۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ن' به ' مین') |
جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' میگ') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
حضرت موسی (ع) داخل شهر شد و دید دو نفر با هم دعوا میکنند که یکی از بنی اسرائیل و موحد و آن دیگری از فرعونیان است، بنی اسرائیلی از حضرت موسی (ع) کمک خواست و حضرت مشتی بر آن مرد فرعونی زد و او کشته شد، وقتی حضرت موسی (ع) دید این فرعونی کشته شد. | حضرت موسی (ع) داخل شهر شد و دید دو نفر با هم دعوا میکنند که یکی از بنی اسرائیل و موحد و آن دیگری از فرعونیان است، بنی اسرائیلی از حضرت موسی (ع) کمک خواست و حضرت مشتی بر آن مرد فرعونی زد و او کشته شد، وقتی حضرت موسی (ع) دید این فرعونی کشته شد. | ||
در شهر هراسان | در شهر هراسان میگشت که بالاخره فرعون او را مجازات خواهد کرد تا این که مرد بنی اسرائیلی باز از حضرت موسی (ع) کمک خواست ولی حضرت فرمود تو شخصی هستی که دچار گمراهی هستی و هر روز با کسی درگیری داری و در این بین مردی با سرعت خود را به حضرت موسی (ع) رساند که فرعون در صدد قتل توست و من خیرخواه توأم و موسی هراسان از شهر خارج گشت و به سوی مدین محل زندگی [[حضرت شعیب (ع)]] حرکت نمود. <ref>قصص / 15ـ22؛ ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، ج16، ص21</ref> | ||
=ازدواج حضرت موسی (ع) با دختر شعیب(ع)= | =ازدواج حضرت موسی (ع) با دختر شعیب(ع)= |