بررسی ادله قائلین به عدم امکان تفسیر قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ی' به ' می‌ی'
جز (جایگزینی متن - ' می خ' به ' می‌خ')
جز (جایگزینی متن - ' می ی' به ' می‌ی')
خط ۲۵۳: خط ۲۵۳:
در اینجا بخش‌هائی از گفتار مجتهد شبستری درزمینه هرمنوتیک قرآن و سنت در میزگردی که با همین عنوان "هرمنوتیک قرآن، نخستین گامها در تفسیر قرآن" با حضور محمد مجتهد شبستری و علیرضا قائمی نیا در | ۲۶ بهمن ۱۳۹۴در دانشکده الهیات دانشگاه تهران- بر گزار شد – بیان می‌کنیم:  
در اینجا بخش‌هائی از گفتار مجتهد شبستری درزمینه هرمنوتیک قرآن و سنت در میزگردی که با همین عنوان "هرمنوتیک قرآن، نخستین گامها در تفسیر قرآن" با حضور محمد مجتهد شبستری و علیرضا قائمی نیا در | ۲۶ بهمن ۱۳۹۴در دانشکده الهیات دانشگاه تهران- بر گزار شد – بیان می‌کنیم:  


"ما وقتی از فهمیدن و تفسیر کردن حرف می‌زنیم، منظورمان این است که معنای مشخصی در جایی هست و همه می‌خواهند آن را بفهمند یا اینکه علمی وجود دارد به نام تفسیر که اگر همه آن را آنجام دهند، به معنای مورد نظر دست می یابند. این در حالی است که براساس هرمنوتیک، این تصور اشتباه است"
"ما وقتی از فهمیدن و تفسیر کردن حرف می‌زنیم، منظورمان این است که معنای مشخصی در جایی هست و همه می‌خواهند آن را بفهمند یا اینکه علمی وجود دارد به نام تفسیر که اگر همه آن را آنجام دهند، به معنای مورد نظر دست می‌یابند. این در حالی است که براساس هرمنوتیک، این تصور اشتباه است"
"ما مسلمانان در عصری زندگی می‌کنیم که در آن، فلسفه‌ها و علوم جدید گوناگون به وجود آمده است که همه آنها در فهم و تفسیر متون و از جمله فهم و تفسیر ما از کتاب مقدس و سنّت – را - مورد تحدی قرار داده‌اند. عمده‌ترین این فلسفه‌ها، فلسفه‌های گوناگون زبان، علوم گوناگون زبان شناسی، هرمنوتیک و انسان‌شناسی‌های جدید و تاریخ است. در این شرایط، ما مسلمانان نمی‌توانیم به میراث خود در فهم و تفسیر متون بسنده کنیم، بلکه باید این چهار قلمرو را به دقت بررسی و نسبت و تاثیر آنها را در فهم و تفسیر خودمان از متون و سنت مشخص کنیم. این کاری است که مسلمانان در دوره‌های گذشته هنگام رویارویی با فلسفه یونان، فرهنگ عرب، مسیحیت و یهودیت آنجام داده‌اند و درواقع فرهنگ و تمدن اسلامی‌در دیالوگ پدید آمد». "
"ما مسلمانان در عصری زندگی می‌کنیم که در آن، فلسفه‌ها و علوم جدید گوناگون به وجود آمده است که همه آنها در فهم و تفسیر متون و از جمله فهم و تفسیر ما از کتاب مقدس و سنّت – را - مورد تحدی قرار داده‌اند. عمده‌ترین این فلسفه‌ها، فلسفه‌های گوناگون زبان، علوم گوناگون زبان شناسی، هرمنوتیک و انسان‌شناسی‌های جدید و تاریخ است. در این شرایط، ما مسلمانان نمی‌توانیم به میراث خود در فهم و تفسیر متون بسنده کنیم، بلکه باید این چهار قلمرو را به دقت بررسی و نسبت و تاثیر آنها را در فهم و تفسیر خودمان از متون و سنت مشخص کنیم. این کاری است که مسلمانان در دوره‌های گذشته هنگام رویارویی با فلسفه یونان، فرهنگ عرب، مسیحیت و یهودیت آنجام داده‌اند و درواقع فرهنگ و تمدن اسلامی‌در دیالوگ پدید آمد». "


Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۴۴

ویرایش