مرتضی مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
| سال تولد = ۱۲۹۷ ش
| سال تولد = ۱۲۹۷ ش
| تاریخ تولد =  
| تاریخ تولد =  
| محل تولد = [[جمهوری اسلامی ایران|ایران]]، فریمان
| محل تولد = {{فهرست جعبه افقی |فریمان |[[مشهد]] |[[جمهوری اسلامی ایران|ایران]] }}
| سال درگذشت =  
| سال درگذشت = 1358 ش
| تاریخ درگذشت =  
| تاریخ درگذشت =  
| محل درگذشت =  
| محل درگذشت = [[تهران]]
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | آیت‌الله محمد صدوقی| [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] | [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]]}}
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی | آیت‌الله محمد صدوقی| [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] | [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبائی]]}}
| شاگردان =  
| شاگردان =  
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | ‏آیینه جام | اسلام و نیازهای زمان | آشنایی با علوم اسلامی|حجاب}}
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | ‏آیینه جام | اسلام و نیازهای زمان | آشنایی با علوم اسلامی|حجاب |و ... }}
| فعالیت‌ها =  
| فعالیت‌ها = استاد [[فلسفه]] و [[کلام]] اسلامی و نیز استاد تفسیر [[قرآن|قرآن کریم]]
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''مرتضی مطهری''' (زادهٔ ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان مشهد و ترور شده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در تهران) روحانی، استاد فلسفه و کلام اسلامی و نیز استاد تفسیر [[قرآن|قرآن کریم]] و از طلایه داران [[وحدت اسلامی|وحدت اسلامی]] می‌باشد. او عضو هیئت موتلفه اسلامی و از نظریه‌پردازان [[جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی ایران]] بود.
'''مرتضی مطهری''' (زادهٔ ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ در فریمان [[مشهد]] و [[تروریسم|ترور]] شده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در [[تهران]]) روحانی، استاد [[فلسفه]] و [[کلام]] اسلامی و نیز استاد تفسیر [[قرآن|قرآن کریم]] و از طلایه داران [[وحدت اسلامی|وحدت اسلامی]] می‌باشد. او عضو [[هیئت موتلفه اسلامی]] و از نظریه‌پردازان [[جمهوری اسلامی ایران|نظام جمهوری اسلامی ایران]] بود.


== ولادت و دوران کودکی و نوجوانی ==
== ولادت و دوران کودکی و نوجوانی ==
در سیزدهم بهمن ماه سال 1298 هـ .ش در خانواده‌ای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود که وی را «مرتضی» نام نهادند. بعدها، «مرتضی» نه تنها موجبات رضایت و خشنودی والدینش را فراهم ساخت بلکه رضایت امت اسلامی و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را جلب کرده، ‌ با چشیدن شهد شهادت در رضوان الهی جای گرفت.  
در سیزدهم [[بهمن ماه]] سال 1298 هـ .ش در خانواده‌ای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود که وی را «مرتضی» نام نهادند. بعدها، «مرتضی» نه تنها موجبات رضایت و خشنودی والدینش را فراهم ساخت بلکه رضایت [[امت اسلامی]] و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را جلب کرده، ‌با چشیدن شهد [[شهید|شهادت]] در رضوان الهی جای گرفت.  


مرتضی در سنین کودکی در قریه فریمان (اکنون شهرستان شده است و در 75 کیلومتری مشهد قرار دارد) به مکتبخانه رفت و به فراگیری قرآن کریم و تعلیمات ابتدایی پرداخت. علاقه وافر برای رفتن به مکتبخانه موجب شد که ـ در سن حدود 5 سالگی ـ در یک شب مهتابی، نزدیک صبح، به خیال این که صبح شده است، دفتر و کتاب خود را برداشت و به سوی مکتبخانه روان شد و چون مکتبخانه بسته بود، پشت درب آن نشست و به خواب فرو رفت.
مرتضی در سنین کودکی در قریه فریمان (اکنون شهرستان شده است و در 75 کیلومتری [[مشهد]] قرار دارد) به مکتب‌خانه رفت و به فراگیری [[قرآن|قرآن کریم]] و تعلیمات ابتدایی پرداخت. علاقه وافر برای رفتن به مکتب‌خانه موجب شد که ـ در سن حدود 5 سالگی ـ در یک شب مهتابی، نزدیک صبح، به خیال این که صبح شده است، دفتر و کتاب خود را برداشت و به سوی مکتب‌خانه روان شد و چون مکتب‌خانه بسته بود، پشت درب آن نشست و به خواب فرو رفت.
صبح زود، پدر و مادرش جای خالی وی را در رختخواب دیدند، پی او گشتند و سرانجام او را در پشت درب مکتبخانه در حال خواب یافتند.  
صبح زود، پدر و مادرش جای خالی وی را در رختخواب دیدند، پی او گشتند و سرانجام او را در پشت درب مکتب‌خانه در حال خواب یافتند.  


