۲۱٬۵۹۸
ویرایش
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
در برخورد با ایشان شما، آیتالله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتابها و جستارها و دیدگاههای مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشههای برخی از شخصیتهای ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی میگیرد. گاه میبینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول الفقه اشاره میکند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه هایش را باز می گوید و به نقد می کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم له باز می تاباند. | در برخورد با ایشان شما، آیتالله سیستانی را انسانی خواهید یافت که در پرتو شیفتگی به علم و معرفت و نیل به حقیقت و مقدس شمردن آزادی سازنده بیان و اندیشه، مطالعه فراوانی دارد و کتابها و جستارها و دیدگاههای مختلف، حتی نظریات کسانی غیر از اساتید خود یا اندیشههای برخی از شخصیتهای ناشناخته دریای پهناور حوزهٔ علمیه را پی میگیرد. گاه میبینید که ایشان در بحث خود به نکته ظریفی از شخصیتی فاضل مانند شیخ محمد رضا مظفر در کتاب اصول الفقه اشاره میکند، و با این که وی از استادان ایشان نبوده است، دیدگاه هایش را باز می گوید و به نقد می کشد، کاری که سیمای نمایانی از انصاف و احترام به اندیشه دیگران را در وجود معظم له باز می تاباند. | ||
=== ادب | === ادب گفتوگو === | ||
حلقههای درس نجف به مباحثههای داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهیهای طلاب و توان علمی آنان می افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثهها گاه جدالهای بیهودهای شکل میگیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمیانجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندیهای علمی آنان در مناظره خلاصه می شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف میکند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم آموزی و مباحثه، او را بی هدف، در گردونهای ژرف رها میسازد. | حلقههای درس نجف به مباحثههای داغ میان همدرسان یا میان استاد و شاگرد شهرت دارد. گو این که نفسِ این کار بر گستره آگاهیهای طلاب و توان علمی آنان می افزاید، اما با اصرار بر این امر در مباحثهها گاه جدالهای بیهودهای شکل میگیرد که نه تنها به هیچ دستاورد علمی نمیانجامد، بلکه کارکرد آن فقط به قدرت نمایی طرفین مباحثه و ابراز توانمندیهای علمی آنان در مناظره خلاصه می شود، و این کاری است که وقت گرانبهای طالب علم را تلف میکند و با بیرون بردن وی از فضای معنوی علم آموزی و مباحثه، او را بی هدف، در گردونهای ژرف رها میسازد. | ||
اما درسهای استاد بهراستی از جدال هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاههای دیگران همواره از واژههایی آمیخته با ادب استفاده میکند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح میکند با رویی گشاده و روحیه ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن میگوید و اگر طلبه ای بخواهد بحث را از گفت وگوی هدفمند به منازعات بی محتوا بکشاند، حضرت استاد می کوشد تا نخست پاسخ را به گونهای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح میدهد. | اما درسهای استاد بهراستی از جدال هایی این گونه دور است. ایشان در نقد سخن استادان خویش و دیدگاههای دیگران همواره از واژههایی آمیخته با ادب استفاده میکند، تا حتی اگر نظریات آنان سستی نمایانی داشته باشد و نتوان از آن دفاع کرد، جایگاه و عظمت علما حفظ شود. هر گاه یکی از طلاب نیز پرسشی را مطرح میکند با رویی گشاده و روحیه ای سرشار از روشنگری و راهنمایی با وی سخن میگوید و اگر طلبه ای بخواهد بحث را از گفت وگوی هدفمند به منازعات بی محتوا بکشاند، حضرت استاد می کوشد تا نخست پاسخ را به گونهای عالمانه بازگو کند و در صورت پافشاری طلبه، ایشان سکوت و خاموشی را بر ادامه سخن ترجیح میدهد. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
== نماز جماعت در مسجد خضرا == | == نماز جماعت در مسجد خضرا == | ||
