۸۸٬۴۸۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (جایگزینی متن - ' جلوه گر ' به ' جلوهگر ') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
تِلِمْسانی عارف و شاعر قرن هفتم در ۶۱۰ در تلمسان به دنیا آمد. | تِلِمْسانی عارف و شاعر قرن هفتم در ۶۱۰ در تلمسان به دنیا آمد. | ||
اصل او از قبیله کومی بود، <ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۳، ص۳۴۵، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷</ref> اما در برخی منابع <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خواندهاند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کردهاند. | اصل او از قبیله کومی بود، <ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۳، ص۳۴۵، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷</ref> اما در برخی منابع <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. چون نام قبیله کومی را به غلط «کوفی» خواندهاند، وی را «کوفی الاصل» معرفی کردهاند. | ||
تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]] | تلمسانی از شاگردان [[صدرالدین قونیوی]] بود و از طریق او با [[عرفان]]ابنعربی آشنا شد<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، مقدمه زیدان، ص ۱۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | ||
=دیدار با این سبعین= | =دیدار با این سبعین= | ||
وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] حدود ۶۵۰ همراه او به دیدن ابن سَبْعین عارف قرن هفتم رفته و ابن سبعین<ref>ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبارمن | وی ملازم قونیوی بوده و در سفر به [[مصر]] حدود ۶۵۰ همراه او به دیدن ابن سَبْعین عارف قرن هفتم رفته و ابن سبعین<ref>ابن عماد، شذرات الذّهب فی اخبارمن ذهب، ج ۵، ص ۴۱۲، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۷۹</ref>.درباره این دیدار گفته است که صدرالدین قونیوی از محققان در علم [[توحید]] است اما جوانی حاذقتر از وی به نام عفیفالدین تلمسانی همراهش بود. | ||
صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا | صدرالدین قونیوی در وصیت نامه خود سفارش کرده بود که آثار او را به تلمسانی بدهند و از او خواسته بود تا آنها را جز برای کسانی که شایستهاند وصف نکند<ref>محمدبن اسحاق صدرالدین قونیوی، ترجمه و متن کتاب الفکوک، یا، کلید اسرار فصوص الحکم، مقدمه و تصحیح و ترجمه محمد خواجوی، ص بیست وپنج ،تهران ۱۳۷۱ ش</ref>. | ||
=علمیت= | =علمیت= | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. و او در جواب آنان گفته بوده است: «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | به گفته یونینی برخی تلمسانی را از نُصیریه میدانستهاند <ref>ابن شاکر کتبی، فوات الوفیات، ج۲، ص۷۲، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۷۳ـ۱۹۷۴</ref>. و او در جواب آنان گفته بوده است: «النصیریُّ بعضٌ مِنّی» (نصیریه جزئی از مناند). | ||
از نظر [[جامی]] <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. این سخن وی بر مقام جمع او دلالت دارد که صاحب آن مقام همه اجزای وجود را مراتب و تفاصیل خود میبیند<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. | از نظر [[جامی]] <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. این سخن وی بر مقام جمع او دلالت دارد که صاحب آن مقام همه اجزای وجود را مراتب و تفاصیل خود میبیند<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ش</ref>. | ||
نسبت نصیری یا پیروی | نسبت نصیری یا پیروی ازابنعربی سبب شد تا برخی او را کافر و زندیق بدانند. | ||
=تلمسانی مشهور به صوفی= | =تلمسانی مشهور به صوفی= | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
درباره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک المصر و القاهرة، ج۸، ص۳۰، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳)</ref>. آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران مانند عمر فرّوخ <ref>عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۶۵۸، بیروت ۱۹۸۹</ref> آن را ضعیف دانستهاند. | درباره اشعار تلمسانی و دیوان او سخنان گوناگونی گفته شده است؛ [[ابن عماد حنبلی]] <ref>ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک المصر و القاهرة، ج۸، ص۳۰، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳)</ref>. آن را از حیث بلاغت ستوده است، اما برخی متأخران مانند عمر فرّوخ <ref>عمر فرّوخ، تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۶۵۸، بیروت ۱۹۸۹</ref> آن را ضعیف دانستهاند. | ||
به گفته [[یوسف زیدان]] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، چاپ یوسف زیدان، مقدمه، ص ۴۱، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | به گفته [[یوسف زیدان]] احوال تلمسانی در دیوان او نمایان است و این اثر مشهورترین نوشته اوست<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، چاپ یوسف زیدان، مقدمه، ص ۴۱، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | ||
