۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==پیدایش اصطلاح تابعین== | ==پیدایش اصطلاح تابعین== | ||
«تابعین» زمانی به یک اصطلاح تبدیل شد که خداوند در آیه 100 سوره توبه/9مسلمانان را به چند گروه تقسیم و از دستهای از آنان با این وصف یاد کرد. این توصیف قرآنی مربوط به سال نهم هجری قمری است، زیرا [[سوره توبه]] بنا به نقل ازقتاده و مجاهد، آخرین سورهای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است [۳] و محتوای آن نیز به روشنی بیانگر این نکته است. زیرا بخش نخست آن ناظر به برائت از [[مشرکان]] و بخش دوم آن ناظر به [[غزوه تبوک]] است که هر دو به حوادث سال نهم بازمیگردد.. <ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج2، ص516،</ref> 543 <ref> محمد بن سعد بن منیع بغدادی، الطبقات الکبری، ج2، ص128</ref>.از مسائلی که در این سوره بدان پرداخته میشود، بسیج و اعزام نیروهای نظامی است. در آیات این بخش، از قبایل و شخصیتهایی که بر اثر هراس از [[روم]] در این اعزام حاضر نشدند مذمت شده و از مسلمانانی که به اطاعت از پیامبر در غزوه تبوک حضور یافتند، تمجید و به آنان وعده بهشت و سعادت عظیم داده شده است: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». در این آیه تحسین شدگان به دو دسته تقسیم شدهاند. مسلمانان سابقهدار، اعم از مهاجر و انصار: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ» و نومسلمانانی که به خوبی از مسلمانان نخست پیروی کردهاند: «وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ»و به | «تابعین» زمانی به یک اصطلاح تبدیل شد که خداوند در آیه 100 سوره توبه/9مسلمانان را به چند گروه تقسیم و از دستهای از آنان با این وصف یاد کرد. این توصیف قرآنی مربوط به سال نهم هجری قمری است، زیرا [[سوره توبه]] بنا به نقل ازقتاده و مجاهد، آخرین سورهای است که بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است [۳] و محتوای آن نیز به روشنی بیانگر این نکته است. زیرا بخش نخست آن ناظر به برائت از [[مشرکان]] و بخش دوم آن ناظر به [[غزوه تبوک]] است که هر دو به حوادث سال نهم بازمیگردد.. <ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج2، ص516،</ref> 543 <ref> محمد بن سعد بن منیع بغدادی، الطبقات الکبری، ج2، ص128</ref>.از مسائلی که در این سوره بدان پرداخته میشود، بسیج و اعزام نیروهای نظامی است. در آیات این بخش، از قبایل و شخصیتهایی که بر اثر هراس از [[روم]] در این اعزام حاضر نشدند مذمت شده و از مسلمانانی که به اطاعت از پیامبر در غزوه تبوک حضور یافتند، تمجید و به آنان وعده بهشت و سعادت عظیم داده شده است: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ». در این آیه تحسین شدگان به دو دسته تقسیم شدهاند. مسلمانان سابقهدار، اعم از مهاجر و انصار: «وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ» و نومسلمانانی که به خوبی از مسلمانان نخست پیروی کردهاند: «وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ»و به آنها نیز وعده بهشت داده شده و جزو کسانی قرار گرفتهاند که سعادت بزرگی نصیبشان شده است. روشن است که برخی از تازه مسلمانان، رویهای دیگر در پیش گرفته بودند و دنبالهرو مسلمانان اولیه نبودند. به نظر میرسد که به مرور زمان مفهوم تابعین گسترده میشود تا جز سابقان، شامل همه مسلمانان بشود. طبیعت این گسترش معنایی، به مفهوم دو بعدی تابعان باز میگردد. به لحاظ زمانی تابعین در برابر سابقین قرار میگیرند و معیار تفکیک این دو؛ معیاری زمانی است و معلوم نیست دوره تابعین تا چه زمانی ادامه خواهد یافت. | ||
==تفسیر تابعین== | ==تفسیر تابعین== | ||
تابعین نخستین مفسرانی بودند که پیامبر خدا (ص) را ندیده بودند؛ اما قرآن کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. تابعین شاگردان صحابهاند و معلومات آنان غالباً به صحابه منتهی میشود.<ref>شاهرودی، عبدالوهاب، ارغنون آسمانی، جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی، رشت، نشر کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۹۹، .</ref> <ref>شاکر، محمد کاظم، مبانی و روشهای تفسیری، قم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی ، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۴ .