محمدابراهیم کلباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ'
جز (جایگزینی متن - ' می ک' به ' می‌ک')
جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' می‌گ')
خط ۳۴: خط ۳۴:
حاج محمدقاسم کاخکی در زمره افرادی است که نسب آنان به سردار بزرگ اسلام و صحابی وارسته، جناب [[مالک اشتر نخعی]] می‌رسد و از این جهت با نامورانی چون ورّام بن ابی فراس مؤلف «مجموعه ورام» و نواده دختری او یعنی [[سید بن طاووس]]، اسکندر بن دربیس خرقانی، شیخ محمدحسن بن شیخ محمدابراهیم یزدی اصفهانی (متوفای ۱۲۶۸هـ .ق.) جدّ خاندان اشتری اصفهانی و نیز مرحوم شیخ جعفر نجفی کاشف‌الغطاء اشتراک نسب دارد<ref>تحفة الاحباب، محدث قمی، ص ۴۲۸ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>.
حاج محمدقاسم کاخکی در زمره افرادی است که نسب آنان به سردار بزرگ اسلام و صحابی وارسته، جناب [[مالک اشتر نخعی]] می‌رسد و از این جهت با نامورانی چون ورّام بن ابی فراس مؤلف «مجموعه ورام» و نواده دختری او یعنی [[سید بن طاووس]]، اسکندر بن دربیس خرقانی، شیخ محمدحسن بن شیخ محمدابراهیم یزدی اصفهانی (متوفای ۱۲۶۸هـ .ق.) جدّ خاندان اشتری اصفهانی و نیز مرحوم شیخ جعفر نجفی کاشف‌الغطاء اشتراک نسب دارد<ref>تحفة الاحباب، محدث قمی، ص ۴۲۸ تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۱، ص ۴۳.</ref>.


فرزند حاج محمدقاسم، حاج محمدحسن، در یکی از محلات هرات (از توابع [[افغانستان]] کنونی) ـ محله ای [[شیعه]] نشین معروف به «حوض کرباس» ـ روزگار می گذرانید. در سبب وجه تسمیه این ناحیه، مورّخان و جغرافی دانان خاطرنشان نموده‌اند: بانویی متدیّن و پیرو [[اهل بیت]] از نخ و ریسمانی که خودش تهیه کرده بود، پارچه های کرباس تهیه نمود و آنها را به معرض فروش نهاد و از بهای دست رنج و زحمت خود، حوضی در این محل بنیان نهاد و وقف [[شیعیان]] نمود که به «حوض کرباس» معروف گشت که به تدریج لفظ حوض، محذوف و نام کرباس باقی ماند و منسوبان بدین ناحیه را «کرباسی» می‌گویند که گاه این انتساب را به تحریف کلباسی هم می‌گویند<ref>ریحانة الادب، ج ۵، ص ۴۶ دائرة المعارف فارسی، دکتر مصاحب، ذیل کرباسی.</ref>.
فرزند حاج محمدقاسم، حاج محمدحسن، در یکی از محلات هرات (از توابع [[افغانستان]] کنونی) ـ محله ای [[شیعه]] نشین معروف به «حوض کرباس» ـ روزگار می‌گذرانید. در سبب وجه تسمیه این ناحیه، مورّخان و جغرافی دانان خاطرنشان نموده‌اند: بانویی متدیّن و پیرو [[اهل بیت]] از نخ و ریسمانی که خودش تهیه کرده بود، پارچه های کرباس تهیه نمود و آنها را به معرض فروش نهاد و از بهای دست رنج و زحمت خود، حوضی در این محل بنیان نهاد و وقف [[شیعیان]] نمود که به «حوض کرباس» معروف گشت که به تدریج لفظ حوض، محذوف و نام کرباس باقی ماند و منسوبان بدین ناحیه را «کرباسی» می‌گویند که گاه این انتساب را به تحریف کلباسی هم می‌گویند<ref>ریحانة الادب، ج ۵، ص ۴۶ دائرة المعارف فارسی، دکتر مصاحب، ذیل کرباسی.</ref>.


