تصوف در آفریقا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''تصوف در آفریقا''' در قرن پنجم از طریق اندلس با ورود به مغرب (مراکش) راه خود را به دیگر سرزمینهای افریقایی باز کرد.<ref>بل، ص 377، غنیمی، ج 6، ص 93</ref> | '''تصوف در آفریقا''' در قرن پنجم از طریق اندلس با ورود به مغرب (مراکش) راه خود را به دیگر سرزمینهای افریقایی باز کرد.<ref>بل، ص 377، غنیمی، ج 6، ص 93</ref> این جریان فکری دارای آثار و برکاتی در نشر و توسعه اسلام در قاره آفریقا به ویژه در شمال آن داشته است. | ||
=گسترش تصوف در شمال آفریقا و عوامل آن= | =گسترش تصوف در شمال آفریقا و عوامل آن= |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۱
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۱:۳۱، ۲۱ فوریه ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
تصوف در آفریقا در قرن پنجم از طریق اندلس با ورود به مغرب (مراکش) راه خود را به دیگر سرزمینهای افریقایی باز کرد.[۱] این جریان فکری دارای آثار و برکاتی در نشر و توسعه اسلام در قاره آفریقا به ویژه در شمال آن داشته است.
گسترش تصوف در شمال آفریقا و عوامل آن
به رغم تحریم آثار متصوفه به خصوص آثار غزالی در شمال افریقا، تصوف در دورهی مرابطون (447-541 / 1055-1146) در این سرزمین گسترش یافت و در دورهی موحدون (515-668 / 1121-1269) صوفیان بزرگی به خصوص در مغرب ظهور یافتند. [۲]
برخی دلایل عمدهی نفوذ و گسترش تصوف در افریقا عبارتاند از:
بیزاری مردم از خشونت و فساد و اوضاع آشفتهی اقتصادی در دورهی مرابطون و موحدون، اشتغال علما و فقها به امور دنیوی و اعمال و رفتار مقبول شیوخ صوفیه و نفوذ معنوی آنان.[۳]
توجه و اقبال به صوفیان چندان بود که مردم در هنگام وقوع بلایا و حوادث طبیعی، برای شفای بیماریها و رفع گرفتاریها و نیز برای تظلم از حاکمان، به صوفیان رو میآوردند؛ از اینرو، سالانه فتوح و هدایای بسیاری به آنان داده میشد و بدین ترتیب، صوفیه گاه به مال بسیار دست مییافتند.[۴]
جایگاه خاص صوفیان نزد مردم، موجب شد که حکام نیز در ایام صلح درصدد جلب حمایت و توجه مشایخ برآیند و به هنگام جنگ به آنان متوسل شوند.[۵] این محبوبیت و نقش سیاسی و اجتماعی صوفیان، موجب ترس و نگرانی حکام و فقها میشد، زیرا برخی صوفیان از آن برای دعوت به خود و ادعای مهدویت استفاده میکردند.[۶]
مخالفت با تصوف در آفریقا
اوج مخالفت با صوفیه در مغرب و اندلس، آتش زدن آثار آنان در مساجد بود.[۷] البته در سِجِلماسه و فاس، علمایی مانند ابوالفضل یوسفبن محمدبن یوسف (متوفی 513) معروف به نحوی، با این عمل مخالفت کردند.[۸]
تلاش برای نشر تصوف در آفریقا
به رغم مخالفت برخی فقها با صوفیان، از همان ابتدا در افریقا به خصوص در مراکش، متون صوفیانه در مدارس و دیگر علوم دینی در زوایا (خانقاهها) تدریس میشد. به نوشتهی ابنبطوطه در سدهی هشتم، در دربار پادشاه مراکش تفسیر و حدیث و فقه مالکی و کتب صوفیه تدریس میشد.[۹] متصوفه خصوصاً در اوایل رواج تصوف در افریقا، کاملاً به انجام دادن فرایض دینی ملتزم بودند[۱۰] و مریدان و متعلمان در محضرِ صوفیانی که جامع تصوف و فقاهت بودند، جمع میشدند.
