confirmed، مدیران
۳۷٬۳۸۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
علی بن بویه که اینک موقعیت مناسبی پیدا کرده بود و از مقبولیت عمومی و حمایت های گسترده مردمی بهرهمند شده بود، به فکر توسعه ی محدودهی جغرافیایی و فرمانروایی خویش افتاد. بر این اساس به جمع آوری و آماده سازی لشکریان و ساز و برگ نظامی پرداخت و خود را برای برداشتن گامی به جلو آماده کرد و در مدت کوتاهی توانست ابتدا [[اصفهان]] و سپس زنجان را فتح نماید. | علی بن بویه که اینک موقعیت مناسبی پیدا کرده بود و از مقبولیت عمومی و حمایت های گسترده مردمی بهرهمند شده بود، به فکر توسعه ی محدودهی جغرافیایی و فرمانروایی خویش افتاد. بر این اساس به جمع آوری و آماده سازی لشکریان و ساز و برگ نظامی پرداخت و خود را برای برداشتن گامی به جلو آماده کرد و در مدت کوتاهی توانست ابتدا [[اصفهان]] و سپس زنجان را فتح نماید. | ||
علی بن بویه در اواخر سال 323 ق برادرش حسن را برای فتح بلاد جبل ([[شهرری]]، همدان کاشان، [[قم]]، قزوین، نهاوند و لرستان) آماده نبرد کرد، دیری نپایید که حسن به عنوان فرمانروای جبال معروف گشت. | علی بن بویه در اواخر سال 323 ق برادرش حسن را برای فتح بلاد جبل ([[شهرری]]، [[همدان]] کاشان، [[قم]]، قزوین، [[نهاوند]] و لرستان) آماده نبرد کرد، دیری نپایید که حسن به عنوان فرمانروای جبال معروف گشت. | ||
بعد از گذشت یک سال علی و حسن تصمیم گرفتند که حکمرانی بخشهایی از مناطق دیگر ایران را به برادر کوچکشان، احمد که 21 سال بیش نداشت، واگذار کنند. | بعد از گذشت یک سال علی و حسن تصمیم گرفتند که حکمرانی بخشهایی از مناطق دیگر ایران را به برادر کوچکشان، احمد که 21 سال بیش نداشت، واگذار کنند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
# اطاعت محض سپاهیان از آنان. | # اطاعت محض سپاهیان از آنان. | ||
# | # | ||
# نارضایتی مردم از ظلم و ستمهای [[عباسیان]]؛ به گونهای که حتی در آغاز روی کار آمدن آل بویه «خزانه الرؤوس» (محلی که سرهای دریده در آن نگهداری می شد) از سرها انباشته شده بود که علاوه بر سر، دست و پاهای بریده و قطع شده هم نگهداری می شد. | # نارضایتی مردم از ظلم و ستمهای [[عباسیان]]؛ به گونهای که حتی در آغاز روی کار آمدن آل بویه «خزانه الرؤوس»(محلی که سرهای دریده در آن نگهداری می شد) از سرها انباشته شده بود که علاوه بر سر، دست و پاهای بریده و قطع شده هم نگهداری می شد. | ||
# | # | ||
# امداد های نجات بخش که دراینباره داستان های زیادی نقل کردهاند؛ به عنوان نمونه نقل شده که وقتی علی بن بویه به شیراز آمد، یارانش بر او گرد آمدند و پول خواستند و چنان به وی فشار آوردند که نزدیک بود کارش مختل شود. علی دل مشغول و غمگین در حجره ای به پشت افتاده بود که دید ماری از یک گوشه سقف بیرون خزید و در گوشه ی دیگری فرو شد، از ترس آن که مبادا موقع خواب مار به او آسیبی رساند، به مأموران خود دستور داد تا مار را از سقف بیرون بیاورند، معلوم شد که سقف دو لایه است. پس از گشودن غرفه بالا چند صندوق پر از مال یافتند. علی آن اموال را میان لشکریان تقسیم کرد و از سقوط نجات یافت. | # امداد های نجات بخش که دراینباره داستان های زیادی نقل کردهاند؛ به عنوان نمونه نقل شده که وقتی علی بن بویه به شیراز آمد، یارانش بر او گرد آمدند و پول خواستند و چنان به وی فشار آوردند که نزدیک بود کارش مختل شود. علی دل مشغول و غمگین در حجره ای به پشت افتاده بود که دید ماری از یک گوشه سقف بیرون خزید و در گوشه ی دیگری فرو شد، از ترس آن که مبادا موقع خواب مار به او آسیبی رساند، به مأموران خود دستور داد تا مار را از سقف بیرون بیاورند، معلوم شد که سقف دو لایه است. پس از گشودن غرفه بالا چند صندوق پر از مال یافتند. علی آن