نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه توسل به اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابر‌این'
جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' می‌توان')
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابر‌این')
خط ۴۵: خط ۴۵:


   
   
ایشان در نفی مشروعیت نوع دوم توسل می‌گوید:‌ هر چند در بین مردم جهت تقرب به سلطان رسم بر این است که به افرادی که نزد او مقرب است متوسل می شوند اما این امر در دین جائز نیست چون همه امور از جمله شفاعت منحصرا در اختبار خداست و همگان در این جهت فاقد اختیار لازم بوده و جز به اذن او شفاعتی انجام ننمی‌گیرد. بنابر این توسل و رغبت و اصرار بر اجابت دعا لازم است فقط در برابر ذات احدیت صورت گیرد.<ref>همان </ref>.  
ایشان در نفی مشروعیت نوع دوم توسل می‌گوید:‌ هر چند در بین مردم جهت تقرب به سلطان رسم بر این است که به افرادی که نزد او مقرب است متوسل می شوند اما این امر در دین جائز نیست چون همه امور از جمله شفاعت منحصرا در اختبار خداست و همگان در این جهت فاقد اختیار لازم بوده و جز به اذن او شفاعتی انجام ننمی‌گیرد. بنابر‌این توسل و رغبت و اصرار بر اجابت دعا لازم است فقط در برابر ذات احدیت صورت گیرد.<ref>همان </ref>.  


ز- توسل به اولیای الهی نوعی بدعت در عبادت است:
ز- توسل به اولیای الهی نوعی بدعت در عبادت است:


‌از جمله دلائل عدم مشروعیت برخی از انواع توسل که بیان گردید این است که از منظر ابن تیمیه دعا همانگونه که در روایات امده است مخ العباده است و عبادات هم توقیفی بوده و شکل اجرای آن مبتنی بر دستوری است که از ناحیه شریعت رسیده است بنابر این نمی‌توان از نزد خود عبادتی جعل نمود و عبادات مجعوله از جمله توسل به اولیای الهی در حقیقت نوعی تبعیت از نفس بوده و بدعت شمرده می‌شود. نکته دیگر اینکه بر اساس دلیلی که ذکر گردید دعا نمودن در مقابل قبور اولیای الهی هم جائز نیست بلکه لازم است دعا فقط در جهت قبله انجام گیرد. <ref>همان</ref>  
‌از جمله دلائل عدم مشروعیت برخی از انواع توسل که بیان گردید این است که از منظر ابن تیمیه دعا همانگونه که در روایات امده است مخ العباده است و عبادات هم توقیفی بوده و شکل اجرای آن مبتنی بر دستوری است که از ناحیه شریعت رسیده است بنابر‌این نمی‌توان از نزد خود عبادتی جعل نمود و عبادات مجعوله از جمله توسل به اولیای الهی در حقیقت نوعی تبعیت از نفس بوده و بدعت شمرده می‌شود. نکته دیگر اینکه بر اساس دلیلی که ذکر گردید دعا نمودن در مقابل قبور اولیای الهی هم جائز نیست بلکه لازم است دعا فقط در جهت قبله انجام گیرد. <ref>همان</ref>  


   
   
خط ۵۷: خط ۵۷:
    
    
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات:‌
ص- منع تقرب به خداوند از طریق اموات:‌
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر این دعا خواندن نزد قبور آنان و استغاثه به آنان و طلب دعا از آنان هر چند آن‌ها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می‌گردد. مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج آن‌ها ندارند.<ref>حیات ابن تییمیه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>  
ابن تیمیه تقرب بخداوند را از طریق اولیای الهی که وفات یافته اند جائز نمی داندچون تقرب بخداوند لازم است از طریق تبعیت نمودن از روش و دستورات انبیاء‌و اولیای الهی صورت گیرد بنابر‌این دعا خواندن نزد قبور آنان و استغاثه به آنان و طلب دعا از آنان هر چند آن‌ها در قبورشان زنده هستند سبب شرک بخداوند می‌گردد. مضافا به اینکه مردگان تاثیری در امور زندگان و براوردن حوائج آن‌ها ندارند.<ref>حیات ابن تییمیه ص371-372 محمد ابوزهره</ref>  


   
   
خط ۲۴۵: خط ۲۴۵:
جواب این بیان این است که درست است که مشرکین عرب قائل به خالقیت بتها نبودند ولى قائل به ربوبیت آنها بودند، یعنى نمى‌گفتند که بت قادر است معدومى را به وجود آورد ولى آنها را متصرف در کائنات مى‌دانستند.
جواب این بیان این است که درست است که مشرکین عرب قائل به خالقیت بتها نبودند ولى قائل به ربوبیت آنها بودند، یعنى نمى‌گفتند که بت قادر است معدومى را به وجود آورد ولى آنها را متصرف در کائنات مى‌دانستند.


‌(توضیح: ظاهرا مراد استاد شهید این است که کفار عصر جاهلیت بدلیل انکه به ربوبیت بتها قائل بودند از منظر قرآن مشرک شمرده می شدند درحالی که متوسل شوندگان به اولیای الهی هیچگاه به ربوبیت آنان قائل نبوده بلکه آنان را واسطه درگاه الهی می‌دانند و از آنان می‌خواهند که خواسته‌هایشان را در محضر ربوبی مسئلت نمایند بنابر این مقایسه بین عمل متوسل شوندگان با مشرکین عصر جاهلیت قیاس مع الفارق خواهد بود.)  
‌(توضیح: ظاهرا مراد استاد شهید این است که کفار عصر جاهلیت بدلیل انکه به ربوبیت بتها قائل بودند از منظر قرآن مشرک شمرده می شدند درحالی که متوسل شوندگان به اولیای الهی هیچگاه به ربوبیت آنان قائل نبوده بلکه آنان را واسطه درگاه الهی می‌دانند و از آنان می‌خواهند که خواسته‌هایشان را در محضر ربوبی مسئلت نمایند بنابر‌این مقایسه بین عمل متوسل شوندگان با مشرکین عصر جاهلیت قیاس مع الفارق خواهد بود.)  


    
    
خط ۲۶۵: خط ۲۶۵:


اسلام گفت: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ..
اسلام گفت: وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ..
(مفهوم این سخنان استاد نیز نفی استدلال وهابیت در مشرک دانستن قائلین به توسل به اولیای الهی است بدین معنا که آیه شریفه وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی... در نفی روش و اعتقاد کسانی است که به ارباب انواع معتقد بوده و خدا را منعزل از ربوبیت مى‌دانستند از اینروا بجای انکه خداوند را در دعاهایشان مورد خطاب قرار دهند بتها را جهت قضای حوائج خویش می خواندند. بنابر این آیه مذکور در صدد نفی توسل مشروع نیست.)
(مفهوم این سخنان استاد نیز نفی استدلال وهابیت در مشرک دانستن قائلین به توسل به اولیای الهی است بدین معنا که آیه شریفه وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی... در نفی روش و اعتقاد کسانی است که به ارباب انواع معتقد بوده و خدا را منعزل از ربوبیت مى‌دانستند از اینروا بجای انکه خداوند را در دعاهایشان مورد خطاب قرار دهند بتها را جهت قضای حوائج خویش می خواندند. بنابر‌این آیه مذکور در صدد نفی توسل مشروع نیست.)


4- اولیای الهی وسائط جریان فیض:‌
4- اولیای الهی وسائط جریان فیض:‌
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۷

ویرایش