confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل میشد، عده ای از بزرگان اسلام حاضر می شدند و از محضر آن بزرگوار استفاده میکردند. از مشهورترین شاگردان امام، زرارةبناعین (متوفی در 150 ه) و محمدبنمسلم و ابوبصیر و بریدبنمعاویه عجلی و فضیلبنیسار و معروفبنخربوذ و جمیل بندراج و عبداللّهبنمسکان و حمادبنعثمان... بودند. | در مجلس درس آن حضرت که در مدینه تشکیل میشد، عده ای از بزرگان اسلام حاضر می شدند و از محضر آن بزرگوار استفاده میکردند. از مشهورترین شاگردان امام، زرارةبناعین (متوفی در 150 ه) و محمدبنمسلم و ابوبصیر و بریدبنمعاویه عجلی و فضیلبنیسار و معروفبنخربوذ و جمیل بندراج و عبداللّهبنمسکان و حمادبنعثمان... بودند. | ||
==اختلافها== | |||
مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداست که شیعیان امامیه آن را به «نصّ جلی و خفی» و اهل تسنن به اختیار امت میدانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهای از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نکاح است. | مهمترین اختلاف شیعه با اهلسنت و جماعت درباره تعیین جانشین رسول خداست که شیعیان امامیه آن را به «نصّ جلی و خفی» و اهل تسنن به اختیار امت میدانند. به جز این مسأله اساسی، اختلاف شیعه با سنی در بعض مدارک و ادله اجتهاد و نیز در پارهای از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نکاح است. | ||
عمل به «قیاس» در نزد شیعه امامیه حرام است ولی در نزد تمامی فرق اهل سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول میباشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافقاند. حتی بعضی از علمای سنت و جماعت بدین سبب مذهب جعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناختهاند و از مسائل مورد اختلاف ایشان با سنت و جماعت «عقد متعه» یا زناشویی موقت و بعضی از مسائل «ارث» و غیره است. | عمل به «قیاس» در نزد شیعه امامیه حرام است ولی در نزد تمامی فرق اهل سنت (به جز [[خوارج]] و [[ظاهریه]]) مورد قبول میباشد. در بیشتر مسائل فروع فقه، مذهب شیعه امامیه غالبا با یکی از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولی مسائلی نیز وجود دارد که جزو منفردات امامیه است، گرچه در اکثر این مسائل نیز یکی از فقهای صحابه یا تابعین و اتباع، با شیعه موافقاند. حتی بعضی از علمای سنت و جماعت بدین سبب مذهب جعفری را کنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناختهاند و از مسائل مورد اختلاف ایشان با سنت و جماعت «عقد متعه» یا زناشویی موقت و بعضی از مسائل «ارث» و غیره است. | ||
== بعضی از اعتقادات خاص شیعه امامیه == | == بعضی از اعتقادات خاص شیعه امامیه == | ||
اعتقادات خاص شیعه امامیه که آنان را از اهل سنت و جماعت ممتاز میسازد، «امامت و ولایت» حضرت علی (ع) و اولاد او که ائمه معصومین (ع) باشند و «[[عصمت]]» [[انبیاء|انبیاء]] و امامان و «[[تقیه|تقیه]]» و «[[بداء]]» و «[[متعه]]» است. در اینجا درباره بداء و متعه و [[رجعت]] به اختصار چند سطری مینگاریم: | اعتقادات خاص شیعه امامیه که آنان را از اهل سنت و جماعت ممتاز میسازد، «امامت و ولایت» حضرت علی (ع) و اولاد او که ائمه معصومین (ع) باشند و «[[عصمت]]» [[انبیاء|انبیاء]] و امامان و «[[تقیه|تقیه]]» و «[[بداء]]» و «[[متعه]]» است. در اینجا درباره بداء و متعه و [[رجعت]] به اختصار چند سطری مینگاریم: | ||
== بداء == | == =بداء === | ||
عبارت از این اعتقاد است که خداوند عالم مشیتش را بر حسب مصالحی تغییر میدهد. به اعتقاد ایشان چون خداوند قادر مطلق است و به نصّ آیه: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ». (سوره رعدآیه 39) بنابر مصالح (وجودیه) هرگاه بخواهد امری را میتواند باطل سازد و به جای آن امری دیگر را برقرار نماید. «بداء» در این صورت به معنی نسخ است، چنان که خداوند امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل بن جعفر]] با بنابر مصالح نسخ فرمود و درباره اسماعیل بداء حاصل شد، چنان که حضرت صادق (ع) فرموده است: «ما بدا للّه فی شیء کما بدا للّه فی اسماعیل ابنی». | عبارت از این اعتقاد است که خداوند عالم مشیتش را بر حسب مصالحی تغییر میدهد. به اعتقاد ایشان چون خداوند قادر مطلق است و به نصّ آیه: «یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ». (سوره رعدآیه 39) بنابر مصالح (وجودیه) هرگاه بخواهد امری را میتواند باطل سازد و به جای آن امری دیگر را برقرار نماید. «بداء» در این صورت به معنی نسخ است، چنان که خداوند امامت [[اسماعیل بن جعفر|اسماعیل بن جعفر]] با بنابر مصالح نسخ فرمود و درباره اسماعیل بداء حاصل شد، چنان که حضرت صادق (ع) فرموده است: «ما بدا للّه فی شیء کما بدا للّه فی اسماعیل ابنی». | ||
== متعه == | === متعه === | ||
به ضم میم به معنی تمتع و برخورداری است و آن [[نکاح منقطع]] و موقت است که در اصطلاح عوام شیعه آن را صیغه گویند. در حلیت متعه، شیعه امامیه به این آیه: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً (نساء/ 24) در روایات وارده از اهلبیت و نقل بعض [[صحابه]] استناد کنند، علاوه بر آن، متعه در زمان رسول اکرم (ص) تجویز شده است و نسبت به ادعای نهی و نسخ آن که در [[خیبر|خیبر]] یا [[حجة الوداع]] بوده تردید است و همین تردید موجب میشود که نهی از آن را «[[نهی تنزیهی|نهی تنزیهی]]» بدانیم نه «[[نهی تحریمی|نهی تحریمی]]» که موجب نسخ حکم حلیت قبلی است. به علاوه که در شریعت همگانی و همه زمانی اسلام که مصالح عباد در نظر گرفته شده است تشریع نکاح موقت و متعه مانع از [[زنا]] و فساد است. از شرایط «متعه» یکی آن است که ذکر «مدت» ضمن عقد تمتع لازم است، پس اگر مدّت ذکر نگردد عقد باطل میشود، به خلاف [[عقد دائم]]. دوم ذکر «مهر» در متعه لازم است، پس اگر مهر ذکر نگردد عقد باطل میشود. سوم در عقد متعه ذکر هر شرط که مخالف شرع و مجهول نباشد جایز است. چهارم این که در متعه طلاق نیست هر وقت مدت تمام شود یا شوهر باقی مدت را ببخشد متعه فسخ میگردد. پنجم آن که زن حق [[نفقه]] ندارد و [[ارث]] نمیبرد مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد. شیعه امامیه معتقدند که متعه در زمان رسول خدا (ص) جایز بوده است و پس از او تا دوره [[خلیفه دوم عمر بن الخطاب|خلیفه دوم عمر بن الخطاب]] رواج داشته و عمر آن را منع کرده است. | به ضم میم به معنی تمتع و برخورداری است و آن [[نکاح منقطع]] و موقت است که در اصطلاح عوام شیعه آن را صیغه گویند. در حلیت متعه، شیعه امامیه به این آیه: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما تَراضَیْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً (نساء/ 24) در روایات وارده از اهلبیت و نقل بعض [[صحابه]] استناد کنند، علاوه بر آن، متعه در زمان رسول اکرم (ص) تجویز شده است و نسبت به ادعای نهی و نسخ آن که در [[خیبر|خیبر]] یا [[حجة الوداع]] بوده تردید است و همین تردید موجب میشود که نهی از آن را «[[نهی تنزیهی|نهی تنزیهی]]» بدانیم نه «[[نهی تحریمی|نهی تحریمی]]» که موجب نسخ حکم حلیت قبلی است. به علاوه که در شریعت همگانی و همه زمانی اسلام که مصالح عباد در نظر گرفته شده است تشریع نکاح موقت و متعه مانع از [[زنا]] و فساد است. از شرایط «متعه» یکی آن است که ذکر «مدت» ضمن عقد تمتع لازم است، پس اگر مدّت ذکر نگردد عقد باطل میشود، به خلاف [[عقد دائم]]. دوم ذکر «مهر» در متعه لازم است، پس اگر مهر ذکر نگردد عقد باطل میشود. سوم در عقد متعه ذکر هر شرط که مخالف شرع و مجهول نباشد جایز است. چهارم این که در متعه طلاق نیست هر وقت مدت تمام شود یا شوهر باقی مدت را ببخشد متعه فسخ میگردد. پنجم آن که زن حق [[نفقه]] ندارد و [[ارث]] نمیبرد مگر اینکه در ضمن عقد شرط شده باشد. شیعه امامیه معتقدند که متعه در زمان رسول خدا (ص) جایز بوده است و پس از او تا دوره [[خلیفه دوم عمر بن الخطاب|خلیفه دوم عمر بن الخطاب]] رواج داشته و عمر آن را منع کرده است. | ||
