بلاذری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان اهلسنت]] | [[رده:عالمان اهلسنت]] | ||
[[رده: | [[رده:تاریع اسلام]] | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۹
بلاذری | |
---|---|
نام کامل | بلاذری، ابوالحسن احمد بن يحيی بن جابر |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
روز تولد | بين سالهای 170 تا 180 |
محل تولد | عراق، بغداد |
روز درگذشت | 279ق. |
دین | اسلام، اهلسنت |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها | مورخ، نسبشناس |
بَلاذُری، احمد بن یحیی مورخ، شاعر، جغرافیا نویس، و نسبشناس ایرانی، زادۀ بغداد. در دمشق و انطاکیه به فراگیری علم حدیث پرداخت. در زمینۀ علومی همچون تاریخ و نسبشناسی از محضر بزرگانی همچون ابن سعد کاتب واقدی و ابن هشام کلبی بهرۀ فراوان برد. بلاذُری در جوانی به دربار مأمون راه یافت و تا خلافت معتز در خدمت دستگاه حکومت بغداد بود. از آثار اوست: فتوحالبلدان، که از منابع مهم تاریخ اوایل دورۀ اسلامی و از مهمترین کتب مربوطه به فتوحات صدر اسلام است؛ انسابالاشراف (اخبارالانساب) که به شرح سیرۀ پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، صحابه، علویان، عباسیان، هاشمیان، بنیعبدالشمس و قبایل گوناگون دیگر پرداخته است.
زندگینامه
احمد بن یحیی بن جابر بن داود، مشهور به بغدادی و بلاذری، از ادیبان[۱]، شاعران[۲]، مورخان، نسبشناسان، و جغرافیدانهای[۳] قرن سوم هجری بود.
بلاذری اهل شعر هم بود و بیشتر هجویات میگفت. وی اشعاری در مدح مأمون عباسی سرود[۴]؛ اما گاهی نیز با بد زبانی آبروی مردم را میبرد[۵]. وی بعدها با متوکل عباسی همنشین[۶] و از ندیمان وی شد[۷].
ابوالحسن، ابوجعفر، ابوبکر[۸]، و ابومحمد[۹] از لقبهای او است. بلاذری زاده بغداد است[۱۰]؛ اما تاریخ ولادتش معلوم نیست. بر اساس برخی از گزارشها وی برای تقویت حافظه خود به نوشیدن شربت بلاذر مبادرت کرد و به همین جهت او را بلاذری نامیدهاند[۱۱].
اساتید بلاذری
بلاذری در عراق از عفان بن مسلم، عبدالاعلی بن حماد، عبدالواحد بن غیاث، شیبان بن فروخ، علی بن مدینی، عبداللّه بن صالح عجلی، مصعب زبیری، اباعبید بن سلام، إسحاق بن ابی اسرائیل، خلف بزار، اباربیع زهرانی، عمرو ناقد، حسین بن علی بن اسود عجلی، عثمان بن أبیشیبه، ابو الحسن علی بن محمد مدائنی، محمد بن سعد، محمد بن صباح دولابی، محمد بن حاتم سمین، عباس بن ولید نرسی، و أحمد بن إبراهیم دانش آموخت.
بلاذری بعدها به دمشق رفت و در آنجا از هشام بن عمار و اباحفص عمر بن سعید کسب علم کرد. پس از آن راهی حمص شد از محمد بن مصفی، و در أنطاکیه از محمد بن عبدالرحمن بن سهم، احمد بن برد علومی را آموخت[۱۲].
شاگردان بلاذری
یحیی بن ندیم، احمد بن عمار، ابویوسف یعقوب بن نعیم بن فزاره، از شاگردان وی بودند[۱۳].
آثار بلاذری
کتابها و آثار بلاذری عبارتند از:
- البلدان الصغیر،
- البلدان الکبیر(که نتوانست آنرا کامل کند)،
- انساب الاشراف و اخبارهم[۱۴]،
- (الاخبار و الانساب[۱۵]، جمل انساب الاشراف[۱۶]،
- عهد أردشیر[۱۷]،
- الفتوح[۱۸].
