۲۲٬۰۶۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
=== سلفیه در شبهقاره هند === | === سلفیه در شبهقاره هند === | ||
شاه ولیالله دهلوی (1176 – 1114 ه. ق)، تحت تأثیر آراء [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در شبهقاره، در برابر تفکر صوفی و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدیدآمد؛ تاجاییکه شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولیالله)، هند را سرزمین کفار و دارالحرب | شاه ولیالله دهلوی (1176 – 1114 ه. ق)، تحت تأثیر آراء [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در شبهقاره، در برابر تفکر صوفی و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدیدآمد؛ تاجاییکه شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولیالله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه دیوبند (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه سلفی (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبهقاره (ازجمله در [[افغانستان]] و شرق ایران)، مؤثر بودهاست. به سبب وجود گرایشهای صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر دیوبندیه واردشدهاست (همان، 87).. تفسیر فی ظلال القرآن الکریم...... جاهلیة القرن العشرین....... 1. معالم فی الطریق | ||
=== سلفیه در شمال آفریقا === | === سلفیه در شمال آفریقا === | ||
اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت سنوسیه در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دورداشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیامکرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهدهداشت. جهاد و اجتهاد، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای) بناشدهبود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوشداشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز دراصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس انگلیس بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوقداد. سنوسیه و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهتهاییداشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br> | اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت سنوسیه در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دورداشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیامکرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهدهداشت. جهاد و اجتهاد، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای) بناشدهبود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوشداشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز دراصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس انگلیس بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوقداد. سنوسیه و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهتهاییداشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br> | ||
تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در مصر برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: دیوبندیه در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه [[جمالی]] در [[هند]] و مصر نشاندارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغازشد و بهواسطهٔ محمد رشیدرضا، به حسنالبنا رسید و در جنبش اخوانالمسلمین، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای اسلام در هند، ایران، عثمانی و مصر نباید از یادبرد؛ بیآنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجودداشتهباشد.<br> | تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در مصر برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه [[جمالی]] در [[هند]] و مصر نشاندارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغازشد و بهواسطهٔ محمد رشیدرضا، به حسنالبنا رسید و در جنبش اخوانالمسلمین، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای اسلام در هند، ایران، عثمانی و مصر نباید از یادبرد؛ بیآنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجودداشتهباشد.<br> | ||
درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای کمونیستی، سوسیالیستی، ناسیونالیستی و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از شریعت را درزمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص مصر، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ فلسطین در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوقداد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big> او، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهممیکردند<br> | درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای کمونیستی، سوسیالیستی، ناسیونالیستی و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از شریعت را درزمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص مصر، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ فلسطین در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوقداد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big> او، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهممیکردند<br> | ||
مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر <sub>جاهلیت قرن بیستم</sub> برای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[سید قطب]] بیانشد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکاربرد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهمکرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجاییکه گرایشهای سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> مینامند. گروههای معتقد به تغییر مسالمتآمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناختهمیشوند. | مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر <sub>جاهلیت قرن بیستم</sub> برای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[سید قطب]] بیانشد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکاربرد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهمکرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجاییکه گرایشهای سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> مینامند. گروههای معتقد به تغییر مسالمتآمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناختهمیشوند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
