تاریخ وجوب نمازهای یومیه در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می کرد' به ' می‌کرد'
جز (جایگزینی متن - 'فرموده اند' به 'فرموده‌اند')
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' می‌کرد')
خط ۵: خط ۵:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
نماز سرآمد عبادت‌هایی است که بر [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[آدم]] ابوالبشر(‌علیه‌السلام) تا [[خاتم انبیا]] [[حضرت محمّد]](صلی الله علیه وآله)و عموم بندگان [[خدا]]ی تعالی در هر دوره ای از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون [[نماز]] [[پیامبران]] و [[امت]] های پیشین اطلاعی نداریم، اما بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[عبادت]]ی به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش می کرده‌اند.<ref>حضرت ابراهیم در مناجات با خداوند چنین می‌گوید: «رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریّتی» (ابراهیم،40) و خدای متعال خطاب به او می‌فرماید: «وطهّر بیتی للطائفین و القائمین و الرکّع السجود» (حج،26) و درباره اسماعیل صادق الوعد می‌فرماید: «و کان یأمر أهله بالصلاة و الزکاة» (مریم، 55) و خداوند به موسی فرمود: «أقم الصلاة لذکری» (طه،14) و فرشتگان او به حضرت زکریا در حال نماز بشارت دادند: «فنادته الملائکة و هو قائم یصلی فی المحراب» (آل عمران،39) و عیسی(‌علیه‌السلام)را به نماز و... سفارش فرمود: «و أوصانی بالصلاة و الزکاة ما دمت حیاً» (مریم،31) و قوم شعیب به ایشان گفتند: «أصلاتک تأمرک ان نترک ما یعبد آبائنا أو أن نفعل فی أموالنا ما نشاء» و لقمان خطاب به فرزندش می‌گوید: «یا بنیّ أقم الصلاة» (لقمان،17) و کسانی (از امت های گذشته) را که نماز را ضایع کردند به شدّت نکوهش می‌کند: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات» (مریم،59).</ref> در شریعت اسلامی نیز نماز از وظایف روزمرّه هر مسلمان شمرده شده که اهمیت آن بی نیاز از توضیح است.
نماز سرآمد عبادت‌هایی است که بر [[انبیا]] و [[اولیا]] از [[آدم]] ابوالبشر(‌علیه‌السلام) تا [[خاتم انبیا]] [[حضرت محمّد]](صلی الله علیه وآله)و عموم بندگان [[خدا]]ی تعالی در هر دوره ای از حیات بشر واجب شده است. اگر چه از چند و چون [[نماز]] [[پیامبران]] و [[امت]] های پیشین اطلاعی نداریم، اما بر اساس [[آیات]] [[قرآن]]، [[عبادت]]ی به نام نماز در میان آنان رواج داشته و مردم را به آن سفارش می‌کرده‌اند.<ref>حضرت ابراهیم در مناجات با خداوند چنین می‌گوید: «رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریّتی» (ابراهیم،40) و خدای متعال خطاب به او می‌فرماید: «وطهّر بیتی للطائفین و القائمین و الرکّع السجود» (حج،26) و درباره اسماعیل صادق الوعد می‌فرماید: «و کان یأمر أهله بالصلاة و الزکاة» (مریم، 55) و خداوند به موسی فرمود: «أقم الصلاة لذکری» (طه،14) و فرشتگان او به حضرت زکریا در حال نماز بشارت دادند: «فنادته الملائکة و هو قائم یصلی فی المحراب» (آل عمران،39) و عیسی(‌علیه‌السلام)را به نماز و... سفارش فرمود: «و أوصانی بالصلاة و الزکاة ما دمت حیاً» (مریم،31) و قوم شعیب به ایشان گفتند: «أصلاتک تأمرک ان نترک ما یعبد آبائنا أو أن نفعل فی أموالنا ما نشاء» و لقمان خطاب به فرزندش می‌گوید: «یا بنیّ أقم الصلاة» (لقمان،17) و کسانی (از امت های گذشته) را که نماز را ضایع کردند به شدّت نکوهش می‌کند: «فخلف من بعدهم خلف أضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات» (مریم،59).</ref> در شریعت اسلامی نیز نماز از وظایف روزمرّه هر مسلمان شمرده شده که اهمیت آن بی نیاز از توضیح است.


