۵٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می داند' به ' میداند') |
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
محمد بن عبدالوهاب در کتاب دیوان النهضه در انکار مشروعیت طلب شفاعت از صالحین مینویسد: | محمد بن عبدالوهاب در کتاب دیوان النهضه در انکار مشروعیت طلب شفاعت از صالحین مینویسد: | ||
طلب شفاعت از صالحین خلاف قرآن است چون قرآن فرموده است:قل لله الشفاعه جمیعا و من ذالذی یشفع الا باذنه و از طرفی فرموده که شفاعت از کسانی قبول میشود که خداوند از | طلب شفاعت از صالحین خلاف قرآن است چون قرآن فرموده است:قل لله الشفاعه جمیعا و من ذالذی یشفع الا باذنه و از طرفی فرموده که شفاعت از کسانی قبول میشود که خداوند از آنها راضی باشد که آنها هم اهل توحید هستند: ولایشفعون الا لمن ارتضی وبر اساس آیه شریفه ومن یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه خداوند فقط از کسانی راضی است که اهل توحید باشند. از اینرو باید طلب شفاعت از پیامبر به این صورت نمود که: اللهم لاتحرمنی شفاعته اللهم شفعه فی | ||
ایشان ادامه میدهد: اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او | ایشان ادامه میدهد: اگر کسی گفت که به پیامبر حق شفاعت داده شده و من از او میخواهم که مرا شفاعت کند پاسخ این است که خداوند فرموده: فلا تدعوا مع الله احدا بعلاوه آنکه خداوند به ملائکه و دیگران هم حق شفاعت داده است ایا میتوان گفت که حال که خداوند به آنان حق شفاعت داده پس من از آنان طلب شفاعت کنم. <ref>دیوان النهضه محمدبن عبدالوهاب ص8-9</ref> | ||
در رساله" القواعد الاربع " محمدبن عبدالوهاب نیز امده است: رهایی از شرک تنها به شناسایی چهار قاعده ممکن است: | در رساله" القواعد الاربع " محمدبن عبدالوهاب نیز امده است: رهایی از شرک تنها به شناسایی چهار قاعده ممکن است: | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
4- مشرکان عصر ما در مسیر شرک از مشرکان زمان جاهلیت بدترند!، زیرا آنها به هنگام آرامش، عبادت بتها میکردند ولی در شدت و سختی به مقتضای" فإذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین": (سوره عنکبوت: 65) تنها خدا را میخواندند، ولی مشرکان زمان ما در حالت آرامش و سختی هر دو متوسل به غیر خدا میشوند"!<ref>القواعد الاربع ص1-3</ref>. | 4- مشرکان عصر ما در مسیر شرک از مشرکان زمان جاهلیت بدترند!، زیرا آنها به هنگام آرامش، عبادت بتها میکردند ولی در شدت و سختی به مقتضای" فإذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین": (سوره عنکبوت: 65) تنها خدا را میخواندند، ولی مشرکان زمان ما در حالت آرامش و سختی هر دو متوسل به غیر خدا میشوند"!<ref>القواعد الاربع ص1-3</ref>. | ||
از شیخ سلیمان بن لحمان در کتاب «الهدیهًْ السنیهًْ» نقل شده است: «کتاب و سنت گواهی بر این میدهندکه هرکس فرشتگان و انبیا یا ابنعباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ میان خود و خدا قرار بدهد که در پیشگاه خدا برای او شفاعت کنند، بهخاطر اینکه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همانطور که در نزد سلاطین شفاعت میکنند، چنین کسانی کافر و مشرکاند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه واشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگویند و | از شیخ سلیمان بن لحمان در کتاب «الهدیهًْ السنیهًْ» نقل شده است: «کتاب و سنت گواهی بر این میدهندکه هرکس فرشتگان و انبیا یا ابنعباس و ابوطالب و امثال آنان را واسطۀ میان خود و خدا قرار بدهد که در پیشگاه خدا برای او شفاعت کنند، بهخاطر اینکه آنها مقرب درگاه خدا هستند، همانطور که در نزد سلاطین شفاعت میکنند، چنین کسانی کافر و مشرکاند و خون و مال آنها مباح است؛ اگرچه «اشهد ان لا اله الا اللَّه واشهد انّ محمداً رسول اللَّه» بگویند و اگرچه نماز بخوانند و روزه بگیرند<ref>تفسیر نمونه ج1 ص 240- 242 به نقل از : الهدیهًْ السنیهًْ ص66؛ به نقل از البراهین الجلیهًْ، ص83 </ref> | ||