برخی از قدما و بزرگان تصوف در آفریقا
برخی از این صوفیان عبارت بودند از:
احمدبن مخلوف شابی اهل تونس، مؤسس طریقهی شابیه در قرن نهم؛
احمدبن قاسم تادْلی (متوفی 1013) مؤلف حدود هفتاد کتاب در تصوف و مناقب صالحان؛
عبدالرحمانبن محمد فاسی (متوفی 1036)، مؤسس یکی از زوایای مهم فاس که مرکز تعلیم و تربیت علما و صوفیه بوده است؛
محمدبن ابیبکر دلّائی (متوفی 1046) پیرو طریقهی شاذلیه که از محدثان بود و علمای مراکش در محضر وی حاضر میشدند؛
محمدبن ناصر دَرعی (متوفی 1085) که مریدان و متعلمان بسیاری از صحرا و سودان به زاویهی او میرفتند.[۱۱]
تصوف و نشر اسلام در آفریقا
صوفیان در تبلیغ اسلام در میان قبایل افریقایی بسیار مؤثر بودهاند، بهطوری که در برخی کشورهای افریقایی، اسلام رنگی از تصوف دارد.[۱۲] برخی از صوفیان برای مسلمان کردن قبایل حتی اقدامات نظامی کردند، از جمله عثمان دان فودیو (متوفی 1232 / 1817) با اعلام جهاد مقدّس علیه کفار، بر بخشهایی از نیجریه دست یافت و پس از او پسرش محمد بِلّو (حک: 1232-1253 / 1817-1837) حاکمِ همان مناطقی شد که پدرش گرفته بود و به تدریج قلمرو خود را گسترش داد.[۱۳]
زوایای صوفیه و مهدویت در آفریقا
زوایای صوفیه مراکز علوم دینی به شمار میآمدند و در آنها زبان عربی و فقه و کلام تدریس میشد.[۱۴] صوفیه به خصوص در شمال افریقا، مبلّغ عقیدهی مهدویت بودند. این عقیده که از طریق فاطمیان مصر به صوفیه رسیده بود، منجر به ظهور بسیاری از مدعیان مهدویت در سودان و سومالی و سنگال و نیجریه و کامرون شد.[۱۵] از جمله در حوادثی که به تأسیس دولت مهدی در سودان به رهبری محمد احمدبن عبدالله (حک: 1298-1302 / 1881-1885)، یکی از مریدان طریقهی سَمّانیه، انجامید، نقش مؤثری داشتند.[۱۶] طریقهها و زوایای صوفیه در تحولات سیاسی افریقا نیز نقش تعیین کنندهای داشتند، از جمله زاویهی «دَلاء» یا «تادلا»[۱۷] که حرکت مرابطون از آنجا آغاز شد. فرقهی مُریدین نیز از اتباع طریقههای صوفیه در مغرب بودند.[۱۸]
صوفیان و مقابله با استعمار در آفریقا
صوفیان از مردم در برابر جور حکام و استعمارگران دفاع میکردند. طریقههایی مانند قادریه و شاذلیه نیز سابقه ای طولانی در درگیری با استعمارگران داشتند. این دو طریقه در مراکش و الجزایر با فرانسه و در اتیوپی و سومالی با ایتالیا و انگلیس مبارزه کردند. امیر عبدالقادر (متوفی 1300 / 1883) که در الجزایر با فرانسه مبارزه کرد، یکی از مریدان طریقهی قادریه بود.[۱۹] طریقههای دیگری چون جَزولیه و احمدیه و دَندراویه و درقاویه نیز در غرب و شاخ افریقا با ایتالیا و انگلیس مبارزه کردند.[۲۰] در مغرب تمام زوایای صوفیه مراکز دفاعی در برابر هجوم و اشغالگری اسپانیا و پرتغال بودند.[۲۱] برخی از مریدان احمدبن ادریس مؤسس طریقهی ادریسیه با استعمارگران شمال غرب و غرب افریقا، و احمدبن شریف سَنوسی (1290-1351 / 1873-1933) از مشایخ طریقهی سنوسیه، از 1320 تا 1330 / 1902-1912 در صحرا با فرانسه و در 1329 / 1911 در لیبی با ایتالیاییها مبارزه کردند. محمد بن عبدالله حسن (متوفی 1301 ش / 1922) از سومالی، در برابر اشغالگران اتیوپیایی و ایتالیایی و انگلیسی ایستادگی کرد.[۲۲]
در عین حال، برخی طریقهها در سنگال و سودان و موریتانی هنگام درگیری میان استعمارگران و مردم، بین آنها میانجی گری میکردند و حتی برخی مشایخ با استعمارگران همکاری مینمودند، مثلاً چند تن از مشایخ قادریه به گسترش نفوذ فرانسه در صحرا کمک کردند.[۲۳]
صوفیان آفریقا و اتحاد اسلامی
اندیشهی اتحاد اسلامی نیز از طریق برخی طریقههای اصلاحطلب، مانند قادریه و شاذلیه، در افریقا گسترش یافت و زوایای صوفیه با استفاده از تعالیم اسلامی برای متحد کردن قبایل افریقایی در برابر استعمارگران بسیار کوشیدند.[۲۴]
طریقههای صوفیه در افریقا
این طریقهها در افریقا ابتدا در خاندان وَزّانی (ساکن وَزّان در شمال مغرب)، شکل گرفتند. عبدالسلامبن مَشیش، مؤسس طریقهی مَدْینیه و مرید ابومَدْین تلمسانی، از مشاهیر این خاندان بود[۲۵] و هر دوی آنها از بزرگ ترین شیوخ صوفیه در مغرب بودند. طریقهی قادریه و شاذلیه زودتر و طریقههای دیگر مانند تجانیه و جزولیه و ختمیه و سنوسیه دیرتر از طریقههای دیگر در افریقا رواج یافتند. چهار طریقهی اخیر اغلب تحت تأثیر قادریه و شاذلیه بودند.[۲۶] پرطرفدارترین طریقههای صوفیه نیز قادریه و شاذلیه و تجانیهاند و بسیاری از طریقهها از آنها منشعب شدهاند.
