۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
اسلام بنا به نوشته لوتروپ استودارد، تاریخنگار آمریکایی در کتاب «امروز با [[مسلمین]] یا عالم نو اسلام»، از تمدنهای مشهوری است که تاریخ عمومی دنیا با آن زینت یافته و با آثار درخشان خود تا ابد تاریخ را پر کرده است. | اسلام بنا به نوشته لوتروپ استودارد، تاریخنگار آمریکایی در کتاب «امروز با [[مسلمین]] یا عالم نو اسلام»، از تمدنهای مشهوری است که تاریخ عمومی دنیا با آن زینت یافته و با آثار درخشان خود تا ابد تاریخ را پر کرده است. | ||
استودارد میگوید تمدن برخاسته از اسلام چیزی نیست که انکارپذیر باشد؛ اگر اسلام تمدن حقیقی و عالی به رنگ و بویی مخصوص، مبنی بر کتاب و سنت اسلام نداشت، هرگز علمای تمدن غرب، حتی | استودارد میگوید تمدن برخاسته از اسلام چیزی نیست که انکارپذیر باشد؛ اگر اسلام تمدن حقیقی و عالی به رنگ و بویی مخصوص، مبنی بر کتاب و سنت اسلام نداشت، هرگز علمای تمدن غرب، حتی آنها که به حمله و هجوم به اسلام معروفاند، مکرر نام اسلام را نمیبردند و تاریخ آن را شرح نمیدادند و آن را با سایر تمدنهای عالم نمیسنجیدند. | ||
استاد شهید [[مرتضی مطهری]] نیز در کتاب «اسلام و تمدن جدید» اینگونه میگوید که جامعهشناسان تأکیددارند چند تمدن اصیل در دنیا وجود دارد. آرنولد توین بی، استاد برجسته فلسفه تاریخ تمدنها را به 32 دسته تقسیم کرد که یکی از | استاد شهید [[مرتضی مطهری]] نیز در کتاب «اسلام و تمدن جدید» اینگونه میگوید که جامعهشناسان تأکیددارند چند تمدن اصیل در دنیا وجود دارد. آرنولد توین بی، استاد برجسته فلسفه تاریخ تمدنها را به 32 دسته تقسیم کرد که یکی از آنها تمدن اسلامی بود، سپس مهمترین آنها را در 10 تمدن دستهبندی کرد که بازهم اسلام یکی از آنها بود و درنهایت 3 تا 5 تمدن را برگزید که یکی از آنها تمدن اسلامی بود. | ||
آیین اسلام اولین قوه محرکه تمدن اسلامی بود و هنوز هم یکی از عوامل اساسی این تمدن است و به آن شالودهای بخشیده که دستکم تا عصر جدید لایتغیر باقی مانده است. | آیین اسلام اولین قوه محرکه تمدن اسلامی بود و هنوز هم یکی از عوامل اساسی این تمدن است و به آن شالودهای بخشیده که دستکم تا عصر جدید لایتغیر باقی مانده است. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=الزامات احیای تمدن اسلامی= | =الزامات احیای تمدن اسلامی= | ||
اینکه بهراستی چگونه میتوان به احیای تمدن جدید دست زد دغدغهای اساسی است که بدون شناخت مبانی اصلی تمدنساز اسلامی امکانپذیر نیست؛ یعنی مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی که شکوفایی تمدن اسلامی به | اینکه بهراستی چگونه میتوان به احیای تمدن جدید دست زد دغدغهای اساسی است که بدون شناخت مبانی اصلی تمدنساز اسلامی امکانپذیر نیست؛ یعنی مبانی هستیشناختی، انسانشناختی و معرفتشناختی که شکوفایی تمدن اسلامی به آنها پیوند داشته است؛ البته همراه با شناسایی ظرفیتهای تمدنی اسلام که همیشه در تاریخ وجود داشته و دارد. اینها مواردی است که مسلمانان بهویژه نخبگان جامعه باید به آن توجه کنند، زیرا در ساحت تمدنسازی این آدمیان هستند که نقش اصلی بلکه انحصاری دارند. | ||
مسلمانان با شناخت عمیق مؤلفهها و شرایط پیدایش و اعتلای تمدن اسلامی میتوانند تمدن اسلامی را احیا کنند. شرایط و الزامات اساسی احیای تمدن اسلامی عبارتاند از: بازگشت حقیقی به قرآن، اقتدا به سیره رسولالله، اهتمام به وحدت، نظام سازی، شناسایی آسیبها و خطرها، تمدن اسلامی. | مسلمانان با شناخت عمیق مؤلفهها و شرایط پیدایش و اعتلای تمدن اسلامی میتوانند تمدن اسلامی را احیا کنند. شرایط و الزامات اساسی احیای تمدن اسلامی عبارتاند از: بازگشت حقیقی به قرآن، اقتدا به سیره رسولالله، اهتمام به وحدت، نظام سازی، شناسایی آسیبها و خطرها، تمدن اسلامی. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
=چالشهای پیش روی احیای تمدن اسلامی= | =چالشهای پیش روی احیای تمدن اسلامی= | ||
ایجاد و اعتلای تمدن تابع یک سری از عوامل و شرایط خاص است که فقدان | ایجاد و اعتلای تمدن تابع یک سری از عوامل و شرایط خاص است که فقدان آنها میتواند رکود و انحطاط تمدن را در پی داشته باشد. موانع شکلگیری تمدن اسلامی را میتوان به دو بخش عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم کرد. عوامل درونی عبارتاند از استبداد حکام، جهالت و بیخبری تودههای مسلمان و عقبماندگی آنها از کاروان علم و تمدن، نفوذ عقاید خرافی در اندیشه مسلمانان و فاصله گرفتن آنها از اسلام نخستین، اختلافات مذهبی و تفسیر نادرست برخی از مفاهیم اسلامی. عوامل بیرونی نیز عبارتاند از نفوذ استعمار غربی و فعالیتهای تخریبی دشمنان اسلام که اغلب بهصورت تهاجم نظامی، سیاسی و فرهنگی بروز مییابد. | ||