اعتبار کتاب انساب الاشراف
بلاذری در کتاب انساب الاشراف آیاتی مانند آیه تطهیر[۱۹]، و روایات متعددی مانند حدیث ولایت[۲۰]، عقد اخوت[۲۱]، حدیث منزلت[۲۲]، و احادیث بسیار دیگر را در فضیلت امام علی(علیهالسلام) نقل کرد[۲۳]، و امام علی (علیهالسلام) را اولین مؤمن به رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) معرفی میکند[۲۴].
وی در این کتاب به شرح زندگی امام حسین(علیهالسلام) و وقایع کربلا و روز عاشورا پرداخت[۲۵]؛ لذا این کتاب یکی از مهمترین منابع تاریخی در زمینه وقایع عاشورا به شمار میآید.
این اثر با این ویژگیهای مثبت؛ اما به طور قطع نمیتوان گفت هر آنچه در آن آمده معتبر و یا بدون اعتبار است؛ بلکه هر گزارش باید با انطباق بر دیگر گزارشهای تاریخی و روایی بررسی شده و نتیجه مناسب به دست آید.
درگذشت
بر اساس برخی از گزارشهای تاریخی، بلاذری در اواخر عمر دچار وسواس شد[۲۶] و برای تقویت حافظه خود به نوشیدن شربت بلاذر مبادرت کرد و چون در این کار افراط کرد دچار جنون شد و به دار المجانین برده شد[۲۷]. و سرانجام در سال 279 هجری[۲۸] و در روزگار حکومت معتمد عباسی[۲۹] از دنیا رفت[۳۰].
پانویس
- ↑ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 11، ص 65، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
- ↑ حموی، شهاب الدین أبوعبدالله یاقوت بن عبدالله، معجم الأدباء(إرشاد الأریب إلی معرفة الأدیب، محقق، إحسان عباس، ج 2، ص 531، بیروت، دارالغرب الإسلامی، چاپ اول، 1414ق.
- ↑ ابن شداد، محمد بن علی، الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، محقق، سوردل، دومینیک، دهان، سامی، عباره، یحیی زکریا، ج3، ص 587، دمشق، المعهد العلمی الفرنسی للدراسات العربیة، چاپ اول، 1953م.
- ↑ البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
- ↑ معجم الأدباء، ج 2، ص 531.
- ↑ ابن عساکر، ابو القاسم علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 6، ص 75، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.
- ↑ معجم الأدباء، ج 2، ص 530.
- ↑ البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج 12، ص 250.
- ↑ معجم الأدباء، ج 2، ص 530.
- ↑ ابن ندیم بغدادی، محمد بن إسحاق، الفهرست، ص 164، بیروت، دار المعرفة، چاپ دوم، 1417ق.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج 6، ص 74.
- ↑ همان، ص 75.
- ↑ سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة، ج 1، ص 585، قم، کتابخانه عمومی حضرت آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی، چاپ اول، 1410ق.
- ↑ الفهرست، ص 164.
- ↑ معجم الأدباء، ج 2، ص 534.
- ↑ الفهرست، ص 164.
- ↑ معجم الأدباء، ج 2، ص 534.
- ↑ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 2، ص 104، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
- ↑ همان، ص 108.
- ↑ همان، ص 91.
- ↑ همان، ص 89 – 188.
- ↑ همان، ص 94.
- ↑ همان، ص 92.
- ↑ همان، ج 3، ص 228.
- ↑ البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
- ↑ الفهرست، ص 164.
- ↑ الأعلاق الخطیرة فی ذکر أمراء الشام و الجزیرة، ج 3، ص 587.
- ↑ البدایة و النهایة، ج 11، ص 65.
- ↑ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 20، ص 290، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.