۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'دراینباره') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''بایزید بسطامی''' از جمله عارفان مشهور تاریخ تصوف و از بزرگان مکتب عرفانی [[خراسان]] و اهل [[سُکر]] بود. هجویری او را یکی از ۱۰ امام معروف [[تصوف]] میداند و وی را «محب العلم و معظم الشریعة» میخواند. با اینهمه، بایزید علم اکتسابی را انکار میکرد و به معرفت موهوبی قائل بود، و علم خود را نیز از اینگونه علوم میدانست. بایزید همچنین نخستین کسی بود که شطحیات را وارد زبان صوفیانه کرد. شطحیات و دریافتهای عرفانی او وی را شخصیتی جذاب و نمادین ساخته است. عظمت شخصیت عرفانی او در طول تاریخ تصوف بسیاری از صوفیان دورههای بعد را مجذوب خود ساخت و الهام بخش بسیاری از نویسندگانِ صوفی بود. از جمله جنید او را در میانِ عارفان همچون [[جبرئیل]] در میان فرشتگان شمرده است. مشهورترین شطحیات او عباراتِ «لیس فی جبتی سوی الله» و «سبحانی ما اعظم شأنی» است که | '''بایزید بسطامی''' از جمله عارفان مشهور تاریخ تصوف و از بزرگان مکتب عرفانی [[خراسان]] و اهل [[سُکر]] بود. هجویری او را یکی از ۱۰ امام معروف [[تصوف]] میداند و وی را «محب العلم و معظم الشریعة» میخواند. با اینهمه، بایزید علم اکتسابی را انکار میکرد و به معرفت موهوبی قائل بود، و علم خود را نیز از اینگونه علوم میدانست. بایزید همچنین نخستین کسی بود که شطحیات را وارد زبان صوفیانه کرد. شطحیات و دریافتهای عرفانی او وی را شخصیتی جذاب و نمادین ساخته است. عظمت شخصیت عرفانی او در طول تاریخ تصوف بسیاری از صوفیان دورههای بعد را مجذوب خود ساخت و الهام بخش بسیاری از نویسندگانِ صوفی بود. از جمله جنید او را در میانِ عارفان همچون [[جبرئیل]] در میان فرشتگان شمرده است. مشهورترین شطحیات او عباراتِ «لیس فی جبتی سوی الله» و «سبحانی ما اعظم شأنی» است که آنها را در حال سکر بر زبان آورده است. این عبارات نشان از مرتبۀ فنا و مقام جمع دارد. در گفتههای او مبانی بسیاری از معارف و آموزههای عرفانی را میتوان یافت<ref>هجویری، علی، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۴، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۳۵۸ش. - عطار نیشابوری، فریدالدین، ج۱، ص۱۶۱-۱۶۳، تذکرةالاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش. - جامی، عبدالرحمان، ج۱، ص۵۴-۵۶، نفحات الانس، به کوشش محمود عابدی، تهران، ۱۳۷۰ش. - زرینکوب، عبدالحسین، ج۱، ص۳۵-۴۶، جستوجو در تصوف ایران، تهران، ۱۳۵۷ش</ref>. | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
این اظهارات را شاید بتوان به رقابتهای خانوادگی منسوب کرد که نظایر آن در تاریخ تصوّف هم دیده میشود. در تاریخ، میان چند بایزید اشتباه شده است که شاید نتیجه ادعاهای کسانی باشد که خود را همان بایزید اکبر مشهور قلمداد کردهاند و سهلگی کتابش را، به زعم خود، برای رفع این اشتباهات و تمییز سخنان ایشان نوشته است. او در مقدمه کتاب خود<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، ص۵۹، کویت ۱۹۷۸</ref> میگوید که عدهای از او خواستهاند تا میان معروفان به کنیه بایزید (و در حقیقت مدعیان این نام) فرق بگذارد و مقام و سخنان او (بایزید حقیقی) را از مقام و سخنان ایشان تمییز دهد، زیرا بسیاری، سخنان و مقام آنان را با هم برابر میدانند. بنابراین، از زمانهای قدیم معروفان یا مدعیان نام بایزید بسیار بودهاند و احوال و سخنان ایشان با هم خلط