۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
رکن اوّل: در ذات الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خداوند وجود دارد؛ واحد است؛ قدیم است؛ جوهر نیست؛ جسم نیست؛ عرض نیست؛ مخصوص به جهتى که در مکانى باشد نیست؛ ممکن است دیده شود و همیشه باقى است. <br> | رکن اوّل: در ذات الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خداوند وجود دارد؛ واحد است؛ قدیم است؛ جوهر نیست؛ جسم نیست؛ عرض نیست؛ مخصوص به جهتى که در مکانى باشد نیست؛ ممکن است دیده شود و همیشه باقى است. <br> | ||
رکن دوم: در صفات الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا، حى، عالم، قادر، صاحب اراده، سمیع، بصیر، متکلّم است؛ محل حوادث نیست؛ کلامش قدیم است؛ علم و ارادهاش ازلى و قدیم است. <br> | رکن دوم: در صفات الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا، حى، عالم، قادر، صاحب اراده، سمیع، بصیر، متکلّم است؛ محل حوادث نیست؛ کلامش قدیم است؛ علم و ارادهاش ازلى و قدیم است. <br> | ||
رکن سوم: در افعال الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا خالق افعال بندگان است؛ افعال بندگان مکتسب از خود | رکن سوم: در افعال الاهى اصول دهگانه آن از این قرار است: خدا خالق افعال بندگان است؛ افعال بندگان مکتسب از خود آنها است؛ صدور آن افعال را خدا خواسته؛ خلق و اختراعى که خدا کرده، از روى احسان است؛ براى خدا تکلیف ما لا یطاق معنا ندارد و جایز است؛ خداوند مىتواند مردم بى گناه را عذاب کند؛ خدا پایبند مصالح بندگان خود نیست؛ واجب آن را گویند که شرع واجب دانسته است؛ نبوّت محمد(صلى الله علیه وآله) رسول الله از معجزات ثابت خداوند است. <ref>همان، ص 55 و 56.</ref> <br> | ||
عبدالکریم شهرستانى، دیدگاه هم مسلکان اشعرىاش را در تبیین توحید چنین بیان مىکند: <br> | عبدالکریم شهرستانى، دیدگاه هم مسلکان اشعرىاش را در تبیین توحید چنین بیان مىکند: <br> | ||
اصحاب ما مىگویند که «واحد» به آن شىء گفته مىشود که در ذات خود قسمت پذیر نبوده، شرکت را نمىپذیرد؛ از این رو، خداوند در ذاتش واحد است. هیچ کس مثل او نیست و در صفاتش واحد است. هیچ کس شبیه او نیست و در افعالش واحد است. هیچ کس شریک او نیست. <ref>نهایة الاقدام، ص 90.</ref> <br> | اصحاب ما مىگویند که «واحد» به آن شىء گفته مىشود که در ذات خود قسمت پذیر نبوده، شرکت را نمىپذیرد؛ از این رو، خداوند در ذاتش واحد است. هیچ کس مثل او نیست و در صفاتش واحد است. هیچ کس شبیه او نیست و در افعالش واحد است. هیچ کس شریک او نیست. <ref>نهایة الاقدام، ص 90.</ref> <br> | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
قسم دیگرى از توحید که وهابیت در انواع توحید نام بردهاند، توحید در اسما و صفات است. توحید در اسما و صفات یعنى که خداوند را با همان اسما وصفاتى که در قرآن و سنت ذکر شده بخوانیم وهمان اسما و صفاتى را که در قرآن براى خدا به اثبات رسیده، اثبات، و آن اسما و صفاتى را که در قرآن و سنّت نفى شده، نفى کنیم.<ref>العثیمین، ص 21.</ref> | قسم دیگرى از توحید که وهابیت در انواع توحید نام بردهاند، توحید در اسما و صفات است. توحید در اسما و صفات یعنى که خداوند را با همان اسما وصفاتى که در قرآن و سنت ذکر شده بخوانیم وهمان اسما و صفاتى را که در قرآن براى خدا به اثبات رسیده، اثبات، و آن اسما و صفاتى را که در قرآن و سنّت نفى شده، نفى کنیم.<ref>العثیمین، ص 21.</ref> | ||
