علی بن الحسین (علی اصغر): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
کیفیت شهادت و عکس‌العمل سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بعد از شهادت کودک: درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرده‌اند.
کیفیت شهادت و عکس‌العمل سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بعد از شهادت کودک: درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرده‌اند.
[[یعقوبی]] نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را بر می‌داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (علیه‌السّلام) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت: «والله لانت اکرم علی الله من الناقه و لمحمد اکرم علی الله من الصالح؛<ref>یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵</ref> به خدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی‌تر هستی و [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمدبن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌ و‌آله‌ وسلم)]] هم از صالح (علیه‌السّلام) گرامی‌تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد» .
[[یعقوبی]] نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را بر می‌داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (علیه‌السّلام) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت: «والله لانت اکرم علی الله من الناقه و لمحمد اکرم علی الله من الصالح؛<ref>یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵</ref> به خدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی‌تر هستی و [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|محمدبن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌ و‌آله‌ وسلم)]] هم از صالح (علیه‌السّلام) گرامی‌تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد» .
ابی‌مخنف می‌گوید: در حالی که حسین (علیه‌السّلام) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرملة بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷</ref>. حسین (علیه‌السّلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته‌ای آنرا مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸</ref>. اما [[ابوالفرج اصفهانی]] می‌گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره‌ای از آن بر زمین نریخت<ref>ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵</ref>.
ابی‌مخنف می‌گوید: در حالی که حسین (علیه‌السّلام) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرملة بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷</ref>. حسین (علیه‌السّلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته‌ای آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸</ref>. اما [[ابوالفرج اصفهانی]] می‌گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره‌ای از آن بر زمین نریخت<ref>ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵</ref>.
[[سید بن طاووس]] گوید: [[زینب]] خواهر امام حسین (علیه‌السّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه‌ای آب برایش بخواه. امام (علیه‌السّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ‌ای مردم! شما پیروان و خانواده‌ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له می‌زند! پس جرعه‌ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۸</ref>.در نقل دیگر سید بن طاووس می‌گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛ طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».
[[سید بن طاووس]] گوید: [[زینب]] خواهر امام حسین (علیه‌السّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه‌ای آب برایش بخواه. امام (علیه‌السّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ‌ای مردم! شما پیروان و خانواده‌ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له می‌زند! پس جرعه‌ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۸</ref>.در نقل دیگر سید بن طاووس می‌گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛ طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیر گلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می‌بیند».
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیر گلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می‌بیند».

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۹

علی بن حسین (علی اصغر)
حضرت علی اصغر.jpg
نام کاملعلی بن حسین (علی اصغر)
نام‌های دیگرعبدالله رضیع
اطلاعات شخصی
سال درگذشت61 ق، ۶۰ ش‌، ۶۸۱ م
محل درگذشتکربلا
دیناسلام، شیعه

علی بن حسین (علی اصغر) فرزند شیرخوار حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) که در واقعه کربلا به شهادت رسید. نام او را عبدالله، علی و عبدالله رضیع ذکر کرده‌اند. نام مادرش رباب دختر امری القیس بن عدی است. علی‌اصغر یکی از چند نفری است که میان مردم به باب الحوائج معروف است و به او متوسل می‌شوند. در دهه محرم یک روز به این شهید کربلا اختصاص داده شده و مردم برای او سوگواری می‌کنند. مراسم همایش شیرخوارگانی حسینی هم در بزرگداشت آن حضرت برگزار می‌شود[۱].

ابهام در اطفال سیدالشهداء

یکی از ابهاماتی که در تاریخ زندگی حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) به چشم می‌خورد، تعداد فرزندان ایشان و نحوه زندگی آنان می‌باشد. مثلا در رابطه با طفل یا اطفال سیدالشهداء (علیه‌السّلام) در کربلا که به درجه رفیع شهادت رسیده‌اند، مورخین یا سخن نگفته‌اند و یا اگر سخن رانده‌اند، بسیار متفاوت است. که نمونه آن حضرت علی‌اصغر یا عبدالله است، که آیا آنها دو نفر بوده‌اند، یا آنکه علی‌اصغر همان عبدالله شیرخوار است. در اینجا بحث را در چند محور باید بسط و گسترش داد.

