نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه توسل به اولیای الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' انگاه' به ' آنگاه'
جز (جایگزینی متن - ' اثار' به ' آثار')
جز (جایگزینی متن - ' انگاه' به ' آنگاه')
خط ۲۵۵: خط ۲۵۵:
علت پرستش بت این بوده که بتها را مظهر و جاى حلول و تعلق قواى عالیه مى‌دانسته‌‏اند، همچنان که میان آن قواى عالیه و بعضى از جدولها و شکل‌ها و طلسمها ارتباط قائل بودند و علم طلسمات از همین جا پیدا شده است. آن کسى که بت را مى‌پرستید در اصل روى این حساب بود که بت را مظهر و محل یعنى مرکز حلول و علاقه و تعلق یکى از قواى عالیه مى‌دانست، هرچند درنسل‌هاى بعد همه اینها فراموش مى‌شد و به صورت عادتى در مىآمد.  
علت پرستش بت این بوده که بتها را مظهر و جاى حلول و تعلق قواى عالیه مى‌دانسته‌‏اند، همچنان که میان آن قواى عالیه و بعضى از جدولها و شکل‌ها و طلسمها ارتباط قائل بودند و علم طلسمات از همین جا پیدا شده است. آن کسى که بت را مى‌پرستید در اصل روى این حساب بود که بت را مظهر و محل یعنى مرکز حلول و علاقه و تعلق یکى از قواى عالیه مى‌دانست، هرچند درنسل‌هاى بعد همه اینها فراموش مى‌شد و به صورت عادتى در مىآمد.  


ایشان انگاه منطق قرآن را در توحید ربوبی و نفی ارباب انواع این‌گونه بیان می‌کند:‌
ایشان آنگاه منطق قرآن را در توحید ربوبی و نفی ارباب انواع این‌گونه بیان می‌کند:‌


قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‌دانست نفى مى‌کرد.
قرآن که فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ* در حقیقت رب النوع‏ها را نفى کرد. همچنین موسى که به فرعون گفت: إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِینَ‏ ارباب انواع را و ربوبیت خود فرعون که خود را رب اعلاى مصریان مى‌دانست نفى مى‌کرد.
خط ۲۷۶: خط ۲۷۶:
به نظر نمى‌رسد که هیچ عملى فى حد ذاته قطع نظر از اعتقاد به الوهیت، خود عمل عبادت باشد. بلى السجود للَّه و همچنین شاید التضحیة للَّه، اما این دستور شرعى است که براى غیر خدا نباید سجود یا قربانى کرد. مرتکب این کار اگر معتقد به الوهیت آن شى‏ء یا شخص نباشد مشرک نیست، بلکه بدعت و حرامى مرتکب شده است. (این سخن استاد نیز نقد دیگری است بر دیدگاه تکفیری‌‌ها که نفس توسل و استغاثه و دعا در کنار قبور صالحان را عبادت می‌دانند.
به نظر نمى‌رسد که هیچ عملى فى حد ذاته قطع نظر از اعتقاد به الوهیت، خود عمل عبادت باشد. بلى السجود للَّه و همچنین شاید التضحیة للَّه، اما این دستور شرعى است که براى غیر خدا نباید سجود یا قربانى کرد. مرتکب این کار اگر معتقد به الوهیت آن شى‏ء یا شخص نباشد مشرک نیست، بلکه بدعت و حرامى مرتکب شده است. (این سخن استاد نیز نقد دیگری است بر دیدگاه تکفیری‌‌ها که نفس توسل و استغاثه و دعا در کنار قبور صالحان را عبادت می‌دانند.


از منظر ایشان عبادت انگاه تحقق می‌یابد که هر یک از این اعمال با اعتقاد به الوهیت مخاطب انجام گیرد در حالی که متوسلان به صالحین هیچگاه به الوهیت آنان قائل نیستند حتی در سجده نمودن در مقابل غیر خدا هم با اینکه نهی شرعی دارد در صورتی که همراه به اعتقاد به الوهیت مخاطب نباشد نمی‌توان گفت عبادت محقق شده است بلکه در این‌گونه موارد فقط می‌توان گفت بدعت یا عمل حرامی محقق شده است.)  
از منظر ایشان عبادت آنگاه تحقق می‌یابد که هر یک از این اعمال با اعتقاد به الوهیت مخاطب انجام گیرد در حالی که متوسلان به صالحین هیچگاه به الوهیت آنان قائل نیستند حتی در سجده نمودن در مقابل غیر خدا هم با اینکه نهی شرعی دارد در صورتی که همراه به اعتقاد به الوهیت مخاطب نباشد نمی‌توان گفت عبادت محقق شده است بلکه در این‌گونه موارد فقط می‌توان گفت بدعت یا عمل حرامی محقق شده است.)  


    
    
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۵۷

ویرایش