از دیگر چالشهای فراروی احیای تمدن اسلامی میتوان به نداشتن رهبری واحد، [[تهاجم فرهنگی]] غرب، اختلافات قومی بین مسلمانان، مشکلات اقتصادی جوامع مسلمانان، عدم اعتقاد به عقلانیت دینی، مقابله غرب با جهان اسلام و نیز تحریف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهیم دینی از سوی برخی افراطیون و گرایش سیاسی حاکمان کشورهای اسلامی ([[لائیک]]، پادشاهی و دنبالهروی قدرتهای بزرگ) اشاره کرد. | از دیگر چالشهای فراروی احیای تمدن اسلامی میتوان به نداشتن رهبری واحد، [[تهاجم فرهنگی]] غرب، اختلافات قومی بین مسلمانان، مشکلات اقتصادی جوامع مسلمانان، عدم اعتقاد به عقلانیت دینی، مقابله غرب با جهان اسلام و نیز تحریف اسلام و وارونه جلوه دادن مفاهیم دینی از سوی برخی افراطیون و گرایش سیاسی حاکمان کشورهای اسلامی ([[لائیک]]، پادشاهی و دنبالهروی قدرتهای بزرگ) اشاره کرد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
درنهایت در پاسخ به این پرسش که آیا تمدن اسلامی قادر است در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقابتی داشته باشد یا خیر؟ باید اشاره کرد که تمدن اسلامی درگذر زمان و بنا به دلایلى، برای مدتها نتوانست در عرصه رقابت تمدنی نقشآفرینى کند و حضور مؤثری داشته باشد؛ هرچند مسلمانان تا مدتها ازآنچه پیشآمده بود، آگاه نبودند، چون نه با دنیای اطراف خود در ارتباط بودند تا در نگاهی مقایسهای و انتقادی به کاستىهای پیشآمده وقوف یابند، نه اساساً به برتری تمدنی دیگران باور داشتند؛ تا اینکه در یک سده اخیر با گسترش تعامل و آشنایی مسلمانان با جهان غرب و مدرنیته و پیدایش رسانهها و توسعه اطلاعات، دستهای از متفکران نواندیش، در رویکردی مقایسهای میان وضعیت [[جهان اسلام]] و داشتههای دیگران و با رازکاوی اوضاع پیشآمده، در جستجوی راهکارهایی برای برونرفت از آن برآمدند. | درنهایت در پاسخ به این پرسش که آیا تمدن اسلامی قادر است در دنیای کنونی که تحولات بنیادینی یافته، با بازآرایی خود حضوری پویا و رقابتی داشته باشد یا خیر؟ باید اشاره کرد که تمدن اسلامی درگذر زمان و بنا به دلایلى، برای مدتها نتوانست در عرصه رقابت تمدنی نقشآفرینى کند و حضور مؤثری داشته باشد؛ هرچند مسلمانان تا مدتها ازآنچه پیشآمده بود، آگاه نبودند، چون نه با دنیای اطراف خود در ارتباط بودند تا در نگاهی مقایسهای و انتقادی به کاستىهای پیشآمده وقوف یابند، نه اساساً به برتری تمدنی دیگران باور داشتند؛ تا اینکه در یک سده اخیر با گسترش تعامل و آشنایی مسلمانان با جهان غرب و مدرنیته و پیدایش رسانهها و توسعه اطلاعات، دستهای از متفکران نواندیش، در رویکردی مقایسهای میان وضعیت [[جهان اسلام]] و داشتههای دیگران و با رازکاوی اوضاع پیشآمده، در جستجوی راهکارهایی برای برونرفت از آن برآمدند. | ||
برخی در نگاه به گذشته تمدن اسلامی و توانایی سنجی پیشرفتهای تجربهشده، از توانایی مسلمانان در ایجاد تمدن جدید سخن گفتند و دستهای دیگر با نگاهی آسیب شناسانه به فرآیند تمدن اسلامی، دیدگاهها، نظریهها و پیشنهادهایی ارائه کردند که برآیند | برخی در نگاه به گذشته تمدن اسلامی و توانایی سنجی پیشرفتهای تجربهشده، از توانایی مسلمانان در ایجاد تمدن جدید سخن گفتند و دستهای دیگر با نگاهی آسیب شناسانه به فرآیند تمدن اسلامی، دیدگاهها، نظریهها و پیشنهادهایی ارائه کردند که برآیند آنها امکان احیای تمدن اسلامی یا ضرورت ایجاد تمدن جدید اسلامی است. | ||
درنهایت باید گفت که تمدن اسلامی بهرغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، میتواند دوباره درصحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد؛ با این پیشفرض که مبانی و ظرفیتهای تمدنساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم میسازد. | درنهایت باید گفت که تمدن اسلامی بهرغم سستی و فتوری که خواسته یا ناخواسته دامنگیرش شده بود، میتواند دوباره درصحنه جهانی حضوری مؤثر بیابد؛ با این پیشفرض که مبانی و ظرفیتهای تمدنساز اسلامی، چنین امکانی را برای ورود مجدد آن به عرصه رقابت تمدنی فراهم میسازد. |