رباب: تفاوت میان نسخهها
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
== علاقه امام حسین بـه رباب == | == علاقه امام حسین بـه رباب == | ||
میزان و ژرفای مقامات هر کس را میتوان در کلام بزرگان به ویژه [[ائمه | میزان و ژرفای مقامات هر کس را میتوان در کلام بزرگان به ویژه [[ائمه|ائمه اطهار(علیهالسلام)]] دریافت. همچنین میتوان از تـعابیری کـه از قـول [[حسین بن علی (سید الشهدا)|سیدالشهدا(علیهالسلام)]] دربارۀ ایشان وارد شده، اوج مقام این بانوی بزرگوار را کشف کرد. | ||
بر اهـل فـضل روشـن است که حبّ و بغض امام جنبۀ شخصی یا احساسی ندارد بلکه بغض امام مـعصوم نـسبت بـه یک شخص اوج خباثت شخص و حبّ امام نسبت به شخصی اوج مقامات معنوی و عظمت روحی آن شـخص را بـیان میکند. امام حسین (علیهالسلام) رباب (علیهالسلام) را بسیار دوست میداشت<ref>ابن کثیر، 1413: ۸/ ۲۲۸</ref>. | بر اهـل فـضل روشـن است که حبّ و بغض امام جنبۀ شخصی یا احساسی ندارد بلکه بغض امام مـعصوم نـسبت بـه یک شخص اوج خباثت شخص و حبّ امام نسبت به شخصی اوج مقامات معنوی و عظمت روحی آن شـخص را بـیان میکند. امام حسین (علیهالسلام) رباب (علیهالسلام) را بسیار دوست میداشت<ref>ابن کثیر، 1413: ۸/ ۲۲۸</ref>. |
نسخهٔ ۲۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۲
رباب | |
---|---|
نام کامل | رَباب بِنت إمرؤالقَیس بن عدی |
وفات | ۶۲ق. |
دین | اسلام |
رَباب بِنت إمرؤالقَیس بن عدی، دختر امرو القیس کلبی، مادر حضرت علیاصغر(علیهالسلام)، از زنان بزرگوار، معروف و پرنقش کربلا و از محبوبترین و مقربترین همسران امام حسین (علیهالسلام) و از زنان نام دار، فاضل و وفادار عصر خود بوده است. این بانوی بزرگوار نسبت به اباعبداللّه(علیهالسلام) معرفت و محبتی خاص داشت و همسری وفادار و نیکو برای آن حضرت بود.
اشعار و مرثیههای بانو رباب در مصیبت اباعبدالله(علیهالسلام) بیانگر عظمت شخصیت و معرفت او به سیدالشهدا است. وی عظمت مقام اباعبدالله را دریافته بود و به همراه امام حسین(علیهالسلام) در کربلا حاضر شد تا تمام مصیبتها و درد و رنجها را تحمل کند.
پس از بازگشت به مدینه، مجلس عزاداری امام حسین (علیهالسلام) را بر پا کرد و تا یک سال بعد از واقعه کربلا که حیات داشت، همواره عزادار بود. وی سرانجام یک سال پس از شهادت امام حسین (علیهالسلام) دارفانی را وداع گفت و به مولای خود ملحق شد.
نسب حضرت رباب (علیهالسلام)
رباب دختر امرؤالقیس بن عدی اسـت. پدرش از اعـراب شام و نصرانی بود و در خلافت عمر مسلمان شد[۱]. از مادر رباب نیز با نام هند الهنود دختر ربـیع بـن مسعود بن مصاد بن حصن بن کعب یاد شده است[۲]. گـفتنی اسـت که این امرؤالقیس، شاعر معروف عرب نـیست. بـنا بـه نقل ناسخ التواریخ نسبت حضرت رباب این گونه اسـت: ربـاب، بنت امرؤالقیس بن عدی بن جابر بن کعب بن علی بن برة بـن ثـعلبه بن عمران بن الحاف بـن قـضاعة[۳].