شعر تلمسانی نیز بر اساس | شعر تلمسانی نیز بر اساس آرایابنعربی و [[ابن سبعین]] است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۲، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | ||
موضوعات اصلی شعر او، حبّ الهی و وحدت وجود است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | موضوعات اصلی شعر او، حبّ الهی و وحدت وجود است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۵، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | ||
برخی از ابیات او منطبق با معانی اشعار ابن فارض است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۶، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | برخی از ابیات او منطبق با معانی اشعار ابن فارض است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، دیوان عفیف الدین التلمسانی، ج۱، ص۴۶، چاپ یوسف زیدان، (مصر) ۱۹۹۰</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
=آثار دیگر= | =آثار دیگر= | ||
از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>. شرح فصوص الحکم | از دیگر آثار اوست: شرح اسماءاله الحسنی <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>. شرح فصوص الحکم محییالدینابنعربی که درباره اینکه آیا این شرح نخستین شرح فصوصالحکم بوده، اختلاف هست <ref>محمد عبدالرووف بن علی مناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادَةِالصوفیة، ج۲، ص۴۲۰، چاپ محمد ادیب جادر، بیروت ۱۹۹۹</ref>. شرح تائیه ابن فارض <ref>اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، ستون ۴۰۰</ref>الکشف و البیان فی معرفه الانسان در شرح قصیده عینیه [[ابن سینا]] <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۳۴، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
==شرح منازل السائرین== | == شرح منازل السائرین == | ||
شرح منازل السائرین (قم ۱۴۱۳)، این اثر از دوره حیات تلمسانی کتاب درسی بوده و خود او و شاگردانش آن را تدریس میکردهاند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۴۰، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | شرح منازل السائرین (قم ۱۴۱۳)، این اثر از دوره حیات تلمسانی کتاب درسی بوده و خود او و شاگردانش آن را تدریس میکردهاند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، مقدمة منصور، ص۴۰، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
شرحهای دیگر منازل السائرین عموماً تحت تأثیر شرح تلمسانی است، از جمله [[ملاعبدالرزاق کاشی]] در شرح منازل السائرینِ خود اغلب کلمات و جملات تلمسانی یا مضمون | شرحهای دیگر منازل السائرین عموماً تحت تأثیر شرح تلمسانی است، از جمله [[ملاعبدالرزاق کاشی]] در شرح منازل السائرینِ خود اغلب کلمات و جملات تلمسانی یا مضمون آنها را تکرار کرده است، مثلاً در باب توکل <ref>عبدالرزاق کاشی، شرح منازل السائرین، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۶، چاپ محسن بیدارفر، قم ۱۳۷۲ش</ref>. گاه عیناً از احادیث و اشعار و تعبیرات تلمسانی <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۱۹۷ـ ۲۰۰، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. در توضیح درجات توکل استفاده کرده و در باب اراده <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۲۷۲، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. مضمون سخنان او <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۲۸۶ـ ۲۸۷، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref> را آورده است. | ||
تلمسانی در شرح منازل السائرین نشان میدهد که در سلوک از هر نوع افراط میپرهیزد، مثلاً درباره ایثار میگوید که لازم نیست سالک هرچه دارد انفاق کند و حتی گاهی چنین امری را نامشروع میداند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۲۴۹ـ۲۵۰، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | تلمسانی در شرح منازل السائرین نشان میدهد که در سلوک از هر نوع افراط میپرهیزد، مثلاً درباره ایثار میگوید که لازم نیست سالک هرچه دارد انفاق کند و حتی گاهی چنین امری را نامشروع میداند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۲۴۹ـ۲۵۰، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
وی همچنین موافقت عمل را با علم ظاهر و ارکان [[شریعت]] ضروری میشمارد<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۱۸۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | وی همچنین موافقت عمل را با علم ظاهر و ارکان [[شریعت]] ضروری میشمارد<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۱، ص۱۸۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
تلمسانی برخی آرای [[خواجه عبدالله انصاری |خواجه عبدالله انصاری]] را نقد و با | تلمسانی برخی آرای [[خواجه عبدالله انصاری |خواجه عبدالله انصاری]] را نقد و با آنها مخالفت کرده است، مثلاً در بحث از سکر آرای انصاری را مضطرب دانسته <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۵۴۴، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. و در بحث از انفصال <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۵۳۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. سخن وی را نقد کرده است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۵۷۱ ـ ۵۷۲، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
تلمسانی در این شرح از عارفان ایرانی، مثل حلاج<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج ۲، ص ۳۷۹، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref> و غزالی <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۳۷، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. و قشیری <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۳۱، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. و [[بایزید بسطامی]] <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۷۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref> یاد کرده است. | تلمسانی در این شرح از عارفان ایرانی، مثل حلاج<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج ۲، ص ۳۷۹، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref> و غزالی <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۳۷، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. و قشیری <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۳۱، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. و [[بایزید بسطامی]] <ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۷۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref> یاد کرده است. | ||
===اوج عرفان تلمسانی=== | === اوج عرفان تلمسانی === | ||
اوج عرفان وی در منازل السائرین، معمولاً در هنگام شرح مرتبه سومِ (الدرجة الثالثة) هر منزل (مقام) | اوج عرفان وی در منازل السائرین، معمولاً در هنگام شرح مرتبه سومِ (الدرجة الثالثة) هر منزل (مقام) جلوهگر میشود، از جمله درباره مرتبه سوم از منزل غربت، غربت عارف را از غربت معرفت متفاوت دانسته و گفته است که در غربت عارف، انسان میان همنوعانش غریب میشود، اما در غربت معرفت میان او و همنوعانش هیچ نسبتی باقی نمیماند<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۴۹۲ـ۴۹۳، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
او بیشتر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله | او بیشتر در این بخش، و بندرت در مرتبه دوم (الدرجة الثانیة)، احوال و مکاشفات و اشعار و خاطرات زندگی خود را نیز آورده است که از جمله آنها اسیر شدن وی به دست فرنگان و در معرض قتل قرار گرفتن است<ref>سلیمان بن علی تلمسانی، شرح منازل السائرین الی الحق المبین، ج۲، ص۳۴۵، چاپ عبدالحفیظ منصور، تونس ۱۹۸۸، چاپ افست قم ۱۳۷۱</ref>. | ||
==شرح مواقف نفری== | == شرح مواقف نفری == | ||
شرح مواقف نِفَّری اثر دیگر اوست که تلمسانی در آن بیشتر دیدگاه | شرح مواقف نِفَّری اثر دیگر اوست که تلمسانی در آن بیشتر دیدگاه عرفانابنعربی را مطرح کرده است<ref>پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۰۷، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش</ref>. | ||
او در این شرح مقام علم را غیریّتِ محض میان انسان و خدا دانسته <ref>پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۱۳، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش</ref> و نیز در شرحِ عنوانِ «موقف معرفة المعارف» میگوید که این مقام فروتر از مقام معرفت است، زیرا در معرفت، خداوند بدون واسطه در نظر گرفته میشود، در حالی که «معرفة المعارف» شناخت معرفت است<ref>پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۱۷، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش</ref>. | او در این شرح مقام علم را غیریّتِ محض میان انسان و خدا دانسته <ref>پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۱۳، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش</ref> و نیز در شرحِ عنوانِ «موقف معرفة المعارف» میگوید که این مقام فروتر از مقام معرفت است، زیرا در معرفت، خداوند بدون واسطه در نظر گرفته میشود، در حالی که «معرفة المعارف» شناخت معرفت است<ref>پل نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ج۱، ص۳۱۷، ترجمه اسماعیل سعادت، تهران ۱۳۷۳ش</ref>. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
=تکفیر تلمسانی= | =تکفیر تلمسانی= | ||
ابن تیمیّه که از | ابن تیمیّه که از مخالفانابنعربی و پیروان اوست تلمسانی را به جهت اعتقاد به وحدت وجود کافر خوانده است. | ||
به نظر او تفسیر [[ابن عربی]] از [[وحدت]] وجود نسبت به تفسیر تلمسانی با شریعت تعارض کمتری دارد<ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ محمد رشیدرضا</ref>. | به نظر او تفسیر [[ابن عربی]] از [[وحدت]] وجود نسبت به تفسیر تلمسانی با شریعت تعارض کمتری دارد<ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ محمد رشیدرضا</ref>. | ||
به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است. | به گفته [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] <ref>ابن تیمیّه، مجموعة الرّسائل والمسائل، ج۴، ص۲۳، چاپ محمد رشیدرضا</ref> تلمسانی میان ماهیت و وجود و مطلق و معیّن فرقی قائل نشده و غیری در میان ندیده و کائنات را اجزا و ابعاض وجود مطلق و به منزله موج نسبت به دریا دانسته است. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] |