دوران نوجوانی حدود دوازده بهار از عمر مرتضی سپری شده بود که شور و عشق او به فراگیری علوم دینی بیشتر مشاهده شد. در دوران خفقان حکومت استبدادی رژیم پهلوی تصمیم بر تحصیل در حوزه‌های علمیه کار دشواری بود.  
دوران نوجوانی حدود دوازده بهار از عمر مرتضی سپری شده بود که شور و عشق او به فراگیری علوم دینی بیشتر مشاهده شد. در دوران خفقان حکومت استبدادی [[رژیم پهلوی]] تصمیم بر تحصیل در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] کار دشواری بود.  
روزگاری که اوضاع سخت و ناگواری که بر علما و روحانیان می‌گذشت به رأی العین مشاهده می‌شد. استعداد ویژه مرتضی برای فراگیری علم و دانش، اطرافیان را بر آن داشت که رشته تحصیلی وی را هر یک طبق مذاق خودشان تعیین کنند. از سویی هم پدر بزرگوارش شیخ محمدحسین مطهری ـ‌که خود از اهل علم و تقوا بود ـ هدایت تحصیلی فرزند را به دست گرفت و علی‌رغم خواست برخی از خویشان و اقوام، زمینه تحصیل وی در رشته علوم دینی را فراهم کرده است.
روزگاری که اوضاع سخت و ناگواری که بر علما و روحانیان می‌گذشت به رأی العین مشاهده می‌شد. استعداد ویژه مرتضی برای فراگیری علم و دانش، اطرافیان را بر آن داشت که رشته تحصیلی وی را هر یک طبق مذاق خودشان تعیین کنند. از سویی هم پدر بزرگوارش شیخ محمدحسین مطهری ـ‌که خود از اهل علم و تقوا بود ـ هدایت تحصیلی فرزند را به دست گرفت و علی‌رغم خواست برخی از خویشان و اقوام، زمینه تحصیل وی در رشته [[علوم اسلامی|علوم دینی]] را فراهم کرده است.


== تحصیلات و آغاز فعالیت‌های علمی - دینی ==
== تحصیلات و آغاز فعالیت‌های علمی - دینی ==
در سن سیزده سالگی ـ یعنی در سال 1311 ش ـ به حوزه علمیه مشهد مقدس عزیمت نموده‌ وتحصیل مقدمات علوم دینی را آغاز می‌کند. در این دوران یکی از فرازهای حساس زندگی استاد مطهری که نقش بسیار تعیین‌کننده در حیات علمی و معنوی او و نیز نقش مؤثر در حیات ایدئولوژی اسلامی‌داشته است نمایان می‌گردد. گویا وی، مقدمات ادبیات عرب، علوم فقهی، اصولی و منطقی را تنها از آن جهت می‌آموخت که اینها بتوانند او را آماده بررسی سخن فیلسوفان بزرگ بنمایند. لذا از همان دوران، فیلسوفان و عارفان و متکلمان تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانست در نظرش بزرگ می‌نمودند و لذا مرحوم آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفه الهی حوزه مشهد، در میان آن همه علما و مدرسان حوزه، تنها کسی است که شیخ مرتضی را شیفته خود کرده و دل از دست او ربوده بود.
در سن سیزده سالگی ـ یعنی در سال 1311 ش ـ به [[حوزه علمیه مشهد]] مقدس عزیمت نموده‌ وتحصیل مقدمات علوم دینی را آغاز می‌کند. در این دوران یکی از فرازهای حساس زندگی استاد مطهری که نقش بسیار تعیین‌کننده در حیات علمی و معنوی او و نیز نقش مؤثر در حیات [[ایدئولوژی]] اسلامی‌داشته است نمایان می‌گردد. گویا وی، مقدمات ادبیات عرب، علوم فقهی، اصولی و منطقی را تنها از آن جهت می‌آموخت که این‌ها بتوانند او را آماده بررسی سخن فیلسوفان بزرگ بنمایند. لذا از همان دوران، فیلسوفان و عارفان و متکلمان تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانست در نظرش بزرگ می‌نمودند و لذا مرحوم آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفه الهی حوزه مشهد، در میان آن همه علما و مدرسان حوزه، تنها کسی است که شیخ مرتضی را شیفته خود کرده و دل از دست او ربوده بود.
این احساسات را از زبان خودش می‌شنویم که گفته است: «تا آنجا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا کرده بودم. پرسش‌ها ـ البته متناسب با سطح فکری آن دوره ـ یکی پس از دیگری بر اندیشه‌ام هجوم می‌آورد.
این احساسات را از زبان خودش می‌شنویم که گفته است: «تا آنجا که من از تحولات روحی خودم به یاد دارم از سن سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حساسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به [[خدا]] پیدا کرده بودم. پرسش‌ها ـ البته متناسب با سطح فکری آن دوره ـ یکی پس از دیگری بر اندیشه‌ام هجوم می‌آورد.


