روشنیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''روشنیه''' یا روشنیان پیروان ابویزید (بایزید انصاری) هستند. | '''روشنیه''' یا روشنیان پیروان ابویزید (بایزید انصاری) هستند. | ||
==شرح حال== | == شرح حال == | ||
بایزید انصاری در [[افغانستان]] میزیست و او را پیر روشن میخواندند. وی موسس جنبش دینی و ملی در میان افغانها بود. | بایزید انصاری در [[افغانستان]] میزیست و او را پیر روشن میخواندند. وی موسس جنبش دینی و ملی در میان افغانها بود. | ||
==مذهب== | == مذهب == | ||
مذهب وی تلفیقی از [[اسلام]] و [[مسیحیت|مسیحیت]] بود، و صاحب امالی یعنی مجالس است که آنها را در کتابی به نام «خیر البیان» گرد آوردهاند. ظاهرا این کتاب قدیمیترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح میخواند و در جامعه به اصلاحات میپرداخت. | مذهب وی تلفیقی از [[اسلام]] و [[مسیحیت|مسیحیت]] بود، و صاحب امالی یعنی مجالس است که آنها را در کتابی به نام «خیر البیان» گرد آوردهاند. ظاهرا این کتاب قدیمیترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح میخواند و در جامعه به اصلاحات میپرداخت. | ||
در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است: حضرت میان با یزید انصاری خلف شیخ عبداللّه است که به هفت پشت به شیخ سراجالدین انصاری میرسد و در ایام اواخر حکومت افغان در شهر (جلندهر) پنجاب متولد گشت، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعی از ارادت او منفعت دیدند. | در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است: حضرت میان با یزید انصاری خلف شیخ عبداللّه است که به هفت پشت به شیخ سراجالدین انصاری میرسد و در ایام اواخر حکومت افغان در شهر (جلندهر) پنجاب متولد گشت، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعی از ارادت او منفعت دیدند. | ||
سپس خود را مهدی و مسیح خواند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، | سپس خود را مهدی و مسیح خواند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح اندک عبارات. | ||
</ref> | </ref> | ||
==اعتقادات== | == اعتقادات == | ||
عقاید اصلی بایزید را میتوان به اختصار چنین بیان کرد. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، | عقاید اصلی بایزید را میتوان به اختصار چنین بیان کرد. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱</ref> | ||
معرفتِ حق، فرضِ عین (واجب عینی) است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمیشود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد. او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،</ref> طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسولاللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفتهاند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد | معرفتِ حق، فرضِ عین (واجب عینی) است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمیشود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد. او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. <ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،</ref> طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسولاللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفتهاند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.<ref>بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد | ||
</ref>همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر میکرد و در نماز جهت را تعیین نمینمود، یعنی رو به قبله نمیایستاد و میگفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک میشود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. | </ref>همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر میکرد و در نماز جهت را تعیین نمینمود، یعنی رو به قبله نمیایستاد و میگفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک میشود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. | ||
او میگفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند میباشد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین مخالفان خود را از بین میبرد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و مال آنان که وارثان این چنین مرده باشند، به زندگان میرسد. او و فرزندانش مدتها راهزنی میکردند و اموال مسلمانان و غیره مسلمانان را میستاندند و چون احتیاج شان بر طرف میشد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت میکردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | او میگفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند میباشد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین مخالفان خود را از بین میبرد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و مال آنان که وارثان این چنین مرده باشند، به زندگان میرسد. او و فرزندانش مدتها راهزنی میکردند و اموال مسلمانان و غیره مسلمانان را میستاندند و چون احتیاج شان بر طرف میشد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت میکردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> | ||
==آثار== | == آثار == | ||
وی دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و کتاب «خیر البیان» را به چهار زبان گفته و آن به عربی و پارسی و هندی و پشتو یعنی لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابی از حق تعالی بر حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهی شمرند. وی کتابی دیگر دارد به نام «حال نامه» که در آن جا احوال خود را شرح داده است. | وی دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و کتاب «خیر البیان» را به چهار زبان گفته و آن به عربی و پارسی و هندی و پشتو یعنی لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابی از حق تعالی بر حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهی شمرند. وی کتابی دیگر دارد به نام «حال نامه» که در آن جا احوال خود را شرح داده است. | ||
==سر انجام== | == سر انجام == | ||
پیر روشن از معاصران همایون پادشاه گورکانی هند بود. مذهب او در سال 949 هجری رواج یافت و سرانجام خروج کرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او «بهتپور» از کوهستان افغانان در پشتونستان است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206</ref> <ref>دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.</ref> <ref>کیهان فرهنگى، نجیب مایل هروى، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.</ref> | پیر روشن از معاصران همایون پادشاه گورکانی هند بود. مذهب او در سال 949 هجری رواج یافت و سرانجام خروج کرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او «بهتپور» از کوهستان افغانان در پشتونستان است. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206</ref> <ref>دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.</ref> <ref>کیهان فرهنگى، نجیب مایل هروى، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۴۱
روشنیه یا روشنیان پیروان ابویزید (بایزید انصاری) هستند.
