کعبه محور وحدت مسلمانان (مقاله)
کعبه محور توجه جهانیان به ویژه مسلمانان جهان است. خالق کعبه معظم آن را به گونهای قرار داد تا همه مسلمانان در همه سالها، ماهها، هفتهها، روزها، ساعتها، دقیقهها و لحظات به مناسبتهای مختلف در همه شئون زندگی خود با آن ارتباط برقرار کنند.
علاوه بر فراگیری رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) برای توده انسانها در همه اعصار و امصار، در آموزههای این دین نیز مرکزیت جهانی و جاودانی قرار داده شده است، چه این که انسانهای معتقد به دینی جهانی و پیرو پیامبری همگانی و همیشگی، باید دارای مرکزی همگانی و ثابت و تغییرناپذیر نیز باشند تا از دور و نزدیک در کنار آن گرد هم آیند و مسائل علمی و عملی خود را در آنجا طرح کنند و مشکلات سیاسی و اجتماعی بازگو و گرهگشایی شود و روابط فرهنگی و اخلاقی تحکیم گردد و همبستگی و همدلی تجدید شود و کنگره جهانی سالیانه حج بر محوریت کعبه با حضور نمایندگان همه اقشار و طوایف از همه نژادها و گروهها تشکیل گردد تا همه مسلمانان (بلکه همه جهانیان) از منافع آن بهرهمند شوند؛ «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ یَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُوماتٍ» [۱].
ارتباط و پیوند ناگسستنی با کعبه در ابتدا و انتهای زندگی دنیایی وجود دارد و در هر دو حال (زندگی و مرگ) زبان میگشاییم که: «و الکعبة قبلتی...». [۲].
پیوند جهانی مسلمانان با کعبه، لحظهای قطع نمیشود، زیرا به سبب کروی بودن زمین و اختلاف جهت قبله بلاد و شهرها و نیز یکسان نبودن وقت نمازها و دعاها و... برای مردم کره زمین، در هر لحظه فردی از سویی به سمت کعبه در حالت نماز و نیایش است. [۳]. محوریت کعبه با ویژگیهایش برجستهتر میشود؛ کعبهای که طبق روایتی، در محاذات بیتالمعمور و بیت المعمور در محاذات عرش واقع است و عرش چهار ضلع و رکن دارد و تربیع کعبه هم از همین روست و راز تربیع عرش در سخنان امام صادق علیهالسلام به این مضمون آمده است که: کلماتی که اسلام بر آن بنیان نهاده شده چهار چیز است و این کلمات همان تسبیحات اربعه است: «سبحانالله» و «الحمدلله» و «لا اله الا الله» و «الله اکبر». [۴]. مفهوم این کلام بلند و نورانی این است که تسبیحات اربعه که نظام هستی بر آنها مبتنی است، سبب تحقق عرش مربع است و تکوّن عرش مایة تحقق بیتالمعمور و بالاخره بیت المعمور سبب تحقق موجودی طبیعی در عالم طبیعت میشود که کعبه است و چهار دیوار دارد؛ یعنی آنچه در عالم طبیعت است الگویی از عالم مثال است، عالم مثال خود الگویی از عالم مجردات تام است، و عالم مجردات تام نیز الگویی از اسمای حسنای الهی است که فوق تمام است. [۵]
این مرکزیت که جایگاهش از زمین تا اعماق آسمان است، «قبله» قرار گرفته و همگان را راه نشان است؛ «انّها قبلة من موضعها الی السماء»؛ [۶]. اینجاست که زائران کعبه، تعالی روح یافته و به عرش الهی راه مییابند و از عالم خاک به افلاک معنویت میرسند. البته طوافکننده ژرفنگر کعبه، خویش را برگرد کعبه زمینی محصور نمیکند بلکه پروازی از زمین به بیتالمعمور و عرش الهی دارد و چنان رفعت و جلال مییابد که به غیر از خدای کعبه نمیاندیشد. هرگاه زائر کعبه با امداد الهی و توفیق حضرت حق به این مقام دست یافت، همه عالم را در حال طواف کعبه میبیند و مسلمانان را در سفره وحدت و همبستگی مهمان میکند و کینه و عداوت از قلب میزداید و خویشتن را در پایگاه توحید محض از هرگونه شرک اعتقادی و دوگانگی رفتار پاک میکند و همانند حضرت ابراهیم و اسماعی لعلیه السلام با خلوص نیت و اعمال پاک رو به خدای کعبه مینهد و دست نیایش بلند میکند که: «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ [۷].
حجگزاران بر مدار پاکی کعبه، خویشتن را از هر گونه شرک و آلودگی پاک میکنند و در چنین جایگاهی با طهارت ظاهر و باطن محبوب خدا میگردند؛ «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ» [۸] و با کعبه همراه میگردند که محور قیام و مقاومت و پایداری توده انسانها برای امتثال دستور حق و پرهیز از باطل و ستیز با ظلم و جور است؛ «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ» [۹].
مسلّماً تکیهگاه این قیام و ستون این مقاومت و پایه این استقامت که عامل قیام مردم و مقاومت آنها در برابر جباران فرومایه است، قوام کعبه و حیات و ادامه امر آن است. طوافکنندگان کعبه در صورتی میتوانند به اهداف بلند و والای الهی دست یابند که دست در دست یکدیگر داده، محوریت کعبه را حفظ کنند و با یکپارچگی، وحدت و انسجام دینی، تاریکیها را بزدایند. اینک که ایام حج است و میلیونها مسلمان از سراسر جهان به طواف کعبه میپردازند، فرصت بسیار خوبی است که همة مسلمانان از اقشار و طوایف و نژادهای گوناگون بر محور کعبه، قبله مسلمین، ندای توحیدی سر دهند و خویشتن را از هرگونه تفرقه و اختلاف، کینه، کدورت و دشمنی پاک نمایند تا هر چه بیشتر شکوه و جلال اسلام و مسلمانان را در سراسر جهان نظارهگر باشیم؛ ان شاء الله.
پانویس
منابع
- جوادی آملی، جرعهای از صهبای حج، نشر مشعر، تهران، 1384.
- حر عاملی، وسائل الشیعه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، بیتا.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، بیتا.
- این مقاله در مجله اندیشه تقریب سال پنجم، شماره بیستم، پاییز1388 (سرمقاله)و توسط دکتر عزالدین رضا نژاد نشر یافته است.