در سال‎های اول مهاجرت به قم که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه‌ها غرق بودم که شدیدا میل به «تنهایی» در من پدید آمده بود. وجود هم حجره را تحمل نمی‌کردم و حجرة فوقانی عالی را به نیم‌حجره‌ای دخمه مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشه‌های خودم بسر برم. در آن وقت نمی‌خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع دیگری بیندیشم، و در واقع، اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آنکه مشکلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می‌شمردم. مقدمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می‌آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه فیلسوفان بزرگ در این مسئله بشوم.  
در سال‎های اول مهاجرت به [[قم]] که هنوز از مقدمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه‌ها غرق بودم که شدیدا میل به «تنهایی» در من پدید آمده بود. وجود هم حجره را تحمل نمی‌کردم و حجره فوقانی عالی را به نیم‌حجره‌ای دخمه مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشه‌های خودم بسر برم. در آن وقت نمی‌خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع دیگری بیندیشم، و در واقع، اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آنکه مشکلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می‌شمردم. مقدمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می‌آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه فیلسوفان بزرگ در این مسئله بشوم.  


به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی که در مشهد مقدمات عربی می‌خواندم، فیلسوفان و عارفان و متکلمان ـ هر چند با اندیشه‌هایشان آشنا نبودم ـ از سایر علما و دانشمندان و از مخترعان و مکتشفان در نظرم عمیق‌تر و فخیم‌تر می‌نمودند، تنها به این دلیل که آنها را قهرمان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانستم. دقیقا به یاد دارم که در آن سنین که میان 13 تا 15 سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرسین حوزه علمیه مشهد، فردی که بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه می‌نمود و دوست می‌داشتم به چهره‌اش بنگرم و آرزو می‌کردم که روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی» مدرس فلسفه الهی در آن حوزه بود. آن آرزو محقق نشد، زیرا آن مرحوم، در همان سال‎ها (1355 قمری) درگذشت. <ref>علل گرایش به مادیگری، ص9</ref>
به یاد دارم که از همان آغاز طلبگی که در [[مشهد]] مقدمات عربی می‌خواندم، فیلسوفان و عارفان و متکلمان ـ هر چند با اندیشه‌هایشان آشنا نبودم ـ از سایر علما و دانشمندان و از مخترعان و مکتشفان در نظرم عمیق‌تر و فخیم‌تر می‌نمودند، تنها به این دلیل که آنها را قهرمان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانستم. دقیقا به یاد دارم که در آن سنین که میان 13 تا 15 سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرسین حوزه علمیه مشهد، فردی که بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه می‌نمود و دوست می‌داشتم به چهره‌اش بنگرم و آرزو می‌کردم که روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا [[مهدی شهیدی رضوی]]» مدرس فلسفه الهی در آن حوزه بود. آن آرزو محقق نشد، زیرا آن مرحوم، در همان سال‎ها (1355 قمری) درگذشت<ref>علل گرایش به مادیگری، ص9</ref>.


