۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ب' به ' میب') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
در این کتابها آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک مجموعه تصحیح شده و پاک نویس شده است و این کم است و شاید از بیست جلد بیشتر نباشد که تعداد کمی از آنها دارای تقریض از علمای دیگر است. تعدادی نیز پیش نویس هستند ویا کامل نشدهاند و یا تصحیح و پاک نویسی نشدهاند که بیشتر کتابه ای به جای مانده از او از این دسته هستنداز جمله: کتاب «الخلاصة الکافیة» که خود او تصریح کرده که هنوز پاک نویس نشده است و کتاب «الدر و الیاقوت» و کتاب «روضة الولدان» و غیر آن که بسیارند که بیشتر در سفرهای تبلیغی نگاشته است. نوشتههای او بیش از صد نگاشته است که ترکیبی از نامهها و جزوه ها و کتابهای پر برگ میباشند که بیشتر آنها یا از بین رفتهاند و یا کامل نشدهاند. | در این کتابها آنچه حبیب سالم با قلم خود نوشته است یک مجموعه تصحیح شده و پاک نویس شده است و این کم است و شاید از بیست جلد بیشتر نباشد که تعداد کمی از آنها دارای تقریض از علمای دیگر است. تعدادی نیز پیش نویس هستند ویا کامل نشدهاند و یا تصحیح و پاک نویسی نشدهاند که بیشتر کتابه ای به جای مانده از او از این دسته هستنداز جمله: کتاب «الخلاصة الکافیة» که خود او تصریح کرده که هنوز پاک نویس نشده است و کتاب «الدر و الیاقوت» و کتاب «روضة الولدان» و غیر آن که بسیارند که بیشتر در سفرهای تبلیغی نگاشته است. نوشتههای او بیش از صد نگاشته است که ترکیبی از نامهها و جزوه ها و کتابهای پر برگ میباشند که بیشتر آنها یا از بین رفتهاند و یا کامل نشدهاند. | ||
برخی از تألیفات وی را که همگی | برخی از تألیفات وی را که همگی نسخههای خطی و منتشر نشده است ذکر میکنیم: | ||
* «العلم الشامخ فی معجم المشایخ» | * «العلم الشامخ فی معجم المشایخ» | ||
* «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم» | * «معجم الأوادم فی الأنساب والتراجم» | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتابها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتابهای متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد. | او مورد تجلیل تاجران بزرگ حجاز مانند بن لادن، بوگشان و کاکی قرار گرفت، بنابراین بن لادن چک هایی به او داد که در آن اعداد پول مورد نیاز خود را نوشته بود، بنابراین مجموعه عظیمی از کتابها را خرید و به اندونزی آورد. آنها را در کتابخانه خود گنجاند. کتابهای متعددی درباره حضرموت و قبایل آن نوشت، و برای اطمینان از اسناد مطالب به حضرموت سفر کرد. | ||
به همراه شیخ محمد بن سالم بیهانی نواحی [[حضرموت]] را سیاحت کرد و با | به همراه شیخ محمد بن سالم بیهانی نواحی [[حضرموت]] را سیاحت کرد و با شخصیتهای آنجا ارتباط گرفت و آنچه را که به چشم دیده بود تصدیق کرد. | ||
در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی میکردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران. | در سفرهای او مورخ بزرگ سید صالح بن علی الحمید و مورخ المعمرالسید جعفر بن محمد السقاف، وزیر سابق دولت کثیری، محمد بن سالم بن حافظ و شیخ همراهی میکردند. سالم بن سعید بکیر بغیثان که در آن زمان رئیس مجلس فتوای شرعی در تریم بود و دیگران. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۶۸: | ||
با علما مینشست، مسئولین را راهنمایی میکرد و تذکر میداد، به پیر و جوان احترام میگذاشت، با جوانان مینشست و خود را به سطح آنان پایین میآورد، با فقرا و نیازمندان میآمیخت و با آنها محشور میشد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است. | با علما مینشست، مسئولین را راهنمایی میکرد و تذکر میداد، به پیر و جوان احترام میگذاشت، با جوانان مینشست و خود را به سطح آنان پایین میآورد، با فقرا و نیازمندان میآمیخت و با آنها محشور میشد و مردم، حتی مسیحیان و چینی ها همه او را دوست داشتند. تا زمان حال نیز در خانه کسانی که با علمای اندونزی ارتباط دارند عکس او آویخته است. | ||
حبیب سالم عبا و عمامهاش را در میآورد و شلوار و شنل و لباس حاشیهای میپوشید تا با جوانها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران میرفت، آنها را جمع میکرد و خدا را یادآوری میکرد، آنها را به توبه راهنمایی میکرد و پول بین آنها تقسیم میکرد و از آنها میخواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به | حبیب سالم عبا و عمامهاش را در میآورد و شلوار و شنل و لباس حاشیهای میپوشید تا با جوانها بنشیند و به سطح آنها بیاید، حتی ممکن است لباس کارگران را بپوشد و با آنها بنشیند. بعضی شبها با دستی پر از پول به محله بدکاران میرفت، آنها را جمع میکرد و خدا را یادآوری میکرد، آنها را به توبه راهنمایی میکرد و پول بین آنها تقسیم میکرد و از آنها میخواست که گناه را به کسب درآمد تبدیل نکنند و به خانههای خود بازگردند. و اگر پولش تمام میشد، با گریه و هق هق به خانهاش برمی گشت تا اینکه همه در ماشینش صدای گریه او را شنیدند. و از مردم زمان خود و مصر نقل شده است که اگر در میان علما و امیران مینشست، مانند شیر بود و چون مجلس تمام شد با جوانان نشست و عمامه خود را برداشت و با جوانان سخن میگفت که آنان را خشنود میکرد و خلق و خوی و روحیات آنان به او گرایش داشت، بلکه غالباً تسلیم سطح آنان میشد و جوانان نیز او را بسیار دوست میداشتند، چنان که او آنان را دوست دارد، پس تا امروز در سال 1437 ق افراد مسن زیادی را پیدا کنید که همان جوانان بودند و اگر نزد یکی از آنان برویم و شیخ سالم را یاد کنیم، میبینیم که از حسرت و اشتیاق میگریند. | ||
اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و | اخبار او به قدری جالب است که مجله تورجمان صفحه ای را به ذکر اخبار و شوخیهای او اختصاص داده است. و سفر بسیار بود برای ندای خدا و بهره و منفعت و جمعآوری اطلاعات و اسناد و روایت. مردم همه کشورهایی که او به آنجا سفر کرده است، خاطرات خوشی از او دارند. | ||
== وفات == | == وفات == |
ویرایش