اما نمازهای یومیّه در [[اسلام]] از چه تاریخی و در چه زمانی آغاز شد؟ آیا می‌توان تاریخ تشریع نمازهای واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار می کرد، چگونه بوده است؟
اما نمازهای یومیّه در [[اسلام]] از چه تاریخی و در چه زمانی آغاز شد؟ آیا می‌توان تاریخ تشریع نمازهای واجب را مشخص کرد؟ نخستین نماز واجب کدام نماز بود؟ نمازهایی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) در دوران پیش از بعثت یا اوایل دعوت خویش برگزار می‌کرد، چگونه بوده است؟


از آن جا که در برخی آیات [[مکیِ]] قرآن نکته هایی در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات [[معصومان]] و گزارش‌های تاریخی نیز بدان اشارت رفته است، نگاهی قرآنی ـ تاریخی می‌تواند در روشن شدن پاسخ برخی از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامی نیز مرتبط است و به همین دلیل برخی از [[متکلمان]] [[مسلمان]] به آن اشارتی کرده‌اند، ولی پژوهش حاضر نگاهی کلامی به مسئله ندارد و فقط بر محور آیات و روایات و گزارش‌های تاریخی به بررسی موضوع می‌پردازد.
از آن جا که در برخی آیات [[مکیِ]] قرآن نکته هایی در باب تشریع نماز و دیگر مباحث مرتبط با آن مطرح شده و در روایات [[معصومان]] و گزارش‌های تاریخی نیز بدان اشارت رفته است، نگاهی قرآنی ـ تاریخی می‌تواند در روشن شدن پاسخ برخی از پرسش ها در این باب سودمند افتد. گرچه این بحث با مباحث کلامی نیز مرتبط است و به همین دلیل برخی از [[متکلمان]] [[مسلمان]] به آن اشارتی کرده‌اند، ولی پژوهش حاضر نگاهی کلامی به مسئله ندارد و فقط بر محور آیات و روایات و گزارش‌های تاریخی به بررسی موضوع می‌پردازد.
خط ۶۱: خط ۶۱:
[[ابن کثیر]] در‌این‌باره می‌گوید:
[[ابن کثیر]] در‌این‌باره می‌گوید:


زمانی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) شب معراج را صبح کردند جبرئیل هنگام ظهر نازل شد و کیفیت نماز و اوقات آن را برای ایشان تبیین کرد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به یارانش فرمان داد همه جمع شدند. جبرئیل تا روز بعد برای (تعلیم) پیامبر نماز گزارد و مسلمانان به پیامبر اقتدا می کردند، در حالی که او خود به جبرئیل اقتدا می کرد.
زمانی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) شب معراج را صبح کردند جبرئیل هنگام ظهر نازل شد و کیفیت نماز و اوقات آن را برای ایشان تبیین کرد. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به یارانش فرمان داد همه جمع شدند. جبرئیل تا روز بعد برای (تعلیم) پیامبر نماز گزارد و مسلمانان به پیامبر اقتدا می‌کردند، در حالی که او خود به جبرئیل اقتدا می‌کرد.