== نقد دیدگاه وهابیت در مساله شفاعت == | == نقد دیدگاه وهابیت در مساله شفاعت == | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
وجود امدادهای غیبی و تأییدات رحمانی یکی از شواهد غلبه رحمت بر غضب است. مغفرت پروردگار و زایل ساختن عوارض گناه یکی دیگر از شواهد تسلّط رأفت و مهربانی او بر غضب و قهر میباشد. | وجود امدادهای غیبی و تأییدات رحمانی یکی از شواهد غلبه رحمت بر غضب است. مغفرت پروردگار و زایل ساختن عوارض گناه یکی دیگر از شواهد تسلّط رأفت و مهربانی او بر غضب و قهر میباشد. | ||
ایشان ادامه میدهد: در نظام هستی، یکی از جلوههای رحمت الهی، نمود تطهیر است. دستگاه آفرینش دارای خصیصه شستشو و تطهیر است. اینکه دریاها و گیاهان، گاز انیدرید کربنیک هوا را میگیرند و جوّ را تصفیه میکنند یکی از مظاهر تطهیر است. اگر هوایی که به وسیله تنفس موجودات زنده و احتراق مواد سوختی آلوده شده است به وسیله پالایشگاه گیاه و دریا پاک نمیشد، جوّ زمین در مدت کوتاهی صلاحیت زیستن را از دست میداد؛ زیرا تنفس در آن | ایشان ادامه میدهد: در نظام هستی، یکی از جلوههای رحمت الهی، نمود تطهیر است. دستگاه آفرینش دارای خصیصه شستشو و تطهیر است. اینکه دریاها و گیاهان، گاز انیدرید کربنیک هوا را میگیرند و جوّ را تصفیه میکنند یکی از مظاهر تطهیر است. اگر هوایی که به وسیله تنفس موجودات زنده و احتراق مواد سوختی آلوده شده است به وسیله پالایشگاه گیاه و دریا پاک نمیشد، جوّ زمین در مدت کوتاهی صلاحیت زیستن را از دست میداد؛ زیرا تنفس در آن غیرممکن میگشت. تجزیه لاشههای حیواناتی که میمیرند، و همچنین تجزیه زوائدی که از موجودات زنده دفع میگردد یک نمونه دیگر از پالایش و تطهیر آفرینش است. | ||
ایشان در ادامه به جریان قانون تطهیر و مغفرت در معنویات اشاره کرده و مینویسد: | ایشان در ادامه به جریان قانون تطهیر و مغفرت در معنویات اشاره کرده و مینویسد: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
وقتی کسی وجود مغفرت خدا را بپذیرد، مبانی محکم عقلی، او را ناچار میسازد که بگوید جریان مغفرت باید از مجرای یک عقل کلّی یا یک نفس کلّی یعنی عقل و نفسی که دارای مقام ولایت کلیه الهیه است صورت گیرد؛ امکان ندارد که فیض الهی بیرون از قانون و حساب به موجودات برسد. | وقتی کسی وجود مغفرت خدا را بپذیرد، مبانی محکم عقلی، او را ناچار میسازد که بگوید جریان مغفرت باید از مجرای یک عقل کلّی یا یک نفس کلّی یعنی عقل و نفسی که دارای مقام ولایت کلیه الهیه است صورت گیرد؛ امکان ندارد که فیض الهی بیرون از قانون و حساب به موجودات برسد. | ||
ولی خوشبختانه قرآن کریم ما را در اینجا نیز رهبری فرموده است؛ با ضمیمه کردن روایات اسلامی، خصوصا با توجه به آنچه در روایات معتبر و شامخ شیعه در باب ولایت کلیه رسول خدا و ائمه اطهار ( | ولی خوشبختانه قرآن کریم ما را در اینجا نیز رهبری فرموده است؛ با ضمیمه کردن روایات اسلامی، خصوصا با توجه به آنچه در روایات معتبر و شامخ شیعه در باب ولایت کلیه رسول خدا و ائمه اطهار (علیهمالسلام) و مراتب ولایت در طبقات پایینتر اهل ایمان رسیده است، چنین استنباط میکنیم که وسیله مغفرت تنها یک روح کلی نیست بلکه نفوس کلیه و جزئیه بشری با اختلاف مراتبی که دارند هر کدام سهمی از شفاعت دارند و این یکی از مهمترین معارف اسلام و قرآن است که تنها در مذهب مقدّس شیعه به وسیله ائمه اطهار و شاگردان مکتب آنها خوب توضیح داده شده است، لهذا از افتخارات این مذهب شمرده میشود. | ||
ایشان در زمینه شرایط شفاعت میفرماید: | ایشان در زمینه شرایط شفاعت میفرماید: | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