اموال را میان لشکریان تقسیم کرد و از سقوط نجات یافت. | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
# آنچه نگارنده از زندگی برادران بویه ای دانسته است، این است که دست استمداد الاهی در کنار آنها بود؛ چرا که آنها لیاقت و شایستگی خویش را به اثبات رسانده بودند و [[خداوند]] آنها را در راه رسیدن به اهدافشان یاری رساند، تا [[شیعیان]] درد کشیده ی از حکومت جور عباسی را یاری کنند. | # آنچه نگارنده از زندگی برادران بویه ای دانسته است، این است که دست استمداد الاهی در کنار آنها بود؛ چرا که آنها لیاقت و شایستگی خویش را به اثبات رسانده بودند و [[خداوند]] آنها را در راه رسیدن به اهدافشان یاری رساند، تا [[شیعیان]] درد کشیده ی از حکومت جور عباسی را یاری کنند. | ||
# | # | ||
== شعار های آل بویه == | == شعار های آل بویه == | ||
به قدرت رسیدن آل بویه در بغداد باعث تقویت تشیع گردید، با ورود معزالدوله به بغداد خلیفه عباسی ـ رئیس شیعیان بغداد به نام [[شافعی]] را بازداشت کرده بود ـ به خواری از مسند خلافت پائین آورده شد. | به قدرت رسیدن آل بویه در بغداد باعث تقویت تشیع گردید، با ورود معزالدوله به بغداد خلیفه عباسی ـ رئیس شیعیان بغداد به نام [[شافعی]] را بازداشت کرده بود ـ به خواری از مسند خلافت پائین آورده شد. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۰: | ||
# گفتن شعر در مدح [[ائمه]] خصوصاً در واقعه [[کربلا]] و رسمیت آن از جانب آل بویه. <ref>تشیع در عهد آل بویه. نشریه درسهایی از مکتب اسلام، ص24</ref> | # گفتن شعر در مدح [[ائمه]] خصوصاً در واقعه [[کربلا]] و رسمیت آن از جانب آل بویه. <ref>تشیع در عهد آل بویه. نشریه درسهایی از مکتب اسلام، ص24</ref> | ||
# | # | ||
# رفتن به [[زیارت]] [[ائمه اطهار (علیه السلام)]] و حتی توجه به زوار و ساختن استراحتگاه برای زائران. <ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع 51</ref> | # رفتن به [[زیارت]] [[ائمه|ائمه اطهار(علیه السلام)]] و حتی توجه به زوار و ساختن استراحتگاه برای زائران. <ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع 51</ref> | ||
# | # | ||
# عزاداری دسته جمعی برای [[امام حسین(علیه السلام)]] که سالهای سال انجام نشده بود. <ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، 127</ref> | # عزاداری دسته جمعی برای [[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] که سالهای سال انجام نشده بود. <ref>آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعی، 127</ref> | ||
# | # | ||
== خدمات اجتماعی آل بویه == | == خدمات اجتماعی آل بویه == | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۹: | ||
کتابخانه های شیراز، ری و اصفهان نیز که به وسیله دولتمردان آل بویه بنا گردیدهاند، تحسین جهانیان را برانگیختند. مشهور است که [[ابن سینا]] نزد شمس الدوله جایگاه و مقامی عالی، در حد یک وزیر داشت. <ref>آل بویه، کلودکاهن، ص35</ref> | کتابخانه های شیراز، ری و اصفهان نیز که به وسیله دولتمردان آل بویه بنا گردیدهاند، تحسین جهانیان را برانگیختند. مشهور است که [[ابن سینا]] نزد شمس الدوله جایگاه و مقامی عالی، در حد یک وزیر داشت. <ref>آل بویه، کلودکاهن، ص35</ref> | ||
=دلایل افول آل بویه= | == دلایل افول آل بویه == | ||
با در نظر گرفتن محبوبیت و موقعیت یک سؤال پیش میآید و آن این است که چه شد که آل بویه با آن همه اقتدار و عظمت رو به افول و نابودی نهاد؟ | با در نظر گرفتن محبوبیت و موقعیت یک سؤال پیش میآید و آن این است که چه شد که آل بویه با آن همه اقتدار و عظمت رو به افول و نابودی نهاد؟ | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۳: | ||
