حدیثیه
| حدیثیه | |
|---|---|
| نام | حدیثیه |
| موسس | احمدبنخابط و فضلحدثی |
| عقیده | 1. معتقد بودند که مخلوقات دارای دو پروردگارند، یکی قدیم و ازلی و دیگری حادث و مخلوق و او عیسیبنمریم است. 2. عیسی فرزند خداوند است. 3. مسیح در قیامت اعمال بندگان را محاسبه خواهد کرد. |
حدیثیه از پیروان دو شخص به نامهای احمدبنخابط و فضل حدثی از شاگردان نظّام متکلم مشهور معتزله بودند.
تاریخچه
فضل حدثی منسوب بهشهر حدثیه است. شهری که در کنار رود فرات بود. نام او در بعضی از کتابها به نام حدئی آمده است، ولی صحیح آن همان «حدثی» است و احمدبنخابط معتزلی از بزرگان معتزله در قرن سوم هجری قمری است. نام پدر وی در برخی از منابع، حائط ضبط شده است.
عقاید
حدیثیه معتقد بودند که مخلوقات دارای دو پروردگارند، یکی قدیم و ازلی و دیگری حادث مخلوق و او عیسیبنمریم است.
همچنین معتقد بودند که مسیح (علیهالسّلام) که از راه عادی متولد نشده است، پسر خداوند است و خداوند او را به فرزندی پذیرفته است. مسیح (علیهالسّلام) کسی است که در روز قیامت اعمال بندگان را محاسبه خواهد کرد چنانکه در قرآن کریم آمده است:
وَ جاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا [فجر–22]
یعنی در آن روز پروردگار تو در حالی که فرشتگان صف در صف ایستادهاند میآید و «او مسیح است که در سایههایی از ابر خواهد آمد.»
او همان کسی است که رسولخدا (صلّیالله علیه وآله) در یکی از سخنان خود فرمود: خلق (اللّه) آدم علی صورته، یعنی خداوند آدم را که همان عیسی مسیح باشد، مانند چهره و صورت خود بیافرید. چنانکه در حدیث دیگر فرموده است: «سترون ربکم کما ترون القمر لیلة البدر»[۱]. یعنی به زودی پروردگار خود را خواهید دید، همانطور که ماه را در شب چهارده میبینید. او را از آن جهت مسیح گفتند که زره جسد انسانی بر تن کرده بود، حال آنکه پیش از آن، عقل «محض» بود و همان عقلی است که در حدیث رسول خدا آمده است که خداوند به او گفت: أقبل، یعنی جلو بیا. پس پیش آمد، أدبِر، یعنی پشت کن و برو. سپس فرمود: به وساطت تست که من عطا میکنم و به وساطت تست که من میگیرم. همچنین معتقد بودند که دیگر حیوانات نیز پیامبرانی دارند، چنانکه در قرآنکریم آمده است:
إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِیها نَذِیرٌ [فاطر–24]
یعنی: هیچ امتی نبوده جز آنکه در میانشان ترسانندهای (و راهنمایی) بوده است.
اعتقاد به تناسخ
حدیثیه قائل به تناسخ بودند و میگفتند که خداوند در آغاز، مخلوق را با یک ضربه در بهشت آفرید و سپس آنان را بهدلیل معصیت آدم، از بهشت بیرون کرد[۲][۳][۴][۵].
سرانجام خابط
خابط به دلیل آرای خاصی که داشت، از سوی معتزله طرد شده و ابنابیداوود که خود از بزرگان معتزله بود، به دستور واثق خلیفه عباسی (م: 232 هـ. ق) مأمور بررسی پرونده او میشود. اما در حین بررسی، احمدبنخابط فوت میکند. مرگ وی را در سال 232 هجری قمری ضبط کردهاند[۶][۷][۸][۹][۱۰].
پانویس
- ↑ محمد بخاری، صحيح بخارى، ج ۱، ص ۱۳۸ و ص ۱۴۳.
- ↑ محمدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 150،با ویرایش و اصلاح عبارات.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6، ص709.
- ↑ عبدالقاهر بنطاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 277.
- ↑ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 27.
- ↑ عبدالرحیم خیاط، الانتصار و الرد علی ابن الراوندی الملحد، ص 148.
- ↑ جمعی از نویسندگان، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6، ص 709.
- ↑ عبدالقاهر بنطاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 277.
- ↑ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 27.
- ↑ صفدی خلیلبنایبک، الوافی بالوفیات، ج 6، ص 186.