شرح حال
بایزید انصاری در افغانستان میزیست و او را پیر روشن میخواندند. وی موسس جنبش دینی و ملی در میان افغانها بود.
مذهب
مذهب وی تلفیقی از اسلام و مسیحیت بود، و صاحب امالی یعنی مجالس است که آنها را در کتابی به نام «خیر البیان» گرد آوردهاند. ظاهرا این کتاب قدیمیترین اثر به زبان پشتو است. پیر روشن خود را مسیح میخواند و در جامعه به اصلاحات میپرداخت. در کتاب «دبستان المذاهب» آمده است: حضرت میان با یزید انصاری خلف شیخ عبداللّه است که به هفت پشت به شیخ سراجالدین انصاری میرسد و در ایام اواخر حکومت افغان در شهر (جلندهر) پنجاب متولد گشت، چون به رشد رسید به ریاضت پرداخت و جمعی از ارادت او منفعت دیدند. سپس خود را مهدی و مسیح خواند. [۱]
اعتقادات
عقاید اصلی بایزید را میتوان به اختصار چنین بیان کرد. [۲] معرفتِ حق، فرضِ عین (واجب عینی) است و این معرفت که بدون آن طاعات و عبادات و خیرات و مبرّات مقبول خداوند نخواهد شد، جز از طریق «پیرِ کامل» حاصل نمیشود و او کسی است که اهل شریعت، طریقت، حقیقت و معرفت باشد و به مقام قربت و وصلت و وحدت و سکونت (سکینه) رسیده باشد. او مُظهرِ حقایق اسرار الهی و تجسّم «تَخَلَّقوا بأَخلاقِ اللّه» است، یعنی روحش متّصف به اوصاف الهی است. [۳] طلب او و اطاعت از او بر همگان فرض است. اطاعت او اطاعت رسولاللّه، صلی اللّه علیه وآله وسلّم و به تبعِ آن، اطاعت خداست. چنین مرشدِ کاملی خودِ بایزید است. این معنی را هم در خواب و هم در بیداری به او گفتهاند. آنان که به اخلاص اطاعت او کنند، به ارشاد او مقامات مذکور را تا مرحله «توحید» خواهند پیمود.[۴]همچنین بایزید مردم را به ریاضت امر میکرد و در نماز جهت را تعیین نمینمود، یعنی رو به قبله نمیایستاد و میگفت که قرآن فرموده: «... فَأَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ...» سوره، بقره، آیه 115، هرکجا که رو کنید، همان جا روی خداست. معتقد بود که در غسل نیازی به شستشو با آب نیست، زیرا همین که باد با بدن برخورد کند، بدن پاک میشود. زیرا باد یکی از چهار عنصر و از مطهرات است. او میگفت هر کسی که خدا را و خود را نشناسد، آدم نیست و مانند گاو و گوسفند میباشد. «أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» سوره اعراف، آیه 179 و کشتن او جایز است، بنابراین مخالفان خود را از بین میبرد. معتقد بود هر کسی خود را نشناسد، خبر از زندگی جاوید و حیات ابدی ندارد و مرده است، و مال آنان که وارثان این چنین مرده باشند، به زندگان میرسد. او و فرزندانش مدتها راهزنی میکردند و اموال مسلمانان و غیره مسلمانان را میستاندند و چون احتیاج شان بر طرف میشد، بقیه را بر اهل استحقاق قسمت میکردند. [۵]
آثار
وی دارای تصانیف بسیاری به عربی، فارسی، هندی و افغانی بود و کتاب «خیر البیان» را به چهار زبان گفته و آن به عربی و پارسی و هندی و پشتو یعنی لغت افغان نگاشته است. این کتاب را خطابی از حق تعالی بر حضرت بایزید دانند و صحیفه امر الهی شمرند. وی کتابی دیگر دارد به نام «حال نامه» که در آن جا احوال خود را شرح داده است.
سر انجام
پیر روشن از معاصران همایون پادشاه گورکانی هند بود. مذهب او در سال 949 هجری رواج یافت و سرانجام خروج کرد و در سال 994 هجری به دار آویخته شد. قبر او «بهتپور» از کوهستان افغانان در پشتونستان است. [۶] [۷] [۸]
پانویس
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح اندک عبارات.
- ↑ بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور، سال ۱۹۵۲ میلادی، ج ۱
- ↑ بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور سال ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۵،
- ↑ بایزید انصاری، صراط التوحید، چاپ محمّد عبدالکشور، پیشاور ۱۹۵۲، ج ۱، ص۲۴ به بعد
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 205 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 206
- ↑ دبستان المذاهب، به اهتمام رضازاده ملک، تهران، ج 1، ص 279، 281.
- ↑ کیهان فرهنگى، نجیب مایل هروى، سال دوم، شماره 8، ص 29- 31.