لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'تعیین کننده' به 'تعیین‌کننده'
جز (جایگزینی متن - 'حوزه ها' به 'حوزه‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'تعیین کننده' به 'تعیین‌کننده')
خط ۹۱۲: خط ۹۱۲:
پیش از ورود به اصل بحث باید به صورت اجمالی با لبنان آشنا شویم:
پیش از ورود به اصل بحث باید به صورت اجمالی با لبنان آشنا شویم:
لبنان <ref>ر. ک: تاریخ لبنان، ژاک نانته، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، بیناد پژوهش های اسلامی، 1379؛ تاریخ لبنان، فیلیت حتی، ترجمه انیس فریحه، بیرون، بی تا؛ تاریخ لبنان الحدیث، کمال الصلیبی، بیروت دارالمزمار، 1991م</ref> کشوری کوچک، با مساحتی حدود 10/230 کیلومتر مربع است. از طوایف و فرقه‌های بسیار متنوعی تشکیل شده که در نتیجه سیاست آن را نیز تابع خود ساخته است و تأثیری اساسی بر مناسبات سیاسی گذاشته است. بر اساس سر شماری سال 1975 ترکیب جمعیتی این کشور را 40 درصد مسیحی، 27 درصد شیعه، 26 درصد اهل تسنن و7 درصد دروز تشکیل می‌دهد. لبنان 17 فرقه رسمی‌دارد که شامل 11فرقه مسیحی، پنج فرقه اسلامی، و یهودیان است. قانون اساسی در سال 1926 تدوین شده و تا کنون شش بار اصلاح شده است. بر اساس توافق قانون اساسی، ریاست جمهوری در دست مسیحیان مارونی، نخست‌وزیر سنی و رئیس مجلس شیعه است.
لبنان <ref>ر. ک: تاریخ لبنان، ژاک نانته، ترجمه اسدالله علوی، مشهد، بیناد پژوهش های اسلامی، 1379؛ تاریخ لبنان، فیلیت حتی، ترجمه انیس فریحه، بیرون، بی تا؛ تاریخ لبنان الحدیث، کمال الصلیبی، بیروت دارالمزمار، 1991م</ref> کشوری کوچک، با مساحتی حدود 10/230 کیلومتر مربع است. از طوایف و فرقه‌های بسیار متنوعی تشکیل شده که در نتیجه سیاست آن را نیز تابع خود ساخته است و تأثیری اساسی بر مناسبات سیاسی گذاشته است. بر اساس سر شماری سال 1975 ترکیب جمعیتی این کشور را 40 درصد مسیحی، 27 درصد شیعه، 26 درصد اهل تسنن و7 درصد دروز تشکیل می‌دهد. لبنان 17 فرقه رسمی‌دارد که شامل 11فرقه مسیحی، پنج فرقه اسلامی، و یهودیان است. قانون اساسی در سال 1926 تدوین شده و تا کنون شش بار اصلاح شده است. بر اساس توافق قانون اساسی، ریاست جمهوری در دست مسیحیان مارونی، نخست‌وزیر سنی و رئیس مجلس شیعه است.
با توجه به عدم استقرار کامل نهادهای سیاسی، نقش احزاب در لبنان، همواره تعیین کننده بوده است. پس از [[توافق طائف]] و با افزایش نسبی قدرت [[سوریه]] در صحنه داخلی این کشور، نقش احزاب در این کشورکاهش یافت؛ اما پس از ترور [[رفیق بهاءالدین حریری|رفیق حریری]]، این نقش دوباره تقویت شده است.
با توجه به عدم استقرار کامل نهادهای سیاسی، نقش احزاب در لبنان، همواره تعیین‌کننده بوده است. پس از [[توافق طائف]] و با افزایش نسبی قدرت [[سوریه]] در صحنه داخلی این کشور، نقش احزاب در این کشورکاهش یافت؛ اما پس از ترور [[رفیق بهاءالدین حریری|رفیق حریری]]، این نقش دوباره تقویت شده است.
    
