حدیثیه: تفاوت میان نسخهها
خط ۷: | خط ۷: | ||
حدیثیه معتقد بودند که مخلوقات دارای دو پروردگارند، یکی قدیم و دیگری مخلوق و او [[عیسی(ع)بنمریم]] است. | حدیثیه معتقد بودند که مخلوقات دارای دو پروردگارند، یکی قدیم و دیگری مخلوق و او [[عیسی(ع)بنمریم]] است. | ||
همچنین معتقد بودند که مسیح(ع) که از راه عادی متولد نشده است، پسر خداوند است و خداوند او را بهفرزندی پذیرفته است. مسیح(ع) کسی است که در [[روزقیامت]] اعمال بندگان را محاسبه خواهد کرد چنانکه در [[قرآن کریم]] آمده است: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» <ref>سوره فجر، آیه22</ref>. یعنی در آن روز پروردگار تو در حالیکه [[فرشتگان]] صف در صف ایستادهاند میآید و «او مسیح است که در سایههایی از ابر خواهد آمد.» | همچنین معتقد بودند که مسیح(ع) که از راه عادی متولد نشده است، پسر خداوند است و خداوند او را بهفرزندی پذیرفته است. مسیح(ع) کسی است که در [[روزقیامت]] اعمال بندگان را محاسبه خواهد کرد چنانکه در [[قرآن کریم]] آمده است: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» <ref>سوره فجر، آیه22</ref>. یعنی در آن روز پروردگار تو در حالیکه [[فرشتگان]] صف در صف ایستادهاند میآید و «او مسیح است که در سایههایی از ابر خواهد آمد.» | ||
او همان کسی است که [[رسولخدا ص]] در یکی از سخنان خود فرمود: خلق(اللّه) آدم علی صورته، یعنی خداوند آدم را که همان عیسیمسیح باشد، مانند چهره و صورت خود بیافرید. چنانکه در حدیث دیگر فرموده است: «سترون ربکم کما ترون القمر لیلة البدر».<ref>صحيحبخارى، ج ۱، ص ۱۳۸ و ص ۱۴۳.</ref> یعنی بهزودی پروردگار خود را خواهید دید، همانطور که ماه را در شب چهارده میبینید. او را از آن جهت مسیح گفتند که زره جسد انسانی بر تن کرده | او همان کسی است که [[رسولخدا ص]] در یکی از سخنان خود فرمود: خلق(اللّه) آدم علی صورته، یعنی خداوند آدم را که همان عیسیمسیح باشد، مانند چهره و صورت خود بیافرید. چنانکه در حدیث دیگر فرموده است: «سترون ربکم کما ترون القمر لیلة البدر».<ref>صحيحبخارى، ج ۱، ص ۱۳۸ و ص ۱۴۳.</ref> یعنی بهزودی پروردگار خود را خواهید دید، همانطور که ماه را در شب چهارده میبینید. او را از آن جهت مسیح گفتند که زره جسد انسانی بر تن کرده بود، حال آنکه پیش از آن، عقل «محض» بود و همان عقلی است که در حدیث رسولخدا آمده است که خداوند به او گفت: أقبل، یعنی جلو بیا. پس پیش آمد، أدبِر، یعنی پشت کن و برو. سپس فرمود: بهوساطت تست که من عطا میکنم و بهوساطت تُست که من میگیرم. همچنین معتقد بودند که دیگر حیوانات نیز پیامبرانی دارند، چنانکه در [[قرآن کریم|قرآنکریم]] آمده است: «... إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ» <ref>سوره فاطر، آیه 24</ref>. یعنی: هیچ امتی نبوده جز آنکه در میانشان ترسانندهای (و راهنمایی) بوده است. | ||
== اعتقاد به تناسخ == | == اعتقاد به تناسخ == | ||
حدیثیه قائل به [[تناسخ]] بودند و میگفتند که خداوند در آغاز، مخلوق را با یک ضربه در [[بهشت]] آفرید و سپس آنان را بهدلیل معصیت | حدیثیه قائل به [[تناسخ]] بودند و میگفتند که خداوند در آغاز، مخلوق را با یک ضربه در [[بهشت]] آفرید و سپس آنان را بهدلیل معصیت آدم، از بهشت بیرون کرد. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 150 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص709</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص277</ref> <ref>شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص27</ref> | ||
== سرانجام خابط == | == سرانجام خابط == | ||
خابط بهدلیل آرای خاصش، از ناحیه [[معتزله]] طرد شده و ابنابیداوود که خود از بزرگان معتزله بود به دستور [[واثق خلیفه@عباسی]] (م: 232هـ. ق) مأمور بررسی پرونده او میشود. اما در حین بررسی، | خابط بهدلیل آرای خاصش، از ناحیه [[معتزله]] طرد شده و ابنابیداوود که خود از بزرگان معتزله بود به دستور [[واثق خلیفه@عباسی|واثق خلیفهعباسی]] (م: 232هـ. ق) مأمور بررسی پرونده او میشود. اما در حین بررسی، احمدبنخابط فوت میکند. مرگ وی را در سال 232 هجری قمری ضبط کردهاند. <ref>خیاط عبدالرحیم، الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد، ص148</ref> <ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص709</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص277</ref> <ref>شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص27</ref> <ref>فدی صلاحالدین، الوافی بالوفیات، ج6، ص186 | ||
</ref> | </ref> | ||
نسخهٔ ۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۰
حدیثیه از پیروان دو شخص به نامهای احمدبنخابط و فضلحدثی هستند که هر دو از شاگردان نظّام متکلم مشهور معتزله بودند.
