان شد <ref>مسند احمد، ج۱، ص۳۷۹؛ الاستیعاب، ج۳، ص۹۸۷-۹۸۸؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱</ref> و از پیامبر خواست که به او دانش بیاموزد. پیامبر فرمود: «إنّک لَغلامٌ مُعَلَّم» (تو پسری تعلیم یافتهای). <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱؛ الاصابه، ج۴، ص۱۹۹</ref> با توجه به این گزارشها اسلام آوردنش پیش از دعوت پیامبر در دارُ اَرقم بوده است؛ چنانکه [[واقدی]] بدان اشاره دارد. <ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۲۱۰</ref> | درباره زمان اسلامآوردن ابن مسعود اختلاف است. برخی او را ششمین پذیرنده اسلام دانسته و از این رو او را [[سادسُ سِتَّة]] گفتهاند؛ <ref> المستدرک، ج۳، ص۳۱۳؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱؛ الاصابه، ج۴، ص۱۹۹</ref> اما ابن اسحاق و برخی دیگر او را بیست و دومین اسلام آورنده شمردهاند. <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۴۶۴</ref> در نحوه اسلام او آمده است که هنگام چراندن گوسفندان، اعجازی از [[پیامبر اسلام]] دید و مسلمان شد <ref>مسند احمد، ج۱، ص۳۷۹؛ الاستیعاب، ج۳، ص۹۸۷-۹۸۸؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱</ref> و از پیامبر خواست که به او دانش بیاموزد. پیامبر فرمود: «إنّک لَغلامٌ مُعَلَّم» (تو پسری تعلیم یافتهای). <ref>الطبقات، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۱؛ الاصابه، ج۴، ص۱۹۹</ref> با توجه به این گزارشها اسلام آوردنش پیش از دعوت پیامبر در دارُ اَرقم بوده است؛ چنانکه [[واقدی]] بدان اشاره دارد. <ref>انساب الاشراف، ج۱۱، ص۲۱۰</ref> | ||
خط ۵۰: | خط ۴۸: | ||
=لقب ذوالهجرتین= | =لقب ذوالهجرتین= | ||
ابن مسعود را به سبب [[هجرت]] به حبشه و مدینه <big>ذوالهجرتین</big> گفتهاند. <ref>ابن اثیر، علی بن محمد الجزری، اسدالغابه، (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۸۲</ref> در هجرت دوم، برادرش عتبه نیز حضور داشت. <ref>بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۳۳</ref> در حبشه در بازاری به خرید و فروش اشتغال داشت. <ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۹</ref> اما [[ابن اسحاق]] از ۱۰ مرد و چهار زن در هجرت اول نام میبرد که نام او در میانشان نیست. <ref> ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، (م. ۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه، ج۱، ص۳۲۲--۳۲۳</ref> | ابن مسعود را به سبب [[هجرت]] به حبشه و مدینه <big>ذوالهجرتین</big> گفتهاند. <ref>ابن اثیر، علی بن محمد الجزری، اسدالغابه، (م. ۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۸۲</ref> در هجرت دوم، برادرش عتبه نیز حضور داشت. <ref>بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۲۳۳</ref> در حبشه در بازاری به خرید و فروش اشتغال داشت. <ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، (م. ۴۵۸ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۹</ref> اما [[ابن اسحاق]] از ۱۰ مرد و چهار زن در هجرت اول نام میبرد که نام او در میانشان نیست. <ref> ابن هشام، عبدالملک بن هشام، السیرة النبویه، (م. ۲۱۸ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه، ج۱، ص۳۲۲--۳۲۳</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۴: | ||
=جایگاه نزد [[شیعه]] و [[سنی]]= | =جایگاه نزد [[شیعه]] و [[سنی]]= | ||
