پرش به محتوا

توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏دانستند' به 'می‌دانستند')
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'می‌کند')
خط ۱۴: خط ۱۴:
1. ابن جوزی از علمای اهل سنت متوفای 597 هجری قمری قبل از ابن تیمیه در مورد جواز توسل به پیامبر (ص) در کتاب معروفش به نام «الوفاء فی فضائل المصطفی» فصلی را باز کرده و در بابی تحت عنوان «التوسل بالنبی» احادیث و اقوال زیادی را ذکر کرده که نشان‌دهنده جواز توسل از نظر او است.<ref>  به نقل از آئین وهابیت، ص 173. </ref>
1. ابن جوزی از علمای اهل سنت متوفای 597 هجری قمری قبل از ابن تیمیه در مورد جواز توسل به پیامبر (ص) در کتاب معروفش به نام «الوفاء فی فضائل المصطفی» فصلی را باز کرده و در بابی تحت عنوان «التوسل بالنبی» احادیث و اقوال زیادی را ذکر کرده که نشان‌دهنده جواز توسل از نظر او است.<ref>  به نقل از آئین وهابیت، ص 173. </ref>


2. خطیب بغدادی (متوفای 463 ق) در کتاب معروفش به نام تاریخ بغداد از ابن علی خلال که شیخ حنابله است، در جواز توسل نقل می کند،"... هرگاه کار مهمی برایم پیش می آمد به جانب قبر موسی ابن جعفر (ع) می‌رفتم و به آن حضرت متوسل می شدم کار بر من آسان می شد و مشکلاتم حل می شد."<ref> الخطیب البغدادی، احمد ابن علی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 120، چاپ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1425. </ref>
2. خطیب بغدادی (متوفای 463 ق) در کتاب معروفش به نام تاریخ بغداد از ابن علی خلال که شیخ حنابله است، در جواز توسل نقل می‌کند،"... هرگاه کار مهمی برایم پیش می آمد به جانب قبر موسی ابن جعفر (ع) می‌رفتم و به آن حضرت متوسل می شدم کار بر من آسان می شد و مشکلاتم حل می شد."<ref> الخطیب البغدادی، احمد ابن علی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 120، چاپ دوم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1425. </ref>


3. ابن حجر در کتاب الصواعق المحرقه در جواز توسل می‌نویسد: امام شافعی (متوفای 204) توسل را قبول داشته و آن را جایز می داند و در سیره عملی خودش هم این کار را انجام می داد و شعری را از امام شافعی در جواز توسل نقل می کند که گفته است:
3. ابن حجر در کتاب الصواعق المحرقه در جواز توسل می‌نویسد: امام شافعی (متوفای 204) توسل را قبول داشته و آن را جایز می داند و در سیره عملی خودش هم این کار را انجام می داد و شعری را از امام شافعی در جواز توسل نقل می‌کند که گفته است:


آل النبی ذریعتی              و هم الیه وسیلتی
آل النبی ذریعتی              و هم الیه وسیلتی
خط ۲۷: خط ۲۷:
5. ابن حبان از علمای بزرگ اهل سنت است که در سال 207 به دنیا آمد. او نیز از جمله کسانی است که توسل را جایز مى‌دانسته، بلکه خود نیز به این سیره عمل می‌کرده است. از جمله آن موارد این است که می گوید: زمانی که در طوس بودم هر مشکلی برایم رخ می داد به زیارت قبر علی ابن موسی الرضا (ع) می‌رفتم و با توسل به او دعا می‌کردم و مشکلم حل می شد.<ref>  ابن ابی حاتم، محمد بن حبان بن احمد، الثقات، ج 8، ص 456، چاپ اول، مطبوعات دائرة المعارف العثمانیة، 1402. </ref>
5. ابن حبان از علمای بزرگ اهل سنت است که در سال 207 به دنیا آمد. او نیز از جمله کسانی است که توسل را جایز مى‌دانسته، بلکه خود نیز به این سیره عمل می‌کرده است. از جمله آن موارد این است که می گوید: زمانی که در طوس بودم هر مشکلی برایم رخ می داد به زیارت قبر علی ابن موسی الرضا (ع) می‌رفتم و با توسل به او دعا می‌کردم و مشکلم حل می شد.<ref>  ابن ابی حاتم، محمد بن حبان بن احمد، الثقات، ج 8، ص 456، چاپ اول، مطبوعات دائرة المعارف العثمانیة، 1402. </ref>


