تثلیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'روح القدس' به 'روح‌القدس'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'روح القدس' به 'روح‌القدس')
خط ۸: خط ۸:
'''تَثْلیث یا سه‌گانه‌باوری''' یکی از اعتقادات بنیادینِ بخش اعظمی از [[مسیحیت]] است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در [[عیسی]] [[مسیح]] تجسم پیدا کرد) و خدای روح‌القدس می‌باشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز می‌باشند.  
'''تَثْلیث یا سه‌گانه‌باوری''' یکی از اعتقادات بنیادینِ بخش اعظمی از [[مسیحیت]] است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در [[عیسی]] [[مسیح]] تجسم پیدا کرد) و خدای روح‌القدس می‌باشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز می‌باشند.  


در منابع مسیحی «تثلیث» را این گونه معرفی می‌کنند: «تثلیث» واحد است. ما به سه [[خدا]] اعتراف نمی‌کنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای [[قسطنطنیه]]). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است.  
در منابع مسیحی «تثلیث» را این گونه معرفی می‌کنند: «تثلیث» واحد است. ما به سه [[خدا]] اعتراف نمی‌کنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای [[قسطنطنیه]]). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح‌القدس همان پدر و پسر است.  


== معنای تثلیث ==
== معنای تثلیث ==
خط ۱۵: خط ۱۵:


== معنای تثلیث ==
== معنای تثلیث ==
«تثلیث»<ref> The Trinity.</ref> یعنی وجود سه شخص «پدر»، «پسر» و «روح القدس» در الوهیت.
«تثلیث»<ref> The Trinity.</ref> یعنی وجود سه شخص «پدر»، «پسر» و «روح‌القدس» در الوهیت.


مبنای نقلی تثلیث و دفاع عقلانی از آن همواره مهم‌ترین دل مشغولی عالمان مسیحی بوده است<ref>عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۲۴.</ref>.
مبنای نقلی تثلیث و دفاع عقلانی از آن همواره مهم‌ترین دل مشغولی عالمان مسیحی بوده است<ref>عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۲۴.</ref>.


== تثلیث در منابع مسیحی ==
== تثلیث در منابع مسیحی ==
تثلیث واحد است. ما به سه خدا اعتراف نمی‌کنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای قسطنطنیه). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است؛ یعنی از نظر سرشت و طبیعت یک خدا هستند.» (شورای تولدو). «هر یک از اقانیم ثلاثه، همین حقیقت، یعنی جوهر و ذات و سرنوشت الهی هستند» (شورای لاتران)<ref> Catechism of the cotholic church, P. ۶۰.</ref>.
تثلیث واحد است. ما به سه خدا اعتراف نمی‌کنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای قسطنطنیه). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح‌القدس همان پدر و پسر است؛ یعنی از نظر سرشت و طبیعت یک خدا هستند.» (شورای تولدو). «هر یک از اقانیم ثلاثه، همین حقیقت، یعنی جوهر و ذات و سرنوشت الهی هستند» (شورای لاتران)<ref> Catechism of the cotholic church, P. ۶۰.</ref>.


'''«مونتگمری وات» می‌نویسد:'''
'''«مونتگمری وات» می‌نویسد:'''
خط ۳۰: خط ۳۰:


== مبنای نقلی تثلیث ==
== مبنای نقلی تثلیث ==
در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح القدس کنار هم آمده‌اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشته‌های پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل می‌دهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمی‌آید.
در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح‌القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح‌القدس کنار هم آمده‌اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشته‌های پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح‌القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل می‌دهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمی‌آید.
پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمی‌گردد.
پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمی‌گردد.


خط ۳۶: خط ۳۶:
نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمی‌شود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>.
نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمی‌شود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>.


