۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فرا گرفت' به 'فراگرفت') |
جز (جایگزینی متن - '.او' به '. او') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
=حضور در تهران= | =حضور در تهران= | ||
در ۱۳۶۹ که سید یحیی سجادی امام جماعت مسجد سیدعزیزالله واقع در بازار [[تهران]] در گذشت،<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ج۲، ص۱۱؛ مهری، ص۱۲۵</ref>تاجران و بازاریان از [[آیتالله بروجردی]] خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم به تهران رفت<ref>آقا بزرگ طهرانی، همانجا؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸</ref>.او از همین سال تا پایان عمر در این مسجد به اقامه [[نماز]]، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۹-۳۱۸</ref>. | در ۱۳۶۹ که سید یحیی سجادی امام جماعت مسجد سیدعزیزالله واقع در بازار [[تهران]] در گذشت،<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ج۲، ص۱۱؛ مهری، ص۱۲۵</ref>تاجران و بازاریان از [[آیتالله بروجردی]] خواستند که شخص باکفایتی را به عنوان امام جماعت مسجد معرفی کند. بدین ترتیب در ۱۳۷۰ق خوانساری به توصیه بروجردی و به اصرار فراوان مردم به تهران رفت<ref>آقا بزرگ طهرانی، همانجا؛ ابن الرضا، ج۱، ص۳۷۸</ref>. او از همین سال تا پایان عمر در این مسجد به اقامه [[نماز]]، تدریس فقه و اداره امور دینی پرداخت<ref>حسینی یزدی و همکاران، ص۳۱۹-۳۱۸</ref>. | ||
او در مدت اقامت در تهران، این مسجد را به محلی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی تبدیل نمود. اولین اقدام مهم سیاسی ایشان، صدور اعلامیه مشترکی همراه با [[سید محمد بهبهانی]] بر علیه لایحه انجمنهای ایالتی-ولایتی بود. پس از آن، به دنبال عدم توجه حکومت پهلوی به اعتراض علما نسبت به این لایحه، چند نفر از علمای تهران، تصمیم گرفتند در این مسجد تحصن کنند و مردم را نیز به این تحصن و تجمع اعتراضی دعوت کردند<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، ۳۳، ۵۲؛ دوانی، ج۲، ص۴۲، ۴۴، ۴۶، ۵۰، ۷۲-۷۳، ۱۳۷، ۱۴۸-۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳-۱۵۴؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۴، ۱۰۶-۱۰۷</ref>. | او در مدت اقامت در تهران، این مسجد را به محلی برای اقدامات سیاسی و اجتماعی تبدیل نمود. اولین اقدام مهم سیاسی ایشان، صدور اعلامیه مشترکی همراه با [[سید محمد بهبهانی]] بر علیه لایحه انجمنهای ایالتی-ولایتی بود. پس از آن، به دنبال عدم توجه حکومت پهلوی به اعتراض علما نسبت به این لایحه، چند نفر از علمای تهران، تصمیم گرفتند در این مسجد تحصن کنند و مردم را نیز به این تحصن و تجمع اعتراضی دعوت کردند<ref>مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۲۷، ۳۳، ۵۲؛ دوانی، ج۲، ص۴۲، ۴۴، ۴۶، ۵۰، ۷۲-۷۳، ۱۳۷، ۱۴۸-۱۴۹، ۱۵۱، ۱۵۳-۱۵۴؛ هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۴، ۱۰۶-۱۰۷</ref>. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
=سیره سیاسی= | =سیره سیاسی= | ||
خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضا شاه نبود<ref>رجوع کنید به: آیتالله سید احمد خوانساری، ص۸۹، ۹۴</ref>.او که از ناکامی علمای نجف در جریان مشروطه خاطرات ناخوشایندی داشت منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمیداد<ref>برای نمونه:رجوع کنید به: آیتالله سید احمد خوانساری؛ ص۱۷۹، ۱۸۱ نیز رجوع کنید به: رجبی، ج۱، سند۵۵</ref>. | خوانساری از ابتدا در شمار مخالفان تند و صریح حکومت و به ویژه شخص محمدرضا شاه نبود<ref>رجوع کنید به: آیتالله سید احمد خوانساری، ص۸۹، ۹۴</ref>. او که از ناکامی علمای نجف در جریان مشروطه خاطرات ناخوشایندی داشت منش مداراگرایانه حائری یزدی و بروجردی با حکومت را باور داشت، هرچند به نزدیکی با حکومت روی خوش نشان نمیداد<ref>برای نمونه:رجوع کنید به: آیتالله سید احمد خوانساری؛ ص۱۷۹، ۱۸۱ نیز رجوع کنید به: رجبی، ج۱، سند۵۵</ref>. | ||
مناسبات خوانساری با حکومت پهلوی با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود و گاه این مناسبات به تیرگی میگرایید. چنان که در قضایایی مانند قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی در ۱۳۵۰ش، موضع وی با صدور اعلامیه و اظهار مخالفت صریح به جبهه مخالفان جدی رژیم نزدیک شد<ref>رجوع کنید به: دوانی، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۱۲۱؛ آیتالله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۳۰۳۱</ref>.او همچنین در مقاطع مختلف تذکراتی به حکومت وقت میداد و خواستهایی را مطرح میکرد مانند برحذر داشتن رژیم از بیحرمتی به عالمان دینی در رادیو، جلوگیری از پخش بعضی برنامههای نامناسب از تلویزیون، ساماندهی معافیت طلاب علوم دینی از خدمت سربازی، پیگیری برای آزادی علما و زندانیان دیگر و رفع ممنوعیت از سخنرانی وعاظ ممنوع المنبر<ref>رجوع کنید به: اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۸۸، آیتالله سید احمد خوانساری، ص۱۳۸، ۱۸۰؛ مقدمه متولی، ص۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۹</ref>. | مناسبات خوانساری با حکومت پهلوی با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بود و گاه این مناسبات به تیرگی میگرایید. چنان که در قضایایی مانند قیام پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ و جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی در ۱۳۵۰ش، موضع وی با صدور اعلامیه و اظهار مخالفت صریح به جبهه مخالفان جدی رژیم نزدیک شد<ref>رجوع کنید به: دوانی، ج۴، ص۱۱۱-۱۱۰؛ اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۲۰۱۲۱؛ آیتالله سید احمد خوانساری، همان، مقدمه، ص۳۰۳۱</ref>. او همچنین در مقاطع مختلف تذکراتی به حکومت وقت میداد و خواستهایی را مطرح میکرد مانند برحذر داشتن رژیم از بیحرمتی به عالمان دینی در رادیو، جلوگیری از پخش بعضی برنامههای نامناسب از تلویزیون، ساماندهی معافیت طلاب علوم دینی از خدمت سربازی، پیگیری برای آزادی علما و زندانیان دیگر و رفع ممنوعیت از سخنرانی وعاظ ممنوع المنبر<ref>رجوع کنید به: اسناد انقلاب اسلامی، ج۱، ص۳۸۸، آیتالله سید احمد خوانساری، ص۱۳۸، ۱۸۰؛ مقدمه متولی، ص۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۹</ref>. | ||
برخی گفتهاند که علت اینکه آیتالله خوانساری در مباحث سیاسی ورود نیافت، ماجرای اهانت وی در بازار تهران در مسئله اصلاحات ارضی بود<ref>خاطرات آیتالله منتظری، ج۱، ص۲۰۷</ref> | برخی گفتهاند که علت اینکه آیتالله خوانساری در مباحث سیاسی ورود نیافت، ماجرای اهانت وی در بازار تهران در مسئله اصلاحات ارضی بود<ref>خاطرات آیتالله منتظری، ج۱، ص۲۰۷</ref> |