۱٬۰۰۷
ویرایش
M.r.nastooh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
M.r.nastooh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
</div> | </div> | ||
'''علامه شیخ محمد مهدی شمس الدین''' عالم دینی، نظریهپرداز سیاسی لبنانی و رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان بود،وی عضو هیئت موسس حزب الدعوه عراق نیز بوده است. | '''علامه شیخ محمد مهدی شمس الدین''' عالم دینی، نظریهپرداز سیاسی لبنانی و رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان بود،وی عضو هیئت موسس حزب الدعوه عراق نیز بوده است.او از منادیان [[وحدت اسلامی]] بود و در این راه مقالات و سخنرانیهای متعددی از خویش به یادگار نهاد و ضمن تلاش برای گسترش روابط مسلمانان با مسیحیان، نقش مهمی در ایجاد وفاق ملی لبنان و لغو بنیان فرقه گرایانه نظام سیاسی لبنان، ایفا کرد و از پیشتازان و فعالان علمای لبنان در راه وحدت بین مسلمانان بوده است.<ref>روزنامه اطلاعات، ضمیمه، شماره ۲۲۱۰۹، ص</ref> | ||
<br><br> | <br><br> | ||
=زندگی نامه= | =زندگی نامه= | ||
[[شمس الدین محمد مهدی شمس الدین]] در سال۱۹۳۶ میلادی،مصادف با۱۳۵۴ ه.ق در [[خانواده]] شیخ عبد الکریم در [[نجف اشرف]] به دنیا آمد. پدرش از لبنانیهای مقیم عراق و از روحانیان سرشناس و [[مدرس علوم دینی]] بود. سلسله خاندان او به [[شمس الدین محمد مکی]] معروف به [[شهید اول]] میرسد. دوازده ساله بود که پدرش عزم بازگشت به [[لبنان]] (۱۹۴۸) نمود. وی محمد مهدی را به رفتن از نجف یا ماندن در آن مخیرکرد. اما از آنجا که شیفته فراگیری علوم اسلامی بود، با وجود همهٔ دشواریهای زندگی و فقر شدید، اقامت در نجف را ترجیح داد و ۳۵ سال به تحصیل و پژوهش پرداخت. | [[شمس الدین محمد مهدی شمس الدین]] در سال۱۹۳۶ میلادی،مصادف با۱۳۵۴ ه.ق در [[خانواده]] شیخ عبد الکریم در [[نجف اشرف]] به دنیا آمد. پدرش از لبنانیهای مقیم عراق و از روحانیان سرشناس و [[مدرس علوم دینی]] بود. سلسله خاندان او به [[شمس الدین محمد مکی]] معروف به [[شهید اول]] میرسد. دوازده ساله بود که پدرش عزم بازگشت به [[لبنان]] (۱۹۴۸) نمود. وی محمد مهدی را به رفتن از نجف یا ماندن در آن مخیرکرد. اما از آنجا که شیفته فراگیری علوم اسلامی بود، با وجود همهٔ دشواریهای زندگی و فقر شدید، اقامت در نجف را ترجیح داد و ۳۵ سال به تحصیل و پژوهش پرداخت. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۶: | ||
او همراه با دیگر عالمان دینی نجف اشرف در جریان این حوداث قرار داشت. او با توجه به تجربه پیشتاز در قاهره و نیز تجربه روابط مستحکم مرحوم «[[حسن البنا]]» با علمای شیعه، از گفتمان وحدت در اعتقادات و شریعت سخن به میان می آورد و تأکید می کند فراخوان به حذف دیگری، فراخوانی غیر طبیعی است و خدمتی به روند وحدت نمیکند. سپس بر این نکته تأکید میکند که ما باید تحقق «تقریب» میان همه مذاهب اسلامی را آن چنان که میان مذاهب مختلف اشعری صورت گرفت، هدف قرار دهیم.از جمله سیاست هایی که وی مطرح می سازد، مسئله منع تبشیر و تبلیغ در میان مسلمانان و واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خویش و پیروی از مذهب دیگر به شیوه تبشیری است. | او همراه با دیگر عالمان دینی نجف اشرف در جریان این حوداث قرار داشت. او با توجه به تجربه پیشتاز در قاهره و نیز تجربه روابط مستحکم مرحوم «[[حسن البنا]]» با علمای شیعه، از گفتمان وحدت در اعتقادات و شریعت سخن به میان می آورد و تأکید می کند فراخوان به حذف دیگری، فراخوانی غیر طبیعی است و خدمتی به روند وحدت نمیکند. سپس بر این نکته تأکید میکند که ما باید تحقق «تقریب» میان همه مذاهب اسلامی را آن چنان که میان مذاهب مختلف اشعری صورت گرفت، هدف قرار دهیم.از جمله سیاست هایی که وی مطرح می سازد، مسئله منع تبشیر و تبلیغ در میان مسلمانان و واداشتن پیروان یک مذهب به ترک مذهب خویش و پیروی از مذهب دیگر به شیوه تبشیری است. | ||
=ویژگی های فکری و اندیشه ای= | |||