برخی دیگر از عالمان مسیحی به شدت با نظر فوق مخالفت و صاحبان آن را تکفیر نمودند. نزاع بین دو نظریه، آشوبی عظیم برای [[کلیسا]] و [[امپراطوری روم]] برپا نمود. قسطنطین (پادشاه روم) که از این تفرقه بیمناک شده بود ابتدا سعی نمود بین دو گروه آشتی برقرار نماید؛ از این رو، نامه‌ای برای «الکساندر» (رهبر گروهی که از هم ذات بودن پسر و روح القدس با پدر دفاع می‌کرد)، و نامه‌ای برای «آدنوس» (رهبر گروهی که قایل به جدایی ذات پدر با پسر بود) نگاشت و از آنان خواست که به این نزاع‌های بیهوده! پایان دهند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۷۶۹؛ و جوان اگریدی، مسیحیت و بدعت‌ها، ص ۱۵۰.</ref>.
برخی دیگر از عالمان مسیحی به شدت با نظر فوق مخالفت و صاحبان آن را تکفیر نمودند. نزاع بین دو نظریه، آشوبی عظیم برای [[کلیسا]] و [[امپراطوری روم]] برپا نمود. قسطنطین (پادشاه روم) که از این تفرقه بیمناک شده بود ابتدا سعی نمود بین دو گروه آشتی برقرار نماید؛ از این رو، نامه‌ای برای «الکساندر» (رهبر گروهی که از هم ذات بودن پسر و روح‌القدس با پدر دفاع می‌کرد)، و نامه‌ای برای «آدنوس» (رهبر گروهی که قایل به جدایی ذات پدر با پسر بود) نگاشت و از آنان خواست که به این نزاع‌های بیهوده! پایان دهند.<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج ۳، ص ۷۶۹؛ و جوان اگریدی، مسیحیت و بدعت‌ها، ص ۱۵۰.</ref>.


از آن جا که نزاع مذکور فروکش نکرد، قسطنطین بر آن شد تا شورایی مسیحی تشکیل دهد و این بحث را در آن مطرح کند؛ لذا به دستور وی نخستین شورای جهانی مسیحی در سال ۳۲۵ م در شهر نیقیه، و با حضور ۳۱۸ [[اسقف]] برگزار گردید. امپراطور شخصاً ریاست برخی از نشست‌های این شورا را بر عهده داشت و تمام هزینه‌ها را می‌پرداخت و البته از همین زمان کلیسا خود را تحت سلطه ریاست رهبر سیاسی حکومت دید، اما چنان درگیر مسائل کلامی و الهیاتی بودند که فرصت فکر کردن به این مسئله خاص را نداشتند<ref>آرل کرنر، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>.
از آن جا که نزاع مذکور فروکش نکرد، قسطنطین بر آن شد تا شورایی مسیحی تشکیل دهد و این بحث را در آن مطرح کند؛ لذا به دستور وی نخستین شورای جهانی مسیحی در سال ۳۲۵ م در شهر نیقیه، و با حضور ۳۱۸ [[اسقف]] برگزار گردید. امپراطور شخصاً ریاست برخی از نشست‌های این شورا را بر عهده داشت و تمام هزینه‌ها را می‌پرداخت و البته از همین زمان کلیسا خود را تحت سلطه ریاست رهبر سیاسی حکومت دید، اما چنان درگیر مسائل کلامی و الهیاتی بودند که فرصت فکر کردن به این مسئله خاص را نداشتند<ref>آرل کرنر، سرگذشت مسیحیت در طول تاریخ، ص ۱۰۶ ـ ۱۰۷.</ref>.
خط ۴۳: خط ۴۳:
متن اعتقادنامه نیقیه چنین است:
متن اعتقادنامه نیقیه چنین است:


ما ایمان داریم به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خدای همه چیزهای مرئی و نامرئی؛ و به [[خداوند]] واحد عیسی مسیح، پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک ذات با پدر، به وسیله او همه چیز وجود یافت، آن چه در آسمان است و آن چه بر زمین است؛ و او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسّم شد، انسان گردید و زحمت کشید؛ او برای ما مصلوب شد، تحمل درد کرد، مدفون شد، و روز سوم از [[قبر]] برخاست و بر طبق رسالتش، به آسمان صعود کرد و در سمت راست پدر نشسته است؛ و با جلال و شکوه برای داوری مردگان و زندگان بازخواهد گشت و فرمان روایی او پایانی ندارد. ما به روح القدس، پروردگاری که زنده می‌سازد و از پدر و پسر صادر می‌شود و با پدر و پسر پرستش می‌شود، و آن که از دهان انبیا سخن گفته است اعتقاد داریم<ref>پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص ۲۰؛ و تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۴.</ref>.
ما ایمان داریم به خدای واحد، پدر قادر مطلق، خدای همه چیزهای مرئی و نامرئی؛ و به [[خداوند]] واحد عیسی مسیح، پسر خدا، مولود از پدر، یگانه مولود که از ذات پدر است، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، که مولود است نه مخلوق، از یک ذات با پدر، به وسیله او همه چیز وجود یافت، آن چه در آسمان است و آن چه بر زمین است؛ و او به خاطر ما آدمیان و برای نجات ما نزول کرد و مجسّم شد، انسان گردید و زحمت کشید؛ او برای ما مصلوب شد، تحمل درد کرد، مدفون شد، و روز سوم از [[قبر]] برخاست و بر طبق رسالتش، به آسمان صعود کرد و در سمت راست پدر نشسته است؛ و با جلال و شکوه برای داوری مردگان و زندگان بازخواهد گشت و فرمان روایی او پایانی ندارد. ما به روح‌القدس، پروردگاری که زنده می‌سازد و از پدر و پسر صادر می‌شود و با پدر و پسر پرستش می‌شود، و آن که از دهان انبیا سخن گفته است اعتقاد داریم<ref>پطرس فرماج، ایضاح التعلیم المسیحی، ص ۲۰؛ و تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۴.</ref>.


این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده می‌شود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار می‌گردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند.
این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده می‌شود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار می‌گردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح‌القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند.


== خرد ستیزی تثلیث ==
== خرد ستیزی تثلیث ==
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
«هَری اوسترین ولفسن» در کتاب [[فلسفه]] [[علم کلام]] می‌نویسد:
«هَری اوسترین ولفسن» در کتاب [[فلسفه]] [[علم کلام]] می‌نویسد:


قرآن تثلیثی را رد می‌کند که مشتمل بر خدا و مسیح و مریم باشد، در حالی که آموزه‌های رسمی، تثلیثی مشتمل بر خدا و مسیحِ از پیش موجود (کلمه) و روح القدس است.
قرآن تثلیثی را رد می‌کند که مشتمل بر خدا و مسیح و مریم باشد، در حالی که آموزه‌های رسمی، تثلیثی مشتمل بر خدا و مسیحِ از پیش موجود (کلمه) و روح‌القدس است.


آن گاه وی در مقام جواب به اشکال فوق می‌گوید:
آن گاه وی در مقام جواب به اشکال فوق می‌گوید:


جانشین کردن عیسی، یعنی مسیح تولد یافته، به جای مسیح از پیش موجود، سابقه در طرز تفکّر تثلیث دارد؛ اما درباره جانشین شدن مریم به جای روح القدس باید گفت که ممکن است سابقه‌ای در چنین طرز تصوّر تثلیث، بدان گونه که اوریجن از انجیل عبرانیان نقل کرده، وجود داشته باشد<ref>هری اوبسترین ولفسن، فلسفه علم کلام، ص ۳۲۷، با اختصار.</ref>.
جانشین کردن عیسی، یعنی مسیح تولد یافته، به جای مسیح از پیش موجود، سابقه در طرز تفکّر تثلیث دارد؛ اما درباره جانشین شدن مریم به جای روح‌القدس باید گفت که ممکن است سابقه‌ای در چنین طرز تصوّر تثلیث، بدان گونه که اوریجن از انجیل عبرانیان نقل کرده، وجود داشته باشد<ref>هری اوبسترین ولفسن، فلسفه علم کلام، ص ۳۲۷، با اختصار.</ref>.


توضیح این نکته درباره کلام ولفسن، ضروری است که: در هیچ جای قرآن به صراحت سه شخصیت تثلیث در کنار هم معرفی نشده‌اند؛ آن چه در قرآن می‌توان یافت، نفی صریح تثلیث<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۱ و سوره ی مائده، آیه ی ۷۳ ـ ۷۵</ref>، نفی الوهیت عیسی<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۷۲، سوره ی زخرف، آیه ی ۵۹.</ref>، نفی الوهیت مریم<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۱۶.</ref>، و نفی الوهیت فرشتگان<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۲، سوره ی آل عمران، آیه ی ۷۹.</ref> است. نفی الوهیت مریم بدان معنا نیست که ضرورتاً قرآن، مریم را یکی از شخصیت‌های تثلیث می‌داند؛ چون قراین نشان می‌دهد که پرستش عملی مریم در بسیاری کلیساهای مشرق زمین رواج داشته است.
توضیح این نکته درباره کلام ولفسن، ضروری است که: در هیچ جای قرآن به صراحت سه شخصیت تثلیث در کنار هم معرفی نشده‌اند؛ آن چه در قرآن می‌توان یافت، نفی صریح تثلیث<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۱ و سوره ی مائده، آیه ی ۷۳ ـ ۷۵</ref>، نفی الوهیت عیسی<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۷۲، سوره ی زخرف، آیه ی ۵۹.</ref>، نفی الوهیت مریم<ref>سوره ی مائده، آیه ی ۱۱۶.</ref>، و نفی الوهیت فرشتگان<ref>سوره ی نساء، آیه ی ۱۷۲، سوره ی آل عمران، آیه ی ۷۹.</ref> است. نفی الوهیت مریم بدان معنا نیست که ضرورتاً قرآن، مریم را یکی از شخصیت‌های تثلیث می‌داند؛ چون قراین نشان می‌دهد که پرستش عملی مریم در بسیاری کلیساهای مشرق زمین رواج داشته است.
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش