حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۴۰: خط ۴۰:
== شرایط وجوب ==
== شرایط وجوب ==


عقل، بلوغ، [۲۶] <ref>جواهرالکلام، ج17، ص 29.</ref> حریت[۲۷] <ref>همان، 241.</ref> و استطاعت، [۲۸] <ref>همان، 248.</ref> شرایط وجوب حج‌اند. بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده (بردگی) و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حجة الاسلام نمی‌کند. [۲۹] <ref>همان، 229، 241، 248 و 275.</ref> البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حجة الإسلام کفایت می‌کند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حجة الاسلام، اختلاف است. [۳۰] <ref>همان، 229-234.</ref>
عقل، بلوغ<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 29.</ref> حریت<ref>همان، 241.</ref> و استطاعت<ref>همان، 248.</ref> شرایط وجوب حج‌اند. بنابراین، حج بر دیوانه، نابالغ، برده (بردگی) و غیرمستطیع واجب نیست؛ بلکه این افراد اگر هم حج بگزارند، کفایت از حجة الاسلام نمی‌کند<ref>همان، 229، 241، 248 و 275.</ref>. البته اگر کودک ممیز یا دیوانه در اثنای حج مستحبی بالغ و عاقل گردد و وقوف به مشعر را پس از بلوغ یا عقل درک کند، بنابر مشهور از حجة الإسلام کفایت می‌کند. در این صورت در وجوب تجدید نیت احرام برای حجة الاسلام، اختلاف است<ref>همان، 229-234.</ref>. بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمی‌شود<ref>همان، 258-259.</ref>. برخی گفته‌اند: تفاوتی بین حال و مدت‌دار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است<ref>منتهی المطلب، ج10، ص 80.</ref>. قرض کردن برای حج واجب نیست<ref>جواهرالکلام، ج17، ص 60.</ref>. اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او‌ واجب می‌گردد<ref>همان، 261.</ref>. (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست<ref>همان، 268.</ref>. در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد<ref>همان، 330-331.</ref>. کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمه‌اش از حج بری می‌شود<ref>همان، 295.</ref> .بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر می‌گردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند.  
بر کسی که به اندازه گزاردن حج مال دارد، لیکن به همان اندازه هم بدهی حال دارد، حج واجب نمی‌شود. [۳۱] <ref>همان، 258-259.</ref> برخی گفته‌اند: تفاوتی بین حال و مدت‌دار بودن بدهی نیست و در هر دو صورت وجوب حج ساقط است. [۳۲] <ref>منتهی المطلب، ج10، ص 80.</ref> قرض کردن برای حج واجب نیست. [۳۳] <ref>جواهرالکلام، ج17، ص 60.</ref>
استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق می‌یابد<ref>همان، 298-301.</ref>. هزینه حج مستقر از اصل ترکه - و نه ثلث آن - برداشته می‌شود<ref>همان، 314.</ref>. در این که باید از طرف او حج بلدی به جا آورند یا حج میقاتی، اختلاف است.  
اگر هزینه حج را به کسی بذل کنند، با فراهم آمدن دیگر شرایط حج بر او‌ واجب می‌گردد. [۳۴] <ref>همان، 261.</ref> (حج بذلی)؛ لیکن بنابر قول برخی اگر هبه نمایند، قبول آن واجب نیست. [۳۵] <ref>همان، 268.</ref> در وجوب حج بر زن، همراه داشتن مَحرَم شرط نیست، مگر آن که حج وی به جهت خوف متوقف بر آن باشد. [۳۶] <ref>همان، 330-331.</ref>
کسی که پس از احرام و دخول در حرم بمیرد، ذمه‌اش از حج بری می‌شود. [۳۷] <ref>همان، 295.</ref>
بر کسی که پس از وجوب حج بر او آن را نگزارده، حج مستقر می‌گردد و بر او واجب است آن را به جا آورد، هر چند شرایط وجوب از بین برود و چنانچه در حیاتش حج نگزارد، واجب است پس از مرگش از طرف او حج به جا آورند.  
استقرار حج، بنابر مشهور با در اختیار داشتن زمان لازم برای انجام دادن اختیاری مناسک حج و فراهم بودن شرایط وجوب در آن مدت، تحقق می‌یابد. [۳۸] <ref>همان، 298-301.</ref> هزینه حج مستقر از اصل ترکه - و نه ثلث آن - برداشته می‌شود. [۳۹] <ref>همان، 314.</ref> در این که باید از طرف او حج بلدی به جا آورند یا حج میقاتی، اختلاف است.  


== شرایط صحت ==
== شرایط صحت ==