== رجعت == | === رجعت === | ||
به فتح راء اعتقاد شیعه است به بازگشتن بعضی از مردگان (ما حض الایمان و ما حض الکفر) و نیز بعض مظلومین پیش از [[قیامت|قیامت]] و انتقام گرفتن آنان از ظالمین خود بدین معنی که ایشان دیگرباره به دنیا باز میگردند و زندگی را از سر میگیرند و این امر پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن استدلال کنند و «[[اصحاب کهف]]» را که پس از سیصد سال خواب، خداوند آنان را زنده کرد و به دنیا بازگردانید مثال آورند. بعضی از اختلافات در اعمال مذهبی بین شیعیان و سنیان: اعمال مذهبی شیعه امامیه دوازده امامی فرق زیادی با اعمال مذهب سنی ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعض مسائل نماز و آداب [[وضو]] اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرکا (نه بعنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزو فصول اذان و اقامه دانند. چهار سوره ای را که در آن «آیه سجده» است در نماز نخوانند و [[فقاع]] را مثل [[می]](شراب) حرام دانند و گوشت خر را [[مکروه]] شمرند. [[نکاح]] بی گواه را روا بینند امّا [[طلاق]] بی گواه عادل را روا ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج کنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه 2) و گویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرد نه بر نکاح و سه طلاق را که در یک مجلس دهند جایز ندانند و گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> در [[نماز میت|نماز میت]] پنج تکبیر گویند و از این گونه اختلافات جزئی در فروع بین ایشان و اهل سنت و جماعت بسیار است. | به فتح راء اعتقاد شیعه است به بازگشتن بعضی از مردگان (ما حض الایمان و ما حض الکفر) و نیز بعض مظلومین پیش از [[قیامت|قیامت]] و انتقام گرفتن آنان از ظالمین خود بدین معنی که ایشان دیگرباره به دنیا باز میگردند و زندگی را از سر میگیرند و این امر پس از ظهور [[حضرت مهدی (عج)]] واقع خواهد شد. درباره رجعت به آیاتی از قرآن استدلال کنند و «[[اصحاب کهف]]» را که پس از سیصد سال خواب، خداوند آنان را زنده کرد و به دنیا بازگردانید مثال آورند. بعضی از اختلافات در اعمال مذهبی بین شیعیان و سنیان: اعمال مذهبی شیعه امامیه دوازده امامی فرق زیادی با اعمال مذهب سنی ندارد. روزه و حج در هر دو یکی است، امّا در بعض مسائل نماز و آداب [[وضو]] اختلاف دارند و در [[اذان]] و [[اقامه]]؛ «اشهد انّ علیّا ولی اللّه» را تبرکا (نه بعنوان جزء) و «حیّ علی الصلاة» را جزو فصول اذان و اقامه دانند. چهار سوره ای را که در آن «آیه سجده» است در نماز نخوانند و [[فقاع]] را مثل [[می]](شراب) حرام دانند و گوشت خر را [[مکروه]] شمرند. [[نکاح]] بی گواه را روا بینند امّا [[طلاق]] بی گواه عادل را روا ندانند و به ظاهر این آیه احتجاج کنند: «فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ...» (سوره طلاق آیه 2) و گویند: خدای تعالی شاهد گرفتن بر طلاق را شرط کرد نه بر نکاح و سه طلاق را که در یک مجلس دهند جایز ندانند و گویند: «الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ...» <ref> سوره بقره آیه 229</ref> در [[نماز میت|نماز میت]] پنج تکبیر گویند و از این گونه اختلافات جزئی در فروع بین ایشان و اهل سنت و جماعت بسیار است. | ||
امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید|توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه امامیه صفت عدالت را ذاتی حضرت حق میداند و مبنای آن را بر «عقل» میشناسد نه بر مشیت، «امامت» اصل اساسی است که شیعه را از سنّی جدا میکند. بنابر اعتقاد شیعه، وحی یک صورت بیرونی و ظاهری دارد و یک جنبه درونی و باطنی که پیغمبر (ص) اسلام از هر دو جنبه درحد کمال آگاهی داشت چه در آن واحد هم نبی بود و هم ولیّ. | امّا اصول عقاید شیعیان [[توحید|توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و [[عدل]] و [[امامت]] است. شیعه امامیه صفت عدالت را ذاتی حضرت حق میداند و مبنای آن را بر «عقل» میشناسد نه بر مشیت، «امامت» اصل اساسی است که شیعه را از سنّی جدا میکند. بنابر اعتقاد شیعه، وحی یک صورت بیرونی و ظاهری دارد و یک جنبه درونی و باطنی که پیغمبر (ص) اسلام از هر دو جنبه درحد کمال آگاهی داشت چه در آن واحد هم نبی بود و هم ولیّ. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۲: | ||
== شیعه امامیه در ایران == | == شیعه امامیه در ایران == | ||
مذهب شیعه امامیه اثنی عشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در ایران غیر رسمی بود و مذهب اقلیت به شمار میرفت. کوشش سلاطین [[آل بویه|آل بویه]] که در قرن چهارم هجری بر بعضی از ولایات ایران فرمانروایی داشتند و معتقد به مذهب شیعه امامیه بودند و در رسمی ساختن آن مذهب به علت مخالفت خلفای [[بغداد]] که نفوذ دینی و سیاسی بسیار در ایران داشتند به جایی نرسید. بعد از سقوط خلافت بغداد به دست [[هلاکو خان مغول]] در 656 هجری، یکی از ایلخانان مغول به نام [[سلطان محمد خدابنده]] موقتا مذهب شیعه امامیه را پذیرفت و در سکه و خطبه نام ائمه شیعه را نقش و ذکر نمود، ولی باز رسمی شدن آن مذهب عقیم ماند. لیکن شیعه در پرده دامنه نفوذ خود را بین مردم شهرهای ایران هر روز گستردهتر میساخت تا این که خانوادهای شیعی مذهب به نام [[سربداران]] در اواسط قرن هشتم هجری توانست که حکومتی اثنی عشری در شهر [[سبزوار]] که اکثر مردم آن شیعه بودند تأسیس نمایند و نیز [[سادات مرعشی]] حکومت شیعی در [[مازندران]] تشکیل دادند. جهانشاه از شاهان قراقویونلو که در قرن نهم هجری در [[آذربایجان|آذربایجان]] حکومت میکردند به شیعه بودن خود افتخار مینمود. پیش از ظهور صفویه بعضی از شهرهای ایران چون [[قم]] و [[کاشان]] و [[سبزوار]] معروف به شهرهای شیعهنشین بودند و اکثر مردم آنها به آن مذهب اعتقاد داشتند. [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل صفوی]] که به دست عدّهای از [[صوفیان قزلباش|صوفیان قزلباش]] که مذهب شیعه داشتند روی کار آمده بود و در سال نهصد و هفت هجری بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد و علی رغم [[سلطان سلیم|سلطان سلیم]] پادشاه نیرومند عثمانی که به بهانه ادعای خلافت اسلام قصد حکومت بر مسلمانان ایران و بلعیدن این کشور را داشت، از همان آغاز پادشاهی رسمیت مذهب شیعه را به جای طریق سنت و جماعت اعلام نمود و اعلای لوای این مذهب را سیاست دولت خود قرار داد و گفتن «اشهد ان علیا ولی اللّه» و «حی علی خیر العمل» را در اذان و اقامه عملی ساخت. اکثر سنیان ایران که از بیم شمشیر شاه اسماعیل چارهای جز تسلیم نداشتند، طوعا یا کرها آن مذهب را پذیرفتند و در اندک مدتی مذهب شیعه اثنی عشری بیشتر ولایات [[ایران|ایران]] را فراگرفت و از آن زمان تا کنون که قریب پانصد سال میگذرد شیعه جعفری اثنی عشری مذهب رسمی دولت و ملّت ایران است. صفویه پس از رسمیت دادن