شیخ مرتضی پس از حدود چهار سال تحصیل در حوزه علمیه مشهد، در سال 1315 ش عازم حوزه علمیه قم گردید. بهترین ایام عمر تحصیلی‌اش را با اقامت پانزده ساله در حوزه علمیه قم و کسب فیض از محضر اساتید بزرگ آن روز سپری کرد. در این ایام وی یکی از شاگردان برجسته آیت‌الله‌العظمی بروجردی به شمار می‌رفت. وی در مقاله‌ای تحت عنوان «مزایا و خدمات مرحوم آیت‌الله بروجردی» می‌گوید: «این بنده در مدت هشت سال آخر اقامتم در قم، که مصادف بود با سال‌های اول ورود معظم‌له  به آن شهر، از درس‌های ایشان بهره‌مند می‌شدم و چون به روش فقاهت ایشان ایمان دارم، معتقدم که باید تعقیب و تکمیل شود». <ref>تکامل اجتماعی انسان، ص 196</ref> وی، دوازده سال از محضر علمی و اخلاقی حضرت امام خمینیŠ بهره برد. رابطة ایشان با امام از حد رابطة شاگرد و استاد فراتر بوده و امام خمینی به حجرة استاد مطهری رفت و آمد داشته‌اند. وی، دوران تحصیل در محضر امام خمینی (ره) را چنین ترسیم کرده است:
شیخ مرتضی پس از حدود چهار سال تحصیل در حوزه علمیه مشهد، در سال 1315 ش عازم حوزه علمیه قم گردید. بهترین ایام عمر تحصیلی‌اش را با اقامت پانزده ساله در [[حوزه علمیه قم]] و کسب فیض از محضر اساتید بزرگ آن روز سپری کرد. در این ایام وی یکی از شاگردان برجسته [[سید حسین بروجردی|آیت‌الله‌العظمی بروجردی]] به شمار می‌رفت. وی در مقاله‌ای تحت عنوان «مزایا و خدمات مرحوم آیت‌الله بروجردی» می‌گوید: «این بنده در مدت هشت سال آخر اقامتم در قم، که مصادف بود با سال‌های اول ورود معظم‌له  به آن شهر، از درس‌های ایشان بهره‌مند می‌شدم و چون به روش فقاهت ایشان ایمان دارم، معتقدم که باید تعقیب و تکمیل شود<ref>تکامل اجتماعی انسان، ص 196</ref>». وی، دوازده سال از محضر علمی و اخلاقی حضرت [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]]Š بهره برد. رابطه ایشان با امام از حد رابطه شاگرد و استاد فراتر بوده و امام خمینی به حجره استاد مطهری رفت و آمد داشته‌اند. وی، دوران تحصیل در محضر امام خمینی (ره) را چنین ترسیم کرده است:


«پس از مهاجرت به قم گمشدة خود را در شخصیتی دیگر یافتم. همواره مرحوم آقا میرزا مهدی را به علاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می‌دیدم؛ فکر می‌کردم که روح تشنه‌ام از سرچشمة زلال این شخصیت سیراب خواهد شد. اگر‌چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدمات» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «معقولات» را نداشتم، اما درس اخلاقی وسیلة شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می‌شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست می‌کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای این درس مرا آنچنان به وجد می‌آورد که تا دوشنبه و سه‌شنبة هفته بعد خودم را شدیدا تحت تأثیر ‌آن می‌یافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس ـ و سپس در درس‌های دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فراگرفتم ـ انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می‌دانم. راستی که او]امام خمینی (ره) [«روح قدسی الهی» بود». <ref>علل گرایش به مادیگری، ص10</ref>
«پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در شخصیتی دیگر یافتم. همواره مرحوم آقا میرزا مهدی را به علاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می‌دیدم؛ فکر می‌کردم که روح تشنه‌ام از سرچشمه زلال این شخصیت سیراب خواهد شد. اگر‌چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدمات» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «معقولات» را نداشتم، اما درس اخلاقی وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و [[جمعه]] گفته می‌شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه [[اخلاق]] به مفهوم خشک علمی، مرا سرمست می‌کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای این درس مرا آنچنان به وجد می‌آورد که تا دوشنبه و سه‌شنبه هفته بعد خودم را شدیدا تحت تأثیر ‌آن می‌یافتم. بخش مهمی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس ـ و سپس در درس‌های دیگری که در طی دوازده سال از آن استاد الهی فراگرفتم ـ انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می‌دانم. راستی که او]امام خمینی (ره) [«روح قدسی الهی» بود<ref>علل گرایش به مادیگری، ص10</ref>».