6. بیهقی از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 458 در جواز توسل به پیامبر (ص) در زمان حیات و بعد از آن روایات زیادی را نقل می کند. از جمله این که در زمان خلافت عمر ابن خطاب مردم دچار قحطی شدند، بلال ابن حارث از اصحاب پیامبر به قبر پیامبر (ص) توسل جست و طلب باران کرد.<ref>  متقی الهندی، علی ابن حسام الدین، کنز العمال، ج 2، ص 385، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419. </ref>
6. بیهقی از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 458 در جواز توسل به پیامبر (ص) در زمان حیات و بعد از آن روایات زیادی را نقل می‌کند. از جمله این که در زمان خلافت عمر ابن خطاب مردم دچار قحطی شدند، بلال ابن حارث از اصحاب پیامبر به قبر پیامبر (ص) توسل جست و طلب باران کرد.<ref>  متقی الهندی، علی ابن حسام الدین، کنز العمال، ج 2، ص 385، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1419. </ref>


7. وقتی منصور دوانقی نحوه زیارت پیامبر (ص) را از مفتی مدینه امام مالک می پرسد، او جواب می‌دهد که پیامبر وسیله شفاعت تو می‌باشد و می‌توانی به او متوسل شوی.<ref>  السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1376، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404.</ref>
7. وقتی منصور دوانقی نحوه زیارت پیامبر (ص) را از مفتی مدینه امام مالک می پرسد، او جواب می‌دهد که پیامبر وسیله شفاعت تو می‌باشد و می‌توانی به او متوسل شوی.<ref>  السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1376، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
بنابراین معلوم می شود امام مالک قائل به جواز توسل به پیامبر (ص) بوده است.
بنابراین معلوم می شود امام مالک قائل به جواز توسل به پیامبر (ص) بوده است.


8. سمهودی گرچه بعد از ابن تیمیه بوده ولی در کتاب معروفش وفاء الوفاء تصریح می کند که توسل به پیامبر (ص) در هر حالی جایز و سیره گذشتگان می‌باشد.<ref>  السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1371، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404. </ref>
8. سمهودی گرچه بعد از ابن تیمیه بوده ولی در کتاب معروفش وفاء الوفاء تصریح می‌کند که توسل به پیامبر (ص) در هر حالی جایز و سیره گذشتگان می‌باشد.<ref>  السمهودی علی ابن احمد ، وفاء الوفاء، ج 2، ص 1371، چاپ چهارم، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1404. </ref>


9.ابن داوود مالکی شاذلی در کتاب "البیان و الاختصار"قائل به جواز توسل شده است، و توسل عالما ن و صالحان به پیامبر اکرم (ص) را نقل کرده است.<ref>  سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، ص 174. </ref>
9.ابن داوود مالکی شاذلی در کتاب "البیان و الاختصار"قائل به جواز توسل شده است، و توسل عالما ن و صالحان به پیامبر اکرم (ص) را نقل کرده است.<ref>  سبحانی، جعفر، آئین وهابیت، ص 174. </ref>
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
==‌نقدهای  شهید مطهری بر قائلین به عدم مشروعیت توسل==  
==‌نقدهای  شهید مطهری بر قائلین به عدم مشروعیت توسل==  


ایشان قبل از نقد دیدگاه وهابیت اموری را در زمینه جایگاه توحید در اسلام و تحریر محل نزاع بین تکفیری ها و سائر مسلمانان بیان می کند:‌  
ایشان قبل از نقد دیدگاه وهابیت اموری را در زمینه جایگاه توحید در اسلام و تحریر محل نزاع بین تکفیری ها و سائر مسلمانان بیان می‌کند:‌  


====الف - توحید در ذات و عبادت رکن اولیه دین:‌====  
====الف - توحید در ذات و عبادت رکن اولیه دین:‌====  
خط ۳۵۱: خط ۳۵۱:




ایشان انگاه منطق قرآن را در توحید ربوبی و نفی ارباب انواع اینگونه بیان می کند:‌
ایشان انگاه منطق قرآن را در توحید ربوبی و نفی ارباب انواع اینگونه بیان می‌کند:‌


قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‏دانست نفى مى‏کرد.
قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‏دانست نفى مى‏کرد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۰۶

ویرایش