این سخن گویای آن است که مقصود از این نماز همین نماز معهود فعلی است، زیرا به یقین، پیامبر پیش از معراج نمازگزار بوده و در آن زمان صحابه ای نداشته تا نماز جماعت به این وصف برگزار کنند. و بر اساس گزارش‌های تاریخی، دست کم تا سه سال، دعوت علنی نمی کردند و به طور طبیعی پیروانی نداشتند جز حضرت علی و خدیجه(علیهما السلام) که از همان آغاز بعثت به وی ایمان آورده و با ایشان نماز می خواندند.<ref>احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> احمد بن حنبل در مسند، روایتی از علی(‌علیه‌السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: «همانا من هفت سال پیش از آن که مردم نماز بگزارند، نماز گزاردم».<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج1، ص100. مقصود حضرت آن است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) سالیانی پیش از بعثت و پس از آن، در میان مردان، پیروی جز ایشان نداشته‌اند و با توجه به روایات دیگر به احتمال قوی عدد هفت در این جا نماد کثرت، یعنی مدت زیاد است.</ref>
این سخن گویای آن است که مقصود از این نماز همین نماز معهود فعلی است، زیرا به یقین، پیامبر پیش از معراج نمازگزار بوده و در آن زمان صحابه ای نداشته تا نماز جماعت به این وصف برگزار کنند. و بر اساس گزارش‌های تاریخی، دست کم تا سه سال، دعوت علنی نمی کردند و به طور طبیعی پیروانی نداشتند جز حضرت علی و خدیجه(علیهما السلام) که از همان آغاز بعثت به وی ایمان آورده و با ایشان نماز می خواندند.<ref>احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج2، ص23.</ref> احمد بن حنبل در مسند، روایتی از علی(‌علیه‌السلام) نقل کرده که ایشان فرمود: «همانا من هفت سال پیش از آن که مردم نماز بگزارند، نماز گزاردم».<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج1، ص100. مقصود حضرت آن است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) سالیانی پیش از بعثت و پس از آن، در میان مردان، پیروی جز ایشان نداشته‌اند و با توجه به روایات دیگر به احتمال قوی عدد هفت در این جا نماد کثرت، یعنی مدت زیاد است.</ref>


برخی محققان معتقدند که مقصود از عبادت در این روایت، عبادت‌هایی است که علی(‌علیه‌السلام) به همراه پیامبر(صلی الله علیه وآله)دو یا پنج سال پیش از بعثت برگزار می کرده است، زیرا در آن مقطعِ زمانی ارهاصات نبوت آغاز شده بود.<ref>جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الأعظم، ج2، ص320.</ref>
برخی محققان معتقدند که مقصود از عبادت در این روایت، عبادت‌هایی است که علی(‌علیه‌السلام) به همراه پیامبر(صلی الله علیه وآله)دو یا پنج سال پیش از بعثت برگزار می‌کرده است، زیرا در آن مقطعِ زمانی ارهاصات نبوت آغاز شده بود.<ref>جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیره النبی الأعظم، ج2، ص320.</ref>


در روایتی از عفیف بن قیس کندی نقل شده است:
در روایتی از عفیف بن قیس کندی نقل شده است:
خط ۷۲: خط ۷۲:


=== مستندات دیدگاه سوم ===
=== مستندات دیدگاه سوم ===
برخی عالمان براساس شواهد تاریخی و قرآنی معتقدند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و برخی نزدیکانش مانند علی(‌علیه‌السلام) و خدیجه(علیها السلام) پیش از معراج نماز می گزارده و خدای را عبادت می کردند، اما وجوب اولین نماز را بر امت از هنگام معراج می دانند. در این جا نخست به بیان شواهد قرآنی می پردازیم و سپس روایات تاریخی مربوط به آن را بیان خواهیم کرد.
برخی عالمان براساس شواهد تاریخی و قرآنی معتقدند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) و برخی نزدیکانش مانند علی(‌علیه‌السلام) و خدیجه(علیها السلام) پیش از معراج نماز می گزارده و خدای را عبادت می‌کردند، اما وجوب اولین نماز را بر امت از هنگام معراج می دانند. در این جا نخست به بیان شواهد قرآنی می پردازیم و سپس روایات تاریخی مربوط به آن را بیان خواهیم کرد.


==== آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج ====
==== آیات بیان گر وجود نماز پیش از معراج ====
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعی در فاصله ثلث اول و دوم سال‌های پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنی در پایان سال سوم یا ابتدای سال چهارم پس از بعثت;
1. سوره نجم که حادثه معراج در آن بیان شده، بعد از نزول 22 یا 23 سوره قرآن، فرود آمده و پس از آن نیز 64 سوره در مکه نازل شده است، بنابراین به طور طبیعی در فاصله ثلث اول و دوم سال‌های پس از بعثت (پیش از هجرت) نازل شده است; یعنی در پایان سال سوم یا ابتدای سال چهارم پس از بعثت;