[[اهل سنت]] بر جلالت قدر او اتفاقنظر دارند و او را از [[عشره مبشره|عَشَرهٔ مُبَشَّره]] میدانند. <ref> الاستیعاب، ج۳، ص۹۸۸؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۴</ref> در آثار [[امامیه]] هم از ابن مسعود همواره به عنوان یکی از بزرگان صحابه به احترام یاد و به روایتهای او به ویژه احادیثش در تأیید فضیلتهای اهل بیت(ع) توجه شده است. <ref>الخصال، ص۱۷۳، ۴۶۴، ۴۶۷-۴۶۹</ref> البته علماء شیعه درباره وی اتفاقنظر ندارند. برخی در شیعهبودن او تردید کردهاند؛ با استناد به ادلهای از جمله روایت منقول از [[فضل بن شاذان]] در مورد [[مخلط]] بودن (راویای که صحیح و ناصحیح را نقل میکند) ابن مسعود <ref>رجال کشی، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹</ref> و نیز [[فتاوای فقهی]] وی و تخطئهاش در برخی روایتها و ترجیح قرائت [[ابی بن کعب]] بر قرائت او از سوی [[امام صادق(ع)]]. <ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۴۵</ref> | [[اهل سنت]] بر جلالت قدر او اتفاقنظر دارند و او را از [[عشره مبشره|عَشَرهٔ مُبَشَّره]] میدانند. <ref> الاستیعاب، ج۳، ص۹۸۸؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۸۴</ref> در آثار [[امامیه]] هم از ابن مسعود همواره به عنوان یکی از بزرگان صحابه به احترام یاد و به روایتهای او به ویژه احادیثش در تأیید فضیلتهای اهل بیت(ع) توجه شده است. <ref>الخصال، ص۱۷۳، ۴۶۴، ۴۶۷-۴۶۹</ref> البته علماء شیعه درباره وی اتفاقنظر ندارند. برخی در شیعهبودن او تردید کردهاند؛ با استناد به ادلهای از جمله روایت منقول از [[فضل بن شاذان]] در مورد [[مخلط]] بودن (راویای که صحیح و ناصحیح را نقل میکند) ابن مسعود <ref>رجال کشی، ج۱، ص۱۷۸-۱۷۹</ref> و نیز [[فتاوای فقهی]] وی و تخطئهاش در برخی روایتها و ترجیح قرائت [[ابی بن کعب]] بر قرائت او از سوی [[امام صادق(ع)]]. <ref>الکافی، ج۲، ص۶۳۴؛ معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۳۴۵</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۵۹: | ||
=مصحف ابن مسعود= | =مصحف ابن مسعود= | ||
براساس آنچه در منابع آمده ابن مسعود آیات قرآن را از حافظه بر شاگردان املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند. <ref>«المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴</ref> | براساس آنچه در منابع آمده ابن مسعود آیات قرآن را از حافظه بر شاگردان املا مینمود و آنان قرائت او را در مصاحفی مینوشتند. <ref>«المبانی »، صص۳۵-۳۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۱۲۴</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۶۶: | ||
=ابن مسعود و خلافت بلافصل امام علی(ع)= | =ابن مسعود و خلافت بلافصل امام علی(ع)= | ||
==دیدگاه برخی علمای رجال== | ==دیدگاه برخی علمای رجال== | ||
اما از طرف دیگر برخی علمای رجال او را پیرو عامه دانستهاند و شواهدی را در مخالفت ابن مسعود با حضرت علی (ع) نقل کردند؛ از جمله: | اما از طرف دیگر برخی علمای رجال او را پیرو عامه دانستهاند و شواهدی را در مخالفت ابن مسعود با حضرت علی (ع) نقل کردند؛ از جمله: | ||
فتاوایی که در باب ارث داده با [[حضرت علی (ع)]] مخالف بوده و اختلافاتی در قرائت قرآن با قرائت ائمه داشته است؛ یعنی ائمه بر قرائت او صحه نگذاشتند؛ از جمله: | فتاوایی که در باب ارث داده با [[حضرت علی (ع)]] مخالف بوده و اختلافاتی در قرائت قرآن با قرائت ائمه داشته است؛ یعنی ائمه بر قرائت او صحه نگذاشتند؛ از جمله: | ||