مـرحوم فـرهاد میرزا در کتاب قمقام روایت کرده اسـت کـه عوف بن خارجه مزی گفت: در زمان خلافت عمر بن خطاب نزد وی بـودم. در ایـن هنگام مردی نزد عمر آمد و خـواست مسلمان شود. عمر نـام او را پرسـید و او گفت: من مسیحی هستم و نـامم امـرؤالقیس کلبی است. عمر او را شناخت و علّت اسلام آوردنش را پرسید. امرؤالقیس گفت: آمده ام به اسـلام مـشرف شوم و آداب آن بیاموزم. بعد از این کـلام بـود کـه مسلمان شد و حـکومت مـسلمانان قضاعه که در شام بـودند بـه او داده شد. مادر رباب، هند الهنود، دختر ربیع بن مسعود بن مصاد بن حصن بـن کـعب است. مادر هندالهنود میسون دختر عـَمرو بـن ثعلبة بـن حـصین بـن ضمضم است و مادر مـیسون، دختر اَوس بن حارثة بن لام طائی است[۴]. در هـر حال خانوادۀ حضرت رباب (علیهالسلام) از اشراف و بـزرگان عـرب بـوده و در نـزد امـام مقام و منزلتی شـایسته داشـتهاند.
در بعضی نقلها نسب حضرت رباب (علیهالسلام) چنین آمده است: رباب دختر امرؤ القیس بن عدی بن اَوس بـن جـابر بـن کعب بن علیم بن هبل بن عـبدالله بـن کـنانة بـن بـکر بـن عوف بن عذرة بن زید لات بن رفیدة بن ثور بن کلب[۵].
پدر حضرت رباب
امرؤ القیس پدر حضرت رباب(علیهالسلام) غیر از امرؤا القیس بن عابس کندی از شـعرای معروف جاهلیت، صاحب قصیدۀ معروف از معلقات سبعه است. او هشتاد سال پیش از بعثت از دنیا رفته بود[۶].
برخی این روایت را که امرؤ القیس پدر رباب باشد، نپذیرفته و گفتهاند: رباب همسر امـام حسین(علیهالسلام) دختر انیف است[۷]. البته این قول نادر است و بیشتر مورخان، همان قول اول را ذکر کردهاند. به این روایت، اشکالاتی نیز وارد کردهاند که در این جا ذکر میشود.
حضرت سکینه (علیهالسلام) در روز عاشورا حـدود پانزده یا چهارده ساله بوده است و در این اختلافی نیست. اگر فرض کنیم حکومت امرؤ القیس بر مسیحیان شام در آخر خلافت خلیفۀ دوم باشد و هـمان هـنگام نیز رباب را به خواستگاری حـسین دعـوت کرده باشند، باز 24 سال پس از ازدواج به سکینه حامله شده است؛ مگر آن که اولادی پیش از سکینه بوده و فوت شده باشد، در حالی که در اخبار نامی از آن نیست و باید گـفت بـین زفاف و حمل فاصله بـسیار بـوده است[۸].
در پاسخ به این اشکال باید گفت: اولاً این مطلب را نمیتوان به عنوان اشکال مطرح کرد؛ زیرا زنان بسیاری بودهاند که در سالهای نخستین ازدواج صاحب فرزند نشدهاند و بعداً خداوند بـه آنـان فرزند عنایت کرده است. ثانیاً شاید حضرت رباب(علیهالسلام) هنگام خواستگاری امام حسین(علیهالسلام) و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در سنین پایین بوده و پس از این که بزرگ شده زفاف و ازدواج صورت یافته است. با این جواب دیگر اشکالی وارد نمیشود و هـمان قـول اکثر کـتب و ارباب مقاتل به قوت خود باقی میماند.
ازدواج با حسین بن علی
ابن عساکر در کتاب تاریخ مدینة دمشق، ماجرای ازدواج امام بـا ایـشان را بدین صورت نقل کرده است:
در زمان عمر، امرءِ القیس به مسجد آمد و اسلام آورد. وقتی از مسجد به سمت منزل خود بیرون رفت، امام علی(علیهالسلام) نیز با حسنین از مسجد بیرون شد. بـه او فـرمود: من علی بن ابیطالب پسرعموی پیامبرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و این دو فرزندان مناند.
میخواهیم با تو پیوند خویشاوندی برقرار کنیم. او هم دخترش محیاه را به حضرت علی (علیهالسلام) تزویج نمود؛ دخترش سلمی را به امام حـسن و رباب (علیهالسلام) به امام حسین (علیهالسلام) تزویج کرد[۹].
از ماجرای ازدواج میتوان فهمید که اسلام آوردن امـرء القـیس از روی شـناخت و بینش واقعی بوده که بـا یـک پیـشنهاد از سوی امام علی (علیهالسلام)، سه دختر خود را به این خانواده داد. درباره رباب (علیهالسلام) نیز نقل شده است که از زنان نام دار، فاضل و وفادار عـصر خـود بـود[۱۰].
