۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بت پرستی' به 'بتپرستی') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
پس از اسارت «ذونفر» و شکست او مرد دیگری از رؤسای قبائل عرب بنام «نفیل بن حبیب خثعمی» با گروه زیادی ازقبائل خثعم و دیگران بجنگ ابرهه آمد ولی او نیز به سرنوشت «ذونفر» دچار شد و بدست سپاهیان ابرهه اسیر گردید. | پس از اسارت «ذونفر» و شکست او مرد دیگری از رؤسای قبائل عرب بنام «نفیل بن حبیب خثعمی» با گروه زیادی ازقبائل خثعم و دیگران بجنگ ابرهه آمد ولی او نیز به سرنوشت «ذونفر» دچار شد و بدست سپاهیان ابرهه اسیر گردید. | ||
<br> | <br> | ||
شکست پی در پی قبائل مزبور در برابر لشکریان ابرهه سبب شد که قبائل دیگری که سر راه ابرهه بودند فکر جنگ با او را ازسر بیرون کنند و در برابر او تسلیم و فرمانبردار شوند. از آن جمله قبیله ثقیف بودند که در طائف سکونت داشتند و چون ابرهه بدان سرزمین رسید، زبان به تملق و چاپلوسی باز کرده و گفتند: ما مطیع توایم و برای رسیدن به مکه و وصول به مقصدی که در پیش داری راهنما و دلیلی نیز همراه تو خواهیم کرد و به دنبال این گفتار مردی را بنام «ابورغال» همراه او کردند. | شکست پی در پی قبائل مزبور در برابر لشکریان ابرهه سبب شد که قبائل دیگری که سر راه ابرهه بودند فکر جنگ با او را ازسر بیرون کنند و در برابر او تسلیم و فرمانبردار شوند. از آن جمله قبیله ثقیف بودند که در طائف سکونت داشتند و چون ابرهه بدان سرزمین رسید، زبان به تملق و چاپلوسی باز کرده و گفتند: ما مطیع توایم و برای رسیدن به مکه و وصول به مقصدی که در پیش داری راهنما و دلیلی نیز همراه تو خواهیم کرد و به دنبال این گفتار مردی را بنام «ابورغال» همراه او کردند. ابورغال لشکریان ابرهه را تا «مغمس» که جائی در چهار کیلومتری مکه است راهنمائی کرد و چون به آنجا رسیدند «ابو رغال» بیمار شد ومرگش فرا رسید و او را در همانجا دفن کردند. چنانچه ابنهشام مینویسد: اکنون مردم که بدانجا میرسند بقبر ابورغال سنگ میزنند. | ||
<br> | <br> | ||
همین که ابرهه در سرزمین «مغمس» فرود آمد یکی از سرداران خود را بنام «اسود بن مقصود» مامور کرد تا اموال و مواشی مردم آن ناحیه را غارت کرده و به نزد او ببرند. | همین که ابرهه در سرزمین «مغمس» فرود آمد یکی از سرداران خود را بنام «اسود بن مقصود» مامور کرد تا اموال و مواشی مردم آن ناحیه را غارت کرده و به نزد او ببرند. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
آنگاه خود با چند تن از بزرگان قریش به کنار خانه کعبه آمد و حلقه در خانه را گرفت و با اشکریزان و قلبی سوزان به تضرع و زاری پرداخت و از خدای تعالی نابودی ابرهه و لشگریانش را درخواست کرد و از جمله سخنانی که به صورت نظم گفته این دو بیت است: | آنگاه خود با چند تن از بزرگان قریش به کنار خانه کعبه آمد و حلقه در خانه را گرفت و با اشکریزان و قلبی سوزان به تضرع و زاری پرداخت و از خدای تعالی نابودی ابرهه و لشگریانش را درخواست کرد و از جمله سخنانی که به صورت نظم گفته این دو بیت است: | ||
<br> | <br> | ||
یا رب لا ارجو لهم سواکا یا رب فامنع منهم حماکا ان عدو البیت من عاداکا امنعهم ان یخربوا قراکا : پروردگارا در برابر ایشان جز تو امیدی ندارم پروردگارا حمایت و لطف خویش را از ایشان بازدار که دشمن خانه همان کسی است که با تو دشمنی دارد و تو نیز آنان را از ویرانی خانه ات بازدار. | یا رب لا ارجو لهم سواکا یا رب فامنع منهم حماکا ان عدو البیت من عاداکا امنعهم ان یخربوا قراکا: پروردگارا در برابر ایشان جز تو امیدی ندارم پروردگارا حمایت و لطف خویش را از ایشان بازدار که دشمن خانه همان کسی است که با تو دشمنی دارد و تو نیز آنان را از ویرانی خانه ات بازدار. | ||
<br> | <br> | ||
آنگاه خود و همراهان نیز بدنبال مردم مکه بیکی از کوههای اطراف رفتند و در انتظار ماندند تا ببینند سرانجام ابرهه و خانه کعبه چه خواهد شد. | آنگاه خود و همراهان نیز بدنبال مردم مکه بیکی از کوههای اطراف رفتند و در انتظار ماندند تا ببینند سرانجام ابرهه و خانه کعبه چه خواهد شد. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده:مفاهیم اسلامی]] | |||
[[رده:تاریخ]] | |||
[[رده: مفاهیم اسلامی]] | |||
[[رده: تاریخ]] |