تاریخچه
فضلحدثی منسوب بهشهر حدثیه است. شهری که در کنار رودفرات بود. نام او در بعضی از کتابها به نام حدئی آمده است، ولی صحیح آن همان «حدثی» است و احمدبنخابط معتزلی از بزرگان معتزله در قرن سومهجریقمری است. نام پدر وی در برخی از منابع، حائط ضبط شده است.
اعتقادات
حدیثیه معتقد بودند که مخلوقات دارای دو پروردگارند، یکی قدیم و دیگری مخلوق و او عیسی(ع)بنمریم است. همچنین معتقد بودند که مسیح(ع) که از راه عادی متولد نشده است، پسر خداوند است و خداوند او را بهفرزندی پذیرفته است. مسیح(ع) کسی است که در روزقیامت اعمال بندگان را محاسبه خواهد کرد چنانکه در قرآن کریم آمده است: «وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا» [۱]. یعنی در آن روز پروردگار تو در حالیکه فرشتگان صف در صف ایستادهاند میآید و «او مسیح است که در سایههایی از ابر خواهد آمد.» او همان کسی است که رسولخدا ص در یکی از سخنان خود فرمود: خلق(اللّه) آدم علی صورته، یعنی خداوند آدم را که همان عیسیمسیح باشد، مانند چهره و صورت خود بیافرید. چنانکه در حدیث دیگر فرموده است: «سترون ربکم کما ترون القمر لیلة البدر».[۲] یعنی بهزودی پروردگار خود را خواهید دید، همانطور که ماه را در شب چهارده میبینید. او را از آن جهت مسیح گفتند که زره جسد انسانی بر تن کرده بود، حال آنکه پیش از آن، عقل «محض» بود و همان عقلی است که در حدیث رسولخدا آمده است که خداوند به او گفت: أقبل، یعنی جلو بیا. پس پیش آمد، أدبِر، یعنی پشت کن و برو. سپس فرمود: بهوساطت تست که من عطا میکنم و بهوساطت تُست که من میگیرم. همچنین معتقد بودند که دیگر حیوانات نیز پیامبرانی دارند، چنانکه در قرآنکریم آمده است: «... إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ» [۳]. یعنی: هیچ امتی نبوده جز آنکه در میانشان ترسانندهای (و راهنمایی) بوده است.
اعتقاد به تناسخ
حدیثیه قائل به تناسخ بودند و میگفتند که خداوند در آغاز، مخلوق را با یک ضربه در بهشت آفرید و سپس آنان را بهدلیل معصیت آدم، از بهشت بیرون کرد. [۴] [۵] [۶] [۷]
سرانجام خابط
خابط بهدلیل آرای خاصش، از ناحیه معتزله طرد شده و ابنابیداوود که خود از بزرگان معتزله بود به دستور واثق خلیفهعباسی (م: 232هـ. ق) مأمور بررسی پرونده او میشود. اما در حین بررسی، احمدبنخابط فوت میکند. مرگ وی را در سال 232 هجری قمری ضبط کردهاند. [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲]
پانویس
- ↑ سوره فجر، آیه22
- ↑ صحيحبخارى، ج ۱، ص ۱۳۸ و ص ۱۴۳.
- ↑ سوره فاطر، آیه 24
- ↑ مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 150 با ویرایش و اصلاح عبارات
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص709
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص277
- ↑ شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص27
- ↑ خیاط عبدالرحیم، الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد، ص148
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص709
- ↑ بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص277
- ↑ شهرستانی محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، ج1، ص27
- ↑ فدی صلاحالدین، الوافی بالوفیات، ج6، ص186