confirmed
۳٬۹۰۲
ویرایش
برچسب: واگردانی دستی |
|||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
جهت مکاتبه نامهنگاریهای دولتی و ارسال دستورالعملهای حکومتی. | جهت مکاتبه نامهنگاریهای دولتی و ارسال دستورالعملهای حکومتی. | ||
پس فوت ناصرکبیر در سال ۳۰۴ ه.ق، (یعنی ۳ سال پس از بازپسگیری طبرستان از سامانیان) میراث فرهنگی او توسط جانشینانش در بخش جلگهای در طبرستان ادامه یافت؛ حتی پس از سقوط دولت علویان طبرستان. در زمان حکومت داعی کبیر، فضای جامعهٔ طبرستان در کوهستان و جلگه متفاوت بود. در شهرهای دشت زبان عربی غالب شده بود و بحث پیرامون قرآن و گرایشهای مذهبی و دستهبندیهای دینی بسیار بود؛ و از همین بستر، افرادی مانند محمد بن جریر طبری رشد یافتند که هیچ عنایتی به طبرستان ندارند. حتی سه قرن بعد، هنگامی که ابن اسفندیار تاریخ سرزمین طبرستان را به نگارش درآورد، زبان عربی در آن میچلبد. اما در کوهستانهای طبرستان فضای متفاوتی وجود داشته؛ در آنجاست که زبان طبری به بقای خود ادامه میدهد و مرزبان بن رستم، شاهزادهٔ باوندی، کتابهایی به این زبان نوشتهاست. گرچه بیانیهٔ رسمیت تشیع در زمان داعی کبیر در دشتهای طبرستان ابلاغ گشت و جلگهنشینان طبرستان به این مذهب درآمدند ولی در کوهها حتی تا دو قرن بعد، هنوز نشانههایی از ادیان باستانی مردم وجود دارد<ref>اسلامی، حسین،مازندران در تاریخ، ج1،صص ۲۷۴و۲۷۵</ref>. | پس فوت ناصرکبیر در سال ۳۰۴ ه.ق، (یعنی ۳ سال پس از بازپسگیری طبرستان از سامانیان) میراث فرهنگی او توسط جانشینانش در بخش جلگهای در طبرستان ادامه یافت؛ حتی پس از سقوط دولت علویان طبرستان. در زمان حکومت داعی کبیر، فضای جامعهٔ طبرستان در کوهستان و جلگه متفاوت بود. در شهرهای دشت زبان عربی غالب شده بود و بحث پیرامون قرآن و گرایشهای مذهبی و دستهبندیهای دینی بسیار بود؛ و از همین بستر، افرادی مانند محمد بن جریر طبری رشد یافتند که هیچ عنایتی به طبرستان ندارند. حتی سه قرن بعد، هنگامی که ابن اسفندیار تاریخ سرزمین طبرستان را به نگارش درآورد، زبان عربی در آن میچلبد. اما در کوهستانهای طبرستان فضای متفاوتی وجود داشته؛ در آنجاست که زبان طبری به بقای خود ادامه میدهد و مرزبان بن رستم، شاهزادهٔ باوندی، کتابهایی به این زبان نوشتهاست. گرچه بیانیهٔ رسمیت تشیع در زمان داعی کبیر در دشتهای طبرستان ابلاغ گشت و جلگهنشینان طبرستان به این مذهب درآمدند ولی در کوهها حتی تا دو قرن بعد، هنوز نشانههایی از ادیان باستانی مردم وجود دارد<ref>اسلامی، حسین،مازندران در تاریخ، ج1،صص ۲۷۴و۲۷۵</ref>. | ||
==میراث ادبی== | ==میراث ادبی== |