پانویس
- ↑ بل، ص 377، غنیمی، ج 6، ص 93
- ↑ بل، همان جا؛ هیسکت، ص 40
- ↑ ر.ک. بل، ص 378-391؛ ناصری طاهری، ص 313-317، 342
- ↑ بل؛ غنیمی، همانجاها؛ حسنعلی حسن، ص 476-477
- ↑ حسنعلی حسن، ص 477-478
- ↑ همان، ص 479؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Ţarīķa. 2: In North Africa".
- ↑ ر.ک. حسنعلی حسن، ص 451-452
- ↑ همان، ص 453
- ↑ ابنبطوطه، ج 2، ص 744
- ↑ بل، ص 386
- ↑ حجّی، ج 2، ص 484-485؛ ولی، ص 104؛ بل، ص 393
- ↑ کوک، ص 228
- ↑ همان، ص 310-320
- ↑ ملک شهمیرزادی، ص 79
- ↑ بل، ص 391-392؛ کوک، ص 382-383
- ↑ ابوسلیم، ص 55؛ د. اسلام، همانجا
- ↑ در این باره، ر.ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تادْلا»
- ↑ زبیب، ج 4، ص 387؛ مونس، ج 2، جزء 3، ص 82
- ↑ ر.ج. اسلام آکسفورد، ج 4، ص 129-130، 132
- ↑ همان، ج 4، ص 130، 132؛ مونس، ج 2، جزء 3، ص 84
- ↑ زبیب، ج 4، ص 356
- ↑ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Ţarīķa; Al-Sanūsī"
- ↑ د.ج. اسلام آکسفورد، ج 4، ص 130
- ↑ مونس، ج 2، جزء 3؛ د. ج. اسلام آکسفورد، ج 4، ص 130-131
- ↑ مونس، همان جا؛ زبیب، ج 4، ص 355
- ↑ بل، ص 421-422؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Ţarīķa;"؛ غنیمی، ج 6، ص 95
منابع تحقیق
ابنبطوطه، سفرنامهی ابنبطوطه، ترجمهی محمدعلی موحد، تهران 1361 ش.
محمدابراهیم ابوسلیم، الحرکة الفکریة فی المهدیة، بیروت 1981.
آلفرد بل، الفرق الاسلامیّة فیالشمال الافریقی من الفتح العربی حتی الیوم، ترجمه عن الفرنسیة عبدالرحمان بدوی، بیروت 1987.
محمد حجی، جولات تاریخیّة، بیروت 1995.
حسنعلی حسن، الحضارة الاسلامیة فی المغرب و الاندلس: عصر المرابطین و الموحدین، قاهره 198.
دانشنامهی جهان اسلام، زیرنظر غلامعلی حدادعادل، تهران: بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، 1375 ش-.
ژوزف کوک، مسلمانان افریقا، ترجمهی اسدالله علوی، مشهد 1373 ش.
نجیب زبیب، الموسوعة العامة لتاریخ المغرب و الاندلس، بیروت 1415 / 1995.
صادق ملک شهمیرزادی، «صوفیان افریقا»، چشمانداز، سال 1، ش 9 (آذر 1376).
حسین مونس، تاریخ المغرب و حضارته، بیروت 1412 / 1992.
منبع مقاله
جمعی از مؤلفان؛ (1388)، تاریخ و جغرافیای تصوّف، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.