2. پرسش و پاسخ های فرشتگان در شب معراج که در روایت معراج آمده، متناسب با فضای اوایل بعثت است. بعضی از آنان از جبرئیل می پرسیدند همراه تو کیست؟ و زمانی که محمد(صلی الله علیه وآله) را معرفی می کرد، سؤال می کردند که آیا او مبعوث شده است؟ و پس از پاسخ مثبت جبرئیل می پرسیدند که آیا عهده دار رسالت شده است؟ این گونه پرسش ها نشان از گذشتِ زمان زیادی از بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در هنگامه معراج ندارد;
2. پرسش و پاسخ های فرشتگان در شب معراج که در روایت معراج آمده، متناسب با فضای اوایل بعثت است. بعضی از آنان از جبرئیل می پرسیدند همراه تو کیست؟ و زمانی که محمد(صلی الله علیه وآله) را معرفی می‌کرد، سؤال می‌کردند که آیا او مبعوث شده است؟ و پس از پاسخ مثبت جبرئیل می پرسیدند که آیا عهده دار رسالت شده است؟ این گونه پرسش ها نشان از گذشتِ زمان زیادی از بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) در هنگامه معراج ندارد;


3. روایاتی که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل کرده‌اند مبنی بر این که جوهره وجود فاطمه(علیها السلام) از میوه ای بوده که در شب معراج از دست جبرئیل تناول کرده و به صورت نطفه درآمده است.<ref>عبدالرحمان سیوطی، الدرالمنثور، ج 4، ص 153 و علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 22 و 365.</ref> با توجه به این که بر اساس قول مشهور میلاد حضرت زهرا در سال پنجم بعثت بوده، معلوم می‌شود که معراج در فاصله نه ماه پیش از میلاد ایشان یا اندکی پیش تر واقع شده است. بدین ترتیب بعد از گذشت سه سال، معراج واقع شده و اندکی پس از آن، یعنی در سال چهارم، حضرت خدیجه به فرزندش فاطمه باردار گردیده و در اواخر سال چهارم و اوایل سال پنجم میلاد زهرا(علیها السلام) واقع شده است.<ref>برای توضیح بیش تر ر. ک: محمد هادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، ص533 به بعد و جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج3، ص10 به بعد.</ref>
3. روایاتی که فریقین درباره حضرت زهرا(علیها السلام) از پیامبر نقل کرده‌اند مبنی بر این که جوهره وجود فاطمه(علیها السلام) از میوه ای بوده که در شب معراج از دست جبرئیل تناول کرده و به صورت نطفه درآمده است.<ref>عبدالرحمان سیوطی، الدرالمنثور، ج 4، ص 153 و علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 22 و 365.</ref> با توجه به این که بر اساس قول مشهور میلاد حضرت زهرا در سال پنجم بعثت بوده، معلوم می‌شود که معراج در فاصله نه ماه پیش از میلاد ایشان یا اندکی پیش تر واقع شده است. بدین ترتیب بعد از گذشت سه سال، معراج واقع شده و اندکی پس از آن، یعنی در سال چهارم، حضرت خدیجه به فرزندش فاطمه باردار گردیده و در اواخر سال چهارم و اوایل سال پنجم میلاد زهرا(علیها السلام) واقع شده است.<ref>برای توضیح بیش تر ر. ک: محمد هادی یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ج1، ص533 به بعد و جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج3، ص10 به بعد.</ref>
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