ظاهر این کلام مورد پذیرش سایر مذاهب کلامى است؛ اما نمىتوان سخن زیر را از آنان پذیرفت: <br> | ظاهر این کلام مورد پذیرش سایر مذاهب کلامى است؛ اما نمىتوان سخن زیر را از آنان پذیرفت: <br> | ||
روش سلف در باب صفات این بوده که | روش سلف در باب صفات این بوده که آنها را بدون تحریف و تأویل و با همان معناى حقیقى آنها به خداوند حمل مىکردند. <ref>ابن تیمیه، ج 3، ص 6.</ref> <br> | ||
غیر قابل پذیرشتر، سخنى است که درباره صفات خبرى ابراز داشتهاست. وى معتقد است: کلماتى مانند «ید» در «یدالله» و مانند آن که در قرآن آمده، باید بدون تحریف، تأویل و با همان معناى واقعى | غیر قابل پذیرشتر، سخنى است که درباره صفات خبرى ابراز داشتهاست. وى معتقد است: کلماتى مانند «ید» در «یدالله» و مانند آن که در قرآن آمده، باید بدون تحریف، تأویل و با همان معناى واقعى آنها به خداوند حمل شود.<ref>همان، ص 8و9 و 17.</ref> <br> | ||
در این دیدگاه، تأکید مىشود که باید در همه موارد، الفاظ را به همان معانى حقیقى و لغوى | در این دیدگاه، تأکید مىشود که باید در همه موارد، الفاظ را به همان معانى حقیقى و لغوى آنها حمل کرد؛ زیرا معناى مجازى بر خلاف اصل است.<ref>محمد بن صالح العثیمین، ص 11.</ref> <br> | ||
بدیهى است چنین دیدگاهى، تجسیم و تشبیه خداوند را به دنبال دارد که متأسفانه برخى از اهل حدیث و فرقههایى چون کرّامیه و مشبّهه و... به این انحراف عقیدتى دچار شدند و اکثر متفکران مسلمان و مذاهب کلامى از آنان تبرّى جستهاند. <br> | بدیهى است چنین دیدگاهى، تجسیم و تشبیه خداوند را به دنبال دارد که متأسفانه برخى از اهل حدیث و فرقههایى چون کرّامیه و مشبّهه و... به این انحراف عقیدتى دچار شدند و اکثر متفکران مسلمان و مذاهب کلامى از آنان تبرّى جستهاند. <br> | ||
=6. توحید در مذهب امامیه= | =6. توحید در مذهب امامیه= | ||
چنان که پیش از این یادآور شدیم، «توحید» از اصول مشترک همه مذاهب اسلامى است. برداشتها و تفسیرهایى که دراینباره ارائه مىشود، نشان دهنده دیدگاه مذاهب و اهتمام آنان به مسأله و همچنین مبانى کلامى آنان است. به نظر مىرسد بتوان حقانیت و درستى دیدگاهها را همراه با استدلالهاى نقلى و عقلى | چنان که پیش از این یادآور شدیم، «توحید» از اصول مشترک همه مذاهب اسلامى است. برداشتها و تفسیرهایى که دراینباره ارائه مىشود، نشان دهنده دیدگاه مذاهب و اهتمام آنان به مسأله و همچنین مبانى کلامى آنان است. به نظر مىرسد بتوان حقانیت و درستى دیدگاهها را همراه با استدلالهاى نقلى و عقلى آنها ملاحظه کرد. <br> | ||
امامیه اثنا عشریه، توحید را از اصول دین و عدل الاهى را از اصول مذهب مىداند و در کتب کلامى (به ویژه کتاب توحید شیخ صدوق) از توحید و مراتب گوناگون آن سخن گفتهاست که گزارش اجمالى آن را ملاحظه مىکنیم: <br> | امامیه اثنا عشریه، توحید را از اصول دین و عدل الاهى را از اصول مذهب مىداند و در کتب کلامى (به ویژه کتاب توحید شیخ صدوق) از توحید و مراتب گوناگون آن سخن گفتهاست که گزارش اجمالى آن را ملاحظه مىکنیم: <br> | ||
1. توحید ذاتى: توحید ذاتى دو تفسیر دارد: <br> | 1. توحید ذاتى: توحید ذاتى دو تفسیر دارد: <br> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