</ref> <ref>مروتی سهراب، پژوهشی پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، تهران، نشر رمز، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۶، .</ref> در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت و هجرت برخی اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر میپیوندد که مشهورترین | تابعین نخستین مفسرانی بودند که پیامبر خدا (ص) را ندیده بودند؛ اما قرآن کریم را برای مردم زمانشان تفسیر میکردند. تابعین شاگردان صحابهاند و معلومات آنان غالباً به صحابه منتهی میشود.<ref>شاهرودی، عبدالوهاب، ارغنون آسمانی، جستاری در قرآن، عرفان و تفاسیر عرفانی، رشت، نشر کتاب مبین، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ص۹۹، .</ref> <ref>شاکر، محمد کاظم، مبانی و روشهای تفسیری، قم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی ، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۲۷۴ .</ref> <ref>مروتی سهراب، پژوهشی پیرامون تاریخ تفسیر قرآن، تهران، نشر رمز، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۶، .</ref> در دوره تابعین با گسترش دولت اسلامی و حوزههای حکومت و هجرت برخی اندیشمندان به نواحی گوناگون سرزمین اسلام، حوزههای علوم اسلامی شکل گرفت و پیدایش طبقات مفسران و جریانهای تفسیری به این عصر میپیوندد که مشهورترین آنها مدارس تفسیری [[مکه]]، [[مدینه]] و [[عراق]] میباشد و تفسیر که از اولین علوم متداول در حوزههای علوم اسلامی است، در این مراکز گسترش یافت..<ref>ذهبی محمدحسین، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۷۷ ۱۲۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.</ref> | ||
==شرایط تابعین== | ==شرایط تابعین== | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوهی تمیز. <ref> مامقانی عبداللّه، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۳، ص۳۱۱</ref>. <ref> شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۶.</ref> | ۲. طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوهی تمیز. <ref> مامقانی عبداللّه، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ج۳، ص۳۱۱</ref>. <ref> شهید ثانی، زینالدین بن علی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۶.</ref> | ||
۳. مهمترین شرط در باره تابعی، دیدار او با صحابی است. ابن صلاح <ref> ابن صلاح تقیالدین ، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ص۳۰۲.</ref> | ۳. مهمترین شرط در باره تابعی، دیدار او با صحابی است. ابن صلاح <ref> ابن صلاح تقیالدین ، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ص۳۰۲.</ref> | ||
شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> همین رأی را اختیار کرده است. برخی نیز چند تن از تابعین را که سماع | شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حَجَر عسقلانی]] <ref>ابن حجر عسقلانی، احمد، نزهة النظر شرح نخبة الفکر، ص۱۱۳.</ref> همین رأی را اختیار کرده است. برخی نیز چند تن از تابعین را که سماع آنها از صحابه به اثبات نرسیده است را معرفی کردهاند.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۷۱۴۹.</ref> <ref> خطیب بغدادی احمدبن علی، الکفایة فی علم الروایة، ص۳۸.</ref> | ||
به عقیدهی این افراد، شرط دیدار از روایتی از [[رسول اکرم|رسول اکرم (ص)]] به دست میآید که فرمود: «طوبی لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی لمن رأی مَن رآنی » (خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن شخص که شخصی را که مرا دیده؛ دیده باشد.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۸.</ref> <ref> سیوطی جلالالدین، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> | به عقیدهی این افراد، شرط دیدار از روایتی از [[رسول اکرم|رسول اکرم (ص)]] به دست میآید که فرمود: «طوبی لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی لمن رأی مَن رآنی » (خوشا به حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن شخص که شخصی را که مرا دیده؛ دیده باشد.<ref>سخاوی محمد بن عبدالرحمان، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ج۴، ص۱۴۸.</ref> <ref> سیوطی جلالالدین، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref> | ||