میدانیم که در میان افراد بشر گاهی کسی مؤسسهای را بوجود میآورد ولی اداره آن را به دیگری واگذار مینماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار میشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختی با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که برای خدا شریکی نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایی، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهی جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | میدانیم که در میان افراد بشر گاهی کسی مؤسسهای را بوجود میآورد ولی اداره آن را به دیگری واگذار مینماید، یا در اداره آن مؤسسه، خودش با دیگران بطور مشترک دست درکار میشود. عقیده مشرکین درباره خدا و جهان و در اداره جهان به این شکل بود. قرآن کریم بسختی با آن مبارزه کرد و مکرّر اعلام نمود که برای خدا شریکی نیست نه در خالقیّت و نه در ربوبیّت؛ او به تنهایی، هم پدید آورنده جهان است و هم تدبیر کننده آن؛ ملک و پادشاهی جهان اختصاص به او دارد و او ربّ العالمین است. | ||
مشرکین که میپنداشتند ربوبیت جهان بین خدا و غیر خدا تقسیم شده است بر خود لازم نمیدانستند که در صدد جلب رضا و خشنودی «اللّه» باشند؛ میگفتند میتوان با قربانیها و پرستشهایی که در برابر بتها انجام میدهیم، رضایت | مشرکین که میپنداشتند ربوبیت جهان بین خدا و غیر خدا تقسیم شده است بر خود لازم نمیدانستند که در صدد جلب رضا و خشنودی «اللّه» باشند؛ میگفتند میتوان با قربانیها و پرستشهایی که در برابر بتها انجام میدهیم، رضایت «رب»های دیگر را بدست آوریم و نظر موافق آنها را جلب کنیم هر چند مخالف رضای «اللّه» باشد؛ اگر رضایت اینها را کسب کنیم آنها خودشان بنحوی کار را در نزد «اللّه» حل میکنند. | ||
اگر در میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست درکار است، چیزی جز شرک نخواهد بود. <ref>مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج1، ص:258- 254</ref> | اگر در میان مسلمانان هم کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد و در مقابل آن دست درکار است، چیزی جز شرک نخواهد بود. <ref>مجموعهآثاراستادشهیدمطهری، ج1، ص:258- 254</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
نکته مهم دیگری که در بیان شهید مطهری امده است تبیین اصل«اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالی» میباشد. | نکته مهم دیگری که در بیان شهید مطهری امده است تبیین اصل«اختصاص شفاعت بخداوند و بازگشت همه شفاعتها به حضرت حقتعالی» میباشد. | ||
ایشان نسبت به | ایشان نسبت به آیه شریفه قل للّه الشّفاعة جمیعا زمر/ 44«1». «بگو شفاعت، تمامی مخصوص خداست». میفرماید: | ||
این آیه در کمال صراحت، شفاعت و وساطت را تأیید میکند و در کمال صراحت همه شفاعتها را از خدا و متعلق به خدا میداند؛ زیرا خداست که شفیع را، شفیع قرار میدهد. | این آیه در کمال صراحت، شفاعت و وساطت را تأیید میکند و در کمال صراحت همه شفاعتها را از خدا و متعلق به خدا میداند؛ زیرا خداست که شفیع را، شفیع قرار میدهد. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
=== علامه طباطبائی:=== | === علامه طباطبائی:=== | ||
مراد از مساجد در | مراد از مساجد در آیه شریفه مواضع(سبعه) سجود است و صدر آیه بمنزله علت فقره بعدی است. از طرفی کلمه دعاء در فلاتدعوا بمعنای عبادت است بدلیل آیه شریفه: «و قال ربکم ادعونی أستجب لکم إن الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»: المؤمن 60. که در ان از دعا بعنوان عبادت یاد شده است. | ||
بنابراین معنای | بنابراین معنای آیه عبارتست از اینکه: احدی غیر الله را عبادت نکنید ،(با خداوند احدی را پرستش نکنید) برای اینکه مواضع سجده تنها مختص به او است. <ref>المیزان ج 20ص 52</ref> | ||
=== | === آیةالله مکارم شیرازی === | ||
در اینکه منظور از" مساجد"، در اینجا چیست؟ تفسیرهای گوناگونی ذکر شده (که احتمال نخست ان موافق با ظاهر | در اینکه منظور از" مساجد"، در اینجا چیست؟ تفسیرهای گوناگونی ذکر شده (که احتمال نخست ان موافق با ظاهر آیه میباشد و ان این است که): | ||
...منظور مکانهایی است که در آنجا برای خدا سجده میشود که مصداق اکمل آن، | ...منظور مکانهایی است که در آنجا برای خدا سجده میشود که مصداق اکمل آن، مسجدالحرام، و مصداق دیگرش سایر مساجد، و مصداق گستردهترش، تمام مکانهایی است که انسان در آنجا نماز میخواند، و برای خدا سجده میکند، و به حکم حدیث معروف پیغمبر ص که فرمود: جعلت لی الارض مسجدا و طهورا | ||
