۸۷٬۹۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'کاشف الغطاء' به 'کاشفالغطاء') |
||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
این جانب از روز نخست شخصاً به اندیشه تقریب همچون برنامه استواری ایمان آوردم و از همان آغاز از پیدایی آن در فعالیتها و اقدامها در ارتباط با تقریب سهیم بودم. | این جانب از روز نخست شخصاً به اندیشه تقریب همچون برنامه استواری ایمان آوردم و از همان آغاز از پیدایی آن در فعالیتها و اقدامها در ارتباط با تقریب سهیم بودم. | ||
هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتی فراهم شد تا فتوایی مبنی بر جواز پیروی از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامی که شیعه دوازده امامی هم جزء آنها است، صادر کنم. و این همان فتوایی است که در دارالتقریب به امضای ما رسید و با اطلاع ما توزیع شد. همان فتوایی که آوازه بلند آن در کشورهای اسلامی طنین افکند، و دیدگان افراد پاک و باایمان که هدفی جز حق و تقریب و مصلحت امت نداشتند، روشن گشت. از طرفی پرسشها و جدالها درباره آن شروع شد، و من که به درستی فتوا ایمان داشتم، با عزمی راسخ، هرگاه برای کسانی که درباره آن توضیح میخواستند، نامه میفرستادم، و آن را تأیید میکردم، و به اشکالات معترضین هم جواب میگفتم، و نیز مقالاتی که منتشر میشد در سخنرانیها تأیید میکردم تا این که به یاری خدا این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به صورت یک حقیقت پا برجا درآمد؛ ولی افراد متعصب و کوته فکر که همچنان در انحطاط فکری و اختلافات طایفهای و نزاع سیاسی به سر میبرند، درباره آن به القای شبهه و تصورات بیهوده پرداختند. <br> | هنگام ریاست دانشگاه الازهر فرصتی فراهم شد تا فتوایی مبنی بر جواز پیروی از مذاهب ریشه دار و اصیل اسلامی که شیعه دوازده امامی هم جزء آنها است، صادر کنم. و این همان فتوایی است که در دارالتقریب به امضای ما رسید و با اطلاع ما توزیع شد. همان فتوایی که آوازه بلند آن در کشورهای اسلامی طنین افکند، و دیدگان افراد پاک و باایمان که هدفی جز حق و تقریب و مصلحت امت نداشتند، روشن گشت. از طرفی پرسشها و جدالها درباره آن شروع شد، و من که به درستی فتوا ایمان داشتم، با عزمی راسخ، هرگاه برای کسانی که درباره آن توضیح میخواستند، نامه میفرستادم، و آن را تأیید میکردم، و به اشکالات معترضین هم جواب میگفتم، و نیز مقالاتی که منتشر میشد در سخنرانیها تأیید میکردم تا این که به یاری خدا این فتوا در میان مسلمانان در شمار اصول مسلم و به صورت یک حقیقت پا برجا درآمد؛ ولی افراد متعصب و کوته فکر که همچنان در انحطاط فکری و اختلافات طایفهای و نزاع سیاسی به سر میبرند، درباره آن به القای شبهه و تصورات بیهوده پرداختند. <br> | ||
آرزو داشتم میتوانستم از کسان بسیاری سخن بگویم که برای این دعوت اسلامی از خودگذشتگی نشان دادند. کسانی که با آنها مباحثات علمی و تبادلات نظری و فکری داشتیم و با آنها مکاتبه میکردیم. در پیشاپیش آنان مرجع بزرگ، مرحوم، حاج آقا حسین بروجردی ـ احسن اللّه فی الجنة مثواه ـ و دو شخصیت بزرگ دیگر، شیخ محمدحسین آل | آرزو داشتم میتوانستم از کسان بسیاری سخن بگویم که برای این دعوت اسلامی از خودگذشتگی نشان دادند. کسانی که با آنها مباحثات علمی و تبادلات نظری و فکری داشتیم و با آنها مکاتبه میکردیم. در پیشاپیش آنان مرجع بزرگ، مرحوم، حاج آقا حسین بروجردی ـ احسن اللّه فی الجنة مثواه ـ و دو شخصیت بزرگ دیگر، شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء و سید عبدالحسین شرف الدین موسوی رحمهمااللّه قرار داشتند. در آغاز محیط عمومی پر از سرزنشها و تهمتهای آمیخته به افترا و سوء ظن فرقهها نسبت به یک دیگر گردید و تشکیل جماعت تقریب از مذاهب مختلف اسلامی (مذاهب چهارگانه تسنن و دو مذهب شیعه امامی و زیدی) پیروزی آشکاری بود که کینه توزان را برانگیخت، و دعوت تقریب از جانب افراد متعصب و متحجر مورد هجوم و حمله قرار گرفت. سنیها خیال میکردند که دارالتقریب میخواهد آنها را شیعه کند و شیعیها تصور میکردند که ما تصمیم داریم آنها را سنی نماییم. اینها و سایرین که در حقیقت هدف و رسالت تقریب را درنیافته بودند و یا نمیخواستند دریابند، گفتند: تقریب میخواهد مذاهب را الغا کند و یا آنها را درهم ادغام نماید. ما خدای را سپاسگزاریم که اندیشه تقریب نقطه تحولی در تاریخ فکر اصلاحی اسلامی گشته، و تأثیر عمیق و وسیعی از خود به یادگار گذاشته است. مسلمانان باید افتخار کنند که عملاً و فکراً در ایجاد وحدت کلمه و تقریب مذاهب خود به یک دیگر، از دیگران سبقت جسته، و در سایه اخلاص و تفکر صحیح اداره کنندگان و دیگر مسلمانان معاصر، در این راه پیروز شدند.<br> | ||
