ابراهیم حسین شاذلی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه‌ی' به 'ه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:


تأثیر ابو‌ الاعلی‌ مودودی بر‌ سید قطب به‌طور کامل می‌توان در کـتاب‌"مـعالم فی‌ الطریق‌"مشاهده کرد. سید در سراسر این‌ کتاب از دو مفهوم‌ "عبودیت‌" و "حکمیت‌"به‌ عنوان کلید رابطهء انسان‌ و خداوند‌ نام‌ می‌برد. این دو اصطلاح در کتاب المصطلحات، "اللّه، الرب، العباده، الدین‌"را آنچنان‌که در دوران رسالت پیامبر‌ و ‌تـوسط‌ اعـراب درک‌ می‌شد ریشهابی کند، نه آنچنان‌که در طول قرن‌های معاصر تفسیر شده‌ است‌. سید‌ قطب‌ همچون مودودی، تنها حکمیت قانونی و شرعی را در یک جامعه اسـلامی حـکمیت‌ خداوندی می‌داند‌. به همین تـرتیب خـداوند تنها موضوع عبادت و ستایش است.
تأثیر ابو‌ الاعلی‌ مودودی بر‌ سید قطب به‌طور کامل می‌توان در کـتاب‌"مـعالم فی‌ الطریق‌"مشاهده کرد. سید در سراسر این‌ کتاب از دو مفهوم‌ "عبودیت‌" و "حکمیت‌"به‌ عنوان کلید رابطهء انسان‌ و خداوند‌ نام‌ می‌برد. این دو اصطلاح در کتاب المصطلحات، "اللّه، الرب، العباده، الدین‌"را آنچنان‌که در دوران رسالت پیامبر‌ و ‌تـوسط‌ اعـراب درک‌ می‌شد ریشهابی کند، نه آنچنان‌که در طول قرن‌های معاصر تفسیر شده‌ است‌. سید‌ قطب‌ همچون مودودی، تنها حکمیت قانونی و شرعی را در یک جامعه اسـلامی حـکمیت‌ خداوندی می‌داند‌. به همین تـرتیب خـداوند تنها موضوع عبادت و ستایش است.
رژیم هم‌ تنها می‌تواند‌ با "الحکم بما انزل‌ اللّه‌"به اعمال حکمیت بپردازد،فقط حکومتی عادلانه است‌ که نـشان الهـی داسته باشد و تنها قـانونی کـه در برابر تباهی و فساد و تبدیل شدن به وسیله‌ای‌ در خدمت یک مستبد مصونیت دارد، قانونی‌ است که بر اساس کتاب خداوند (شریعت‌ اللّه) استوار باشد. در جامعه جاهلی بر خلاف جامعه اسلامی حکمیت مطلق بـه خـدا نیست و متعلق به دیگران است. ویژگی جامعه جاهلی با اوج‌ رساندن‌ صاحب قدرت، چه فرد، چه‌ طبقه و یا حزب و ستایش وی از سوی مردم است.
رژیم هم‌ تنها می‌تواند‌ با "الحکم بما انزل‌ اللّه‌"به اعمال حکمیت بپردازد،فقط حکومتی عادلانه است‌ که نـشان اله داسته باشد و تنها قـانونی کـه در برابر تباهی و فساد و تبدیل شدن به وسیله‌ای‌ در خدمت یک مستبد مصونیت دارد، قانونی‌ است که بر اساس کتاب خداوند (شریعت‌ اللّه) استوار باشد. در جامعه جاهلی بر خلاف جامعه اسلامی حکمیت مطلق بـه خـدا نیست و متعلق به دیگران است. ویژگی جامعه جاهلی با اوج‌ رساندن‌ صاحب قدرت، چه فرد، چه‌ طبقه و یا حزب و ستایش وی از سوی مردم است.


مودودی در تفسیر آیاتی که مسلمانان را عـبادت هـمه به جـز خدا‌ نهی‌ می‌کند می‌گوید: در آیاتی که کلمه عبادت به معنی عبودیت و عبادت آمده، موضوع عبودیت یا [[شیطان]] است یا طاغوتیانی که خود را به بت و عبادت‌کنندگان خداوند را به سـتایشگران‌ و خـدمتگزاران‌ خـود تبدیل کرده‌اند. به عبارت دیگر، رهبران، مردم را وا می‌دارند طبق‌ قوانین ساخته و پرداخته‌شان زندگی کنند و در عین حال کـتاب ‌ ‌خـداوند را پشت سر خود پنهان کنند.
مودودی در تفسیر آیاتی که مسلمانان را عـبادت هـمه به جـز خدا‌ نهی‌ می‌کند می‌گوید: در آیاتی که کلمه عبادت به معنی عبودیت و عبادت آمده، موضوع عبودیت یا [[شیطان]] است یا طاغوتیانی که خود را به بت و عبادت‌کنندگان خداوند را به سـتایشگران‌ و خـدمتگزاران‌ خـود تبدیل کرده‌اند. به عبارت دیگر، رهبران، مردم را وا می‌دارند طبق‌ قوانین ساخته و پرداخته‌شان زندگی کنند و در عین حال کـتاب ‌ ‌خـداوند را پشت سر خود پنهان کنند.
خط ۹۲: خط ۹۲:
ایـن هـمان نـقطه تحولی است که وظیفه فرهنگ اسلامی را به‌ بسیج نظامی جوانان مسلمان،بـا هـدف ‌دستیابی‌ به قدرت، برای غلبه بر چالش‌های سیاسی داخلی‌ منحصر کرده است.
ایـن هـمان نـقطه تحولی است که وظیفه فرهنگ اسلامی را به‌ بسیج نظامی جوانان مسلمان،بـا هـدف ‌دستیابی‌ به قدرت، برای غلبه بر چالش‌های سیاسی داخلی‌ منحصر کرده است.


در بخش مـقدماتی‌"مـعالم فی الطریق‌"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان‌ شده است‌ و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را‌ تهدید می‌کند و ذکر این‌ مطلب‌ که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژی‌های فردگرا و هم جمع‌گرا هردو شکست خورده‌اند، اکنون در بحرانی‌ترین دوران‌ها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی‌ است که‌ نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمی‌ کـند بـلکه آن را اولین وظیفه بشر می‌داند، زیرا [[خـداوند]] انسان را‌ خلیفه خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد.
در بخش مـقدماتی‌"مـعالم فی الطریق‌"مفهوم و مقصود این کتاب به آشکارا بیان‌ شده است‌ و ایـنکه امـروزه بشریت بر لبه پرتگاه قرار گرفته اسـت و خـطر نـابودی، او را‌ تهدید می‌کند و ذکر این‌ مطلب‌ که در تـحلیل نـهایی هم ایدئولوژی‌های فردگرا و هم جمع‌گرا هردو شکست خورده‌اند، اکنون در بحرانی‌ترین دوران‌ها و به هـنگامی کـه آشوب و سردرگمی حاکم است نـوبت اسـلام رسیده اسـت و فـرصتی بـرای امت اسلامی‌ است که‌ نقش خـود را ایـفا کند. عصر اسلام است، اسلامی که اختراعات مادی این جهان را رد نمی‌کـند بـلکه آن را اولین وظیفه بشر می‌داند، زیرا [[خـداوند]] انسان را‌ خلیفه خود در جـهان قـرار داده است تا تحت بعضی شـرایط بـه عبادت خدا بپردازد و اهداف انسانی را تحقق بخشد.
    
    
==مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان==
==مفاهیم اساسی در گفتمان سیاسی ایشان==
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
==حاکمیت‌==
==حاکمیت‌==


حاکمیت یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای‌ "لا اله‌ الا‌ اللّه‌" هیچ حاکمیتی جز برای‌ خدا‌ نیست‌ و هـیچ شریعتی جز‌ شریعت‌ خـدا و هـیچ سلطه‌ای برای‌ کسی‌ بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این‌ ایده‌ و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی‌ نیز‌ متاثر بود‌ که‌ حاکمیت‌ خدا را در مقابل‌ حاکمیت بشر قرار مـی‌داد و تکیه‌ بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در‌ مقابل‌ توحید می‌شمارد.
حاکمیت یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم در انـدیشه قطب است؛ به اقتضای‌ "لا اله‌ الا‌ اللّه‌" هیچ حاکمیتی جز برای‌ خدا‌ نیست‌ و هچ شریعتی جز‌ شریعت‌ خـدا و هچ سلطه‌ای برای‌ کسی‌ بر کسی نیست، زیرا هرگونه سلطه از آن خداست. سید قطب در طرح این‌ ایده‌ و نظریه نیز از ابوالاعلی مودودی‌ نیز‌ متاثر بود‌ که‌ حاکمیت‌ خدا را در مقابل‌ حاکمیت بشر قرار مـی‌داد و تکیه‌ بر هر منبعی جز خدا را در تنظیم امور جامعه در‌ مقابل‌ توحید می‌شمارد.
مفاهیم حاکمیت الهی‌ در‌ دیدگاه‌ سید‌ قطب‌ بر‌ دو پایه قرار‌ دارد‌: عبودیت تنها برای خدا و رهایی از حاکمیت بشر یا سلطه طاغوت‌ها اسـت کـه شامل همه نظام‌های‌ دموکراتیک‌-سوسیالیست‌ و سکولار می‌شود.
مفاهیم حاکمیت الهی‌ در‌ دیدگاه‌ سید‌ قطب‌ بر‌ دو پایه قرار‌ دارد‌: عبودیت تنها برای خدا و رهایی از حاکمیت بشر یا سلطه طاغوت‌ها اسـت کـه شامل همه نظام‌های‌ دموکراتیک‌-سوسیالیست‌ و سکولار می‌شود.
اجتهاد در اموری از شریعت‌ است‌ که‌ نصی‌ درباره‌ آنها‌ نیست، هرچند مشروعیت این‌ اجتهاد نیز منوط به سیادت حاکمیت الهی و عمل به شروط آن اسـت، از ایـن جهت که صاحب آن‌ (مجتهد) قداستی از نسخ قداست‌ قدرت دینی کلیسا که روزگاری در اروپا حاکم بود، سبک نکند.
اجتهاد در اموری از شریعت‌ است‌ که‌ نصی‌ درباره‌ آنها‌ نیست، هرچند مشروعیت این‌ اجتهاد نیز منوط به سیادت حاکمیت الهی و عمل به شروط آن اسـت، از ایـن جهت که صاحب آن‌ (مجتهد) قداستی از نسخ قداست‌ قدرت دینی کلیسا که روزگاری در اروپا حاکم بود، سبک نکند.
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


کمک سید قطب‌ به‌ میراث فکری اخوان‌المسلمین سنتی، برداشت‌ روشن‌ و صریح او‌ از‌ تحول‌ ساختاری در روابط میان‌ دولت و جامعه مدنی بود که از زمان رژیـمن نـاصر آغاز شـد. سید قطب با کنار‌ گذاشتن‌ اصطلاحات‌ جنبش‌ و حرف‌ به طور ضمنی‌ به‌ تبلیغ‌ اسلام‌ از‌ طریق‌ شمشیر و کـتاب‌ که‌ هردو لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند اشاره می‌کند.
کمک سید قطب‌ به‌ میراث فکری اخوان‌المسلمین سنتی، برداشت‌ روشن‌ و صریح او‌ از‌ تحول‌ ساختاری در روابط میان‌ دولت و جامعه مدنی بود که از زمان رژیـمن نـاصر آغاز شـد. سید قطب با کنار‌ گذاشتن‌ اصطلاحات‌ جنبش‌ و حرف‌ به طور ضمنی‌ به‌ تبلیغ‌ اسلام‌ از‌ طریق‌ شمشیر و کـتاب‌ که‌ هردو لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند اشاره می‌کند.
هریک از این‌ دو ابزار زمـینه کـاربرد خـاص خود‌ را‌ داشته‌اند‌: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن‌ سرزمین‌هایی‌ به‌ کار‌ می‌رفت‌ که‌ تحت‌ حکومت غیر مـسلمانان ‌ ‌قـرار داشت، این‌شیوه مشترکین‌ داخلی این‌سرزمین‌ها را وا می‌داشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـه‌رو شـوند. از طرف‌ دیگر، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] به‌ زور وادار به گرویدند به اسلام نمی‌شوند، در عوض قرار بر این‌ بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد‌.
هریک از این‌ دو ابزار زمـینه کـاربرد خـاص خود‌ را‌ داشته‌اند‌: شمشیر برای مطیع ساختن و مقهور کردن‌ سرزمین‌هایی‌ به‌ کار‌ می‌رفت‌ که‌ تحت‌ حکومت غیر مسلمانان ‌ ‌قـرار داشت، این‌شیوه مشترکین‌ داخلی این‌سرزمین‌ها را وا می‌داشت تا به اسلام بگروند و یا با مـرگ روبـه‌رو شـوند. از طرف‌ دیگر، [[یهودیان]] و [[مسیحیان]] به‌ زور وادار به گرویدند به اسلام نمی‌شوند، در عوض قرار بر این‌ بـود تا آنها را تنها با قدرت کتاب و به عبارت دیگر با موعظه به ایـمان آوردن دعوت کرد‌.
    