محمدحسن که شخصی فاضل، پارسا و متدیّن بود، از این محل به گناباد (از توابع استان خراسان) مهاجرت نمود و در آبادی «کاخک» اقامت گزید. این ناحیه بخشی از نقاط مرکزی شهرستان گناباد را در بر می‌گیرد که بارگاه امامزاده سلطان محمد عابد (تاریخ بنا: ۹۶۰هـ .ق.) از اماکن زیارتی آن است و به این دیار اعتباری مذهبی و صفایی معنوی بخشیده است<ref> جغرافیای کامل ایران، ج ۱، ص ۶۳۴.</ref>.
محمدحسن که شخصی فاضل، پارسا و متدیّن بود، از این محل به گناباد (از توابع استان خراسان) مهاجرت نمود و در آبادی «کاخک» اقامت گزید. این ناحیه بخشی از نقاط مرکزی شهرستان گناباد را در بر می‌گیرد که بارگاه امامزاده سلطان محمد عابد (تاریخ بنا: ۹۶۰هـ .ق.) از اماکن زیارتی آن است و به این دیار اعتباری مذهبی و صفایی معنوی بخشیده است<ref> جغرافیای کامل ایران، ج ۱، ص ۶۳۴.</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:
=دوران کودکی و نوجوانی=
=دوران کودکی و نوجوانی=


محمدحسن به دلایلی که مورّخان و شرح حال نگاران بدان ها اشاره نکرده اند، کاخک گناباد را به مقصد اصفهان ترک نمود و در این شهر رحل اقامت افکند. مدتی از سکونت وی در این دیار سپری نشده بود که در نوزدهم [[ربیع الثانی]] سال ۱۱۸۰ هـ .ق. صاحب فرزندی گردید که او را «محمدابراهیم» نامید. این کودک دوران شکوفایی خویش را تحت تربیت پدری فاضل، پارسا و اهل تقوا و مادری نیکو سرشت سپری کرد. مدت ده بهار که از سن او گذشت ابرهای تیره و تاری سپهر زندگی او را تحت تأثیر قرار داد و مربّی عالی قدر، دلسوز و نخستین استاد خود یعنی پدری رئوف را در سال ۱۱۹۰هـ .ق. از دست داد و این ضایعه اسف انگیز در ذهن تازه شکفته اش اثر گذاشت و بعدها آن را به عنوان خاطره‌ای رنج آور از ذهن می گذرانید.
محمدحسن به دلایلی که مورّخان و شرح حال نگاران بدان ها اشاره نکرده اند، کاخک گناباد را به مقصد اصفهان ترک نمود و در این شهر رحل اقامت افکند. مدتی از سکونت وی در این دیار سپری نشده بود که در نوزدهم [[ربیع الثانی]] سال ۱۱۸۰ هـ .ق. صاحب فرزندی گردید که او را «محمدابراهیم» نامید. این کودک دوران شکوفایی خویش را تحت تربیت پدری فاضل، پارسا و اهل تقوا و مادری نیکو سرشت سپری کرد. مدت ده بهار که از سن او گذشت ابرهای تیره و تاری سپهر زندگی او را تحت تأثیر قرار داد و مربّی عالی قدر، دلسوز و نخستین استاد خود یعنی پدری رئوف را در سال ۱۱۹۰هـ .ق. از دست داد و این ضایعه اسف انگیز در ذهن تازه شکفته اش اثر گذاشت و بعدها آن را به عنوان خاطره‌ای رنج آور از ذهن می‌گذرانید.


محمدابراهیم اگر‌چه از نعمت پدر محروم گشت ولی فقیه بیداردل، آیة الله آقا [[سید محمد بیدآبادی]] بر حسب توصیه پدرش، به تربیت وی کوشید و او در سنین نوجوانی فضایل و مکارم اخلاقی را از او آموخت و در زمره شاگردان این عارف عرش آشنا در سیر و سلوک معنوی قلمداد گردید<ref>معارف الرجال، ج ۲، ص ۱۹۰٫.</ref>.
محمدابراهیم اگر‌چه از نعمت پدر محروم گشت ولی فقیه بیداردل، آیة الله آقا [[سید محمد بیدآبادی]] بر حسب توصیه پدرش، به تربیت وی کوشید و او در سنین نوجوانی فضایل و مکارم اخلاقی را از او آموخت و در زمره شاگردان این عارف عرش آشنا در سیر و سلوک معنوی قلمداد گردید<ref>معارف الرجال، ج ۲، ص ۱۹۰٫.</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش