اشعری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس|۲}}' به '== پانویس == {{پانویس}}'
جز (جایگزینی متن - 'گروه بندی' به 'گروه‌بندی')
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس|۲}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
مطابق این دیدگاه، همه چیز در جهان مخلوق به آفرینش ابتدایی و مستقیم خداوند پدید می‌آید. اشعری تصریح می‌کند که هیچ عرضی نمی‌تواند از عرض دیگر ناشی گردد و هیچ رویدادی علت و سبب رویدادی دیگر نیست <ref>ابن فورک، 274- 275، 282</ref>. وی از این رو نظم متعارفی را که میان روابط پدیده‌ها حاکم است، به «عادت» تعبیر می‌کند، بدین معنی که خداوند سنت خویش را در آفرینش بر این قرار داده است که همواره در پی خلق پدیده‌ای خاص، پدیدة معین دیگری را بیافریند، بی آنکه ضرورتی تکوینی قدرت او را محدود سازد <ref>همو، 132، 283</ref>. برخی پیروان اشعری مانند باقلانی و غزالی کوشیده اند با حفظ این عقیده که خداوند بدون میانجیگری علتها فاعل هر چیز است، بر مبنای نظریه عادت الهی برای قانون علیت تفسیری ارائه کنند. اشعری به همینگونه وجود طبیعت اشیاء را به عنوان سرچشمة ذاتی فعلیت آنها انکار کرده است <ref>همو، 30، 76، 131-132</ref>. این دیدگاه وی با نفی حسن و قبح ذاتی مناسبت دارد. در پهنه هستی همچنانکه ذات هیچ چیز دارای آثار وجودی نیست، نیکی و بدی نیز در ذات اشیاء نیست و آفریدگاری که این اوصاف را بر آنها نهاده، می‌توانسته است نظام دیگری برای ارزش اعمال وضع کند.
مطابق این دیدگاه، همه چیز در جهان مخلوق به آفرینش ابتدایی و مستقیم خداوند پدید می‌آید. اشعری تصریح می‌کند که هیچ عرضی نمی‌تواند از عرض دیگر ناشی گردد و هیچ رویدادی علت و سبب رویدادی دیگر نیست <ref>ابن فورک، 274- 275، 282</ref>. وی از این رو نظم متعارفی را که میان روابط پدیده‌ها حاکم است، به «عادت» تعبیر می‌کند، بدین معنی که خداوند سنت خویش را در آفرینش بر این قرار داده است که همواره در پی خلق پدیده‌ای خاص، پدیدة معین دیگری را بیافریند، بی آنکه ضرورتی تکوینی قدرت او را محدود سازد <ref>همو، 132، 283</ref>. برخی پیروان اشعری مانند باقلانی و غزالی کوشیده اند با حفظ این عقیده که خداوند بدون میانجیگری علتها فاعل هر چیز است، بر مبنای نظریه عادت الهی برای قانون علیت تفسیری ارائه کنند. اشعری به همینگونه وجود طبیعت اشیاء را به عنوان سرچشمة ذاتی فعلیت آنها انکار کرده است <ref>همو، 30، 76، 131-132</ref>. این دیدگاه وی با نفی حسن و قبح ذاتی مناسبت دارد. در پهنه هستی همچنانکه ذات هیچ چیز دارای آثار وجودی نیست، نیکی و بدی نیز در ذات اشیاء نیست و آفریدگاری که این اوصاف را بر آنها نهاده، می‌توانسته است نظام دیگری برای ارزش اعمال وضع کند.


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==