در فلسفه و عرفان اسلامى، مباحث مبسوطى در موضوع «توحید» طرح شدهاست. گرچه مىتوان از توحید در هر یک از این دو علم به طور جداگانه سخن گفت، براى دورى از اطاله و با توجه به قرابت فلسفه و عرفان نظرى، به گزارشى مختصر از دیدگاه فیلسوفان و عارفان بسنده مىکنیم. <br> | در فلسفه و عرفان اسلامى، مباحث مبسوطى در موضوع «توحید» طرح شدهاست. گرچه مىتوان از توحید در هر یک از این دو علم به طور جداگانه سخن گفت، براى دورى از اطاله و با توجه به قرابت فلسفه و عرفان نظرى، به گزارشى مختصر از دیدگاه فیلسوفان و عارفان بسنده مىکنیم. <br> | ||
توحید در اصطلاح فلسفى و عرفانى، تفرید وجود محض است. <ref>رشید الدین، ص 61، به نقل از دکتر سید جعفر سجادى، ج 1، ص 602.</ref> بر همین اساس، به قول منصور، نخستین گام در توحید، فناى تفرید است. <br> | توحید در اصطلاح فلسفى و عرفانى، تفرید وجود محض است. <ref>رشید الدین، ص 61، به نقل از دکتر سید جعفر سجادى، ج 1، ص 602.</ref> بر همین اساس، به قول منصور، نخستین گام در توحید، فناى تفرید است. <br> | ||
هجویر مىگوید: حقیقت توحید، حکم کردن بر یگانگى خدا است و چون خدا یکى است، بىقسیم اندر ذات و صفات خود و بىشریک و بدیل اندر افعال خود؛ موحدان وى را بدین صفت دانند و دانش و علم | هجویر مىگوید: حقیقت توحید، حکم کردن بر یگانگى خدا است و چون خدا یکى است، بىقسیم اندر ذات و صفات خود و بىشریک و بدیل اندر افعال خود؛ موحدان وى را بدین صفت دانند و دانش و علم آنها را به یگانگى خدا توحید خوانند. <br> | ||
توحید بر سه گونهاست: یکى علم حق مرحق را و آن علم او بود به یگانگى خود، و دیگر توحید حق مرخلق را و آن حکم وى بود به توحید بنده و آفرینش توحید اندر دل وى، و سوم توحید خلق باشد مرحق را و آن علم ایشان بود به وحدانیت خداى عزّوجل؛ پس چون بنده به حق عارف بود بر وحدانیت وى حکم تواند کرد. <ref>کشف المحجوب، ص 357، به نقل سجادى، ص 602ـ603.</ref> <br> | توحید بر سه گونهاست: یکى علم حق مرحق را و آن علم او بود به یگانگى خود، و دیگر توحید حق مرخلق را و آن حکم وى بود به توحید بنده و آفرینش توحید اندر دل وى، و سوم توحید خلق باشد مرحق را و آن علم ایشان بود به وحدانیت خداى عزّوجل؛ پس چون بنده به حق عارف بود بر وحدانیت وى حکم تواند کرد. <ref>کشف المحجوب، ص 357، به نقل سجادى، ص 602ـ603.</ref> <br> | ||
برخى از اهل حکمت و ذوق، مراتب توحید را چهار مرتبه دانستهاند: اول توحید ایمانى، دوم توحید علمى، سوم توحید حالى و چهارم توحید الاهى. در شرح و تعریف هر یک از مراتب چهارگانه چنین آوردهاند: <br> | برخى از اهل حکمت و ذوق، مراتب توحید را چهار مرتبه دانستهاند: اول توحید ایمانى، دوم توحید علمى، سوم توحید حالى و چهارم توحید الاهى. در شرح و تعریف هر یک از مراتب چهارگانه چنین آوردهاند: <br> | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
==أ. مذهب امامیه== | ==أ. مذهب امامیه== | ||