    
==حکومت‌==
==حکومت‌==
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
===خاستگاه‌ مشروعیت اسـلامی===
===خاستگاه‌ مشروعیت اسـلامی===


یـکی از ویژگی‌هایی که سید قطب برای نظام اسلامی‌ برشمرد‌ ربانیت‌ است.این‌ ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظام‌هایی که بشر شناخته و از آن‌ جمله‌ نظام‌ تئوکراسی (یزدان‌سالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال‌ دین‌ و یا‌ از طریق حق الهـی بـه وصـف ضل‌اللّه (سایه خدا) در زمین می‌گیرد. [[نظام‌ اسـلامی‌]] از‌ نـظام‌ [[یزدان‌سالاری]] هم متمایز است.
یـکی از ویژگی‌هایی که سید قطب برای نظام اسلامی‌ برشمرد‌ ربانیت‌ است.این‌ ویژگی وجه متمایز و تفرد نظام اسـلامی از دیـگر نظام‌هایی که بشر شناخته و از آن‌ جمله‌ نظام‌ تئوکراسی (یزدان‌سالاری) است که حـاکم در آن قـدرتش را یا از رجال‌ دین‌ و یا‌ از طریق حق اله بـه وصـف ضل‌اللّه (سایه خدا) در زمین می‌گیرد. نظام‌ اسـلامی‌ از‌ نـظام‌ یزدان‌سالاری هم متمایز است.
زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از‌ رجال‌ دین نـمی‌ گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمی‌گیرد. حـاکم‌ در‌ نـظام‌ اسلامی، حق‌ عهده‌داری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب می‌کند و حق اطاعت دیگران‌ از‌ خویش‌ را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـی‌آورد. تفاوت بزرگی‌ بین‌ این‌ مبنا و مـبنای‌ نظام تئوکراتیک-چنان‌که اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام‌ اسـلامی‌، ربـانیت‌ شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان.
زیرا حاکم در نظام اسلامی، قدرتش را از‌ رجال‌ دین نـمی‌ گـیرد و با ادعای حق الهی نـیز حـکومت را بدست نـمی‌گیرد. حـاکم‌ در‌ نـظام‌ اسلامی، حق‌ عهده‌داری حکومت را از راه بیعت آزادانـه کـسب می‌کند و حق اطاعت دیگران‌ از‌ خویش‌ را هم تنها از طریق اجرای [[شریعت]] خدا بـدست مـی‌آورد. تفاوت بزرگی‌ بین‌ این‌ مبنا و مـبنای‌ نظام تئوکراتیک-چنان‌که اروپا شـناخته و تـجربه کرده وجود دارد، ربانیت در نظام‌ اسـلامی‌، ربـانیت‌ شریعت است و نه ربانیت امرا و حاکمان.


==نقد اندیشه سید قطب==
==نقد اندیشه سید قطب==




خط ۱۶۷: خط ۱۶۸:
"تاریخ اسلام گروه‌های خشکه مقدس مشابهی را سراغ دارد‌ که‌ با لقب‌"خوارج‌" نـشان‌دار شـده‌اند، آنان معتقد بودند که اسلام خـلوص و صـفای نابی دارد و جـایز نـیست‌ گناهان‌ کبیره طهارت آن را آلوده کنند و گـرنه مردم دوباره به مرداب جاهلیت‌ می‌انداخت‌.
"تاریخ اسلام گروه‌های خشکه مقدس مشابهی را سراغ دارد‌ که‌ با لقب‌"خوارج‌" نـشان‌دار شـده‌اند، آنان معتقد بودند که اسلام خـلوص و صـفای نابی دارد و جـایز نـیست‌ گناهان‌ کبیره طهارت آن را آلوده کنند و گـرنه مردم دوباره به مرداب جاهلیت‌ می‌انداخت‌.