==روایتی از امام باقر(ع)== | ==روایتی از امام باقر(ع)== | ||
از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود: ابن مسعود دو سوره معوذتین را از قرآن حذف کرده بود؛ درحالیکه پدرم فرمود: ابن مسعود این کار را به رأی خودش انجام داده است. <ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۵۰</ref> | از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود: ابن مسعود دو سوره معوذتین را از قرآن حذف کرده بود؛ درحالیکه پدرم فرمود: ابن مسعود این کار را به رأی خودش انجام داده است. <ref>علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۵۰</ref> | ||
==دیدگاه علامه تستری== | ==دیدگاه علامه تستری== | ||
مرحوم [[علامه تستری]] در کتاب [[قاموس الرجال]] به دلایلی که در شیعه بودن ابن مسعود ذکر شد خدشه میکند و میگوید: خبر انکار دوازده نفر به [[خلافت]] ابوبکر در منابع دیگر مثل [[احتجاج طبرسی]] ذکر شده و ابن مسعود جزء آنها شمرده نشده است و از طرفی اخباری بر مخالفت او با حضرت علی (ع) داریم؛ و روایتی هم که نقل شده با این مضمون که "ابن مسعود گفته من از امام خودم در کارها اذن نمیگرفتم، همانطور که [[سلمان]] و [[عمار]] میگرفتند؛ لذا من توبه میکنم" خبر واحد است و نمیشود به آن استناد کرد. <ref> محمدتقی، تستری، قاموس الرجال، ج ۶، ص ۶۰۰ ـ ۶۰۸، چاپ جامعه مدرسین قم، محرم ۱۴۱۵</ref> | مرحوم [[علامه تستری]] در کتاب [[قاموس الرجال]] به دلایلی که در شیعه بودن ابن مسعود ذکر شد خدشه میکند و میگوید: خبر انکار دوازده نفر به [[خلافت]] ابوبکر در منابع دیگر مثل [[احتجاج طبرسی]] ذکر شده و ابن مسعود جزء آنها شمرده نشده است و از طرفی اخباری بر مخالفت او با حضرت علی (ع) داریم؛ و روایتی هم که نقل شده با این مضمون که "ابن مسعود گفته من از امام خودم در کارها اذن نمیگرفتم، همانطور که [[سلمان]] و [[عمار]] میگرفتند؛ لذا من توبه میکنم" خبر واحد است و نمیشود به آن استناد کرد. <ref> محمدتقی، تستری، قاموس الرجال، ج ۶، ص ۶۰۰ ـ ۶۰۸، چاپ جامعه مدرسین قم، محرم ۱۴۱۵</ref> | ||
==دیدگاه مرحوم خویی== | ==دیدگاه مرحوم خویی== | ||
مرحوم [[آیت الله خویی]] هم در کتاب معجم او را محب حضرت علی (ع) نمیداند و میگوید: تابع حضرت نبوده؛ ولی چون در اسناد [[کتاب کامل الزیارات]] آمده میشود حکم به وثاقت او داد. <ref>خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۲۲، چاپ اول، سال ۱۳۹۸، انتشارات مدینه العلم قم</ref> | مرحوم [[آیت الله خویی]] هم در کتاب معجم او را محب حضرت علی (ع) نمیداند و میگوید: تابع حضرت نبوده؛ ولی چون در اسناد [[کتاب کامل الزیارات]] آمده میشود حکم به وثاقت او داد. <ref>خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱۰، ص ۳۲۲، چاپ اول، سال ۱۳۹۸، انتشارات مدینه العلم قم</ref> | ||
=فوت ابن مسعود= | =فوت ابن مسعود= | ||
او در سال ۳۲ هجری در سن شصت و چند سالگی در مدینه درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۱۲ ۱۱۹، بیروت، چاپ ۱، ۱۴۱۰، دارالکتب العلمیه</ref> | او در سال ۳۲ هجری در سن شصت و چند سالگی در مدینه درگذشت و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد. <ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۳، ص ۱۱۲ ۱۱۹، بیروت، چاپ ۱، ۱۴۱۰، دارالکتب العلمیه</ref> | ||