۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آسمان ها' به 'آسمانها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=زرتشت کیست= | =زرتشت کیست= | ||
زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند.ظهور دین زردشتی بدون قبول موجودیت چنین شخصیتی قابل درک نیست. | زرتشت چهره ای تاریخی است، مردی است که در محل خاصی و در زمان خاصی زاده شد، گرچه به یقین نمی دانیم کجا و کی. گاثَه ها (= گاهان) یا «سرودها» تألیف خود اوست که طنین روشنی از اصالت دارند. ظهور دین زردشتی بدون قبول موجودیت چنین شخصیتی قابل درک نیست. | ||
معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایتهایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کردهاند، اما تاریخدانان درباره صحت آن سخت در تردیدند. | معتقدان نیاز دارند که تصور ذهنی خود را از بنیانگذار دین قابل رؤیت کنند، و از این رو، ناخودآگاه به روایتهایی که به آنان رسیده است، جزئیاتی را می افزایند تا چنین مقصودی برای آنان حاصل شود. به جاست که خواننده با خود بیندیشد: در این مورد با داستانی سر و کار داریم که میلیونها تن آن را حقیقت پنداشته و حتی با آن زندگی کردهاند، اما تاریخدانان درباره صحت آن سخت در تردیدند. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
جادوگری کوشید که سر نوزاد را بفشارد و در موقعیت دیگری نیروهای شر کوشیدند با آتش او را از میان ببرند. بار دیگر رمه گاوان را در گذرگاه تنگی به سوی آن کودک رم دادند، اما گاو پیشرو به حمایت زردشت برخاست و او را از مرگ حفظ کرد. | جادوگری کوشید که سر نوزاد را بفشارد و در موقعیت دیگری نیروهای شر کوشیدند با آتش او را از میان ببرند. بار دیگر رمه گاوان را در گذرگاه تنگی به سوی آن کودک رم دادند، اما گاو پیشرو به حمایت زردشت برخاست و او را از مرگ حفظ کرد. | ||
توطئه ها برای نابودی او با توسل به جادوگری و خدعه و مباحثه همچنان ادامه یافت. اما همگی بیهوده بود، یا با دخالت ایزدان خنثی شد یا با قدرتی که زرتشت، همانند عیسیِ([[ حضرت عیسی]] ) جوان، از آن برخوردار بود و با آن میتوانست تعلیمات بزرگان را دچار شکست کند، بی اثر ماند. سلسله داستان هایی نقل شده است که ملاطفت پیامبر جوان را نسبت به حیوانات نشان میدهد. | توطئه ها برای نابودی او با توسل به جادوگری و خدعه و مباحثه همچنان ادامه یافت. اما همگی بیهوده بود، یا با دخالت ایزدان خنثی شد یا با قدرتی که زرتشت، همانند عیسیِ([[حضرت عیسی]]) جوان، از آن برخوردار بود و با آن میتوانست تعلیمات بزرگان را دچار شکست کند، بی اثر ماند. سلسله داستان هایی نقل شده است که ملاطفت پیامبر جوان را نسبت به حیوانات نشان میدهد. | ||
همچنین داستان هایی هست درباره این که زرتشت از موطن خود بیرون شد و در تنهایی زیست و در بیابان به تفکر پرداخت. نبرد زرتشت با شر حتی پیش از فرا رسیدن روز تولدش آغاز گشته بود. با تولد او هزاره ای که در آن شر نابود خواهد شد، شروع گردید و دیوان به رغم ستیز گریشان محکوم به زوال بودند. | همچنین داستان هایی هست درباره این که زرتشت از موطن خود بیرون شد و در تنهایی زیست و در بیابان به تفکر پرداخت. نبرد زرتشت با شر حتی پیش از فرا رسیدن روز تولدش آغاز گشته بود. با تولد او هزاره ای که در آن شر نابود خواهد شد، شروع گردید و دیوان به رغم ستیز گریشان محکوم به زوال بودند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشه های شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. زرتشت پیشنهاد کرد که تندرستی کامل را به اسب بازگرداند به چهار شرط: | وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشه های شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. زرتشت پیشنهاد کرد که تندرستی کامل را به اسب بازگرداند به چهار شرط: | ||
#نخست اینکه شاه دین او را بپذیرد | # نخست اینکه شاه دین او را بپذیرد | ||
#دوم این که شاهزاده جنگجو اسفندیار برای «دین بهی» نبرد کند | # دوم این که شاهزاده جنگجو اسفندیار برای «دین بهی» نبرد کند | ||
#سوم اینکه ملکه «دین بهی» را بپذیرد | # سوم اینکه ملکه «دین بهی» را بپذیرد | ||
#چهارم این که نام توطئه گران افشا شود. به محض این که یکی از این شرطها را به جا می آوردند، یکی از پاهای اسب بهبود می یافت تا اینکه سلامتی و نیروی کامل خود را بازیافت. | # چهارم این که نام توطئه گران افشا شود. به محض این که یکی از این شرطها را به جا می آوردند، یکی از پاهای اسب بهبود می یافت تا اینکه سلامتی و نیروی کامل خود را بازیافت. | ||
گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه فرشته بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در بهشت در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. | گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه فرشته بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در بهشت در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. |