* ابن اسحاق می‌گوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آنگاه که بر او(صلی الله علیه وآله)واجب شد، درحالی که ایشان در بلندی های [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه ای از دره زد که چشمه ای از آن جاری شد. جبرئیل [[وضو]] گرفت و رسول خدا بدو می نگریست این برای آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از [[جبرئیل]] دیده بود. آنگاه جبرئیل برخاست و برای او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی [[خدیجه]] آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، [[طهارت]] نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)برای او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آنگاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص 160.</ref>
* ابن اسحاق می‌گوید: یکی از دانشمندان برای من حدیث کرد که جبرئیل نماز را بر پیامبر (فرود) آورد آنگاه که بر او(صلی الله علیه وآله)واجب شد، درحالی که ایشان در بلندی های [[مکه]] بود. پاشنه پا را به گوشه ای از دره زد که چشمه ای از آن جاری شد. جبرئیل [[وضو]] گرفت و رسول خدا بدو می نگریست این برای آن بود که طهارت نماز را به او یاد دهد. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت همان گونه که از [[جبرئیل]] دیده بود. آنگاه جبرئیل برخاست و برای او نماز گزارد. پیامبر نیز به همراه نماز او نماز گزارد. جبرئیل رفت و پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی [[خدیجه]] آمد تا همان گونه که جبرئیل به او یاد داده بود، [[طهارت]] نماز را به خدیجه یاد دهد. خدیجه نیز چونان وضوی پیامبر(صلی الله علیه وآله)وضو گرفت. سپس پیامبر(صلی الله علیه وآله)برای او، همان گونه که جبرئیل برایش نماز گزارده بود، نماز گزارد، آنگاه خدیجه نیز مانند او نماز گزارد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج1، ص 160.</ref>
* علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» می‌گوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی می کرد تا آنگاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبی از آسمان فرود آورد و گفت: ای محمد برخیز و برای نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگی روی پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامی که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) هر از گاهی دو رکعت، دو رکعت نماز می گزارد و [[علی بن ابی طالب]](‌علیه‌السلام)همدم پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمی شد. باری زمانی علی(‌علیه‌السلام)بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتی نماز گزاردن او را دید پرسید: ای ابوالقاسم! این چه کاری است؟ پاسخ داد: این نمازی است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(‌علیه‌السلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسی نماز نمی گزارد جز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی(‌علیه‌السلام) و خدیجه پشت سر او (نماز می خواندند)... .<ref>طبرسی، فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 102.</ref>
* علی بن ابراهیم گوید: پیامبر(صلی الله علیه وآله) چون به 37 سالگی رسید، در خواب می دید که کسی به او «یا [[رسول الله]]» می‌گوید، زمان زیادی بدین منوال گذشت تا آن که در میان کوه ها مشغول شبانی گوسفندان [[ابوطالب]] بود که نگاهش به فردی افتاد که به او می گفت «یا رسول الله». به او گفت تو کیستی؟ پاسخ داد: جبرئیل، خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا تو را به عنوان فرستاده خویش برگزیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله)موضوع را به خدیجه خبر داد .... پیامبر این خبر را از دیگران مخفی می‌کرد تا آنگاه که جبرئیل بر او نازل شد و آبی از آسمان فرود آورد و گفت: ای محمد برخیز و برای نماز وضو بگیر! جبرئیل او را وضو گرفتن (بر صورت و دست ها تا آرنج و مسح سر و پاها تا بر آمدگی روی پا) آموخت و به او رکوع و سجود یاد داد. هنگامی که چهل ساله شد او را به نماز فرمان داد و حدود نماز را به او آموخت، اما وقت نماز را بر او نازل نکرد. بنابراین، پیامبر(صلی الله علیه وآله) هر از گاهی دو رکعت، دو رکعت نماز می گزارد و [[علی بن ابی طالب]](‌علیه‌السلام)همدم پیامبر(صلی الله علیه وآله) بود، در رفت و آمدش همراه او بود و از او جدا نمی شد. باری زمانی علی(‌علیه‌السلام)بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) وارد شد و او را در حال نماز دید. وقتی نماز گزاردن او را دید پرسید: ای ابوالقاسم! این چه کاری است؟ پاسخ داد: این نمازی است که خداوند مرا بدان فرمان داده است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(‌علیه‌السلام) را به اسلام دعوت کرد و او اسلام آورد و با او نماز گزارد و خدیجه نیز اسلام آورد. در آن هنگام کسی نماز نمی گزارد جز پیامبر(صلی الله علیه وآله) و علی(‌علیه‌السلام) و خدیجه پشت سر او (نماز می خواندند)... .<ref>طبرسی، فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 102.</ref>
* [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات می داند و بر این باور است که در زمانی که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهای پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref>
* [[ابن شهرآشوب]] نیز در مناقب در بیان درجات بعثت پیامبر(صلی الله علیه وآله) هفتمین آن ها را عبادات می داند و بر این باور است که در زمانی که ایشان در مکه بودند فقط طهارت و نماز تشریع شد، (در آغاز) نماز بر ایشان واجب بود و بر مسلمانان مستحب. سپس نمازهای پنج گانه بعد از اسراء واجب شد و این در سال نهم بعثت ایشان بود.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج1، ص40.</ref>


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۰

ویرایش