=== زمینهها و علل رشد سلفیگری در فرانسه === | === زمینهها و علل رشد سلفیگری در فرانسه === | ||
با بررسی موجهای مهاجرت مسلمانان به | با بررسی موجهای مهاجرت مسلمانان به [[فرانسه]]، چشماندازی از هویت دینی و سیاسی و اجتماعی مسلمانان در فرانسه بهدست میآید. با توجه به ترکیب جمعیتی و پیشینه تاریخی، میتوان چنین استنباط کرد که هویت دینی مسلمانان در فرانسه، با جریان سلفی در آنسوی مدیترانه، بهگونهای فکری و هویتی ارتباطدارد که با شرایط خاص فرانسه و سیاستهای مقطعی آن همچون مشارکت در ائتلاف بینالمللی و جنگ در سرزمینهای اسلامی- آفریقایی تشدیدمیشود. درواقع، زمینههای رشد سلفیگری در فرانسه را باید در چند عامل جستجوکرد: | ||
- گرایشهای هویتخواهی اقلیت مسلمان، میل به تمایز و مقاومت در برابر سلطه فرهنگی و هنجاری سبک زندگی یکسانکننده لائیک؛ | - گرایشهای هویتخواهی اقلیت مسلمان، میل به تمایز و مقاومت در برابر سلطه فرهنگی و هنجاری سبک زندگی یکسانکننده لائیک؛ | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
- زمینههای سیاسی مانند مسئله الجزایر (نبرد استقلال در دهههای 50 و60 و رواج ترور نیروهای غیراسلامی و بیگانه و سپس نبرد سلطه اسلامگرایان در دهه 90 میلادی؛ | - زمینههای سیاسی مانند مسئله الجزایر (نبرد استقلال در دهههای 50 و60 و رواج ترور نیروهای غیراسلامی و بیگانه و سپس نبرد سلطه اسلامگرایان در دهه 90 میلادی؛ | ||
- زمینههای بینالمللی بحران در جهان اسلام در افغانستان و عراق و شکلگیری گروههای جهادی با داعیه برپایی شریعت و حکومت اسلامی و جهاد ضد کفار؛ | - زمینههای بینالمللی بحران در جهان اسلام در [[افغانستان]] و [[عراق]] و شکلگیری گروههای جهادی با داعیه برپایی شریعت و حکومت اسلامی و جهاد ضد کفار؛ | ||
در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایهگذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سالهای اخیر نباید نادیده گرفت. پارهای از این سرمایهگذاریها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغالزدایی و محرومیتزدایی صورتمیگیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجاممیشوند. سرمایهگذاری عربستان سعودی و قطر در سالهای اخیر در این زمینه، قابلتوجه است. شمار داعیان سلفی درسخوانده دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در | در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایهگذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سالهای اخیر نباید نادیده گرفت. پارهای از این سرمایهگذاریها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغالزدایی و محرومیتزدایی صورتمیگیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجاممیشوند. سرمایهگذاری [[عربستان سعودی]] و [[قطر]] در سالهای اخیر در این زمینه، قابلتوجه است. شمار داعیان سلفی درسخوانده دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در [[الجزایر]]، رو به ازدیاد است.<br> | ||
به نظر <big>«سمیرامقر»</big>، وضعیت اجتماعی جوانان مسلمانان در اروپا و فرانسه، برای پذیرش دعوت سلفی آماده است؛ چراکه در این دعوت، پیامی نهفته است که برای جوانان محلات فقیرنشین پاریس و حومه که در جستجوی معنای زندگی هستند، دلنشین است و به نیازهای زمینیشان پاسخ میدهد. فردگرایی قوی دعوت سلفی، با خواستهای این جهانی این جوانان همسوییدارد. بهبیاندیگر، سلفیت، معنویتی است که در آن جنبههای مادی و فردی نسل جوان غرق در محرومیت، پاسداشتهمیشوند. در این تفکر، جماعت یا جامعه نیست که اهمیتدارد؛ این فرد است که مرکز معنایی زندگی و دریافتکننده فهم دینی متناسب با <big>سیرهٔ سلف</big> است. رستگاری و نجات فردی در آن، بر طرحهای سیاسی و اجتماعی نجات جمعی و اجتماعی اولویتدارد. ازسویدیگر، سلفیگری با روح مصرفگرای غربی، بهطور ذاتی مخالفت ندارد. تاجایی که اخلاق اسلامی و روح تعالیم اسلام رعایت شود، استفاده از مظاهر دنیوی مانند پوشیدن کفشهای نایک، داشتن رایانه خوب و خانه زیبا، ممنوع نیست. البته، نقش شبکههای ماهوارهای سلفی و ادبیات مکتوب گستردهای را که بهطور عمده ازسوی عالمان سلفی در عربستان سعودی پخش میشوند و پای خود را به خانهها و خانوادههای اروپایی بازکردهاند، در رشد سلفیگری نباید نادیده گرفت.<br> | به نظر <big>«سمیرامقر»</big>، وضعیت اجتماعی جوانان مسلمانان در اروپا و فرانسه، برای پذیرش دعوت سلفی آماده است؛ چراکه در این دعوت، پیامی نهفته است که برای جوانان محلات فقیرنشین پاریس و حومه که در جستجوی معنای زندگی هستند، دلنشین است و به نیازهای زمینیشان پاسخ میدهد. فردگرایی قوی دعوت سلفی، با خواستهای این جهانی این جوانان همسوییدارد. بهبیاندیگر، سلفیت، معنویتی است که در آن جنبههای مادی و فردی نسل جوان غرق در محرومیت، پاسداشتهمیشوند. در این تفکر، جماعت یا جامعه نیست که اهمیتدارد؛ این فرد است که مرکز معنایی زندگی و دریافتکننده فهم دینی متناسب با <big>سیرهٔ سلف</big> است. رستگاری و نجات فردی در آن، بر طرحهای سیاسی و اجتماعی نجات جمعی و اجتماعی اولویتدارد. ازسویدیگر، سلفیگری با روح مصرفگرای غربی، بهطور ذاتی مخالفت ندارد. تاجایی که اخلاق اسلامی و روح تعالیم اسلام رعایت شود، استفاده از مظاهر دنیوی مانند پوشیدن کفشهای نایک، داشتن رایانه خوب و خانه زیبا، ممنوع نیست. البته، نقش شبکههای ماهوارهای سلفی و ادبیات مکتوب گستردهای را که بهطور عمده ازسوی عالمان سلفی در عربستان سعودی پخش میشوند و پای خود را به خانهها و خانوادههای اروپایی بازکردهاند، در رشد سلفیگری نباید نادیده گرفت.<br> |