شده است. | این اظهارات را شاید بتوان به رقابتهای خانوادگی منسوب کرد که نظایر آن در تاریخ تصوّف هم دیده میشود. در تاریخ، میان چند بایزید اشتباه شده است که شاید نتیجه ادعاهای کسانی باشد که خود را همان بایزید اکبر مشهور قلمداد کردهاند و سهلگی کتابش را، به زعم خود، برای رفع این اشتباهات و تمییز سخنان ایشان نوشته است. او در مقدمه کتاب خود<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، ص۵۹، کویت ۱۹۷۸</ref> میگوید که عدهای از او خواستهاند تا میان معروفان به کنیه بایزید (و در حقیقت مدعیان این نام) فرق بگذارد و مقام و سخنان او (بایزید حقیقی) را از مقام و سخنان ایشان تمییز دهد، زیرا بسیاری، سخنان و مقام آنان را با هم برابر میدانند. بنابراین، از زمانهای قدیم معروفان یا مدعیان نام بایزید بسیار بودهاند و احوال و سخنان ایشان با هم خلط شده است. | ||
نیز سهلگی میگوید، کسانی که کنیه ابویزید داشتهاند فراوان بودهاند ولی سه تن از ایشان از همه بزرگتر بودهاند و ابویزید طیفور بن عیسی بن سروشان از همه | نیز سهلگی میگوید، کسانی که کنیه ابویزید داشتهاند فراوان بودهاند ولی سه تن از ایشان از همه بزرگتر بودهاند و ابویزید طیفور بن عیسی بن سروشان از همه آنها بالاتر بوده است<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، ص۶۰، کویت ۱۹۷۸</ref>. | ||
=تاکید سهلگی بر صحابه امام صادق بودن بایزید= | =تاکید سهلگی بر صحابه امام صادق بودن بایزید= | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
==مهمترین نقل کننده سخن بایزید در خانوادهاش== | ==مهمترین نقل کننده سخن بایزید در خانوادهاش== | ||
مهمترین فرد خانواده بایزید که سخنان او را نقل کرده ابوموسی ـ خادم و برادرزاده او یعنی پسر آدم برادر بزرگتر بایزید ـ بوده است او گفته که چهارصد کلام از سخنان بایزید را با خود به گور میبرد، زیرا کسی را که شایسته شنیدن | مهمترین فرد خانواده بایزید که سخنان او را نقل کرده ابوموسی ـ خادم و برادرزاده او یعنی پسر آدم برادر بزرگتر بایزید ـ بوده است او گفته که چهارصد کلام از سخنان بایزید را با خود به گور میبرد، زیرا کسی را که شایسته شنیدن آنها باشد ندیده است<ref>محمد بن علی سهلگی، النّور من کلمات ابی طیفور، در شطحات الصوّفیه از عبدالرحمن بدوی، ص۶۷، کویت ۱۹۷۸</ref>. | ||
==پسران بایزید بسطامی== | ==پسران بایزید بسطامی== | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
=توجیه سخنان متضاد با اعتقادات دینی مسلمانان= | =توجیه سخنان متضاد با اعتقادات دینی مسلمانان= | ||
جنید سعی کرده است تا سخنانی را تفسیر و توجیه کند که صریحاً با معتقدات دینی مسلمانان در تضاد است، اما | جنید سعی کرده است تا سخنانی را تفسیر و توجیه کند که صریحاً با معتقدات دینی مسلمانان در تضاد است، اما آنها را ـ به جای این که از دو یا چند شخص مختلف بداند ـ به اختلاف اوقات (در اصطلاح صوفیه) و مواردی که این سخنان در آن ایراد شده است نسبت داده و میگوید، اشخاص مختلف در مواطن و مواقع مختلف این سخنان را از او شنیده و نقل کردهاند. جنید میگوید که این اشخاص غور و عمق سخنان او را درنیافتهاند و تنها کسانی میتوانند آن را تحمل و به دیگران منتقل کنند که معنی و منبع آن را بشناسند و دریابند وگرنه مردود است <ref>عبداللّه بن علی ابونصر سرّاج، کتاب الّلمع، ص۴۵۹، مصر ۱۹۶۰</ref>. | ||
=معاصرین بایزید در کتاب دستورالجمهور= | =معاصرین بایزید در کتاب دستورالجمهور= |