در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان | در 29 ربیع الثانی سال 1409 قمری، هنگامی که استاد بزرگوارشان [[سید ابوالقاسم خویی|آیتالله خوئی]] دچار بیماری شده و حضرت استاد بر بالین ایشان بود، آن مرحوم از ایشان خواستند که به جایشان، نماز جماعت را در مسجد خضرا اقامه کند. پس از عدم موافقت اولیه ایشان، آیتالله خوئی بر خواسته خود پافشاری کرد و فرمود: «اگر میتوانستم، مانند مرحوم حاج آقا حسین قمی، به لزوم پذیرش این دستور بر شما حکم میکردم». با این جمله، ایشان چند روز فرصت خواستند و سرانجام خواسته ایشان را پذیرفته و از روز جمعه 5 جمادی الثانی 1409 قمری تا آخرین جمعه ماه ذوالحجه سال 1414 قمری، که درهای مسجد یادشده از طرف رژیم بعث بسته شد، امامت نمازگزاران را بر عهده داشتند. | ||
== در صحنهٔ مبارزه == | == در صحنهٔ مبارزه == | ||
رژیم بعثی از نخستین سالهای حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانهای میکوشید تا حوزهٔ علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزهٔ درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزهٔ علمیهٔ مقدسه را پی گرفتند. | رژیم بعثی از نخستین سالهای حاکمیت خود بر عراق، به هر بهانهای میکوشید تا حوزهٔ علمیه نجف اشرف را به نابودی بکشاند، در همین راستا، به عملیات اخراج گسترده علما و فضلا و طلاب غیر عراقی از عراق پرداخت و در این ماجرا، حضرت استاد رنج بسیاری را به جان خرید و خود ایشان نیز بارها تا آستانه اخراج پیش رفت، ودر چند مرحله، بسیاری از شاگردان و طلاب حوزهٔ درسی وی از عراق بیرون رانده شدند. پس از آن، به رغم شرایط دشوار حاکم در روزهای جنگ عراق با ایران، ایشان اصرار داشتند که در نجف بمانند و با ایمان به ضرورت ادامه حیات استقلالی حوزه از دولت، و به منظور پیشگیری از پیامدهای منفی ناشی از نادیده گرفتن این استقلال، تدریس در حوزهٔ علمیهٔ مقدسه را پی گرفتند. | ||
در سال 1411 قمری هنگامی که رژیم بعثی، «انتفاضه شعبانیه» را سرکوب کرد، حضرت استاد همراه جمعی از علما، از جمله: «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «السلام» و اردوگاه | در سال 1411 قمری هنگامی که رژیم بعثی، '''«انتفاضه شعبانیه»''' را سرکوب کرد، حضرت استاد همراه جمعی از علما، از جمله: «شهید شیخ مرتضی بروجردی» و «شهید میرزا علی غروی» بازداشت شدند و در هتل «السلام» و اردوگاه «رزازه» و بازداشتگاه «رضوانیه» مورد ضرب و جرح و بازجویی قرار گرفتند، تا این که خداوند به برکت اهل بیت (علیهمالسلام) موجبات رهایی آنان را فراهم آورد. | ||
در سال 1413 قمری، پس از درگذشت حضرت آیتالله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند. اسناد کشف شده از سازمانهای اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوششها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»<ref>سوره آل عمران:54</ref> | در سال 1413 قمری، پس از درگذشت حضرت آیتالله خوئی و تصدّی مرجعیت از سوی حضرت استاد، نیروهای رژیم سابق کوشیدند تا روند مرجعیت دینی در نجف اشرف را دستخوش دگرگونی کنند و بدین منظور هر چه در توان داشتند به کار بستند تا از موقعیت و جایگاه برجسته حضرت استاد در میان مراجع بکاهند و تلاش کردند تا با بهره گیری از راهکارهای گوناگون، از جمله به تعطیلی کشاندن مسجد خضرا در اواخر سال 1414 قمری، در میان مؤمنان تفرقه و جدایی بیندازند. اسناد کشف شده از سازمانهای اطلاعاتی نیز حاکی از آن است که به دنبال ناکامی رژیم دراین کوششها، نقشه ترور حضرت استاد از صحنه را در سر می پرورانده است. «مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین»<ref>سوره آل عمران:54</ref> | ||
بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونهای که در این سالها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمانهای اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگوییها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقیها منت نهاد. | بدین سان، حضرت استاد از اواخر سال 1418 هجری به حصر در خانه خود محکوم شد، به گونهای که در این سالها حتی از تشرف به زیارت جد بزرگوارشان [[علی بن ابی طالب|حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] نیز محروم ماندند. ایشان همواره از سوی سازمانهای اطلاعاتی و مزدوران رژیم تحت فشار قرار داشت، ولی در برابر همه این زورگوییها پایداری کرد تا این که خداوند با فروپاشی نظام، بر عراقیها منت نهاد. | ||
== مرجعیت == | == مرجعیت == |