زمینههای فکری مخالفان تقریب با شیعه (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'رده:مقالات' به 'رده:مقالهها') |
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ساز' به 'زمینهساز') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==1. مباحث [[توحید]] و [[شرک]] == | ==1. مباحث [[توحید]] و [[شرک]] == | ||
از مهمترین موضوعات | از مهمترین موضوعات زمینهساز برای مخالفان تقریب با شیعه، مباحث پیرامون توحید و شرک در عقاید شیعه است. مباحثی همچون [[شفاعت]] ائمه شیعه، [[زیارت قبور]] اولیای الهی، [[سجده بر مهر]] و ... مباحثی است که موجب میشود [[اهل سنّت سلفی]] و علمای وهّابی، اختلاف [[اهل سنّت]] و جماعت با شیعه را در [[اصول دین]] اسلام و نه در فروع فقهی آن بدانند. | ||
آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهمالسلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانستهاند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعهشناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه میتوان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟ | آنان در همین راستا موضوعاتی همچون [[عصمت]] ائمه اطهار«علیهمالسلام»، [[علم غیب]] [[امامان شیعه]]، مسأله [[توسل]] و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانستهاند.<ref>(ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعهشناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)</ref> بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه میتوان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟ |
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۳
زمینههای فکری مخالفان تقریب با شیعه برای شناخت بیشتر مخالفان تقریب مذاهب نگاشته شده و در آن به بررسی برخی از مهمترین مسائلی که منشأ سوء تفاهم ها و تهمتهای ناروا به مذهب شیعه شده که بر اساس آن تقریب با شیعه را غیرممکن دانستهاند میپردازد.
1. مباحث توحید و شرک
از مهمترین موضوعات زمینهساز برای مخالفان تقریب با شیعه، مباحث پیرامون توحید و شرک در عقاید شیعه است. مباحثی همچون شفاعت ائمه شیعه، زیارت قبور اولیای الهی، سجده بر مهر و ... مباحثی است که موجب میشود اهل سنّت سلفی و علمای وهّابی، اختلاف اهل سنّت و جماعت با شیعه را در اصول دین اسلام و نه در فروع فقهی آن بدانند.
آنان در همین راستا موضوعاتی همچون عصمت ائمه اطهار«علیهمالسلام»، علم غیب امامان شیعه، مسأله توسل و زیارت قبور اولیای الهی را از مصادیق غلوّ و شرک دانستهاند.[۱] بنابراین طبق تفسیر نادرستی که اهل سنّت سلفی از این اعتقادات شیعه دارند، روشن است که پیروان مذهب شیعه حداقل اعتقادات لازم برای مسلمانی را ندارند و چگونه میتوان با کسانی که عقائد انحرافی در حدّ شرک به خدا دارند تقریب داشت؟
ناگفته نماند که شیعه، موضوعات فوق را بر اساس ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند به نحوی که به هیچ عنوان با اصل توحید منافاتی ندارد به عنوان نمونه مسأله شفاعت و وساطت اولیای الهی به نحوی که شیعه به آن معتقد است ریشه در معارف قرآنی دارد و آیات کریمه قرآن، مؤید این نگاه است [۲]و در واقع شفاعت اولیاء در طول اراده الهی است و آن بزرگواران به هیچ عنوان مستقلاً و بدون اذن الهی، اراده و قدرتی ندارند و اشکال شرک آن جایی مطرح میشود که آن بزرگواران در عرض خداوند متعال عبادت شوند یا مقام وقدرت یا اراده ای مستقل از اراده الهی برای آنها در نظر گرفته شود.[۳]