شخصیت دیگری که تأثیر علمی و روحی بسزایی برای شیخ مرتضی داشت، حضرت علامه طباطبایی (ره) بود. گرچه مدت تحصیل رسمی استاد نزد علامه حدود سه سال بوده است ولی رابطه ایشان با مرحوم علامه تا زمان شهادتش برقرار بوده است و از محضر این استاد بزرگ کسب فیض می‌کرده است. تعبیر «حضرت استادنا الاکرم علامه طباطبایی روحی فداه» <ref>عدل الهی، ص 296</ref> نشانه میان احترام و علاقه وی به مرحوم علامه است. وی در مورد این استاد چنین آورده است: «در سال 1329 در محضر درس حضرت استاد، علامه کبیر آقای طباطبایی روحی فداه که چند سالی بود به قم آمده بودند و چندان شناخته نبودند، شرکت کردن و فلسفة بوعلی را از معظم‌له  آموختم و در یک حوزه درس خصوصی که ایشان برای بررسی فلسفة مادی تشکیل داده بودند نیز حضور یافتم. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ... در آن مجمع پربرکت پایه‌گذاری شد. <ref>علل گرایش به مادیگری، ص11</ref>
شخصیت دیگری که تأثیر علمی و روحی بسزایی برای شیخ مرتضی داشت، حضرت [[سید محمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] (ره) بود. گرچه مدت تحصیل رسمی استاد نزد علامه حدود سه سال بوده است ولی رابطه ایشان با مرحوم علامه تا زمان شهادتش برقرار بوده است و از محضر این استاد بزرگ کسب فیض می‌کرده است. تعبیر «حضرت استادنا الاکرم علامه طباطبایی روحی فداه<ref>عدل الهی، ص 296</ref>»  نشانه میان احترام و علاقه وی به مرحوم علامه است. وی در مورد این استاد چنین آورده است: «در سال 1329 در محضر درس حضرت استاد، علامه کبیر آقای طباطبایی روحی فداه که چند سالی بود به قم آمده بودند و چندان شناخته نبودند، شرکت کردن و فلسفه [[ابوعلی سینا|بوعلی]] را از معظم‌له  آموختم و در یک حوزه درس خصوصی که ایشان برای بررسی فلسفه مادی تشکیل داده بودند نیز حضور یافتم. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ... در آن مجمع پربرکت پایه‌گذاری شد<ref>علل گرایش به مادیگری، ص11</ref>.


... «علامه طباطبایی سلم الله تعالی، این مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ... مردی است صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند. ... من سالیان دراز از فیض محضر و پر برکت این مرد بزرگ بهره‌مند بوده‌ام و الان هم هستم. کتاب «تفسیر المیزان» ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است... من می‌توانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان شیعه وسنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است. بسیار بسیار مرد عظیم و جلیل‌القدری است...» <ref>حق و باطل، ص 86</ref>
... «علامه طباطبایی سلم الله تعالی، این مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ... مردی است صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند. ... من سالیان دراز از فیض محضر و پر برکت این مرد بزرگ بهره‌مند بوده‌ام و الان هم هستم. کتاب «[[تفسیر المیزان]]» ایشان یکی از بهترین تفاسیری است که برای [[قرآن|قرآن مجید]] نوشته شده است... من می‌توانم ادعا کنم که بهترین تفسیری است که در میان [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] از [[صدر اسلام]] تا امروز نوشته شده است. بسیار بسیار مرد عظیم و جلیل‌القدری است...<ref>حق و باطل، ص 86</ref>»


از اساتید بزرگ و تأثیرگذار در تکوین شخصیت روحی و علمی شیخ مرتضی می‌توان از: عالم ربانی مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی قدّس سرّه، آیت‌الله سید محمد محقق یزدی معروف به دامادŠ و آیت‌الله سید محمد حجت تبریزیŠ و نیز آیات عظام: سید محمدرضا گلپایگانی، سید محمدتقی خوانساری، میرزا مهدی آشتیانی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید صدرالدین صدر نام برد.
از اساتید بزرگ و تأثیرگذار در تکوین شخصیت روحی و علمی شیخ مرتضی می‌توان از: عالم ربانی مرحوم حاج [[میرزا علی آقا شیرازی]] (قدّس سرّه)، آیت‌الله [[سید محمد محقق یزدی]] معروف به دامادŠ و آیت‌الله [[سید محمد حجت تبریزی]]Š و نیز آیات عظام: [[سیدمحمدرضا گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانی]]، [[سید محمدتقی خوانساری]]، [[میرزا مهدی آشتیانی]]، [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]، [[سید صدرالدین صدر]] نام برد.


