متوسمیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''متوسمیه‏''' از شاخه‌های فرقه هفتاد و سه‌گانه [[مسلمانان]] است.
'''«متوسمیه‏»''' از شاخه‌های فرقه هفتاد و سه‌گانه [[مسلمانان]] است.


== معنای لغوی توسم ==
== معنای لغوی توسم ==
توسم در لغت به معنای دیدن چیزی از روی هوش و فراست و به علامت پی بردن است. عرب چنین مثال می‌زند: توسّمت فیه الخیر. یعنی خیر را در او دیدم.
توسم در لغت به معنای دیدن چیزی از روی هوش و فراست و به علامت پی بردن است. عرب چنین مثال می‌زند: '''«توسّمت فیه الخیر'''»؛ یعنی خیر را در او دیدم.


== پندهای متوسمیه ==
== پندهای متوسمیه ==
متوسمیه می‌گویند که هوش با خود دار و گوش با دل دار و هر چه دل گوید به جای آور. پند نگاه‌دار که دل آئینه عیب نما است و اگر دل پاک و نورانی باشد، آماده دریافت الهامات ربانی خواهد شد. زیرا دل تاریک گرفتار زنگار طبیعت انسانی می‌شود و جز گناه و معصیت چیز دیگری جذب این دل نخواهد شد چنان که [[رسول خدا(ص)|رسول خدا(صلی الله علیه و  آله و سلم)]] فرمود: ان للشیطان لمة بقلب ابن آدم و الملک لمة. یعنی (دل) دم به دم (محل) فرود ملک است از فلک، یا فرود شیطان است. پس باید دانست که حاکم بر انسان دل اوست نه قرآن و خبر(حدیث)
متوسمیه می‌گویند که هوش با خود دار و گوش با دل دار و هر چه دل گوید به جای آور. پند نگاه‌دار که دل آئینه عیب نما است و اگر دل پاک و نورانی باشد، آماده دریافت الهامات ربانی خواهد شد. زیرا دل تاریک گرفتار زنگار طبیعت انسانی می‌شود و جز گناه و معصیت چیز دیگری جذب این دل نخواهد شد چنان که [[رسول خدا(ص)|رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله وسلم)]] فرمود:«ان للشیطان لمة بقلب ابن آدم و الملک لمة»؛ یعنی (دل) دم به دم (محل) فرود ملک است از فلک، یا فرود شیطان است. پس باید دانست که حاکم بر انسان دل اوست نه قرآن و خبر(حدیث)
این حدیث در جامع الصغیر سیوطی آمده است: ان للشیطان لمة بابن آدم و للملک فأما لمة الشیطان فإیعاذ بالشر و تکذیب بالحق و أمّا لمة الملک فإیعاذ بالخیر و تصدیق بالحق فمن وجد ذلک فلیعلم انه من اللّه تعالی فلیحمد اللّه و من وجد الاخری فلیتعوّذ باللّه من الشیطان. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 389 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> <ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم با تصحيح محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 هجری شمسی، ص 55.</ref> <ref>سیوطی جلال‌الدین، الجامع الصغير، ج 1، ص 322.
این حدیث در جامع الصغیر سیوطی آمده است: «ان للشیطان لمة بابن آدم و للملک فأما لمة الشیطان فإیعاذ بالشر و تکذیب بالحق و أمّا لمة الملک فإیعاذ بالخیر و تصدیق بالحق فمن وجد ذلک فلیعلم انه من اللّه تعالی فلیحمد اللّه و من وجد الاخری فلیتعوّذ باللّه من الشیطان»<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 389 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref>،<ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم با تصحيح محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 هجری شمسی، ص 55.</ref>،<ref>سیوطی جلال‌الدین، الجامع الصغير، ج 1، ص 322.
</ref>
</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۲

«متوسمیه‏» از شاخه‌های فرقه هفتاد و سه‌گانه مسلمانان است.

معنای لغوی توسم

توسم در لغت به معنای دیدن چیزی از روی هوش و فراست و به علامت پی بردن است. عرب چنین مثال می‌زند: «توسّمت فیه الخیر»؛ یعنی خیر را در او دیدم.

پندهای متوسمیه

متوسمیه می‌گویند که هوش با خود دار و گوش با دل دار و هر چه دل گوید به جای آور. پند نگاه‌دار که دل آئینه عیب نما است و اگر دل پاک و نورانی باشد، آماده دریافت الهامات ربانی خواهد شد. زیرا دل تاریک گرفتار زنگار طبیعت انسانی می‌شود و جز گناه و معصیت چیز دیگری جذب این دل نخواهد شد چنان که رسول خدا(صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود:«ان للشیطان لمة بقلب ابن آدم و الملک لمة»؛ یعنی (دل) دم به دم (محل) فرود ملک است از فلک، یا فرود شیطان است. پس باید دانست که حاکم بر انسان دل اوست نه قرآن و خبر(حدیث) این حدیث در جامع الصغیر سیوطی آمده است: «ان للشیطان لمة بابن آدم و للملک فأما لمة الشیطان فإیعاذ بالشر و تکذیب بالحق و أمّا لمة الملک فإیعاذ بالخیر و تصدیق بالحق فمن وجد ذلک فلیعلم انه من اللّه تعالی فلیحمد اللّه و من وجد الاخری فلیتعوّذ باللّه من الشیطان»[۱]،[۲]،[۳].

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 389 با ویرایش و اصلاح عبارات
  2. هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم با تصحيح محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 هجری شمسی، ص 55.
  3. سیوطی جلال‌الدین، الجامع الصغير، ج 1، ص 322.