برخی از این اشکالاتی که نسبت به شیعه گرفته میشود به خود صاحبان اشکال نیز به نحو مشترک وارد است به عنوان نمونه شیعه، عصمت ائمه اطهار«علیهمالسلام» را بنابر ادلّه محکم قرآنی و روایی قطعی میداند، متقابلاً مشهور علمای اهل سنّت نیز عدالت را برای همه صحابه نبیّ اکرم قطعی و به عنوان یک پیش فرض غیرقابل خدشه تلقی کرده و ارکان حدیث و فقه اهل سنّت را بر پایه همین پیش فرض بنا ساخته-اند[۴]
2. ادعای اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن
یکی دیگر از زمینههای نظری مخالفان تقریب با شیعه که تبدیل به دستاویزی علیه شیعیان شده است ادّعای اعتقاد شیعیان به تحریف قرآن است. برای نمونه ابن جبرین از مخالفان سرسخت شیعه و تقریب، مینویسد:
«آنها سپس به طعن قرآن پرداختند و مدعی شدند که صحابه ای که کاتب آن بودند به قرآن خیانت کردند و آنچه را که به ولایت و اهل بیت تعلق داشت، حذف کردند. آنها مدعی شدند که سورهای به نام سوره ولایت در قرآن موجود بوده است که صحابه آن را حذف کردهاند.[۵]
در مورد اعتقاد شیعه به بودن سورهای به نام سوره ولایت که اتهامی بیش نیست باید گفت که مستند اصلی این سوره، کتاب «فصل الخطاب فی تحریف القرآن» است که او نیز آن را از کتاب «دبستان المذاهب» که نویسنده آن ناشناس و مجهول است اقتباس کرده است.[۶] اگر این امر اعتقاد شیعه یعنی صدها میلیون نفر در طول تاریخ بوده است، آنان هر قدر هم که تقیه کرده باشند، قاعدتاً باید مدّعیان ضد شیعه سلفی میتوانستند صدها سند مختلف درباره این ادعای موهوم ارائه دهند نه آنکه در نهایت ادعای آنان مستند به دو یا سه کتاب مطرود و حتی مجهول الهویة شود.
هر چند نمیتوان منکر وجود برخی از روایات تحریف قرآن در برخی از کتب شد ولی این هیچگاه به معنای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن نمیباشد چنانکه علمای بزرگ مذهب شیعه مانند شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی، علامه حلّی و بزرگانی دیگر با صراحت به نفی تحریف در مورد قرآن کریم پرداخته-اند.[۷] علاوه بر آن بسیاری از علمای اهل سنّت که منصفانه مسأله تحریف را بررسی کردهاند، شیعه امامیه را از تهمت قول به تحریف مبرّا دانستهاند.[۸]
نکته قابل تأمل این جاست که برخورد مخالفان تقریب مذاهب اسلامی با روایات شیعه، بی توجه به برداشت علمای شیعه از آن روایات بوده است و روشن است که صرف نقل روایتی به معنای پذیرش مفاد ظاهری آن نیست چنان که برخی از روایات تحریف در کتب روایی اهل سنّت از جمله در صحیحان موجود است[۹] و باید دید تحقیق و برداشت نهایی علمای بزرگ مذهب از این گونه روایات چیست. چنانکه به تصریح برخی از محققین علوم قرآنی، تمام عالمان محقّق شیعه و صاحبان اجتهاد و نظر به استناد دلایل عقلی و نقلی متواتر، احتمال تحریف را مردود شمرده اند و بیشتر محدّثین شیعه نیز در انکار تحریف قرآن با نظر اهل تحقیق موافقت نمودهاند.[۱۰]
3. شبیه انگاری شیعیان با یهود
به ادعای شیوخ سلفی، مذهب شیعه توسط فردی یهودی به نام عبداللّه بن سبا اختراع شده است.[۱۱] کتاب «منهاج السنة» ابن تیمیه یکی از سرمشقهای اصلی و زمینههای نظری این طرز تفکر است.
برخی از علمای سلفی فراتر از این مطلب ادعاهای عجیبی مطرح کردهاند که هیچ اساسی نداشته و بیشتر به خیال بافی شبیه است مانند تشابه یهود و شیعه در تکفیر غیر از خود، یا تشابه یهود و شیعه در تحریف کتاب خدا، تشابه یهود و شیعه در غلوّ درباره ائمه و خاخام هایشان و...[۱۲] در مقابل، علمای بزرگ شیعه مانند مرحوم کاشفالغطاء و همچنین مرحوم علامه سید مرتضی عسکری به تفصیل، به پاسخ این طرز فکر مبنی بر پیدایش مذهب شیعه توسط عبداللّه بن سبأ پرداختهاند و برخی از علمای شیعه و تعدادی از علمای اهل سنّت بیان کردهاند که اساساً فردی به نام عبداللّه بن سبأ در تاریخ وجود خارجی نداشته است.[۱۳]
4. ادعای تکفیر اکثر صحابه و امّت اسلام توسط شیعه
از موضوعات مهم دیگری که به عنوان زمینهای مهم برای مخالفت تقریب با شیعه به شمار میرود، ادعای مخالفان تقریب مبنی بر این است که شیعیان صحابه رسول اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم»را جز معدودی انگشتشمار سبّ و تکفیر میکنند! برخی از علمای سلفی معتقدند شیعه معتقد است که نه تنها اکثر صحابه بلکه اکثریت امت اسلام کافرند و تنها شیعه هست که مسلمان بوده و اهل نجات است [۱۴] بنابراین شیعیان در تکفیر امت اسلام از سلفیهای تندروی تکفیری افراطی ترند! منشأ این تهمت ها مغالطه بین مفهوم قرآنی اسلام و ایمان است. کسی که شهادتین را بگوید و با زبان اقرار به توحید و نبوت حضرت رسول اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم»داشته باشد از نگاه قرآن وفرهنگ امامان شیعه مسلمان بوده، خون او محترم، ذبیحه اش پاک و حلال، نکاح با او صحیح و تمام احکام مسلمانی بر او بار میشود اما ایمان طبق صریح آیه قرآن مفهومی فراتر از اقرار به زبان است[۱۵]
یکی از لوازم کمال ایمان طبق اعتقاد شیعه اعتقاد به امامت و ولایت امامان اهل بیت «علیهمالسلام» است زیرا اعتقاد به امامت اهل بیت در ردیف اعتقاد و ایمان به نبوّت و آن چیزی است که پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به آن خبر داده و تصدیق به تمام آنچه نبیّ مکرم اسلام آورده است از لوازم ایمان شمرده میشود.[۱۶]
نکته قابل توجه این است که لزوم ایمان به ولایت ائمه «علیهمالسلام» در نگاه شیعه هیچگاه بدین معنا نیست که منکر ولایت امامان معصوم از دایره اسلام خارج شده و کافر است. چگونه میتوان کفر را به اکثر صحابه رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نسبت داد درحالی که کتب رجالی شیعه پر است از ذکر نام بسیاری از صحابه مخلص رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که اهل ایمان بوده و انحرافی نداشتند مرحوم علامه امینی در جلد نهم الغدیر فهرست اسامی 145 تن از صحابی رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» که 35 تن از آنان اصحاب جنگ بدر بودند را آورده است که در جنگ صفین حضور داشتهاند.[۱۷]
5.برداشتهای ناروا از فقه شیعه
برداشتهای ناروا از فقه شیعه یکی دیگر از زمینههای فکری دستاویز مخالفان تقریب با شیعه امامیه است که بر اساس آن شیعه را متهم به اباحی گری و عدم تقید به سنّت نبوی دانستهاند. به عنوان نمونه آنان موضوع ازدواج موقّت در فقه شیعه را به عنوان یکی از مظاهر اباحیگری در میان شیعیان تلقّی کرده و در نهایت، عقد متعه را غیر شرعی و تنها به عنوان یک رابطه جنسی محض دانستهاند.[۱۸]
از نگاه شیعه، عقد متعه نوعی زوجیت شرعی است که علاوه بر تجویز آن در قرآن کریم، سنّـت مسلّم پیامبر اکرم «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» بر جریان و حلیّت آن بوده[۱۹] و تا زمان خلیفه دوم عمربن خطاب به آن عمل میشده است. بر مشروعیت عقد متعه، روایات فراوانی از طریق اهل بیت پیامبر «علیهمالسلام» در کتب شیعه نقل شده[۲۰] و حتی بر مشروعیت و رواج آن در زمان رسول خدا «صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» نیز روایات متعدّدی در کتب اهل سنت موجود است.[۲۱]