نام

منابع تاریخی نام کودک امام حسین (علیه‌السّلام) را متفاوت ذکر کرده‌اند، در برخی منابع عبدالله[۲].در برخی منابع علی‌اصغر[۳]ذکر شده است و برخی از منابع دو کودک برای حضرت ذکر کرده‌اند به نام‌های "عبدالله" و "علی‌اصغر"[۴]. ابن اعثم (م ۳۱۴هـ)، نخستین مورخی است که از طفل شیرخوار با نام علی یاد کرده و از او با نام علی فی الرضاع تعبیر کرده است[۵]. و اولین کسی که نام یکی از فرزندان امام حسین (علیه‌السّلام) را افزون بر علی‌اکبر (علیه‌السّلام)، علی بن الحسین (زین العابدین) (علیه‌السّلام)، عبدالله و علی‌اصغر دانسته است، طبری شیعی از علمای قرن چهارم است. پس از وی ابن خشاب (م ۵۶۷هـ) و ابن شهر آشوب (م ۵۸۸ هـ) نام این طفل را "علی‌اصغر" نگاشته‌اند و پس از آن این نام به منابع متاخرتر راه پیدا کرده است. برخی گفته‌اند که نام دیگر علی‌اصغر، عبدالله است[۶]. و برخی قایل‌اند که عبدالله غیر از علی‌اصغر می‌باشد، زیرا عبدالله در جلو خیمه‌ها، در دامان پدرش حسین (علیه‌السلام) شهید شد ولی علی‌اصغر بنا بر نقلی در مقابل صف دشمن هدف تیر قرار گرفت[۷]. صاحب ذخیرة الدارین هم نقل کرده است که عبدالله روز عاشورا به دنیا آمد و ساعاتی پس از ولادت شهید شد[۸].

سن

سن کودک نیز در منابع مختلف است عده‌ای او را صغیر[۹] و بعضی مثل یعقوبی می‌گوید «قد ولد له فی تلک الساعة فاذن فی اذنه وجعل یحنکه؛[۱۰] بچه در آن ساعت به دنیا آمد پس حضرت در گوش او اذان گفت و کام او را برداشت». بعضی نیز مانند محمد بن سعد (م ۲۳۰هـ) و ذهبی از پسری سه ساله برای امام حسین (علیه‌السّلام) سخن به میان آورده‌اند که او را با تیری شهید کرده‌اند[۱۱][۱۲]. در مقتل ابومخنف آمده که کودک شیرخوار حسین (علیه‌السلام) در کربلا شش ماهه بوده است[۱۳].

نام مادر

درباره نام مادر طفل اکثر منابع بر یک عقیده هستند و می‌گویند مادر عبدالله یا علی‌اصغر رباب دختر امری القیس بن عدی[۱۴] و از طائفه کلب بوده، و این رباب همان زنی است که حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) درباره‌اش فرمود: «لعمرک اننی لاحب دارا تکون بها سکینه و الرباب احبهما و ابخل جل مالی و لیس لعتاب عندی عتاب؛[۱۵] به جای تو، که من به راستی دوست دارم خانه‌ای که در آن سکینه و رباب (نام) باشد. من این دو را دوست دارم و مال خودم را در راهشان بذل می‌کنم و سرزنش هم در این‌باره بر من نیست.» اما در بعضی منابع نام همسری دیگر به نام‌ ام اسحاق برای سیدالشهداء (علیه‌السّلام) که در روز عاشورا در کربلا حضور داشته ذکر شده است و عبدالله نام یکی از فرزندان او می‌باشد. ‌ام اسحاق دختر طلحه بن عبدالله تیمیه است که در ابتدا همسر امام حسن (علیه‌السّلام) بود. امام حسن (علیه‌السّلام) در وقت شهادت فرمودند: برادر، من از این زن راضی هستم نگذارید که او از خانه‌هایتان خارج شود[۱۶]. حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) با‌ ام اسحاق ازدواج کردند و خداوند فاطمه و عبدالله را به ایشان عنایت کرد[۱۷].