=== اختلافات مذهبی === | === اختلافات مذهبی === | ||
یکی از بحران های ریشه دار و پر دامنه در بغداد، اختلافات مذهبی میان [[شیعیان]] و مخالفان آنان بود. بغداد از یک سو مرکز و پایتخت خلافت عباسیان قلمداد می شد و از سوی دیگر مرکز مذهبی اهل سنت متعصب بود. بر همین دلیل توقع کوچکترین حرکتی از تشیع نمیرفت چه بسا هر فعالیتی از شیعیان ضعف و زبونی اهل سنت را به تصویر می کشید. ظهور دولت شیعی آل بویه و تصرف مرکز خلافت عباسیان و | یکی از بحران های ریشه دار و پر دامنه در بغداد، اختلافات مذهبی میان [[شیعیان]] و مخالفان آنان بود. بغداد از یک سو مرکز و پایتخت خلافت عباسیان قلمداد می شد و از سوی دیگر مرکز مذهبی اهل سنت متعصب بود. بر همین دلیل توقع کوچکترین حرکتی از تشیع نمیرفت چه بسا هر فعالیتی از شیعیان ضعف و زبونی اهل سنت را به تصویر می کشید. ظهور دولت شیعی آل بویه و تصرف مرکز خلافت عباسیان و آزادیهای سیاسی و مذهبی شیعیان موجب شد این گونه تنشها شدت یابد و در بسیاری از مواقع وزرا و دولت مردان عباسی خود موجب شعلهور شدن آتش اختلافات مذهبی بودند. البته نباید از نظر دور داشت که سیاستهای نابخردانه برخی حاکمان آل بویه در ایجاد یا گسترش بحران بی تأثیر نبود. <ref>آل بویه حامیان فرهنگ تشیع، ص 156</ref> | ||
=== نظامیان آل بویه === | === نظامیان آل بویه === | ||
ارتش آل بویه به جای مواجب نقدی، اقطاع دریافت میکردند، ولی اقطاع آنها راضی نمیکرد. ارتش آل بویه همانند ارتش سلسله های قبل از آن، خود را سنگ بنای کل نظام میدانستند و از این موفقیت خود بهره می بردند. هسته ی اصلی دیلمی در ارتش آل بویه، برای دراز مدت کافی به نظر نمیرسید. بنابراین، آل بویه حتی پیش از فتح بغداد، همانند مرداویج لشکرهای بردگان ترک را به ارتش خود افزودند. این لشکر ها برای هر ارتش اسلامی در شرق ضروری به نظر میرسیدند. ترکان در برابر دیلمیان، هنگامی که از اصول تخطی میکردند به کار میرفتند و برعکس این امر نیز صادق بود. مهمتر این بود که ترکان عمدتاً سواره نظام بودند، اما دیلمیان که زادگاهشان در کوه و جنگل بود، پیاده نظام بودند. به تدریج کردها و غیره نیز در ارتش استخدام شدند. علاوه بر رقابت میان گروه های قومی گوناگون این واقعیت نیز وجود داشت که حداقل در آغاز حکومت آل بویه ترکانی که جایگزین دیلمیان شدند، [[سنی]] بودند. رفته رفته سربازگیری از میان نیرو های دیلمی کاهش یافت تا آنجا که ارتش آخرین اخاف آل بویه را فقط سربازان ترک تشکیل میدادند | ارتش آل بویه به جای مواجب نقدی، اقطاع دریافت میکردند، ولی اقطاع آنها راضی نمیکرد. ارتش آل بویه همانند ارتش سلسله های قبل از آن، خود را سنگ بنای کل نظام میدانستند و از این موفقیت خود بهره می بردند. هسته ی اصلی دیلمی در ارتش آل بویه، برای دراز مدت کافی به نظر نمیرسید. بنابراین، آل بویه حتی پیش از فتح بغداد، همانند مرداویج لشکرهای بردگان ترک را به ارتش خود افزودند. این لشکر ها برای هر ارتش اسلامی در شرق ضروری به نظر میرسیدند. ترکان در برابر دیلمیان، هنگامی که از اصول تخطی میکردند به کار میرفتند و برعکس این امر نیز صادق بود. مهمتر این بود که ترکان عمدتاً سواره نظام بودند، اما دیلمیان که زادگاهشان در کوه و جنگل بود، پیاده نظام بودند. به تدریج کردها و غیره نیز در ارتش استخدام شدند. علاوه بر رقابت میان گروه های قومی گوناگون این واقعیت نیز وجود داشت که حداقل در آغاز حکومت آل بویه ترکانی که جایگزین دیلمیان شدند، [[سنی]] بودند. رفته رفته سربازگیری از میان نیرو های دیلمی کاهش یافت تا آنجا که ارتش آخرین اخاف آل بویه را فقط سربازان ترک تشکیل میدادند<ref> آل بویه، کلودکاهن، ص 36.</ref>. به این ترتیب آل بویه به پایان خود نزدیک شد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |