confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
اصبغ میپرسد ای مولا میبینم به یاد شهری افتادهای آیا در اینجا شهری بوده است و آثار آن از بین رفته است؟ آن حضرت فرمودند نه، ولی بزودی مردی از بنی اسد در اینجا شهری میسازد که به آن حله سیفیه (منسوب به بنیانگذار آن سیفالدوله صدقة بن منصور مزیدی، چهارمین امیر از سلسله بنیزید که در ماه محرم سال ۴۹۵ ق شهر زیبا و فقیهپرور حلّه را بنا کرد. حلّه بین نجف اشرف و کربلای معلاّ واقع شده و از آنجا فقها و شعرا و چهرههای درخشان شیعی برخاستند.) میگویند و در آن نیکانی ظاهر میشوند که هر قسمتی به کاری بخورند، خداوند آنرا مطابق قسم آنها اجرا میکند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۸۰</ref>. | اصبغ میپرسد ای مولا میبینم به یاد شهری افتادهای آیا در اینجا شهری بوده است و آثار آن از بین رفته است؟ آن حضرت فرمودند نه، ولی بزودی مردی از بنی اسد در اینجا شهری میسازد که به آن حله سیفیه (منسوب به بنیانگذار آن سیفالدوله صدقة بن منصور مزیدی، چهارمین امیر از سلسله بنیزید که در ماه محرم سال ۴۹۵ ق شهر زیبا و فقیهپرور حلّه را بنا کرد. حلّه بین نجف اشرف و کربلای معلاّ واقع شده و از آنجا فقها و شعرا و چهرههای درخشان شیعی برخاستند.) میگویند و در آن نیکانی ظاهر میشوند که هر قسمتی به کاری بخورند، خداوند آنرا مطابق قسم آنها اجرا میکند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۸۰</ref>. | ||
وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهالی مطهر میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد | وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸، در شهر حله به دنیا آمد. نیاکان او از طرف پدر به اهالی مطهر میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد<ref>«آشنایی با زندگی و آثار آیتالله علامه حلی». خبرگزاری بینالمللی قرآن. ۲۹ دی ۱۳۸۷. دریافتشده در ۷ خرداد</ref>. | ||
== عصر علامه حلی == | == عصر علامه حلی == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
# شیخ سدید الدین حلّى(پدر علامه) | # شیخ سدید الدین حلّى(پدر علامه) | ||
# محقق حلّى(دایى علامه) | # محقق حلّى(دایى علامه) | ||
# خواجه نصیر الدین طوسى | # [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیر الدین طوسى]] | ||
# ابن میثم بحرانى (شارح نهج البلاغة) | # ابن میثم بحرانى (شارح نهج البلاغة) | ||
# على بن موسی بن طاوس | # على بن موسی بن طاوس | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
# «تذکرة الفقهاء»: این کتاب درباره فقه مقارن<ref>در فقه مقارن (مقایسهاى) یا فقه تطبیقى، به جمع آورى آرا و مبانى عالمان مذهب یا مذاهب مختلف اسلامى، به منظور سنجش، ارزشگذارى و گزینش نظر برتر، پرداخته میشود</ref> در سطح محدود و معین از خارج مذهب امامیّه میباشد و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظریات و اختلافات بین علماى اهل تسنن بوده است. | # «تذکرة الفقهاء»: این کتاب درباره فقه مقارن<ref>در فقه مقارن (مقایسهاى) یا فقه تطبیقى، به جمع آورى آرا و مبانى عالمان مذهب یا مذاهب مختلف اسلامى، به منظور سنجش، ارزشگذارى و گزینش نظر برتر، پرداخته میشود</ref> در سطح محدود و معین از خارج مذهب امامیّه میباشد و از زمان نگارش آن مرجع مورد اعتمادى براى آگاهى از نظریات و اختلافات بین علماى اهل تسنن بوده است. | ||
# «أجوبة المسائل المهنائیة»: این کتاب در موضوع کلام و فقه است که در جواب پرسشهای سید مهنا بن سنان بن عبدالوهاب جعفری حسینی مدنی عبدلی نوشته شده است. | # «أجوبة المسائل المهنائیة»: این کتاب در موضوع کلام و فقه است که در جواب پرسشهای سید مهنا بن سنان بن عبدالوهاب جعفری حسینی مدنی عبدلی نوشته شده است. | ||
# «الألفین»: از معروفترین و متقنترین متون کلامی شیعه، در رابطه با امامشناسی، به ویژه شناختن امامت و حقانیت امام علی(علیه السلام) است. | # «الألفین»: از معروفترین و متقنترین متون کلامی شیعه، در رابطه با امامشناسی، به ویژه شناختن [[امامت]] و حقانیت [[امام علی |امام علی (علیه السلام)]] است. | ||
# «منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة»: علامه در این کتاب، با آوردن براهین عقلی و دلایل نقلی فراوان، به اثبات حقانیت مذهب شیعه و امامت علی بن ابیطالب(علیه السلام) و فرزندانش پرداخته است. | # «منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة»: علامه در این کتاب، با آوردن براهین عقلی و دلایل نقلی فراوان، به اثبات حقانیت مذهب شیعه و امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام) و فرزندانش پرداخته است. | ||
و تألیفات دیگری که در کتابهای تراجم و کتابشناسی ذکر شده است | و تألیفات دیگری که در کتابهای تراجم و کتابشناسی ذکر شده است<ref>أعیان الشیعة، ج 5، ص 403 – 407</ref>. | ||
== هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن == | == هدف علامه حلی در تدوین فقه مقارن == | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست. | گواه سخن ما در برخی موارد از کتاب تذکرة الفقهاء، شیوه استدلال وبررسی اوست. گرچه برخی موارد یاد شده در همین نوشته نیز گواه سخن ماست. | ||
الف - او در آغاز روایات اهلتسنن را میآورد واگر روایتی از [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت (علیه السلام)]] باشد با این تعبیر، پس از آنها میآورد: «ومن طریق الخاصة.. | الف - او در آغاز روایات اهلتسنن را میآورد واگر روایتی از [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت (علیه السلام)]] باشد با این تعبیر، پس از آنها میآورد: «ومن طریق الخاصة...<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref>». | ||
ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر میماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال میکند که نه در بحار یافت میشود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتابهای اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشارهای بدانها نمیکند. مضمون روایت عامی آن است که [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومیگوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست. | ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر میماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال میکند که نه در بحار یافت میشود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتابهای اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشارهای بدانها نمیکند. مضمون روایت عامی آن است که [[حضرت محمد (ص)|پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)]] نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومیگوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست. |