    
روابط ایران و لبنان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی <ref>ر. ک: التأسیس لتاریخ الشیعه فی لبنان و سوریه، جعفر المهارج، بیروت، دارالملاک 1992م؛ مسلیمن شیعه در لبنان، میرابوالفتح دعوتی، تهران، بعثت، بی تا؛ فصول من تاریخ الشیعه فی لبنان، علی المزین، بیروت، دارالفکر الحدیث، 2001م؛ نحو تاریخ فکری سیاسی لشیعه لبنان، حسن خلیل غریب، بیروت دارالکنوز الادبیه، 2001م</ref>
روابط ایران و لبنان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی <ref>ر. ک: التأسیس لتاریخ الشیعه فی لبنان و سوریه، جعفر المهارج، بیروت، دارالملاک 1992م؛ مسلیمن شیعه در لبنان، میرابوالفتح دعوتی، تهران، بعثت، بی تا؛ فصول من تاریخ الشیعه فی لبنان، علی المزین، بیروت، دارالفکر الحدیث، 2001م؛ نحو تاریخ فکری سیاسی لشیعه لبنان، حسن خلیل غریب، بیروت دارالکنوز الادبیه، 2001م</ref>
خط ۹۹۴: خط ۹۹۴:
ذیل مفهوم وسایل و استراتژی نیز مقاله بر آن است که تأثیر ایران در لبنان، هم الهام‌بخش و هم مستقیم بوده است. هم از وسایل مسالمت‌آمیز و هم از ابزار قهرآمیز بهره برده است. به گونه‌ای که شایدتنها موردی است که تمام این وسایل به نحو نسبتا موفقیت آمیزی تجمیع شده است و در مجموع توان سیاسی ـ امنیتی جمهوری اسلامی را افزایش داده است. نکته دیگری که مقاله، در صدد تبیین آن است، موضوع تأثیر تغییر پارادایم در ایران بر مسائل لبنان و رویکردهای جنبش حزب الله است؛ اگر چه تغییرات در حزب الله را عمدتا بایددرون زا دانست؛ اما تغییرات در ایران، به مثابه منبع الهام‌بخش و عامل پشتیبانی کننده و تأثیرات آن بر سیاست‌های حزب الله غیر قابل انکاراست. بر این پایه در دهه اول انقلاب اسلامی که سیاست خارجی ایران بسط محور و حفظ محور بوده است، در صحنه سیاسی لبنان و استراتژی حزب الله هم به صورت سیاست‌های مخالفت با نظم سیاسی موجودلبنان و مخالفت با دولت و استفاده از ابزارهای قهرآمیز تبلور داشته است. اما پس از سال 68 و تغییر استراتژی ایران به تدریج شاهد تأثیر این تغییر در حزب الله نیز هستیم؛ به گونه‌ای که شاهد سیاست درهای بازهمگرایی بیشتر با احزاب لبنانی، پذیرش ساخت دولت، و کاهش تنش‌ها با آن و استفاده از وسائل مسالمت‌آمیز توسط جنبش حزب اللهیم.
ذیل مفهوم وسایل و استراتژی نیز مقاله بر آن است که تأثیر ایران در لبنان، هم الهام‌بخش و هم مستقیم بوده است. هم از وسایل مسالمت‌آمیز و هم از ابزار قهرآمیز بهره برده است. به گونه‌ای که شایدتنها موردی است که تمام این وسایل به نحو نسبتا موفقیت آمیزی تجمیع شده است و در مجموع توان سیاسی ـ امنیتی جمهوری اسلامی را افزایش داده است. نکته دیگری که مقاله، در صدد تبیین آن است، موضوع تأثیر تغییر پارادایم در ایران بر مسائل لبنان و رویکردهای جنبش حزب الله است؛ اگر چه تغییرات در حزب الله را عمدتا بایددرون زا دانست؛ اما تغییرات در ایران، به مثابه منبع الهام‌بخش و عامل پشتیبانی کننده و تأثیرات آن بر سیاست‌های حزب الله غیر قابل انکاراست. بر این پایه در دهه اول انقلاب اسلامی که سیاست خارجی ایران بسط محور و حفظ محور بوده است، در صحنه سیاسی لبنان و استراتژی حزب الله هم به صورت سیاست‌های مخالفت با نظم سیاسی موجودلبنان و مخالفت با دولت و استفاده از ابزارهای قهرآمیز تبلور داشته است. اما پس از سال 68 و تغییر استراتژی ایران به تدریج شاهد تأثیر این تغییر در حزب الله نیز هستیم؛ به گونه‌ای که شاهد سیاست درهای بازهمگرایی بیشتر با احزاب لبنانی، پذیرش ساخت دولت، و کاهش تنش‌ها با آن و استفاده از وسائل مسالمت‌آمیز توسط جنبش حزب اللهیم.


نکته سوم که مقاله بدان اهتمام دارد، موضوع هویت جنبش حزب الله است. مقاله بر آن است که حزب الله دارای سه ضلع هویتی است: لبنانی بودن، اسلامی بودن و الهام گیری از انقلاب اسلامی ایران و ضدصهیونیستی بودن. بنابراین حفظ هر کدام از این سه ضلع و هر کدام آن نقش تعیین کننده‌ایدر پایداری این جنبش در آینده دارد. هنر مندی حزب الله آن است که بتواند ترکیب خوبی از این عناصر را حفظ کند تا درصحنه سیاسی لبنان، بازیگر پرقدرت و پر نفوذی به شمار آید[http://ensani.ir/fa/article/63759/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 (برای مطالعه بیشتر به پرتال جامع علوم انسانی مراجعه کنید)].
نکته سوم که مقاله بدان اهتمام دارد، موضوع هویت جنبش حزب الله است. مقاله بر آن است که حزب الله دارای سه ضلع هویتی است: لبنانی بودن، اسلامی بودن و الهام گیری از انقلاب اسلامی ایران و ضدصهیونیستی بودن. بنابراین حفظ هر کدام از این سه ضلع و هر کدام آن نقش تعیین‌کننده‌ایدر پایداری این جنبش در آینده دارد. هنر مندی حزب الله آن است که بتواند ترکیب خوبی از این عناصر را حفظ کند تا درصحنه سیاسی لبنان، بازیگر پرقدرت و پر نفوذی به شمار آید[http://ensani.ir/fa/article/63759/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 (برای مطالعه بیشتر به پرتال جامع علوم انسانی مراجعه کنید)].
    
    
=== ظرفیت‌ها و چالش‌های تقریب مذاهب اسلامی در لبنان ===
=== ظرفیت‌ها و چالش‌های تقریب مذاهب اسلامی در لبنان ===
خط ۱٬۴۹۰: خط ۱٬۴۹۰:
اکثریت غالب جریان انقلابی، ارتباط با ایران را ارتباطی ایدئولوژیک و اعتقادی و تبعیت از ولی فقیه می‌دانستند. این جریان در تفکّر خود، بر اساس دیدگاه‌های فقهی رفتار می‌کردند، بر این ارتباط استدلال فقهی داشتند، به شدّت از آن دفاع می‌کردند. بلکه به تجربۀ عملی موفّق خود استدلال می‌کردند که این ارتباط بهترین شیوه پاسداری از منافع شیعیان لبنان است ولی از دهه هشتاد تا امروز، کسانی هستند که نسبت به طبیعت این ارتباط، پرسش دارند و درجه‌ای از استقلال را از تصمیم‌های ایران مطالبه می‌کنند. علامه فضل الله متّهم بود به این که با طرح نظریه تعدد ولایت در دهه هشتاد، زمینه را آماده نموده تا به عنوان ولی فقیه، رهبری شیعیان لبنان را به عهده بگیرد و اعلام مرجعیت ایشان در اواسط دهه نود، در این چارچوب می‌گنجد. ولی علامه فضل الله، همیشه این مساله را انکار نموده است. اما نکته‌ای که این نظریه را تأیید می‌کند این که هواداران گرایش علامه فضل الله، به پیروی کامل از ایران تمایل ندارند و افزایش لبنانی سازی خط انقلابی شیعه را مطالبه می‌کنند. برخی معتقدند یکی از عوامل تأثیرگذار بر این اختلاف، با انقلاب گرسنگان به رهبری شیخ «صبحی طفیلی» در اواخر دهه هفتاد بروز کرد. شیخ صبحی طفیلی جزو خطّی به حساب می‌آمد که معتقد به تعدیل ارتباط و بازگشت توازن روابط با ایران بود.
اکثریت غالب جریان انقلابی، ارتباط با ایران را ارتباطی ایدئولوژیک و اعتقادی و تبعیت از ولی فقیه می‌دانستند. این جریان در تفکّر خود، بر اساس دیدگاه‌های فقهی رفتار می‌کردند، بر این ارتباط استدلال فقهی داشتند، به شدّت از آن دفاع می‌کردند. بلکه به تجربۀ عملی موفّق خود استدلال می‌کردند که این ارتباط بهترین شیوه پاسداری از منافع شیعیان لبنان است ولی از دهه هشتاد تا امروز، کسانی هستند که نسبت به طبیعت این ارتباط، پرسش دارند و درجه‌ای از استقلال را از تصمیم‌های ایران مطالبه می‌کنند. علامه فضل الله متّهم بود به این که با طرح نظریه تعدد ولایت در دهه هشتاد، زمینه را آماده نموده تا به عنوان ولی فقیه، رهبری شیعیان لبنان را به عهده بگیرد و اعلام مرجعیت ایشان در اواسط دهه نود، در این چارچوب می‌گنجد. ولی علامه فضل الله، همیشه این مساله را انکار نموده است. اما نکته‌ای که این نظریه را تأیید می‌کند این که هواداران گرایش علامه فضل الله، به پیروی کامل از ایران تمایل ندارند و افزایش لبنانی سازی خط انقلابی شیعه را مطالبه می‌کنند. برخی معتقدند یکی از عوامل تأثیرگذار بر این اختلاف، با انقلاب گرسنگان به رهبری شیخ «صبحی طفیلی» در اواخر دهه هفتاد بروز کرد. شیخ صبحی طفیلی جزو خطّی به حساب می‌آمد که معتقد به تعدیل ارتباط و بازگشت توازن روابط با ایران بود.


در سطح وسیعتر علامه شمس الدین و علامه امین، هر دو خواهان ارتباط رقابتی متوازن و استراتژیک با ایران و سوریه در آن واحد بودند. بر اساس نظریۀ فقهی و سیاسی خود، بر مرجعیّت محلّی در تصمیم‌های تعیین کننده شیعیان لبنان اصرار داشتند.
در سطح وسیعتر علامه شمس الدین و علامه امین، هر دو خواهان ارتباط رقابتی متوازن و استراتژیک با ایران و سوریه در آن واحد بودند. بر اساس نظریۀ فقهی و سیاسی خود، بر مرجعیّت محلّی در تصمیم‌های تعیین‌کننده شیعیان لبنان اصرار داشتند.


۶. چالش فهم دین و مراجع معرفتی:
۶. چالش فهم دین و مراجع معرفتی:
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش