سالم بن احمد بن جندان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
جز (جایگزینی متن - ' می ب' به ' می‌ب')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
در این کتاب‌ها آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک مجموعه تصحیح شده و پاک نویس شده است و این کم است و شاید از بیست جلد بیشتر نباشد که تعداد کمی از آنها دارای تقریض از علمای دیگر است. تعدادی نیز پیش نویس هستند ویا کامل نشده‌اند و یا تصحیح و پاک نویسی نشده‌اند که بیشتر کتابه ای به جای مانده از او از این دسته هستنداز جمله: کتاب «الخلاصة الکافیة» که خود او تصریح کرده که هنوز پاک نویس نشده است و کتاب «الدر و الیاقوت» و کتاب «روضة الولدان» و غیر آن که بسیارند که بیشتر در سفرهای تبلیغی نگاشته است. نوشته‌های او بیش از صد نگاشته است که ترکیبی از نامه‌ها و جزوه ها و کتاب‌های پر برگ می‌باشند که بیشتر آنها یا از بین رفته‌اند و یا کامل نشده‌اند.
در این کتاب‌ها آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک مجموعه تصحیح شده و پاک نویس شده است و این کم است و شاید از بیست جلد بیشتر نباشد که تعداد کمی از آنها دارای تقریض از علمای دیگر است. تعدادی نیز پیش نویس هستند ویا کامل نشده‌اند و یا تصحیح و پاک نویسی نشده‌اند که بیشتر کتابه ای به جای مانده از او از این دسته هستنداز جمله: کتاب «الخلاصة الکافیة» که خود او تصریح کرده که هنوز پاک نویس نشده است و کتاب «الدر و الیاقوت» و کتاب «روضة الولدان» و غیر آن که بسیارند که بیشتر در سفرهای تبلیغی نگاشته است. نوشته‌های او بیش از صد نگاشته است که ترکیبی از نامه‌ها و جزوه ها و کتاب‌های پر برگ می‌باشند که بیشتر آنها یا از بین رفته‌اند و یا کامل نشده‌اند.


برخی از تألیفات وی را که همگی نسخه های خطی و منتشر نشده است ذکر می‌کنیم:
برخی از تألیفات وی را که همگی نسخه‌های خطی و منتشر نشده است ذکر می‌کنیم:
* «العلم الشامخ فی معجم المشایخ»
* «العلم الشامخ فی معجم المشایخ»
* «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم»
* «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم»
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتاب‌ها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتاب‌های متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد.
او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتاب‌ها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتاب‌های متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد.


به همراه شیخ محمد بن سالم بیهانی نواحی [[حضرموت]] را سیاحت کرد و با شخصیت های آنجا ارتباط گرفت و آنچه را که به چشم دیده بود تصدیق کرد.
به همراه شیخ محمد بن سالم بیهانی نواحی [[حضرموت]] را سیاحت کرد و با شخصیت‌های آنجا ارتباط گرفت و آنچه را که به چشم دیده بود تصدیق کرد.


در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی می‌کردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران.
در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی می‌کردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران.
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
با علما می‌نشست، مسئولین را راهنمایی می‌کرد و تذکر می‌داد، به پیر و جوان احترام می‌گذاشت، با جوانان می‌نشست و خود را به سطح آنان پایین می‌آورد، با فقرا و نیازمندان می‌آمیخت و با آنها محشور می‌شد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است.
با علما می‌نشست، مسئولین را راهنمایی می‌کرد و تذکر می‌داد، به پیر و جوان احترام می‌گذاشت، با جوانان می‌نشست و خود را به سطح آنان پایین می‌آورد، با فقرا و نیازمندان می‌آمیخت و با آنها محشور می‌شد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است.


حبیب سالم عبا و عمامه‌اش را در می‌آورد و شلوار و شنل و لباس حاشیه‌ای می‌پوشید تا با جوان‌ها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران می‌رفت، آنها را جمع می‌کرد و خدا را یادآوری می‌کرد، آنها را به توبه راهنمایی می‌کرد و پول بین آنها تقسیم می‌کرد و از آنها می‌خواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه های خود بازگردند. و اگر پولش تمام می‌شد، با گریه و هق هق به خانه‌اش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران می‌نشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن می‌گفت که آنان را خشنود می‌کرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان می‌شد و جوانان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می‌بینیم که از حسرت و اشتیاق می‌گریند.
حبیب سالم عبا و عمامه‌اش را در می‌آورد و شلوار و شنل و لباس حاشیه‌ای می‌پوشید تا با جوان‌ها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران می‌رفت، آنها را جمع می‌کرد و خدا را یادآوری می‌کرد، آنها را به توبه راهنمایی می‌کرد و پول بین آنها تقسیم می‌کرد و از آنها می‌خواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانه‌های خود بازگردند. و اگر پولش تمام می‌شد، با گریه و هق هق به خانه‌اش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران می‌نشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن می‌گفت که آنان را خشنود می‌کرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان می‌شد و جوانان نیز او را بسیار دوست می‌داشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، می‌بینیم که از حسرت و اشتیاق می‌گریند.


اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمع‌آوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند.
اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخی‌های او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمع‌آوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند.


== وفات ==
== وفات ==