'''* أـ 1. التوحید:''' کتاب التوحید، تألیف شیخ صدوق (محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى) متوفاى سال 381 قمرى است. این کتاب به توحید صدوق یا توحید ابن بابویه مشهور است. موضوع کتاب، روایات حضرت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) درباره توحید، شناخت ذات، صفات، اسما و افعال خداوند متعالى و دیگر مباحث مهم کلامى متعلّق به آن، و مشتمل بر 583 حدیث است که مؤلّف آن را در 67 باب تنظیم کرده. کتاب توحید، پیوسته مورد توجّه عالمان و فقیهان شیعه قرار داشته و از معتبرترین اصول روایى شیعه به شمار مىآید. <br> | '''* أـ 1. التوحید:''' کتاب التوحید، تألیف شیخ صدوق (محمد بن على بن حسین بن بابویه قمى) متوفاى سال 381 قمرى است. این کتاب به توحید صدوق یا توحید ابن بابویه مشهور است. موضوع کتاب، روایات حضرت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) درباره توحید، شناخت ذات، صفات، اسما و افعال خداوند متعالى و دیگر مباحث مهم کلامى متعلّق به آن، و مشتمل بر 583 حدیث است که مؤلّف آن را در 67 باب تنظیم کرده. کتاب توحید، پیوسته مورد توجّه عالمان و فقیهان شیعه قرار داشته و از معتبرترین اصول روایى شیعه به شمار مىآید. <br> | ||
شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مىگوید: نکتهاى که باعث شد تا این کتاب را بنویسم، این بود که دیدم برخى از مخالفان، به عالمان شیعه نسبت تشبیه و جبر مىدهند. دلیل | شیخ صدوق درباره انگیزه نگارش این کتاب مىگوید: نکتهاى که باعث شد تا این کتاب را بنویسم، این بود که دیدم برخى از مخالفان، به عالمان شیعه نسبت تشبیه و جبر مىدهند. دلیل آنها، معانى غلط براى آنها بیان مىکردند و با این کار، چهره مذهب ما را در برابر مردم، زشت و ناپسند نشان مىدادند. من هم به قصد قربت به درگاه الاهى به نگارش این کتاب، توحید و نفى تشبیه و جبر اقدام کردم. <br> | ||
این کتاب داراى چند شرح و تعلیقه است از جمله: <br> | این کتاب داراى چند شرح و تعلیقه است از جمله: <br> | ||
ـ شرح قاضى محمد بن سعید قمى، شاگرد فیض کاشانى که در سال 1099 قمرى نوشته شدهاست؛ <br> | ـ شرح قاضى محمد بن سعید قمى، شاگرد فیض کاشانى که در سال 1099 قمرى نوشته شدهاست؛ <br> | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
3. در افعال خداوند.<br> | 3. در افعال خداوند.<br> | ||
هر یک از فصول سهگانه به چندین مسأله تقسیم مىشوند و هر کدام به موضوعى جزئى مىپردازد. <br> | هر یک از فصول سهگانه به چندین مسأله تقسیم مىشوند و هر کدام به موضوعى جزئى مىپردازد. <br> | ||
برخى از دانشمندان نامدار شیعى مانند [[علامه حلّى]] و از دانشمندان بزرگ اهل سنت همانند ملا على قوشجى بر این کتاب شرح نوشتهاند. این دو شرح با حواشى معروف | برخى از دانشمندان نامدار شیعى مانند [[علامه حلّى]] و از دانشمندان بزرگ اهل سنت همانند ملا على قوشجى بر این کتاب شرح نوشتهاند. این دو شرح با حواشى معروف آنها که جلال الدین دوانى و سیدصدرالدین دشتکى نگاشتهاند، سالها است در حوزههاى علمیه شیعه و سنى به صورت کتاب درسى، مورد استفاده دانشپژوهان است. <br> | ||
تاکنون بیش از شصت شرح بر این کتاب نوشته شدهاست.<ref>مقدّمه شرح تجرید، ص 7.</ref> <br> | تاکنون بیش از شصت شرح بر این کتاب نوشته شدهاست.<ref>مقدّمه شرح تجرید، ص 7.</ref> <br> | ||
'''* أـ4. شرح باب حادى عشر:''' تألیف مقداد بن عبدالله سُیورى، متوفاى 828 قمرى. این کتاب در اصول عقاید شیعه است و به شرح کتاب باب حادى عشر، نوشته علامه حلّى که ضمیمه منهاج الصلاح فی المختصر المصباح است پرداخته و سالیان متمادى جزء متون درسى حوزههاى علمیه بودهاست. <br> | '''* أـ4. شرح باب حادى عشر:''' تألیف مقداد بن عبدالله سُیورى، متوفاى 828 قمرى. این کتاب در اصول عقاید شیعه است و به شرح کتاب باب حادى عشر، نوشته علامه حلّى که ضمیمه منهاج الصلاح فی المختصر المصباح است پرداخته و سالیان متمادى جزء متون درسى حوزههاى علمیه بودهاست. <br> | ||
فصل اول کتاب به مسأله توحید و فصل دوم به صفات ثبوتیه و فصل سوم به صفات سلبیه و فصل چهارم به مسأله عدل الاهى مىپردازد. <br> | فصل اول کتاب به مسأله توحید و فصل دوم به صفات ثبوتیه و فصل سوم به صفات سلبیه و فصل چهارم به مسأله عدل الاهى مىپردازد. <br> | ||
'''* أـ5. توحید مفضّل:''' جمعآورى و گزارش از ابو محمد مفضل بن عمر جعفى کوفى. وى از چهرههاى سرشناس و از شاگردان امام جعفر صادق و امام موسى کاظم و امام رضا(علیهماالسلام) است. این کتاب، املاى امام جعفر صادق(علیهالسلام) بر مفضل بن عمر جعفى کوفى است که امام آن را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر وى املا کرد. <br> | '''* أـ5. توحید مفضّل:''' جمعآورى و گزارش از ابو محمد مفضل بن عمر جعفى کوفى. وى از چهرههاى سرشناس و از شاگردان امام جعفر صادق و امام موسى کاظم و امام رضا(علیهماالسلام) است. این کتاب، املاى امام جعفر صادق(علیهالسلام) بر مفضل بن عمر جعفى کوفى است که امام آن را در چهار جلسه و در چهار روز، از صبح تا ظهر بر وى املا کرد. <br> | ||
مفضّل تدوین آن را چنین گزارش مىکند: یک روز عصر من در مسجد مدینه در کنار قبر مطهر حضرت [[رسول خدا (ص)|رسول خدا(صلى الله علیه وآله)]] نشسته بودم و در مقام و منزلت آن حضرت فکر مىکردم که ناگهان ابن ابوالعوجا و یارانش وارد شدند و در کنارى نشستند و شروع به صحبت کردند. آنان از پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله)به عنوان یک فیلسوف که با زیرکى فراوان نام خود را در جهان زنده نگه داشت، نام بردند و گفتند: این جهان خدایى ندارد و همه چیز خود به خود به وجود آمده و این جهان همیشه بوده و خواهد بود. من نتوانستم خشم خود را فرو بنشانم و بر سر | مفضّل تدوین آن را چنین گزارش مىکند: یک روز عصر من در مسجد مدینه در کنار قبر مطهر حضرت [[رسول خدا (ص)|رسول خدا(صلى الله علیه وآله)]] نشسته بودم و در مقام و منزلت آن حضرت فکر مىکردم که ناگهان ابن ابوالعوجا و یارانش وارد شدند و در کنارى نشستند و شروع به صحبت کردند. آنان از پیامبر اکرم(صلىاللهعلیهوآله)به عنوان یک فیلسوف که با زیرکى فراوان نام خود را در جهان زنده نگه داشت، نام بردند و گفتند: این جهان خدایى ندارد و همه چیز خود به خود به وجود آمده و این جهان همیشه بوده و خواهد بود. من نتوانستم خشم خود را فرو بنشانم و بر سر آنها فریاد زدم و گفتم: اى دشمنان خدا! آیا کافر شدهاید؟! آنان در پاسخ من گفتند: اگر تو از یاران جعفر بن محمد(علیهالسلام)هستى، او این گونه با ما سخن نمىگوید. من از نزد آنها خارج شدم و به نزد [[امام صادق علیه السلام|امام جعفر صادق(علیهالسلام)]] رفتم و ماجرا را براى آن حضرت تعریف کردم. آن حضرت فرمود: فردا صبح به نزد من بیا و قلم و کاغذى بیاور تا براى تو از حکمت خداوند متعال در آفرینش جهان سخن بگویم .... من هم فردا صبح به نزد آن حضرت رفتم و ایشان نیز این کتاب را به من املا فرمود.<ref>محمدرضا ضمیرى، ص 267و268.</ref> <br> | ||
'''* أـ 6. الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة:''' تألیف علامه حلّى، متوفاى 726 قمرى. فصول هشتگانه این رساله، شامل مباحث عمده کلامى است. فصل چهارم آن، شانزده مبحث دارد که به اثبات واجب الوجود و بررسى صفات ثبوتى و سلبى حق تعالى مىپردازد. نسخه خطى این رساله در کتابخانه ملى به شماره 1946 وجود دارد و اخیراً در مجله تخصصى کلام اسلامى <ref>شماره مسلسل 6.</ref> چاپ شدهاست. <br> | '''* أـ 6. الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة:''' تألیف علامه حلّى، متوفاى 726 قمرى. فصول هشتگانه این رساله، شامل مباحث عمده کلامى است. فصل چهارم آن، شانزده مبحث دارد که به اثبات واجب الوجود و بررسى صفات ثبوتى و سلبى حق تعالى مىپردازد. نسخه خطى این رساله در کتابخانه ملى به شماره 1946 وجود دارد و اخیراً در مجله تخصصى کلام اسلامى <ref>شماره مسلسل 6.</ref> چاپ شدهاست. <br> | ||
'''* أـ7. مبدأ و معاد:''' تألیف ملا صدراى شیرازى (979ـ1050 ق). ترجمه فارسى مبدأ و معاد در سال 1242 قمرى به وسیله سید احمد بن محمد حسینى اردکانى صورت گرفتهاست. کتاب مبدأ و معاد که پس از کتاب اسفار از بزرگترین کتابهاى ملا صدرا است، دو فن دارد: یکى در ربوبیات، مشتمل بر بحث در اقسام وجود و ماهیت و مبحث معرفت بارى تعالى و صفات و افعال او، و دومى در مباحث نفس شناسى و معاد و نبوات. بخش ربوبیات در سه مقاله آمدهاست که مقاله اول، دوازده فصل، و مقاله دوم (با موضوع صفات واجب تعالى)، هم دوازده فصل و مقاله سوم (با موضوع افعال بارى تعالى) هیجده فصل دارد. موضوع مقاله اول چنین است: <br> | '''* أـ7. مبدأ و معاد:''' تألیف ملا صدراى شیرازى (979ـ1050 ق). ترجمه فارسى مبدأ و معاد در سال 1242 قمرى به وسیله سید احمد بن محمد حسینى اردکانى صورت گرفتهاست. کتاب مبدأ و معاد که پس از کتاب اسفار از بزرگترین کتابهاى ملا صدرا است، دو فن دارد: یکى در ربوبیات، مشتمل بر بحث در اقسام وجود و ماهیت و مبحث معرفت بارى تعالى و صفات و افعال او، و دومى در مباحث نفس شناسى و معاد و نبوات. بخش ربوبیات در سه مقاله آمدهاست که مقاله اول، دوازده فصل، و مقاله دوم (با موضوع صفات واجب تعالى)، هم دوازده فصل و مقاله سوم (با موضوع افعال بارى تعالى) هیجده فصل دارد. موضوع مقاله اول چنین است: <br> | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
==ب. مذاهب اهل سنّت== | ==ب. مذاهب اهل سنّت== | ||
'''* ب ـ 1. الفقه الأکبر:''' تألیف امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفى، متوفاى 150 قمرى. این کتاب رسالهاى کوچک در علم کلام و عقاید است که شامل بعضى مسائل علم کلام مانند بحث از ایمان، معجزه، کرامات، قَدَرْ و غیره مىشود. بسیارى از عالمان و بزرگان اهل سنّت توجّه خاصى به این کتاب داشتهاند و چندین شرح و تعلیقه بر آن نگاشته شدهاست که برخى از | '''* ب ـ 1. الفقه الأکبر:''' تألیف امام ابوحنیفه نعمان بن ثابت کوفى، متوفاى 150 قمرى. این کتاب رسالهاى کوچک در علم کلام و عقاید است که شامل بعضى مسائل علم کلام مانند بحث از ایمان، معجزه، کرامات، قَدَرْ و غیره مىشود. بسیارى از عالمان و بزرگان اهل سنّت توجّه خاصى به این کتاب داشتهاند و چندین شرح و تعلیقه بر آن نگاشته شدهاست که برخى از آنها عبارتند از شرح على قارى، شرح ابو لیث سمرقندى، شرح عطاء بن على جوزجانى. <br> | ||
