۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
جز (جایگزینی متن - ' در این باره' به ' دراینباره') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=تأسیس جماعة العلما و نقش شهید صدر= | =تأسیس جماعة العلما و نقش شهید صدر= | ||
تأسیس این مؤسسه یک حرکت ارزشمند اسلامی بود که توسط گروهی اندک از دانشمندان بزرگ نجف اشرف در زمان عبدالکریم قاسم آغاز گردید. استاد شهید در هنگام پایهگذاری این حرکت، سنین جوانی را پشت سر میگذارد و از اعضای حرکت «جماعة العلما» به شمار نمیآمد. اما به رغم این عدم وابستگی، نسبت به این اقدام پر برکت اسلامی دلسوزی مینمود و در تحریک و راهنمایی این حرکت، نقش کلیدی ایفا میکرد. نعمانی، پیشین، ص 240.<br> | تأسیس این مؤسسه یک حرکت ارزشمند اسلامی بود که توسط گروهی اندک از دانشمندان بزرگ نجف اشرف در زمان عبدالکریم قاسم آغاز گردید. استاد شهید در هنگام پایهگذاری این حرکت، سنین جوانی را پشت سر میگذارد و از اعضای حرکت «جماعة العلما» به شمار نمیآمد. اما به رغم این عدم وابستگی، نسبت به این اقدام پر برکت اسلامی دلسوزی مینمود و در تحریک و راهنمایی این حرکت، نقش کلیدی ایفا میکرد. نعمانی، پیشین، ص 240.<br> | ||
مرحوم شهید سیدمحمدباقر حکیم | مرحوم شهید سیدمحمدباقر حکیم دراینباره میگوید: «به حق باید گفت که نقش اساسی در تشکیل این گروه بر دوش شخصیت علمی و خردمندانه شهید صدر و نیز تلاشهای مرجعیت دینی آن زمان، مرحوم سید محسن حکیم بود. درست است که استاد شهید سید محمدباقر صدر به دلیل کمی سنّ به عنوان یکی از اعضای رسمی «جماعة العلما» فعالیت نمیکرد، اما نقش بسزای او را در راهاندازی این گروه و جهت دادن به آن، هرگز نمیتوان انکار کرد». <ref>حسینى حائرى، پیشین، ص 81.</ref><br> | ||
به دنبال این حرکت، علمای بزرگ نجف توانستند برنامههای درست اسلامی را عرضه کنند و در طریق ایجاد یک نیروی سیاسی توانمند و مستقل اسلامی گام بردارند. تلاش آنان در قالب بیانیهها، کنفرانسهای عمومی، پیوند با برخی سازمانها و اتحادیههای جوان و انتشار مجله «الأضواء الاسلامیة» صورت میگرفت. نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ میشد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل میدادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کمتر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاههای فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روشهای اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامههای گسترده بهویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر میشد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر میانگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت مینمود. <ref>پیشین، ص 82.</ref><br> | به دنبال این حرکت، علمای بزرگ نجف توانستند برنامههای درست اسلامی را عرضه کنند و در طریق ایجاد یک نیروی سیاسی توانمند و مستقل اسلامی گام بردارند. تلاش آنان در قالب بیانیهها، کنفرانسهای عمومی، پیوند با برخی سازمانها و اتحادیههای جوان و انتشار مجله «الأضواء الاسلامیة» صورت میگرفت. نشریه الاضواء زیر نظر هیئتی چاپ میشد که اعضای آن را دانشمندان جوان حوزه علمیه تشکیل میدادند و پیوندی قوی با شهید صدر داشتند. بعد از گذشت کمتر از یک سال، «جماعة العلما» توفیق یافت به عنوان پایگاهی اسلامی و جوان در جامعه اسلامی حضور یابد و بنا بر آن گذاشته شد که مجله «الاضواء الاسلامیه» از یک سو به عنوان ارگان رسمی این گروه و از سوی دیگر، به منظور استمراربخشی به راهی که آغاز شده بود، منتشر گردد. بدیهی است با انتشار این مجله و ارایه دیدگاههای فکری و سیاسی اسلام و عرضه مبانی و روشهای اسلامی در راه پیشبرد اجتماع و تدوین برنامههای گسترده بهویژه با مطالبی که در سرمقاله با عنوان «رسالتنا» توسط شهید صدر و با اسم جماعة العلما منتشر میشد، روح اسلامی را در قشرهای وسیعی از مردم مسلمان بر میانگیخت و غیرت دینی را در آنان تقویت مینمود. <ref>پیشین، ص 82.</ref><br> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع میپرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد، زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار میآمد. وی نزد آیتالله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کردهاند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزه علمیه خواهند شد». <ref>حسینى حائرى، پیشین، ص 94.</ref><br> | شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل این مقاطع میپرداخت. اما با آنکه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشکل اسلامی را ترک کرد، زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیتاللهالعظمی سیدمحسن حکیم زبان به اعتراض گشودند. از جمله این افراد، حسین صافی بود که فردی روحانی نما و در واقع از طرفداران حزب بعث عراق به شمار میآمد. وی نزد آیتالله حکیم اظهار داشت: «سید محمدباقر صدر و شماری از افراد او اقدام به تأسیس حزبی به نام حزب الدعوة الاسلامیة کردهاند. اینان با کار خود موجب ویرانی حوزه علمیه خواهند شد». <ref>حسینى حائرى، پیشین، ص 94.</ref><br> | ||
آیتاللهالعظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همه حرکتهای اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همه ابعاد مسایل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.». <ref>پیشین، ص 95.</ref><br> | آیتاللهالعظمی حکیم او را از پیش خود راند و سپس یکی از فرزندان خود را نزد سید صدر فرستاد و به او پیغام داد که: «شأن شما پاسداری از همه حرکتهای اسلامی است، اما وابستگی به یک حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همه ابعاد مسایل اسلامی را مورد نظر داشته باشید.». <ref>پیشین، ص 95.</ref><br> | ||
شهید صدر پاسخ داد که من | شهید صدر پاسخ داد که من دراینباره خواهم اندیشید، اما بعد از مدتی از حزب مذکور کنار کشید. وی پس از رحلت آیتالله العظمی حکیم، به تدریج عهدهدار امر مرجعیت شد و در این زمان بود که نظریه «لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشکیلات حزبی» را مطرح ساخت. او معتقد بود نظام مرجعیت عهدهدار رهبری صحیح امت اسلامی است نه یک حزب سیاسی و اگر چه وجود یک حزب اسلامی ضرورت دارد تا بازوی مرجعیت بوده و زیر نظر آن حرکت کند، اما در هم آمیختن و یکی کردن دو عنوان «سازمان سیاسی اسلامی» و «نظام مرجعیت» سبب خلط کارها شده و به تداخل حوزه فعالیت این دو پایگاه مستقل میانجامد. <ref>پیشین.</ref> <br> | ||
=مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته= | =مرجعیت شایسته و مرجعیت نظام یافته= |