مذهب شیعه اثنی عشری برای این که معارف جدیدی جانشین معارف قدیم سنّی کرده باشند در صدد برآمدند که فقهایی را از جبل [[لبنان]] که در آن روزگار مهد معارف شیعه بود و یا از [[احساء]] و [[بحرین|بحرین]] که در ساحل غربی [[خلیج فارس|خلیج فارس]] قرار داشت برای تعلیم و تتبع [[فقه]] و [[کلام شیعه|کلام شیعه]] به ایران دعوت کنند و علمایی چون [[شیخ حرّ عاملی|شیخ حرّ عاملی]] و [[بهاءالدّین عاملی|بهاءالدّین عاملی]] به ایران روی نهادند و امثال [[علامه مجلسی]] از شاگردان ایشان به شمار میروند. | مذهب شیعه امامیه اثنی عشریه تا پیش از [[صفویه|صفویه]] در ایران غیر رسمی بود و مذهب اقلیت به شمار میرفت. کوشش سلاطین [[آل بویه|آل بویه]] که در قرن چهارم هجری بر بعضی از ولایات ایران فرمانروایی داشتند و معتقد به مذهب شیعه امامیه بودند و در رسمی ساختن آن مذهب به علت مخالفت خلفای [[بغداد]] که نفوذ دینی و سیاسی بسیار در ایران داشتند به جایی نرسید. بعد از سقوط خلافت بغداد به دست [[هلاکو خان مغول]] در 656 هجری، یکی از ایلخانان مغول به نام [[سلطان محمد خدابنده]] موقتا مذهب شیعه امامیه را پذیرفت و در سکه و خطبه نام ائمه شیعه را نقش و ذکر نمود، ولی باز رسمی شدن آن مذهب عقیم ماند. لیکن شیعه در پرده دامنه نفوذ خود را بین مردم شهرهای ایران هر روز گستردهتر میساخت تا این که خانوادهای شیعی مذهب به نام [[سربداران]] در اواسط قرن هشتم هجری توانست که حکومتی اثنی عشری در شهر [[سبزوار]] که اکثر مردم آن شیعه بودند تأسیس نمایند و نیز [[سادات مرعشی]] حکومت شیعی در [[مازندران]] تشکیل دادند. جهانشاه از شاهان قراقویونلو که در قرن نهم هجری در [[آذربایجان|آذربایجان]] حکومت میکردند به شیعه بودن خود افتخار مینمود. پیش از ظهور صفویه بعضی از شهرهای ایران چون [[قم]] و [[کاشان]] و [[سبزوار]] معروف به شهرهای شیعهنشین بودند و اکثر مردم آنها به آن مذهب اعتقاد داشتند. [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل صفوی]] که به دست عدّهای از [[صوفیان قزلباش|صوفیان قزلباش]] که مذهب شیعه داشتند روی کار آمده بود و در سال نهصد و هفت هجری بر تخت سلطنت ایران جلوس کرد و علی رغم [[سلطان سلیم|سلطان سلیم]] پادشاه نیرومند عثمانی که به بهانه ادعای خلافت اسلام قصد حکومت بر مسلمانان ایران و بلعیدن این کشور را داشت، از همان آغاز پادشاهی رسمیت مذهب شیعه را به جای طریق سنت و جماعت اعلام نمود و اعلای لوای این مذهب را سیاست دولت خود قرار داد و گفتن «اشهد ان علیا ولی اللّه» و «حی علی خیر العمل» را در اذان و اقامه عملی ساخت. اکثر سنیان ایران که از بیم شمشیر شاه اسماعیل چارهای جز تسلیم نداشتند، طوعا یا کرها آن مذهب را پذیرفتند و در اندک مدتی مذهب شیعه اثنی عشری بیشتر ولایات [[ایران|ایران]] را فراگرفت و از آن زمان تا کنون که قریب پانصد سال میگذرد شیعه جعفری اثنی عشری مذهب رسمی دولت و ملّت ایران است. صفویه پس از رسمیت دادن مذهب شیعه اثنی عشری برای این که معارف جدیدی جانشین معارف قدیم سنّی کرده باشند در صدد برآمدند که فقهایی را از جبل [[لبنان]] که در آن روزگار مهد معارف شیعه بود و یا از [[احساء]] و [[بحرین|بحرین]] که در ساحل غربی [[خلیج فارس|خلیج فارس]] قرار داشت برای تعلیم و تتبع [[فقه]] و [[کلام شیعه|کلام شیعه]] به ایران دعوت کنند و علمایی چون [[شیخ حرّ عاملی|شیخ حرّ عاملی]] و [[بهاءالدّین عاملی|بهاءالدّین عاملی]] به ایران روی نهادند و امثال [[علامه مجلسی]] از شاگردان ایشان به شمار میروند. | ||
<ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش مختصر </ref> | <ref> مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 24 با ویرایش مختصر </ref> |