== تالیفات ==
== آثار ==
{{فهرست ستونی|2}}
{{فهرست ستونی|2}}
* ''آیینه جام''
* آیینه جام؛
* ''اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب'
* اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب؛
* ''آزادی معنوی''
* آزادی معنوی؛
* ''اسلام و نیازهای زمان|اسلام و نیازهای انسان (اسلام و مقتضیات زمان)'' (۲ جلد)
* اسلام و نیازهای زمان|اسلام و نیازهای انسان (اسلام و مقتضیات زمان) (۲ جلد)؛
* ''آشنایی با علوم اسلامی'' (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)
* آشنایی با علوم اسلامی (۳ جلد: منطق و فلسفه، کلام عرفان و حکمت عملی، اصول فقه و فقه)؛
* ''آشنایی با قرآن'' (فعلاً ۱۴ جلد)
* آشنایی با قرآن (تاکنون ۱۴ جلد)؛
* ''شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم '' علامه طباطبایی (۵ جلد)
* شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی (۵ جلد)؛
* ''امامت و رهبری'
* امامت و رهبری؛
* ''انسان در قرآن''
* انسان در قرآن؛
* ''انسان کامل (کتاب)''
* انسان کامل (کتاب)؛
* ''انسان و ایمان''
* انسان و ایمان؛
* ''انسان و سرنوشت''
* انسان و سرنوشت؛
* ''پیامبر امی''
* پیامبر امی؛
* ''آینده انقلاب اسلامی''
* آینده انقلاب اسلامی؛
* ''تعلیم و تربیت در اسلام''
* تعلیم و تربیت در اسلام؛
* ''تکامل اجتماعی انسان''
* تکامل اجتماعی انسان؛
* ''توحید ''
* توحید؛
* ''جاذبه و دافعه علی''
* جاذبه و دافعه علی؛
* ''جامعه و تاریخ''
* جامعه و تاریخ؛
* ''جهاد''
* جهاد؛
* ''جهان‌بینی توحیدی''
* جهان‌بینی توحیدی؛
* ''حرکت و زمان در فلسفه اسلامی'' (۲ جلد)
* حرکت و زمان در فلسفه اسلامی (۲ جلد)؛
* ''حق و باطل''
* حق و باطل؛
* ''حکمت‌ها و اندرزها''
* حکمت‌ها و اندرزها؛
* ''[[حماسه حسینی]]'' (۲ جلد)
* [[حماسه حسینی (کتاب)|حماسه حسینی (۲ جلد)]]؛
* ''خاتمیت''
* خاتمیت؛
* ''ختم نبوت''
* ختم نبوت؛
* خدمات متقابل اسلام و ایران
* خدمات متقابل اسلام و ایران؛
* ''داستان راستان'' (۲ جلد)
* داستان راستان (۲ جلد)؛
* ''درس‌های الهیات شفا'' (۲ جلد)
* درس‌های الهیات شفا (۲ جلد)؛
* ''ده گفتار''
* ده گفتار؛
* ''زندگی جاوید یا حیات اخروی''
* زندگی جاوید یا حیات اخروی؛
* ''سیری در سیره ائمه اطهار''
* سیری در سیره ائمه اطهار؛
* ''سیری در سیره نبوی''
* سیری در سیره نبوی؛
* ''سیری در نهج‌ البلاغه''
* سیری در نهج‌ البلاغه؛
* ''شرح مبسوط منظومه'' (۴ جلد)
* شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)؛
* ''شرح منظومه'' (۲ جلد)
* شرح منظومه (۲ جلد)؛
* ''شش مقاله'' (الغدیر و وحدت اسلامی)
* شش مقاله (الغدیر و وحدت اسلامی)؛
* ''شش مقاله'' (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)
* شش مقاله (جهان بینی الهی و جهان بینی مادی)؛
* ''عدل الهی ''
* عدل الهی؛
* ''عرفان حافظ (تماشاگه راز)''
* عرفان حافظ (تماشاگه راز)؛
* ''علل گرایش به مادیگری'' (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)
* علل گرایش به مادیگری (به ضمیمه ماتریالیسم در ایران)؛
* فساد و انحراف روحانیت شیعه جلد ۱۵ مجموعه آثار
* فساد و انحراف روحانیت شیعه جلد ۱۵ مجموعه آثار؛
* ''فطرت ''
* فطرت؛
* ''فلسفه اخلاق''
* فلسفه اخلاق؛
* ''فلسفه تاریخ'' (۲ جلد)
* فلسفه تاریخ (۲ جلد)؛
* ''قیام و انقلاب مهدی'' (به ضمیمهٔ شهید)
* قیام و انقلاب مهدی (به ضمیمهٔ شهید)؛
* ''لمعاتی از شیخ شهید''
* لمعاتی از شیخ شهید؛
* ''مسئله حجاب ''
* مسئله حجاب؛
* ''مسئله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)''
* مسئله ربا (به ضمیمه بانک و بیمه)؛
* ''مسئله نفاق''
* مسئله نفاق؛
* ''مسئله شناخت''
* مسئله شناخت؛
* ''معاد ''
* معاد؛
* ''مقالات فلسفی'' (۳ جلد)
* مقالات فلسفی (۳ جلد)؛
* ''نبوت ''
* نبوت؛
* ''نظامحقوق زن در اسلام''
* نظامحقوق زن در اسلام؛
* ''نظری به نظام اقتصادی اسلام''
* نظری به نظام اقتصادی اسلام؛
* ''نقدی بر مارکسیسم''
* نقدی بر مارکسیسم؛
* ''نهضت‌های اسلام صد سالهٔ اخیر''
* نهضت‌های اسلام صد سالهٔ اخیر؛
* ''وحی و نبوت''
* وحی و نبوت؛
* ''ولاها و ولایت‌ها''
* ولاها و ولایت‌ها؛
* ''مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی''
* مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی؛
* ''الاسلام/تألیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی''
* الاسلام/ تألیف مرتضی مطهری؛ ترجمه محمدهادی الیوسفی؛
* ''کتابسوزی ایران و مصر''
* کتابسوزی ایران و مصر.
{{پایان}}
{{پایان}}