'''* ب ـ 2. الإبانة عن اصول الدیانه:''' تألیف امام على بن اسماعیل ابوالحسن اشعرى، متوفاى 324 قمرى. وى که خود مؤسس مذهب اشاعره است، در این کتاب، دیدگاه مذهب اهل سنت و جماعت را در مورد علم توحید بیان، و اعتقادات فرقههایى همچون جهمیه، حشویه، معتزله، قدریه و ... را نقد مىکند. وى عقیده اهل سنت را در ذات و صفات الاهى و ادلهاى از قرآن و سنت در اثبات مدّعایش ذکر، و | '''* ب ـ 2. الإبانة عن اصول الدیانه:''' تألیف امام على بن اسماعیل ابوالحسن اشعرى، متوفاى 324 قمرى. وى که خود مؤسس مذهب اشاعره است، در این کتاب، دیدگاه مذهب اهل سنت و جماعت را در مورد علم توحید بیان، و اعتقادات فرقههایى همچون جهمیه، حشویه، معتزله، قدریه و ... را نقد مىکند. وى عقیده اهل سنت را در ذات و صفات الاهى و ادلهاى از قرآن و سنت در اثبات مدّعایش ذکر، و آنها را با ادلّه عقلى تأیید مىکند و سپس با بیان دیدگاه مخالفان به پاسخ آن مىپردازد. <br> | ||
'''* ب ـ 3. کتاب التوحید و اثبات صفات الرّب:''' تألیف محمد بن اسحاق بن خزیمه (از علماى قرن چهارم هجرى). این کتاب یکى از کتابهاى معتبر حنابله به شمار مىرود که به روش اهل حدیث و با استناد به ظواهر روایات به بیان توحید و صفات حق تعالى پرداختهاست. اخذ به ظواهر و تأکید بر آن، کار را به جایى کشید که فخرالدین رازى (متوفّاى 606 ق) که اشعرى مذهب است، کتاب «توحید ابن خزیمه» را به «کتاب الشرک» وصف کرده و مؤلّف آن را مضطرب الکلام، قلیل الفهم و ناقص العقل دانستهاست. <ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج 27، ص 150.</ref> <br> | '''* ب ـ 3. کتاب التوحید و اثبات صفات الرّب:''' تألیف محمد بن اسحاق بن خزیمه (از علماى قرن چهارم هجرى). این کتاب یکى از کتابهاى معتبر حنابله به شمار مىرود که به روش اهل حدیث و با استناد به ظواهر روایات به بیان توحید و صفات حق تعالى پرداختهاست. اخذ به ظواهر و تأکید بر آن، کار را به جایى کشید که فخرالدین رازى (متوفّاى 606 ق) که اشعرى مذهب است، کتاب «توحید ابن خزیمه» را به «کتاب الشرک» وصف کرده و مؤلّف آن را مضطرب الکلام، قلیل الفهم و ناقص العقل دانستهاست. <ref>ر.ک: التفسیر الکبیر، ج 27، ص 150.</ref> <br> | ||
'''* ب ـ 4. التوحید:''' تألیف ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدى سمرقندى، متوفّاى 333 قمرى. این کتاب، نخستین مرجع کلام ماتریدیه به شمار مىرود و پیوسته مورد توجّه استادان و شاگردان مکتب ماتریدى بودهاست. این کتاب را با مقدّمه و تحقیق دکتر فتح الله خلیف، در 412 صفحه انتشارات دارالمشرق بیروت در سال 1390 قمرى چاپ کردهاست. <br> | '''* ب ـ 4. التوحید:''' تألیف ابومنصور محمد بن محمد بن محمود ماتریدى سمرقندى، متوفّاى 333 قمرى. این کتاب، نخستین مرجع کلام ماتریدیه به شمار مىرود و پیوسته مورد توجّه استادان و شاگردان مکتب ماتریدى بودهاست. این کتاب را با مقدّمه و تحقیق دکتر فتح الله خلیف، در 412 صفحه انتشارات دارالمشرق بیروت در سال 1390 قمرى چاپ کردهاست. <br> | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
'''* ب ـ6. اصول الدین:''' تألیف ابومنصور عبدالقادر بن طاهر تمیمى بغدادى، متوفاى 429 قمرى این کتاب در موضوع علم کلام و مسائل اعتقادى همچون توحید، عدل، وعد و وعید طبق مذهب اهل سنت و جماعت است. افزون بر آن، اقوال و دیدگاههاى مذاهب دیگر هم به اختصار در آن آمدهاست. <br> | '''* ب ـ6. اصول الدین:''' تألیف ابومنصور عبدالقادر بن طاهر تمیمى بغدادى، متوفاى 429 قمرى این کتاب در موضوع علم کلام و مسائل اعتقادى همچون توحید، عدل، وعد و وعید طبق مذهب اهل سنت و جماعت است. افزون بر آن، اقوال و دیدگاههاى مذاهب دیگر هم به اختصار در آن آمدهاست. <br> | ||