اندیشههای شیخ محمد شمسالدین از نخستین روزهای حیات علمی و سیاسی تا آخرین لحظات وجود ایشان، شاهد تحولات چشمگیری بوده است. بااینحال، عامل مشترک میان همه این اندیشهها، مطالعات و پژوهشها، برخورداری آنها از ثبات، استحکام علمی و روشمندی است که ناشی از دریافتی آگاهانه و بینش دقیق و ژرفاندیشی ایشان نسبت به مسائل بود. ویژگی قابلتحسین دیگر مرحوم شمسالدین که هر آشنای با افکار وی بدان اذعان دارد، تلاش پیوسته ایشان در نواندیشی، نوآوری و خلق ایدهها و اندیشههای بدیع بود. سومین ویژگی، تکیه وی بر نوعی عقلانیت اصولی که شامل رویکرد فلسفی است در نگاه به امور و ارزیابیها بود، بهطوریکه در بررسی هر معنا و مفهومی، همواره ذهن اصولی و حوزوی خویش را به کار میگیرد و از عقل فلسفی نقاد خود بهره میبرد. میتوان ویژگی دیگری را برای او شمرد و آن «بهروز بودن» است. او هنگام بررسی یک مسئلهی اجتماعی یا هر اندیشهی دیگر، همواره تلاش میکند اندیشهی اسلامی و هویت اسلامی را در قالب و پوشش بهروز ارائه کند که برآمده از عقلانیت پویا و مطابق با نیاز روز و معاصر مسلمان است. | |||
ویژگی دیگر اینکه او همواره درصدد بررسی تاریخ اندیشهها و مسائل بود. بهعنوانمثال در پرداختن و بررسی حرکت امام حسین (ع)، به آن بهعنوان یک رویداد تاریخی نمینگرد، بلکه برخورد او با این موضوع بهعنوان مسئلهای است که میتواند مجرای تاریخپژوهی روشمند باشد. این رویکرد به تحقیقات تاریخی، یکی از اصول شمسالدین است. آنچه در مرحلهی نخست زندگی شیخ محمدمهدی شمسالدین، ذهن او را به خود اختصاص داد مسائل اجتماعی مردم و مسلمانان بود. البته این دغدغه در تمام همنسلان او مثل شهید سید محمدباقر صدر یا علامه سید محمدحسین فضلالله و اندیشمندان دیگر وجود داشت. چیزی که میتوان در میان اندیشمندان بزرگ اهل سنت نیز یافت. شاید نقطهی محوری این دغدغهها، ضرورت حضور اسلام در زندگی مردم و اندیشهی «امت» باشد. ابعاد اعتقادی و اندیشهی سیاسی امت، اداره، حکمرانی، انقلاب، بحرانهای سیاسی و اجتماعی از این موارد است. | |||
او در مراحل پایانی عمر بهعنوان مسئول و ناظر بر بسیاری از جنبشهای سیاسی وارد نبرد سیاسی شد. در اینجا میبینیم توجه به ملیت، جایگاه ویژهای در اندیشهی او یافت. میبینیم آن خط فکری که ممکن است در باطن و درون تمام جنبشهای مردمی باشد با خط فکری فقه و قانون در هم آمیخته شد. شاید بتوان اینچنین گفت که در بررسی مسائل اجتماعی و سیاسی یا مسائل شخصی یا مسئلهی ولایت امت بر خود، بعد مردمی و ملی بر طرز تفکر او سایه انداخت. همچنین این تفکر در ارائه مفهوم دولت مدنی دیده میشود؛ اگرچه اجل مهلت نداد تا جزییات این نظریه را ارائه داده و تکمیل نماید؛ بنابراین ما شاهد تغییر و تحولی هستیم که به ایجاد فاصلهی زیادی با نظریهی ولایتفقیه از یکسو و با نظریهی وحدت امت بر اساس عقاید انجامید. | |||
او وحدت مسلمانان را بسان یکی از ارزشهای اخلاقی قلمداد کرد که چارهای جز تحقق آن نیست و به یک معنا میتواند به اصل امامت بازگردد؛ یعنی مسئلهای را مطرح کرد و آن اینکه میان دو گزینهی وحدت مسلمانان و اصل امامت کدام را بپذیریم؟ لذا او اندیشه وحدت مسلمانان را انتخاب کرد. وحدت امت بر اساس اعتقاد، ما را به اصل امامت میرساند اما وقتی او امت را با بُعد سیاسی آن در مناطق یا کشورهای مختلف موردبررسی قرار داد، به اصل وحدت مسلمانان رسید و در اواخر عمر اندیشههای خود را بر آن مبتنی نمود. | |||
همچنان که به گشودگی فقهی در سطح مطالعه و پژوهش و اجتهاد از طریق تأسیس هیئتی ویژه مسائل وحدت و «تقریب» و انتشار مجله ای جهانی به زبان های زنده فرا می خواند و آنگاه بر تهیه میثاقی مبتنی بر ضرورت کوشش برای پذیرش دیگری با یاری گرفتن از روند گفت وگوی ادیان و تمدن ها تأکید نموده و به حل اختلاف های سیاسی با ریشه های فرقه ای و فتواهای تعصب آمیز دعوت می کند و علم کلام جدیدی را بر اساس در نظر گرفتن حقایق زیر مطرح می سازد: | همچنان که به گشودگی فقهی در سطح مطالعه و پژوهش و اجتهاد از طریق تأسیس هیئتی ویژه مسائل وحدت و «تقریب» و انتشار مجله ای جهانی به زبان های زنده فرا می خواند و آنگاه بر تهیه میثاقی مبتنی بر ضرورت کوشش برای پذیرش دیگری با یاری گرفتن از روند گفت وگوی ادیان و تمدن ها تأکید نموده و به حل اختلاف های سیاسی با ریشه های فرقه ای و فتواهای تعصب آمیز دعوت می کند و علم کلام جدیدی را بر اساس در نظر گرفتن حقایق زیر مطرح می سازد: |
ویرایش