== پرورش و تربیت شاگردان ==
== پرورش و تربیت شاگردان ==
از موفقیت‌های بزرگ استاد شهید مطهری، پرورش جمع زیادی از طلاب و دانشجویان بود که بعدها به عنوان اساتید حوزه و دانشگاه و دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی ظاهر شدند. البته تعداد آنان فراتر از آن است که بتوانیم در اینجا فهرست کنیم‌، لیکن از میان فضلای حوزه می‌توان از حضرات حجج اسلام: ممدوحی، محمود عبداللهی، شهید شاهچراغی، شهید غلامحسین حقانی، ‌ علامه شهید سید عارف حسین حسینی، سید‌هادی رفیعی‌پور علوی، حاج سید احمد خمینی و ... نام برد.
از موفقیت‌های بزرگ استاد [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]]، پرورش جمع زیادی از طلاب و دانشجویان بود که بعدها به عنوان اساتید حوزه و دانشگاه و دست‌اندرکاران مسائل فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی ظاهر شدند. البته تعداد آنان فراتر از آن است که بتوانیم در اینجا فهرست کنیم‌، لیکن از میان فضلای حوزه می‌توان از حضرات حجج اسلام:  
# ممدوحی،  
# محمود عبداللهی،  
# شهید شاهچراغی،  
# شهید غلامحسین حقانی، ‌  
# علامه شهید سید عارف حسین حسینی،  
# سید‌هادی رفیعی‌پور علوی،  
# [[سید احمد خمینی|حاج سید احمد خمینی]]،
# و ... نام برد.


== فعالیت‌های اجتماعی پرورشی ==
== فعالیت‌های اجتماعی پرورشی ==
confirmed، مدیران
۳۳٬۴۲۹

ویرایش