عز بن عبدالسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتاب‌ها'
جز (جایگزینی متن - 'در این باره' به 'در‌این‌باره')
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتاب‌ها')
خط ۱۷: خط ۱۷:
'''حافظ ذهبی''' در مورد او می‌گوید: او با زهد و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و استحکام در دین به درجه اجتهاد رسید و امامت مذهب به او رسید و توسط بزرگان به این درجات نائل شد.   
'''حافظ ذهبی''' در مورد او می‌گوید: او با زهد و تقوا و امر به معروف و نهی از منکر و استحکام در دین به درجه اجتهاد رسید و امامت مذهب به او رسید و توسط بزرگان به این درجات نائل شد.   
==ابن عماد حنبلی==
==ابن عماد حنبلی==
'''ابن عماد حنبلی''' نیز در مورد او می‌گوید: «عزالدین شیخ الإسلام... الإمام العلامة و حید زمانه اش، سلطان العلماء... متبحر در فقه، اصول وادبیات، از همتایان خود برتری یافت و علوم مختلف را از تفسیر و حدیث و فقه و قضاوت جمع کرد و به درجه اجتهاد رسید و شاگردانی از سراسر کشور برای تلمذ در درس او مهاجرت کردند. ایشان کتابهای مفیدی تألیف کردند<ref>شذرات الذهب، ابن العمادالحنبلی، ج7 ص523</ref>.  
'''ابن عماد حنبلی''' نیز در مورد او می‌گوید: «عزالدین شیخ الإسلام... الإمام العلامة و حید زمانه اش، سلطان العلماء... متبحر در فقه، اصول وادبیات، از همتایان خود برتری یافت و علوم مختلف را از تفسیر و حدیث و فقه و قضاوت جمع کرد و به درجه اجتهاد رسید و شاگردانی از سراسر کشور برای تلمذ در درس او مهاجرت کردند. ایشان کتاب‌های مفیدی تألیف کردند<ref>شذرات الذهب، ابن العمادالحنبلی، ج7 ص523</ref>.  
العز بن عبدالسلام در سال 577 هجری قمری (1181م) در [[دمشق]] به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و به فراگیری علوم شریعت و زبان عربی پرداخت و خطیب مسجد اموی شده و در زاویه غزالی آن به تدریس پرداخت.   
العز بن عبدالسلام در سال 577 هجری قمری (1181م) در [[دمشق]] به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و به فراگیری علوم شریعت و زبان عربی پرداخت و خطیب مسجد اموی شده و در زاویه غزالی آن به تدریس پرداخت.   
=فعالیت‌ها=
=فعالیت‌ها=
خط ۸۰: خط ۸۰:
آنها در شایستگی این نام اتفاق نظر داشتند، اما در توجیه آن اختلاف نظر داشتند.  
آنها در شایستگی این نام اتفاق نظر داشتند، اما در توجیه آن اختلاف نظر داشتند.  
بیزاری او از تقلید، و نیل به درجه اجتهاد، به ویژه که در عصری زندگی می‌کرد که تقلید رواج یافت و مردم بدان پایبند بودند. برخی زمزمه کردند که در اجتهاد را ببندند.  
بیزاری او از تقلید، و نیل به درجه اجتهاد، به ویژه که در عصری زندگی می‌کرد که تقلید رواج یافت و مردم بدان پایبند بودند. برخی زمزمه کردند که در اجتهاد را ببندند.  
خود را وقف کتابها و آرای پیشینیان کردند و به تحقیق و استنباط به خود زحمت ندادند.  
خود را وقف کتاب‌ها و آرای پیشینیان کردند و به تحقیق و استنباط به خود زحمت ندادند.  
و در مواجهه با تغییر شرایط و مسائل جدید و مسائل مطرح شده، العز با گفتار و کردار و اهتمام و طبقه بندی خود از این حلقه خارج شد.  
و در مواجهه با تغییر شرایط و مسائل جدید و مسائل مطرح شده، العز با گفتار و کردار و اهتمام و طبقه بندی خود از این حلقه خارج شد.  


خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
==افتاء==
==افتاء==


این فتوا در حکومت اسلامی جایگاه رسمی و کارکردی نداشت و اولین چیزی بود که در مقام رسمی و حکومتی در دولت عثمانی ظاهر شد و علما به عقیده خودشان به تنهایی این سمت را انجام می‌دادند. هرکس علم پیدا کرد و به مرحله تشخیص صحیح احکام رسید، شرع و دین را برای مردم توضیح دهد. العز بن عبدالسلام در سوریه فتوا داد و او را «مفتی شام» نامیدند و من از آن متنفرم و معتقدم که مفتی در لبه جهنم است و اگر نبود. که معتقدم خداوند آن را بر من واجب کرده است; آن را در این هنگام که به آن آلوده شدم و اینک حق مرا معذور کرد، بر من نازل شد و تکلیفم برطرف شد و حمد و فضل خداست. العز سه روز در آن حالت باقی ماند تا اینکه شیخ حنفی جمال الدین حصیری مداخله کرد و سلطان را انکار کرد، بنابراین سلطان کاملاً از موضع و عقیده خود عقب‌نشینی کرد و العز به فتوا بازگشت، اما او از ارتباط شاه و پولش امتناع کرد. شهرت او از شام فراتر رفت و از کشورهای مختلف برای او فتوا فرستادند، ابن کثیر گفت: مقصود او فتواهای آفاق بود تا اینکه اهل موصل از عراق در یک استفتاء در یک سلسله سؤالات او را طلبیدند و او. به آنها پاسخ داد و در کتابهایش با نام «فتاوای موصلی» جمع آوری شد.  
این فتوا در حکومت اسلامی جایگاه رسمی و کارکردی نداشت و اولین چیزی بود که در مقام رسمی و حکومتی در دولت عثمانی ظاهر شد و علما به عقیده خودشان به تنهایی این سمت را انجام می‌دادند. هرکس علم پیدا کرد و به مرحله تشخیص صحیح احکام رسید، شرع و دین را برای مردم توضیح دهد. العز بن عبدالسلام در سوریه فتوا داد و او را «مفتی شام» نامیدند و من از آن متنفرم و معتقدم که مفتی در لبه جهنم است و اگر نبود. که معتقدم خداوند آن را بر من واجب کرده است; آن را در این هنگام که به آن آلوده شدم و اینک حق مرا معذور کرد، بر من نازل شد و تکلیفم برطرف شد و حمد و فضل خداست. العز سه روز در آن حالت باقی ماند تا اینکه شیخ حنفی جمال الدین حصیری مداخله کرد و سلطان را انکار کرد، بنابراین سلطان کاملاً از موضع و عقیده خود عقب‌نشینی کرد و العز به فتوا بازگشت، اما او از ارتباط شاه و پولش امتناع کرد. شهرت او از شام فراتر رفت و از کشورهای مختلف برای او فتوا فرستادند، ابن کثیر گفت: مقصود او فتواهای آفاق بود تا اینکه اهل موصل از عراق در یک استفتاء در یک سلسله سؤالات او را طلبیدند و او. به آنها پاسخ داد و در کتاب‌هایش با نام «فتاوای موصلی» جمع آوری شد.  


و چون عزّ به مصر رفت آوازه علم و فتوا بر او پیشی گرفت و چون به وطن مصر رسید (سال 639 هجری قمری) علما و فتاوای آن او را با اعتبار شناختند و از دادن فتوا در‌این‌باره خودداری کردند. وجود اوفاطی: ما قبل از حضور شیخ عزالدین فتوا می‌دادیم، ولی بعد از حضور ایشان منصب فتوا تعیین می‌شود. العز بیش از شصت سال داشت، اما قدرتش از بین نرفت و پیری او را تحت تأثیر قرار نداد، از این رو در مصر فتواهای جدی درباره شاهزادگان و بیع پادشاهان و فتوای تخریب طبالخانه صادر کرد. و فتواهای دیگر و العز در مصر فتوا باقی ماند تا درگذشت.  
و چون عزّ به مصر رفت آوازه علم و فتوا بر او پیشی گرفت و چون به وطن مصر رسید (سال 639 هجری قمری) علما و فتاوای آن او را با اعتبار شناختند و از دادن فتوا در‌این‌باره خودداری کردند. وجود اوفاطی: ما قبل از حضور شیخ عزالدین فتوا می‌دادیم، ولی بعد از حضور ایشان منصب فتوا تعیین می‌شود. العز بیش از شصت سال داشت، اما قدرتش از بین نرفت و پیری او را تحت تأثیر قرار نداد، از این رو در مصر فتواهای جدی درباره شاهزادگان و بیع پادشاهان و فتوای تخریب طبالخانه صادر کرد. و فتواهای دیگر و العز در مصر فتوا باقی ماند تا درگذشت.  
خط ۳۲۱: خط ۳۲۱:
=آثار=
=آثار=


عز بن عبدالسلام کتابها و آثار و نامه‌های فراوانی از خود به جای گذاشته است، اما این تألیف با قامت عز و علم و مجموعه او تناسبی ندارد و به همین دلیل یافی یمانی در آن: پیشینیان نسل اول. علت این امر این است که جلال به مناصب رسمی و کار ملت و گرفتاری‌های امر به معروف و نهی از منکر مشغول بود.  
عز بن عبدالسلام کتاب‌ها و آثار و نامه‌های فراوانی از خود به جای گذاشته است، اما این تألیف با قامت عز و علم و مجموعه او تناسبی ندارد و به همین دلیل یافی یمانی در آن: پیشینیان نسل اول. علت این امر این است که جلال به مناصب رسمی و کار ملت و گرفتاری‌های امر به معروف و نهی از منکر مشغول بود.  


==تفسیر و علوم قرآن==
==تفسیر و علوم قرآن==
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش