شاکه (شاکیه): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - ' آن ها' به ' آنها')
خط ۶: خط ۶:
== عقاید ==
== عقاید ==
شاکه به فاعل طاعات مطیع و به فاعل معاصی عاصی نمی‌گویند، زیرا به عقیده آنان این احتمال وجود دارد که فاعل معاصی با توبه از دنیا برود. بنابراین جایز نیست که کسی را پیش از مرگ مطیع و عاصی بخوانیم.
شاکه به فاعل طاعات مطیع و به فاعل معاصی عاصی نمی‌گویند، زیرا به عقیده آنان این احتمال وجود دارد که فاعل معاصی با توبه از دنیا برود. بنابراین جایز نیست که کسی را پیش از مرگ مطیع و عاصی بخوانیم.
همچنین آنان در ایمان خود شک دارند و می‌گویند که روح ایمان است. شاکه سخنی از ایمان نمی‌گویند زیرا معتقدند که ایمان مستقیم نیست. آن ها از عقل و روح می‌گوید که در وجود انسان تصرف می‌کنند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 250 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات.</ref> <ref>ترجمه سواد الاعظم، ص 173</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 78.</ref> <ref>مقریزی تقی الدین ابوالعباس، الخطط، قاهره، سال 1911، ج 2، ص 170.</ref> <ref>ملک زاده رضا، دبستان المذاهب، تهران، ج 2، ص 97.</ref>
همچنین آنان در ایمان خود شک دارند و می‌گویند که روح ایمان است. شاکه سخنی از ایمان نمی‌گویند زیرا معتقدند که ایمان مستقیم نیست. آنها از عقل و روح می‌گوید که در وجود انسان تصرف می‌کنند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 250 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات.</ref> <ref>ترجمه سواد الاعظم، ص 173</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 78.</ref> <ref>مقریزی تقی الدین ابوالعباس، الخطط، قاهره، سال 1911، ج 2، ص 170.</ref> <ref>ملک زاده رضا، دبستان المذاهب، تهران، ج 2، ص 97.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />

نسخهٔ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۲۰

شاکه یا شاکیه از فرق «مشبهه» شیعه‌اند.

تاریخچه

در برخی از منابع نام این فرقه شاکیان آمده و غیاث اللغه این فرقه را از «مرجئه» شمرده است.

عقاید

شاکه به فاعل طاعات مطیع و به فاعل معاصی عاصی نمی‌گویند، زیرا به عقیده آنان این احتمال وجود دارد که فاعل معاصی با توبه از دنیا برود. بنابراین جایز نیست که کسی را پیش از مرگ مطیع و عاصی بخوانیم. همچنین آنان در ایمان خود شک دارند و می‌گویند که روح ایمان است. شاکه سخنی از ایمان نمی‌گویند زیرا معتقدند که ایمان مستقیم نیست. آنها از عقل و روح می‌گوید که در وجود انسان تصرف می‌کنند. [۱] [۲] [۳] [۴] [۵]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 250 با ویرایش و اصلاح و جابجایی عبارات.
  2. ترجمه سواد الاعظم، ص 173
  3. عراقی ابو محمد عثمان، الفرق المفترقة بین اهل الزیغ و الزندقة، تحقیق یشار قوتلو آی، آنکارا، سال 1961 میلادی، ص 78.
  4. مقریزی تقی الدین ابوالعباس، الخطط، قاهره، سال 1911، ج 2، ص 170.
  5. ملک زاده رضا، دبستان المذاهب، تهران، ج 2، ص 97.