کیفیت شهادت

کیفیت شهادت و عکس‌العمل سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بعد از شهادت کودک: درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرده‌اند. یعقوبی نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را بر می‌داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (علیه‌السّلام) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت: «والله لانت اکرم علی الله من الناقه و لمحمد اکرم علی الله من الصالح؛[۱۸] به خدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی‌تر هستی و محمدبن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌ و‌آله‌ وسلم) هم از صالح (علیه‌السّلام) گرامی‌تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد» . ابی‌مخنف می‌گوید: در حالی که حسین (علیه‌السّلام) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرملة بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید[۱۹]. حسین (علیه‌السّلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته‌ای آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر[۲۰]. اما ابوالفرج اصفهانی می‌گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره‌ای از آن بر زمین نریخت[۲۱]. سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (علیه‌السّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه‌ای آب برایش بخواه. امام (علیه‌السّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ‌ای مردم! شما پیروان و خانواده‌ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له می‌زند! پس جرعه‌ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد[۲۲].در نقل دیگر سید بن طاووس می‌گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛ طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد». حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیر گلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می‌بیند».

رفتار امام بعد از شهادت طفل

امام حسین (علیه‌السلام) پس از هدف قرار گرفتن علی‌اصغر، دست را زیر گلوی او گرفت و چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید (امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: قطره‌ای از این خون به زمین ریخته نشد[۲۳]. سپس فرمود: آن‌چه بر من نازل شد، برایم آسان است زیرا در راه خدا است و او می‌بیند[۲۴]. برخی نیز نوشته‌اند که فرمود: خدایا -شهادت- این -کودک‌- نزد تو، کمتر از -کشتن‌- ناقه صالح پیامبر (علیه‌السلام) نیست[۲۵].خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما باز داشته‌ای آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده[۲۶].در این حال ندایی از آسمان برخاست که یا حسین! شیر‌خوارت را واگذارم که هم‌اکنون شیردهنده‌ای، در بهشت برایش مهیا است[۲۷]. سبط بن جوزی می‌گوید: بعد از شهادت طفل امام حسین (علیه‌السّلام) شروع کرد به گریستن و گفت‌ ای خدا حکم کن بین ما و بین قومی که خواندند ما را تا یاری کنند بر ما پس کشتند ما را، پس ندایی از آسمان آمد که‌ ای حسین (علیه‌السّلام) او را رها کن، چرا که برای او شیردهنده‌ای در بهشت است[۲۸]. در برخی منابع آمده است که پس از شهادت طفل شیرخوار حضرت سید الشهداء (علیه‌السّلام) ایستاد و اشعاری این چنین فرمود: این قوم کافر شدند و از دیرباز از (ایمان به) پاداش خدا، پروردگار جن و انس رو برتافتند. درگذشته، علی و فرزندش حسن نیک سیرت را که از سوی پدر و مادر نسبتی با کرامت دارد کشتند. به سبب کینه‌ای که از خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دل داشتند: اینک گرد هم آیید تا همگی حسین را بکشیم. آه از دست مردم فرومایه که جماعت را برای (کشتن ساکنان) دو حرم (مکه و مدینه) گرد آوردند[۲۹][۳۰]. برخی از مورخان نوشته‌اند که حسین قنداقه غرق به خون طفل را به خیمه باز گرداند و به حضرت زینب (علیهاالسلام) سپرد[۳۱]. خورازمی می‌گوید: و حضرت با غلاف شمشیر گودالی کوچک برای آن کودک بکند. آنگاه بر جنازه خون آلودش نماز گذارد و او را دفن کرد[۳۲]. برخی نیز نوشته‌اند که بدنش را آورد و کنار بدن دیگر شهدا نهاد[۳۳].

قاتل کودک

در مورد نام قاتل کودک امام حسین (علیه‌السّلام) نیز آراء مورخین متفاوت است. چنانکه برخی قاتل را هانی بن ثبیت حضرمی می‌دانند[۳۴].برخی مورخین عقبة بن بشر را قاتل طفل می‌دانند[۳۵] و برخی حرملة بن کاهل اسدی و عده‌ای دیگر درباره قاتل کودک سکوت کرده‌اند.