بنابراین در همان سال 14 یا 16 هجری - که تـاریخ اسـلام آوردن امرؤالقیس است - رباب (علیهالسلام) به ازدواج حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) درآمد؛ چنانکه مشهور بین مورخان نیز همین است. ایشان نخستین زنی اسـت کـه بـه حباله نکاح حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) درآمده است[۱۱].
شیخ مفید در ذکر اولاد امام حسین (علیهالسلام) رباب را جزو همسران امام میشمارد[۱۲]. بنابر نقلی امرؤالقیس سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت بـه حـضرت علی (علیهالسلام) به عقد ازدواج امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین (علیهالسلام) درآورد[۱۳].
فرزندان حضرت رباب
رباب دو فرزند از امام حسین (علیهالسلام) داشت، یکی سکینه و دیگری عبداللّه. عبداللّه (علی اصغر) در روز عاشورا در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به شهادت رسید[۱۴].
علاقه امام حسین بـه رباب
میزان و ژرفای مقامات هر کس را میتوان در کلام بزرگان به ویژه ائمه اطهار(علیهالسلام) دریافت. همچنین میتوان از تـعابیری کـه از قـول سیدالشهدا(علیهالسلام) دربارۀ ایشان وارد شده، اوج مقام این بانوی بزرگوار را کشف کرد.
بر اهـل فـضل روشـن است که حبّ و بغض امام جنبۀ شخصی یا احساسی ندارد بلکه بغض امام مـعصوم نـسبت بـه یک شخص اوج خباثت شخص و حبّ امام نسبت به شخصی اوج مقامات معنوی و عظمت روحی آن شـخص را بـیان میکند. امام حسین (علیهالسلام) رباب (علیهالسلام) را بسیار دوست میداشت[۱۵].
اولیای الهی به میزان اوج مـقام و مـنزلت امتحانات دشواتری نیز از جانب خداوند رحمان خواهند شد. در وصف ایشان شاید اگر زینب ثـانی کـربلا گفته شود گزافه گویی نشده است؛ چراکه عملکرد وی در نفس واقعه کربلا و به خصوص پس از آن تـأمل برانگیز اسـت؛ بـدان سبب که عملکرد گویای او گونهای از مقام حجة اللهی و وساطت در تبلیغ امور مهم الهی است؛ چنان که بـرای حـضرت زینب (علیهالسلام)، حضرت مریم (علیهالسلام) و برخی دیگر از زنان شأن حجة اللهی قائلیم و اینان حجج الهـی بـرای وسـاطت در برخی امور مهم بودهاند.
وفات حضرت رباب
ابن اثیر مینویسد: رباب پس از واقعه کربلا یک سال بیشتر زنده نماند و در این یک سال زیر سایه ننشست و از شدت غصه و اندوه درگذشت. [۱۶] سید محسن امین سال وفات رباب را ۶۲ هجری(یعنی یک سال پس از عاشورا) ذکر میکند[۱۷].
پانویس
- ↑ اعیان الشیعة، ج۶، ص۴۴۹
- ↑ امین، ۱۴۲۱: ۶/۴۴۹
- ↑ محلاتی، بـی تا: ج3، 313
- ↑ قاضی نعمان، 1404: 3/ 177-178؛ اصفهانی، 1372: 59؛ سماوی، 1341: 24؛ حائری، بی تا: 262؛ طوسی، 1415: 102؛ طبری، بـی تا: 4/ 359
- ↑ عسقلانی، 1415: 1/ 354-355؛ امین، 1403: 6، 449
- ↑ خراسانی، بی تا: 243
- ↑ رسولی محلاتی، 1412: 560
- ↑ عمادزاده، بی تا: 351
- ↑ ابن عساکر، بی تا: 69/ 119؛ ابن کثیر، 1413: 8/ 229؛ بلاذری، 1394: 2/ 416؛ عسقلانی، 1415: 1/ 354-355؛ فرهادمیرزا، 1363: 2/ 653؛ قمی، 1421: 340؛ سماوی، 1341: 24؛ حائری مازندرانی، بی تا: 1/ 417؛ حائری، بی تا: 262-263؛ قمی، بی تا: 1/ 464؛ عمادزاده، بی تا: 418؛ قندوزی، 1385: 2/ 387
- ↑ قمی، 1421: 278
- ↑ محلاتی، بی تا: 3/ 315
- ↑ مفید، 1388: ۲/ ۱۳۵
- ↑ بلاذری، 1394: ۲/ ۱۹۵
- ↑ الارشاد، ج۲، ص۱۳۵
- ↑ ابن کثیر، 1413: ۸/ ۲۲۸
- ↑ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۸
- ↑ اعیانالشیعة، ج۶، ص۴۴۹