از خدای بزرگ ادامه موفقیت این دعوت را مسألت میداریم؛ باشد که مجد و شکوه اسلام و مسلمین باز گردد، و فرموده خداوند عزّ و جلّ درباره آنان تحقق یابد که میفرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها پدیدار شدهاند؛ ]چه این که[ امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید».<br> | از خدای بزرگ ادامه موفقیت این دعوت را مسألت میداریم؛ باشد که مجد و شکوه اسلام و مسلمین باز گردد، و فرموده خداوند عزّ و جلّ درباره آنان تحقق یابد که میفرماید: «کنْتُمْ خَیرَ أُمَّة أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها پدیدار شدهاند؛ ]چه این که[ امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید».<br> | ||
«قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَة أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی؛ بگو این راه من است. من و پیروانم، با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم». | «قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَة أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی؛ بگو این راه من است. من و پیروانم، با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم». | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
یکی از اقدامهایی که شلتوت در راه وحدت مسلمانان انجام داد، ارتباط مستمر با عالمان دیگر مذاهب به ویژه عالمان شیعه است. او به عالمان شیعه به خصوص حضرت آیت الله بروجردی ارادت داشت و بارها او را مورد تکریم و احترام قرار داد؛ برای نمونه، هنگامی که با خبر شد محمدتقی قمی قصد دارد به ایران سفر کند، نامه ای برای آیت الله بروجردی نگاشت و همراه آقای قمی فرستاد. وی در بخشی از این نامه که حاوی ابراز ارادت به آیت الله بروجردی است، بشارت میدهد که گامهای آیت الله بروجردی در راه پیوند مذاهب اسلامی، بسیار موثر و راهگشا است. بیآزار شیرازی، 1377 ش، ص 316؛ مکتب اسلام، خرداد، 1340، ص 60).<br> | یکی از اقدامهایی که شلتوت در راه وحدت مسلمانان انجام داد، ارتباط مستمر با عالمان دیگر مذاهب به ویژه عالمان شیعه است. او به عالمان شیعه به خصوص حضرت آیت الله بروجردی ارادت داشت و بارها او را مورد تکریم و احترام قرار داد؛ برای نمونه، هنگامی که با خبر شد محمدتقی قمی قصد دارد به ایران سفر کند، نامه ای برای آیت الله بروجردی نگاشت و همراه آقای قمی فرستاد. وی در بخشی از این نامه که حاوی ابراز ارادت به آیت الله بروجردی است، بشارت میدهد که گامهای آیت الله بروجردی در راه پیوند مذاهب اسلامی، بسیار موثر و راهگشا است. بیآزار شیرازی، 1377 ش، ص 316؛ مکتب اسلام، خرداد، 1340، ص 60).<br> | ||
==2. نماز جماعت به امامت | ==2. نماز جماعت به امامت کاشفالغطاء== | ||
شیخ محمود شلتوت در سفری که به قدس شریف، برای شرکت در کنفرانس اسلامی فلسطین داشت، به همراه دیگر عالمان، نماز جماعت را به امامت آیت الله | شیخ محمود شلتوت در سفری که به قدس شریف، برای شرکت در کنفرانس اسلامی فلسطین داشت، به همراه دیگر عالمان، نماز جماعت را به امامت آیت الله کاشفالغطاء خواند. وی این صحنه زیبا را که سنّی و شیعه در صفی واحد ایستادهاند، این گونه وصف میکند: «چه زیبا است سیمای مسلمانان که نمایندگان آنان در کنفرانس اسلامی فلسطین در مسجدالاقصی جمع شدند و با یکی از بزرگان مجتهدین شیعه امامی، استاد با فضیلت، شیخ محمدحسین آل کاشفالغطاء نماز جماعت خواندند بی آن که فرقی باشد میان کسی که خود را سنّی مینامد و یا کسی که خود را شیعه میخواند و همگی صفوف واحدی را پشت سر یک امام تشکیل دادند که پروردگار واحدی را میخوانند و به سوی یک قبله روی دارند. بی آزار شیرازی، 1379 ش، ص 41).<br> | ||
=فتوای تاریخی= | =فتوای تاریخی= |