" تمام روی زمین، سجدهگاه و وسیله طهور (تیمم کردن) برای من قرار داده شده" «1» همه جا را شامل میشود. | " تمام روی زمین، سجدهگاه و وسیله طهور (تیمم کردن) برای من قرار داده شده" «1» همه جا را شامل میشود. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
</ref> | </ref> | ||
ایشان در ادامه به تمسک وهابیت به | ایشان در ادامه به تمسک وهابیت به آیه مذکور در نفی توسل و شفاعت اشاره نموده و مینویسد: | ||
آنها (وهابیت) میگویند: مطابق این آیه قرآن دستور میدهد نام هیچکس را همراه نام خدا نبرید، و جز او را نخوانید، و شفاعت نطلبید! ولی انصاف این است که این آیه هیچ ارتباطی به مطلب آنها ندارد، بلکه هدف از آن نفی شرک، یعنی چیزی را همردیف خدا در عبادت، یا طلبیدن حاجت، قرار دادن است. | آنها (وهابیت) میگویند: مطابق این آیه قرآن دستور میدهد نام هیچکس را همراه نام خدا نبرید، و جز او را نخوانید، و شفاعت نطلبید! ولی انصاف این است که این آیه هیچ ارتباطی به مطلب آنها ندارد، بلکه هدف از آن نفی شرک، یعنی چیزی را همردیف خدا در عبادت، یا طلبیدن حاجت، قرار دادن است. | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۶۹: | ||
=== فخر رازی === | === فخر رازی === | ||
ایشان میگوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در | ایشان میگوید بر اساس نظریه اکثریت مفسران مراد از مساجد در آیه مذکور مواضع و مکانهائی است که برای عبادت الهی بنا گردیده است. و از آنجا که مسیحیان و یهودیان در کنیسه و کلیساهای شان مشرکانه خداوند را عبادت مینمودند از مسلمانان خواسته شده که در مساجدشان موحدانه او را بپرستند. <ref>مفاتیح الغیب ج 30ص 667</ref> | ||
=== سید قطب === | === سید قطب === | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
=== وهبه زحیلی === | === وهبه زحیلی === | ||
ایشان نیز در معنای | ایشان نیز در معنای آیه مذکور مینویسد: آیه مذکور عطف به آیه نخست سوره جن (: قل أوحی إلی...)بوده و معنای آیه این است که پیامبر فرمود: بمن وحی شده است که مساجد مختص خداوند است بنابراین غیر خداوند را نباید در ان عبادت نمود و نباید کسی را شریک خداوند قرار داد. <ref>تفسیر الوسیط ج 3ص 2757</ref> | ||
نتیجه آنکه | نتیجه آنکه آیه مذکور و نظائر ان بیانگر نفی شرک در عبادت و ربوبیت بوده و ارتباطی با اعتقاد قائلین به شفاعت اولیای الیه ندارد بدلیل آنکه مخاطب این آیات مشرکینی هستند که قائل به ربوبیت بتها بوده و معتقد بودند که با پرستش آنها در عرض عبادت خداوند میتواننند از طریق راضی کردن آنها به خواستههای شان نائل گردند. | ||
بدیهی است چنین اعتقادی قطعا باطل بوده و معتقدانش را در ردیف مشرکین قرار خواهد داد. از طرفی معتقدان به شفاعت و توسل، اولیای الهی را انسانهای مقرب درگاه الهی دانسته و معتقدند که | بدیهی است چنین اعتقادی قطعا باطل بوده و معتقدانش را در ردیف مشرکین قرار خواهد داد. از طرفی معتقدان به شفاعت و توسل، اولیای الهی را انسانهای مقرب درگاه الهی دانسته و معتقدند که آنان مجرای فیض الهی هستند بگونهای که آنان بدون اذن الهی قادر به هیچ کاری نخواهند بود. بنابراین معتقدان به شفاعت یا توسل به اولیای الهی هیچگاه آنان را در عرض خداوند ندانسته بلکه آنان را اسباب و مجاری فیض الهی دانسته که خداوند خود آنان را در مسیر هدایت انسانها قرار داده است. | ||
لازم به ذکر است نکات ذکر شده علاوه بر نفی دیدگاه وهابیت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظیر توسل استغاثه انابه و....جاری خواهد بود. | لازم به ذکر است نکات ذکر شده علاوه بر نفی دیدگاه وهابیت درمساله شفاعت در مسائل مشابه ان نظیر توسل استغاثه انابه و....جاری خواهد بود. | ||
بدین معنا که در انابه یا استغاثه به اولیای الهی هیچگاه | بدین معنا که در انابه یا استغاثه به اولیای الهی هیچگاه آنان مورد عبادت و پرستش قرار نمیگیرند بلکه به آنان فقط بعنوان انسانهای مقربی نگریسته میشود که خداوند آنان را در مسیر جریان فیض خویش بر بندگان قرار داده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] |