حسینیه (پیروان شهید فخ): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۵: خط ۵:
پدر و دایی و جد و عموی مادری و عده‌‏ای دیگر از خویشان و نزدیکان او به وسیله «منصور دوانیقی» به شهادت رسیده بودند و این خانواده بزرگ که چندین نفر از مردان خود را در راه مبارزه با دشمنان اسلام قربانی داده بود، پیوسته در غم و اندوه عمیقی فرو رفته بود.
پدر و دایی و جد و عموی مادری و عده‌‏ای دیگر از خویشان و نزدیکان او به وسیله «منصور دوانیقی» به شهادت رسیده بودند و این خانواده بزرگ که چندین نفر از مردان خود را در راه مبارزه با دشمنان اسلام قربانی داده بود، پیوسته در غم و اندوه عمیقی فرو رفته بود.
<ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل‏ الطالبیین، نجف، نشر‏ المکتبه الحیدریه، سال 1385 هجری قمری، ص 285.</ref>
<ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل‏ الطالبیین، نجف، نشر‏ المکتبه الحیدریه، سال 1385 هجری قمری، ص 285.</ref>
او که در چنین خانواده ای پرورش یافته بود، هرگز خاطرة شهادت پدر و بستگان خود را به دست دژخیمان «منصور» فراموش نمی‌کرد و یادآوری شهادت آنان روح پر شور و دلیر او را که لبریز از احساسات ضد عباسی بود، سخت آزرده می‌ساخت، ولی به علت نامساعد بودن اوضاع و شرائط، ناگزیر از سکوت درد‌آلودی بود. حسین که قبلاً احساساتش جریحه‏ دار شده بود، بیدادگری‌های هادی عباسی و مخصوصاً حاکم مدینه، کاسه صبرش را لبریز نموده او را به سوی قیام بر ضدّ حکومت هادی عباسی پیش برد. در مدینه قیام کرده و بر آن مسلط شد و سپس به مکه رفت تا از جمعیت ایام حجّ علیه بنی عباس استفاده کند که در سرزمین فخ که در نزدیکی مکه و در فاصله شش میلی از این شهر قرار دارد با سپاه هادی عباسی مواجه شده و در جنگی نابرابر او و یارانش به شهادت رسیدند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 185</ref><ref>مروج الذهب، تألیف مسعودى، طبع پاریس، سال 1861 میلادی، ج 3، ص 248.</ref> <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، چاپ مصر، سال 1950 میلادی،  ص 80.</ref> <ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ تهران، ص 150- 161.
او که در چنین خانواده ای پرورش یافته بود، هرگز خاطرة شهادت پدر و بستگان خود را به دست دژخیمان «منصور» فراموش نمی‌کرد و یادآوری شهادت آنان روح پر شور و دلیر او را که لبریز از احساسات ضد عباسی بود، سخت آزرده می‌ساخت، ولی به علت نامساعد بودن اوضاع و شرائط، ناگزیر از سکوت درد‌آلودی بود. حسین که قبلاً احساساتش جریحه‏ دار شده بود، بیدادگری‌های هادی عباسی و مخصوصاً حاکم مدینه، کاسه صبرش را لبریز نموده او را به سوی قیام بر ضدّ حکومت هادی عباسی پیش برد. در مدینه قیام کرده و بر آن مسلط شد و سپس به مکه رفت تا از جمعیت ایام حجّ علیه بنی عباس استفاده کند که در سرزمین فخ که در نزدیکی مکه و در فاصله شش میلی از این شهر قرار دارد با سپاه هادی عباسی مواجه شده و در جنگی نابرابر او و یارانش به شهادت رسیدند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 185</ref><ref>مروج الذهب، تألیف مسعودی، طبع پاریس، سال 1861 میلادی، ج 3، ص 248.</ref> <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، چاپ مصر، سال 1950 میلادی،  ص 80.</ref> <ref>اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ تهران، ص 150- 161.
</ref> <ref>ر. ک، پیشوایی مهدی، قم، نشر موسسه امام صادق(‌علیه‌السلام)، سال 1390 هجری شمسی، ص 426.</ref>
</ref> <ref>ر. ک، پیشوایی مهدی، قم، نشر موسسه امام صادق(‌علیه‌السلام)، سال 1390 هجری شمسی، ص 426.</ref>
پس از شهادت حسین بن علی، هنگامی که سر بریده او را به مدینه آوردند، امام کاظم ‌علیه‌السلام از دیدن آن سخت متاثر و اندوهگین شد و فرمود: به خدا قسم او یک مسلمان نیکوکار بود. او بسیار روزه می‌‏گرفت.، فراوان نماز می‏‌خواند. با فساد و آلودگی مبارزه می‏‌کرد. وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام می‌‏داد. او در میان خاندانش بی ‏نظیر بود.<ref>اصفهانی ابو لفرج، مقاتل الطالبیین، بیروت، نشر  مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، سال 1419 قمری، چاپ سوم، ص 380</ref>               
پس از شهادت حسین بن علی، هنگامی که سر بریده او را به مدینه آوردند، امام کاظم ‌علیه‌السلام از دیدن آن سخت متاثر و اندوهگین شد و فرمود: به خدا قسم او یک مسلمان نیکوکار بود. او بسیار روزه می‌‏گرفت.، فراوان نماز می‏‌خواند. با فساد و آلودگی مبارزه می‏‌کرد. وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام می‌‏داد. او در میان خاندانش بی ‏نظیر بود.<ref>اصفهانی ابو لفرج، مقاتل الطالبیین، بیروت، نشر  مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، سال 1419 قمری، چاپ سوم، ص 380</ref>               

نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۲

حسینیه پیرو حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب معروف به شهید فخّ هستند.

تاریخچه و شرح حال

حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی(ع) و کنیه وی اباعبدالله است. [۱]وی مشهور به شهید فخّ، نواده حضرت مجتبی‏، یکی از رجال برجسته، با فضیلت و شهامت، و عالیقدر هاشمی بود. او مردی وارسته و بخشنده و بزرگوار بود و از نظر صفات عالی انسانی، یک چهره معروف و ممتاز به شمار می‏‌رفت.[۲]او از پدر ومادر با فضیلت و پاکدامنی که در پرتو صفات عالی انسانی خود به «زوج صالح» مشهور بودند به دنیا آمده و در خانواده فضیلت و تقوی و شهامت پرورش یافته‌بود. پدر و دایی و جد و عموی مادری و عده‌‏ای دیگر از خویشان و نزدیکان او به وسیله «منصور دوانیقی» به شهادت رسیده بودند و این خانواده بزرگ که چندین نفر از مردان خود را در راه مبارزه با دشمنان اسلام قربانی داده بود، پیوسته در غم و اندوه عمیقی فرو رفته بود. [۳] او که در چنین خانواده ای پرورش یافته بود، هرگز خاطرة شهادت پدر و بستگان خود را به دست دژخیمان «منصور» فراموش نمی‌کرد و یادآوری شهادت آنان روح پر شور و دلیر او را که لبریز از احساسات ضد عباسی بود، سخت آزرده می‌ساخت، ولی به علت نامساعد بودن اوضاع و شرائط، ناگزیر از سکوت درد‌آلودی بود. حسین که قبلاً احساساتش جریحه‏ دار شده بود، بیدادگری‌های هادی عباسی و مخصوصاً حاکم مدینه، کاسه صبرش را لبریز نموده او را به سوی قیام بر ضدّ حکومت هادی عباسی پیش برد. در مدینه قیام کرده و بر آن مسلط شد و سپس به مکه رفت تا از جمعیت ایام حجّ علیه بنی عباس استفاده کند که در سرزمین فخ که در نزدیکی مکه و در فاصله شش میلی از این شهر قرار دارد با سپاه هادی عباسی مواجه شده و در جنگی نابرابر او و یارانش به شهادت رسیدند. [۴][۵] [۶] [۷] [۸] پس از شهادت حسین بن علی، هنگامی که سر بریده او را به مدینه آوردند، امام کاظم ‌علیه‌السلام از دیدن آن سخت متاثر و اندوهگین شد و فرمود: به خدا قسم او یک مسلمان نیکوکار بود. او بسیار روزه می‌‏گرفت.، فراوان نماز می‏‌خواند. با فساد و آلودگی مبارزه می‏‌کرد. وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را انجام می‌‏داد. او در میان خاندانش بی ‏نظیر بود.[۹]

پانویس

  1. زرکلی خیر الدین، الأعلام، بیروت، نشر دار العلم للملایین، چاپ هشتم، سال ۱۹۸۹میلادی، ج۲، ص۲۴۴.
  2. اصفهانی ابوالفرج، مقاتل‏ الطالبیین، نجف، نشر‏ المکتبه الحیدریه، سال 1385 هجری قمری، ص 302
  3. اصفهانی ابوالفرج، مقاتل‏ الطالبیین، نجف، نشر‏ المکتبه الحیدریه، سال 1385 هجری قمری، ص 285.
  4. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 185
  5. مروج الذهب، تألیف مسعودی، طبع پاریس، سال 1861 میلادی، ج 3، ص 248.
  6. اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، چاپ مصر، سال 1950 میلادی، ص 80.
  7. اصفهانی ابوالفرج، مقاتل الطالبین، ترجمه سید هاشم رسولی محلاتی، چاپ تهران، ص 150- 161.
  8. ر. ک، پیشوایی مهدی، قم، نشر موسسه امام صادق(‌علیه‌السلام)، سال 1390 هجری شمسی، ص 426.
  9. اصفهانی ابو لفرج، مقاتل الطالبیین، بیروت، نشر مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، سال 1419 قمری، چاپ سوم، ص 380