بررسی و نتیجه

از آنجایی که در منابع دسته اول تا قرن چهارم و پنجم تفاوت‌های زیادی در نقل مطالب است و نام، سن، نام مادر، قاتل، طریقه شهادت، و عکس‌العمل سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بعد از شهادت کودک متفاوت است. و از طرفی در بعضی منابع مانند دلائل الامامه، محمد بن جریر طبری (م قرن ۴) تعداد پسران سیدالشهداء (علیه‌السّلام) را در کربلا چهار نفر ذکر کرده‌اند و علی‌اصغر را که کودک است غیر از عبدالله رفیع می‌دانند و نیز تفاوتی که در نام کودک در زیارات وارد شده است از جمله در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «السلام علی الترضیع الصغیر» «سلام بر آن شیرخوار کوچک» و در کتاب اقبال الاعمال[۳۶] در ذکر زیارت روز عاشورا آمده است: «.... صلی الله علیک وعلیهم اجمعین و علی الشهداء الذین استشهدوا معک وبین یدیک صلی الله علیک و علیهم اجمعین و علی ولدک علی الاصغر الذی فجعت به» «... درود بر تو و بر همه (شهداء) و بر فرزندت علی‌اصغر که تو بواسطه (مصیبت او) (اندوهگین شدی)» شاید بتوان به ظن غالب گفت، علی‌اصغر غیر از عبدالله شیرخوار است و این دو کودک سیدالشهداء (علیه‌السّلام) هر دو در کربلا به درجه رفیع شهادت نازل آمده‌اند.

نقد چند سخن

اینکه بعضی گفته‌اند طفل سیدالشهداء ۶ ماه داشته است و یا با تیر سه شعبه به شهادت رسیده است امری غیرقابل قبول است؛ زیرا در منابع کهن چنین تعابیری اصلا پیدا نمی‌شود و تنها در مورد ۶ ماه داشتن طفل در کتاب محرف و منسوب به ابومخنف (کتاب مقتل ابومخنف که رایج است و در حقیقت مطابق اصل نیست از کتاب‌هایی است که منسوب به قرن ۷ است و محتمل است که این اثر از ابن طاووس باشد[۳۷].ولی مقتل اصلی ابومخنف با بررسی و تحقیق استاد یوسفی غروی و برگرفته از تاریخ طبری بنام وقعه الطف به چاپ رسیده است که در آن سن کودک ذکر نشده است)با این؟ ؟ ؟ عبارت آمده است و به تدریج در مآخذ معاصران راه یافته است. و در مورد ویژگی تیر تنها دینوری با تعبیر مشقص (تیربلند غیر عریض) توصیف کرده است. اما تیر شعبه که اکنون در منابر و مجالس روضه‌خوانی مرسوم است مستند به برخی مقاتل غیر معتبر معاصر است[۳۸].

زیارت‌نامه

در زیارت‌نامه امام حسین درباره علی‌اصغر (علیه‌السلام) چنین می‌خوانیم: «صَلّی الله عَلَیک وَ عَلَیهِمْ وَ عَلی وَلَدِک عَلی الاصْغَرِ الّذی‌ فُجِعْتَ بِهِ؛ [۳۹] درود خدا بر تو و بر ایشان (شهیدان) و بر فرزندت علی‌اصغر که داغدار او شدی».

باب‌الحوائج

علی‌اصغر را باب‌ الحوائج نیز می‌خوانند، زیرا گرچه شیرخوار بود، ولی مقامش نزد خدا والا است[۴۰].

پانویس

  1. حضرت علی اصغر
  2. ابن حبیب بغدادی، محمد، المحبر، ص۴۹۱
  3. ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ص۹۷
  4. طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۸۱
  5. ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵
  6. فاضل دربندی، ملا آقا، اسرار الشهادة، ج۲، ص۷۷۱
  7. محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۷۰
  8. جمعی از نویسندگان، ذخیرة الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۲۵۹
  9. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۴
  10. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵
  11. ابن سعد، محمد بن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص۷۳
  12. ذهبی، شمس‌الدین، اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۰۲
  13. ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۲۹
  14. محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۶۶
  15. ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۹
  16. بدوانی، عبدالقادر بن ملوکشاه، منتخب التواریخ، ص۲۴۱
  17. طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، المنتخب، ص۲۷۶
  18. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵
  19. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷
  20. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸
  21. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵
  22. ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۸
  23. ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۷۳
  24. ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ج۱، ص۱۶۹
  25. محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۲۷۲
  26. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷
  27. سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، ج۱، ص۲۲۷
  28. سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، ص۲۲۷
  29. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۵
  30. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۸ – ۴۷
  31. ابو مخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۷۳
  32. کتابخانه مدرسه فقاهت
  33. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۶۶
  34. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸
  35. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵
  36. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۱
  37. گلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاووس، ص ۷۸ -۸۰
  38. بیرجندی خراسانی، محمدباقر، کبریت احمر فی شرائط المنبر، ص۱۲۶
  39. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال بالاعمال الحسنه، ج۳، ص۷۱
  40. جمعی از نویسندگان، فرهنگ عاشورا، ج۱، ص۹۹