مسلم در صحیح خود چند روایت مبنی بر این که نکاح متعه در زمان رسول خدا«صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» حلال بوده نقل میکند از جمله روایتی را از ابی نضرة آورده است که میگوید: «من در نزد جابربن عبداللّه بودم که مردی ناشناس وارد شد و گفت: ابن عباس و ابن زبیر بر سر مسأله متعه زنان و متعه حج اختلاف دارند جابر گفت: ما این دو متعه را در زمان رسول خدا«صلّی اللّه علیه وآله و سلّم» انجام میدادیم تا آنکه عمر ما را از آن نهی کرد»[۲۲]
6. تقیّه به مثابه شیوهای منافقانه
موضوع تقیّه در تفکر شیعی یکی دیگر از دستاویزهای مهم مخالفان تقریب مذاهب به شمار میرود. آنان بدون توجّه به تعریف تقیّه از دید شیعه امامیه، آن را به مثابه شیوهای منافقانه برای بقاء مذهب شیعه و نفوذ در بین اهل سنّت و در نهایت تغییر مذهب اهل سنّت تلقی کردهاند و شیعیان را اهل نفاق و کذب دانستهاند.[۲۳]
باید گفت که اصل تقیّه در تفکّر شیعه، انکارناپذیر است اما سخن بر سر معنا و حدود آن است. تقیّه در فرهنگ امامان شیعه برای حفاظت از جان و حفظ کیان شیعیان تجویز شده است و اصلی است که بر مبانی قرآنی و عقلایی استوار است. چنان که برخی از بزرگان اهل سنّت به استناد آیات قرآن کریم بر مشروعیت تقیه اذعان کردهاند.[۲۴]
نکته دیگر تفاوت اساسی ای است که بین دو مفهوم تقیه و مفهوم نفاق وجود دارد. تقیه به هیچ وجه به معنای نفاق که در شریعت اسلام مورد نکوهش قرارگرفته نمیباشد. زیرا نفاق یک صفت منفی اخلاقی به معنای پنهان کردن کفر و باطل و تظاهر به حق و ایمان است در حالی که تقیّه درست عکس معنای نفاق و به معنای پنهان کردن ایمان به حق و تظاهر به عقیده باطل میباشد.[۲۵]
سرخسی که از فقهای بزرگ حنفی است ضمن جداسازی مرز تقیه از نفاق، تقیّه را عملی صحیح و مشروع میداند و برای جواز تقیه به آیه شریفه«إلاّ أن تتقوا منهم تقاة»[۲۶] و سیره عملی رسول اکرم «صلّی اللّه علیه و آله» استناد میکند.[۲۷]
پانویس
- ↑ (ر. ک: صداقت ثمرحسینی، شیعهشناسی اهل سنت،1391،ج1،ص35)
- ↑ (برای نمونه: ر. ک: یوسف، آیه96 و بقره، آیه 255و نساء، آیه 64)
- ↑ (ر. ک: سبحانی، آئین وهابیت،1385، ص 273-247)
- ↑ (ر. ک:عسقلانی،1415ق، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج1،ص 22)
- ↑ (ابن جبرین، 1998م ،الارشاد شرح لمعة الاعتقاد الهادی إلی سبیل الرشاد، ج1، ص362-361)
- ↑ (ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389 ،ص210)
- ↑ (ر. ک:خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص200)
- ↑ (ر. ک:معرفت، علوم قرآنی،1378،ص458)
- ↑ (ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص198-181)
- ↑ (ر. ک: معرفت، تحریف ناپذیری قرآن، 1389، ص217)
- ↑ (الشثری، عقائد الشیعة الاثنی عشریه،1428ق، ص18 و القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعة،1413 ق، ج1،ص140)
- ↑ (حربی، مجمل عقائد الشیعة فی میزان اهل السنة و الجماعة،1430ق، ص 144-99)
- ↑ (ر. ک:حسینی قزوینی، 1434ق، نقدکتاب اصول مذهب شیعه، ج1، ص285-278)
- ↑ (ر. ک:السلفی، الشیعة الاثنی عشریة و تکفیرهم لعموم المسلمین،1429ق، ص 54-31)
- ↑ (عطّار، قیس بهجت، کتاب و عتاب، ج1، ص114)
- ↑ (محمّد، آیه3)
- ↑ (امینی، الغدیر، ج9، ص368-362)
- ↑ (ادریسی، الفاضح لمذهب الشیعة الامامیة،1428ق، ص95)
- ↑ (طوسی، الخلاف ،ج4،ص340)
- ↑ (برای نمونه:صدوق، من لایحضره الفقیه، ج3،ص 467-459و طوسی، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، ج3،ص142-141و کلینی، الکافی، ج5ص45-448)
- ↑ (ر. ک: طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج4، ص298-289 و طوسی، الخلاف، ج4،ص340)
- ↑ (مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ج4، ص12)
- ↑ (ر. ک: صوفی، دراسات منهجیة لبعض الفرق الرافضة والباطنیة، ص33)
- ↑ (ر. ک: سبحانی، التقیة موضوعاً و حکماً،1431ق، ص27-23)
- ↑ سبحانی، «تقیه»، درسهایی از مکتب اسلام، ص8)
- ↑ (آل عمران، آیه 28)
- ↑ (السرخسی، المبسوط، ج 24، ص 45)