'''* ب ـ 7. الشامل فی أصول الدین:''' تألیف امام الحرمین عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینى، متوفاى 478 قمرى. این کتاب که گویا پنج مجلد بوده و فقط جلد اوّل آن در دسترس است، عناوین ذیل را دارد: کتاب النظر، کتاب التوحید و کتاب العلل. ابن امیر الحاج در قرن هشتم این کتاب را تلخیص کرده و الکامل فی اختصار الشامل نامیدهاست. الشامل به تحقیق مستشرق آلمانى هلموت کلو، در سال 1381 قمرى چاپ شدهاست. <br> | '''* ب ـ 7. الشامل فی أصول الدین:''' تألیف امام الحرمین عبدالملک بن عبدالله بن یوسف جوینى، متوفاى 478 قمرى. این کتاب که گویا پنج مجلد بوده و فقط جلد اوّل آن در دسترس است، عناوین ذیل را دارد: کتاب النظر، کتاب التوحید و کتاب العلل. ابن امیر الحاج در قرن هشتم این کتاب را تلخیص کرده و الکامل فی اختصار الشامل نامیدهاست. الشامل به تحقیق مستشرق آلمانى هلموت کلو، در سال 1381 قمرى چاپ شدهاست. <br> | ||
'''* ب ـ 8. عقائد النسفیه:''' تألیف شیخ نجم الدین ابو حفص عمر بن محمد نسفى، متوفّاى 537 قمرى این کتاب در علم توحید و عقاید اسلامى است که مورد توجّه و عنایت بسیارى از عالمان قرار دارد. عقائد النسفیه در بسیارى از حوزههاى علمیه اهل سنّت و به ویژه در دانشگاه الازهر جزو کتب درسى است. از شروح و حواشى بسیارى که بر این کتاب نوشته شد، مهمترین و مشهورترین | '''* ب ـ 8. عقائد النسفیه:''' تألیف شیخ نجم الدین ابو حفص عمر بن محمد نسفى، متوفّاى 537 قمرى این کتاب در علم توحید و عقاید اسلامى است که مورد توجّه و عنایت بسیارى از عالمان قرار دارد. عقائد النسفیه در بسیارى از حوزههاى علمیه اهل سنّت و به ویژه در دانشگاه الازهر جزو کتب درسى است. از شروح و حواشى بسیارى که بر این کتاب نوشته شد، مهمترین و مشهورترین آنها شرح علامه سعد الدین مسعود بن عمر تفتازانى متوفاى 791 قمرى است. <br> | ||
'''* ب ـ 9. تبیین کذب المفترى:''' تألیف حافظ ابوالقاسم على بن حسن بن هبةالله بن عساکر، متوفاى 571 قمرى این کتاب در موضوع توحید و صفات خداى متعالى از دیدگاه مذهب اشاعره است. اثر مذکور، مورد توجه فراوان اهل سنت است که افزون بر مطالب کلامى، بهترین مرجع درباره زندگینامه مشاهیر عالمان اشعرى است تا جایى که گفته شدهاست: کلّ سنّی لا یکون عنده کتاب التبیین لابن عساکر فلیس من أمر نفسه على بصیرة <ref>طبقات الشافعیة الکبرى، ج 3، ص 351.</ref> <br> | '''* ب ـ 9. تبیین کذب المفترى:''' تألیف حافظ ابوالقاسم على بن حسن بن هبةالله بن عساکر، متوفاى 571 قمرى این کتاب در موضوع توحید و صفات خداى متعالى از دیدگاه مذهب اشاعره است. اثر مذکور، مورد توجه فراوان اهل سنت است که افزون بر مطالب کلامى، بهترین مرجع درباره زندگینامه مشاهیر عالمان اشعرى است تا جایى که گفته شدهاست: کلّ سنّی لا یکون عنده کتاب التبیین لابن عساکر فلیس من أمر نفسه على بصیرة <ref>طبقات الشافعیة الکبرى، ج 3، ص 351.</ref> <br> | ||
شیخ محمد زاهد کوثرى به تحقیق و تعلیقه بر کتاب مذکور پرداخته و کتاب به همت شیخ استاد حسام الدین القدسى در قاهره چاپ شدهاست. <br> | شیخ محمد زاهد کوثرى به تحقیق و تعلیقه بر کتاب مذکور پرداخته و کتاب به همت شیخ استاد حسام الدین القدسى در قاهره چاپ شدهاست. <br> |