وی آشنایی‌ سید‌ قطب‌ با انـدیشه‌های ندوی و مودودی که هردو در‌ فضا‌ و اوضاع‌ مـتشنج شبه‌قاره هند و کـشمکش [[مـسلمانان]] و هندوها می‌زیسته‌اند از سـویی و تـجربه منفی‌ در‌ [[غرب‌ آمریکا]] و سپس رنج‌ها و شکنجه‌های زندان‌ را‌ عوامل شکل‌گیری‌ اندیشه‌ افراطی‌ او می‌داند.
وی آشنایی‌ سید‌ قطب‌ با انـدیشه‌های ندوی و مودودی که هردو در‌ فضا‌ و اوضاع‌ مـتشنج شبه‌قاره هند و کـشمکش مسلمانان و هندوها می‌زیسته‌اند از سـویی و تـجربه منفی‌ در‌ غرب‌ آمریکا و سپس رنج‌ها و شکنجه‌های زندان‌ را‌ عوامل شکل‌گیری‌ اندیشه‌ افراطی‌ او می‌داند.


امـا طارق البشری بعد سلفی اندیشه سید قطب را چـنین تـوجیه مـی‌کند‌:
امـا طارق البشری بعد سلفی اندیشه سید قطب را چـنین تـوجیه مـی‌کند‌:
خط ۱۷۸: خط ۱۷۹:
==نتیجه‌گیری==
==نتیجه‌گیری==


به نظر می‌رسد اندیشه‌ها و نظریات سید قطب نقش عمده‌ای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند [[ابن تـیمیه]] داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب‌ خلق‌ الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی‌ زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود‌ تا‌ دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشه‌دار کـرد. زیـرا نظریات‌ و پیشنهادات‌ وی باعث برداشت‌ها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی‌ مریدانش شد.
به نظر می‌رسد اندیشه‌ها و نظریات سید قطب نقش عمده‌ای در احیای تفکر اندیشمندان بنیادگرای قرن هشتم مانند [[ابن تیمیه|ابن تـیمیه]] داشـته است. وظیفه ایدئولوژیک سید قطب‌ خلق‌ الگوهایی بود که بتواند یک بیداری اسلامی را به منظور استقرار حاکمیت اللّه بر روی‌ زمین (الحاکمیه) افزایش دهد. برای رسیدن به این منظور بـاید پیـشتازی از مسلمانان فداکار تشکیل شود‌ تا‌ دست به جهاد علیه جامعه گناهکار موجود بزند. بحث و مجادلاتی که از سوی سید قطب مطرح شد مانند جاهلیت، پیشتاز و غیره وحدت جنبش اسلامی را در مصر خـدشه‌دار کـرد. زیـرا نظریات‌ و پیشنهادات‌ وی باعث برداشت‌ها و تـفاسیر مـتضادی ازسـوی‌ مریدانش شد.
بدین ترتیب در سالهای نخستین دهه ۱۹۷۰ میلادی جنبش بنیادگرای در حال‌ ظهور مصر، دچار فرقه‌گرایی بود. و سه سازمان آزادی بخش‌ اسلامی‌، التـکفیر و الهـجره و سـازمان الجهاد از اخوان‌المسلمین منشعب شدند. در واقع سید قـطب بـه عنوان‌ یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی سست اخوان‌المسلمین را به افراط‌گرایی دهه ۱۹۷۰ میلادی‌ به‌ عهده‌ داشت. سید قطب در ظـهور‌ مـجدد‌ اخـوان‌ در اوایل دهه‌ ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان‌ المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات‌ سید‌ قطب‌ در فکر و عمل اسلام‌گرایان‌ پس از او‌ چه‌ در مصر و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است.
بدین ترتیب در سالهای نخستین دهه ۱۹۷۰ میلادی جنبش بنیادگرای در حال‌ ظهور مصر، دچار فرقه‌گرایی بود. و سه سازمان آزادی بخش‌ اسلامی‌، التـکفیر و الهـجره و سـازمان الجهاد از اخوان‌المسلمین منشعب شدند. در واقع سید قـطب بـه عنوان‌ یک ایدئولوگ، نقش رهبری بنیادگرایی سست اخوان‌المسلمین را به افراط‌گرایی دهه ۱۹۷۰ میلادی‌ به‌ عهده‌ داشت. سید قطب در ظـهور‌ مـجدد‌ اخـوان‌ در اوایل دهه‌ ۱۹۶۰ میلادی نقش اساسی داشت و یکی از عوامل مهم انـسجام دوباره گروه اخوان‌ المسلمین گردید. امروزه اثرگذاری نظریات‌ سید‌ قطب‌ در فکر و عمل اسلام‌گرایان‌ پس از او‌ چه‌ در مصر و چه در کـشورهای عـربی قـابل شناسایی است.
=برخی از آثار مرتبط=
=برخی از آثار مرتبط=
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش